الكهف ٤٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و نهاده شد کتاب پس بینی گنهکاران را شوریده از آنچه در آن است و گویند ای وای بر ما چه شود این کتاب را که نگذارد کوچک و نه بزرگی را مگر آنکه برشمردش و یافتند آنچه را کردند حاضر و ستم نکند پروردگار تو کسی را | |-|معزی=و نهاده شد کتاب پس بینی گنهکاران را شوریده از آنچه در آن است و گویند ای وای بر ما چه شود این کتاب را که نگذارد کوچک و نه بزرگی را مگر آنکه برشمردش و یافتند آنچه را کردند حاضر و ستم نکند پروردگار تو کسی را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::49|٤٩]] | قبلی = الكهف ٤٨ | بعدی = الكهف ٥٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::33|٣٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الْکِتابُ»: نامه اعمال یکایک مردم (نگا: حاقّه / و ). «مَا لِهذَا الْکِتَابِ»: این چه کتابی است؟ استفهام برای تعجّب است. حرف لام جرّ در رسمالخطّ قرآنی منفصل نوشته شده است. «وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً»: (نگا: آلعمران / و قیامت / ). | «الْکِتابُ»: نامه اعمال یکایک مردم (نگا: حاقّه / و ). «مَا لِهذَا الْکِتَابِ»: این چه کتابی است؟ استفهام برای تعجّب است. حرف لام جرّ در رسمالخطّ قرآنی منفصل نوشته شده است. «وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً»: (نگا: آلعمران / و قیامت / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۱
ترجمه
الكهف ٤٨ | آیه ٤٩ | الكهف ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْکِتابُ»: نامه اعمال یکایک مردم (نگا: حاقّه / و ). «مَا لِهذَا الْکِتَابِ»: این چه کتابی است؟ استفهام برای تعجّب است. حرف لام جرّ در رسمالخطّ قرآنی منفصل نوشته شده است. «وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً»: (نگا: آلعمران / و قیامت / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَوْمَ نَدْعُو کُلَ أُنَاسٍ... (۳) يَوْمَ تَجِدُ کُلُ نَفْسٍ مَا... (۳) إِنَ اللَّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ... (۱) وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ... (۳) وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ... (۲) يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا... (۰) يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ (۰) وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ... (۲) إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَ... (۲) هٰذَا کِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْکُمْ... (۲) يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا... (۰)
ثُمَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ... (۰) وَ إِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ... (۳) قُلْ مَنْ رَبُ السَّمَاوَاتِ وَ... (۷) أَلاَ إِنَ لِلَّهِ مَا فِي... (۱) إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَاباً... (۱)
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف
- جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است
- يادآورى قيام وعرضه گشتن مشركين وهمه مردم بر پروردگار، همراه با اعمالشان وديگرهيچ
- اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت
- از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت وفساداعمال است
- ((وضع كتاب (( در قيامت ، كتابى كه هيچ صغيره وكبيره اى را فروگذار نكرده ومجرمان(چه مشرك وچه غير مشرك ) از آن بيمناكند
- تجسم گناهان كوچك وبزرگ ووحشت گنهكاران در قيامت
- مراد از ولايت شيطان در جمله : ((افتخذونه وذريته اولياء من دونى وهم لكم عدو((
- دوبرهان كه در آيه ((ما اشهد تهم خلق السموات والارض ...(( براى نفى ولايت ابليس وذرية اش اقامه شده است
- وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين درباره معنى ومفاد آيه فوق گفته اند
- معناى اينكه فرمود: ((در قيامت ما بين مشركين وشركاءمحل هلاكت قرار داده ايم ((
- معناى جمله : ((وربك الغفور ذوالرحمة (( ومعنايى كه در سياق آيات تهديد افاده مى كند
- بحث روايتى
- (چند روايت در ذيل آيات گذشته )
نکات آیه
۱- در قیامت، نامه عمل هر فرد، در برابر دیدگان او نهاده شده، آن را مشاهده خواهد کرد. (و وضع الکتب ... و یقولون یویلتنا مال هذا الکتب) مقصود از «الکتاب» به قرینه جملات بعدى، نوشته هایى است که در آن، همه اَعمال آدمیان، ثبت و ضبط شده است. حرف «ال» در «وضع الکتاب»، براى استغراق اَفراد است، یعنى «کلّ کتاب». در نتیجه، مراد این است که همه کتاب ها را در برابر دیدگان آحاد انسان ها قرار خواهند داد و هر فرد، کتاب خودش را ملاحظه خواهد کرد.
۲- اَعمال تمام انسان ها، در کتابى جامع ثبت مى شود. (و وضع الکتب فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه) چنان چه مراد از «الکتاب» جنس و ماهیّت کتاب باشد. ممکن است، جمله «وضع الکتاب» دلالت کند که اعمال همه آدمیان، در یک کتاب ثبت شده و در قیامت، به آن ها نشان داده خواهد شد. برداشت بالا، ناظر به این احتمال است.
۳- در قیامت مجرمان، هنگام مشاهده نامه عمل، از کردار خود وحشت و دلهره پیدا مى کنند. (فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه)
۴- روز قیامت، بیم و هراس و تأثّر، در چهره مجرمان، ملموس و نمایان است. (فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه) «اشفاق» توجه و عنایتى است که آمیخته به ترس باشد و در صورتى که با «من» متعدى شود، معناى بیم و دلهره در آن آشکارتر است (مفردات راغب). پس عبارت «مشفقین ممّا فیه» دلالت دارد که مجرمان، از آنچه در نامه اَعمال مشاهده مى کنند، خائف و هراسناک اند و این ترس - به قرینه فعل «ترى» - در چهره آنان قابل مشاهده و رؤیت است.
۵- مجرمانِ رفاه مند و بى باک دنیا، بیم ناکان وحشت زده صحنه قیامت اند. (فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه) با توجه به این که آیات قبل در مورد رفاه مندان مغرور بود، مصداق بارز «مجرمان هراسناک» در این آیات، همان دنیاپرستان مغرور خواهد بود.
۶- شرک و دنیاپرستى و مغرور شدن به مال و فرزند، گناه و مایه دلهره و وحشت در آخرت است. (فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه) آیات گذشته، در باره دنیاپرستى و شرک بود، لذا مصداق مورد نظر از «مجرمین» همان مشرکان سرمست به مواهب دنیوى اند.
۷- پرهیز کنندگان از جرم و گناه، به هنگام مشاهده نامه اَعمال خود در قیامت، بیم و هراس نخواهند داشت. (و وضع الکتب فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه) جمله «وضع الکتاب» وضع و مشاهده کتاب را به مجرمان اختصاص نداده است، ولى جمله «فترى المجرمین...» تنها، از ترس مجرمان سخن گفته است، بنابراین، دیگران، با مشاهده کتابِ خود، اضطرابى نخواهند یافت.
۸- گناه، زمینه ساز هراس و نگرانى انسان در قیامت است. (فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه)
۹- بى اعتقادى به معاد، از عوامل مهم و ریشه هاى عمده انجام دادن گناه است. (و عرضوا على ربّک ... و وضع الکتب ... فترى المجرمین) «وضع الکتاب» عطف است بر «عرضوا» در آیه قبل و ارتباط دو آیه گویاى این است که مصداق مورد نظر از مجرمان در این آیه، همان منکران معاد هستند که در آیه قبل مطرح بودند.
۱۰- مجرمان، از جامعیّت و دقّت کتاب اَعمال آدمیان، شگفت زده و به شدت نگران خواهند شد. (یویلتنا مال هذا الکتب لایغادر صغیرة و لاکبیرة)
۱۱- مجرمان، هنگام مشاهده کتاب اَعمال شان آرزومند مرگ خویش اند. * (و یقولون یویلتنا مال هذا الکتب) «ویلة» و «ویل» به معناى «هلاکت» است و مؤنث بودن «ویلة» مفید مبالغه است. منادا قرار گرفتن «ویل» از سوى مجرمان، گویاى این است که آنان، با مشاهده نامه عمل خود، راهى جز هلاک و عذاب براى خود ندیده، لذا آن را منادا قرار داده و آمدن اش را مى طلبند و یا این که به قدرى حال خود را وخیم مى بینند که مرگ و هلاکت را، تنها راه رهایى خود از آن وضعیّت مى پندارند.
۱۲- نامه اَعمال، دربرگیرنده ریز و درشت کردارها و به شمارآورنده کمترین عمل انسان است. (لایغادر صغیرة و لاکبیرة إلاّ أحصیها) «غدر» و «مغادرة» به معناى ترک است و «لایغادر...» یعنى هیچ کوچک و بزرگى را فروگذار نکرده و نمى کند.
۱۳- اَعمال انسان ها، فانى نمى شود و در قیامت در برابر آنان حاضر و مجسم خواهد بود. (و وجدوا ما عملوا حاضرًا) ظاهر جمله «و وجدوا...» آن است که تأسیس باشد، نه تأکید; یعنى، مطلب جدیدى را غیر از آنچه که در جملات قبل گفته شد، بیان مى کند و آن این که علاوه بر نوشته اَعمال خود آن نیز در برابر آدمیان حاضر مى شود.
۱۴- مجرمان، در قیامت، خود به بدکارى و استحقاق عقوبت خویش، معترف خواهند بود. (یویلتنا مال هذا الکتب ... و وجدوا ما عملوا حاضرًا و لایظلم ربّک أحدًا)
۱۵- کیفرهاى الهى، در آخرت، بازتاب اَعمال انسان است. (و وجدوا ما عملوا حاضرًا)
۱۶- خداوند، در قیامت، به هیچ کس، ظلمى روا نخواهد داشت. (و لایظلم ربّک أحدًا)
۱۷- حضور نفس اَعمال انسان در قیامت، پشتوانه اجراى عدالت و نفى کمترین ظلم از ساحت خداوند است. (و وجدوا ما عملوا حاضرًا و لایظلم ربّک أحدًا) بیان حضور اعمال و تجسّم آن، علاوه بر ثبت و ضبط در نامه اَعمال، جملگى تأکیدى بر دقیق بودن اَحکام صادره بر قیامت و عادلانه بودن عقوبت هاى است و گویاى این است که اَسناد و مدارک کافى و غیر قابل انکارى در قیامت عرضه خواهد شد.
۱۸- مبرّا بودن خداوند از هرگونه ظلم و بى عدالتى، مقتضاى ربوبیّت او است. (و لایظلم ربّک أحدًا)
۱۹- حساب رسى و سنجش عادلانه اَعمال آدمیان در قیامت، لازمه ربوبیّت خدا است. (و وضع الکتب ... و لایظلم ربّک أحدًا)
۲۰- برپایى قیامت و نظام هاى آن، جلوه اى از عدالت خداوند است. (و وضع الکتب ... و لایظلم ربّک أحدًا) سخن از مبرّا بودن خداوند از ظلم، پس از ذکر آیات مربوط به قیامت، مى تواند این نکته را نیز افاده کند که این نظام و صحنه ها، از آن رو است که خداوند، به هیچ کس، ظلم و ستمى را روا نمى دارد و براى برقرارى عدالت، قیامت و صحنه هاى آن را برپا کرده است.
موضوعات مرتبط
- آرزو: آرزوى مرگ ۱۱
- اسماء و صفات: صفات جلال ۱۶، ۱۷، ۱۸
- اقرار: اقرار به استحقاق کیفر ۱۴
- ترس: ترس از عمل ۳; زمینه ترس اخروى ۸; عوامل ترس اخروى ۶
- تکبر: آثار تکبر ۶
- جرم: عوامل جرم ۹; موارد جرم ۶
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۸، ۱۹; تنزیه خدا ۱۶; خدا و ظلم ۱۶، ۱۷; زمینه عدالت خدا ۱۸، ۱۹; عدالت اخروى خدا ۱۷; نشانه هاى عدالت خدا ۲۰
- خود: اقرار علیه خود ۱۴
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۶
- شرک: آثار شرک ۶
- عمل: آثار اخروى عمل ۱۵; آثار تجسم عمل ۱۷; بقاى عمل۱۳; تجسم اخروى عمل ۱۷; ثبت عمل ۲; حسابرسى اخروى عمل ۱۹; کیفر اخروى عمل ۱۵
- قیامت: برپایى قیامت ۲۰; تجسم عمل در قیامت ۱۳; حسابرسى در قیامت ۱۹; وحشت زدگان در قیامت ۵; ویژگیهاى قیامت ۱، ۴، ۷
- گناه: آثار گناه ۸; عوامل گناه ۹; موارد گناه ۶
- گناهکاران: آرزوى اخروى گناهکاران ۱۱; اقرار اخروى گناهکاران ۱۴; ترس اخروى گناهکاران ۳، ۴، ۵; تعجب اخروى گناهکاران ۱۰; سیماى اخروى گناهکاران ۴; گناهکاران در قیامت ۳، ۵; نامه عمل گناهکاران ۱۰، ۱۱; نگرانى اخروى گناهکاران ۱۰
- متقین: متقین در قیامت ۷; نامه عمل متقین ۷
- مرفهان: ترس اخروى مرفهان ۵; مرفهان در قیامت
- معاد: آثار تکذیب معاد ۹
- نامه عمل ۲: آثار رؤیت نامه عمل ۲ ۱۱; جامعیت نامه عمل ۲ ۱۰، ۱۲; رؤیت نامه عمل ۲ ۱، ۳، ۷; نامه عمل ۲ در قیامت ۱