ریشه خشع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::خشع]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
خشوع به معنى تذلّل و تواضع است «خشع له خشوعاً: ذلّ و تطأمن فهو خاشع...» (اقرب) راغب مىگويد: خشوع به معنى ضراعة و تذلّل است و اكثر استعمال آن در جوارح است چنانكه اكثر استعمال ضراعة در تذلّل و تواضع قلبى است. در مجمع ذيل آيه 45 بقره آمده: خشوع و تذلّل و اخبات نظير هم اند و ضدّ خشوع تكبّر و خودپسندى است و خشوع و خضوع قريب المعنى اند مگر آنكه خضوع در تواضع بدنى و اقرار به خدمت و خشوع در تواضع صدا و چشم است و اصل مادّه از نرمى و آسانى است. راغب در مادّه خضع، خضوع و خشوع را در معنى يكى دانسته و ميان آن دو فرقى قائل نيست. جوهرى نيز در صحاح چنين گفته است. در قاموس از جمله معانى آن، سكون و فروتنى شمرده شده است . نا گفته نماند: آنچه مسلم است اين است كه خشوع به معنى تذلّل و تواضع است و آن با سكوت و آرامى و اطاعت و سر به زير انداختن قابل جمع و تطبيق است. و امّا راجع به تذلّل قلبى يا جوارحى و به عبارت ديگر راجع به تذلّل درونى و بيرونى، بنا بر تصريح قرآن در هر دو به كار مىرود و رفته است. مثل [حديد:16] آيا براى مؤمنان وقت آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقى كه نازل شده خاشع و متواضع شود. در اين كريمه چنانكه مىبينيم خشوع در تواضع قلبى به كار رفته است. [طه:108] صداها براى مذلّت در پيشگاه خدا، بيفتد و آرام مىشود و جز صداى حفيف نشنوى. [قلم:43]، [غاشيه:2] و در اين سه آيه در تواضع و تذلّل بيرونى استعمال شده است . * [شورى:45] «مِنَ الذُلِّ» بيان «خاشعين» است يعنى اين خشوع و فروتنى در اثر ذلّت و زبونى است معنى آيه چنين مىشود: آنها را مىبينى به عذاب نزديكانش كنند در حاليكه از ذلّت آرام اند و از گوشه چشم مىنگرند. نا گفته نماند: خشوع در قرآن صفت موجودات جامد نيز آمده مثل [حشر:21] و مثل [فصّلت:39]. آيه اوّل مىفهماند كه كوهها نسبت به خدا با شعور و درك اند و اگر قرآن به آنها نازل مىشد از ترس خدا فروتنى و اطاعت مىكردند چنانكه در آيه [بقره:74] نسبت خشيت به سنگ داده شده است. و در آيه دوّم منظور از خشوع آرام و بى حركت بودن است يعنى: از جمله نشانههاى خدا آن است كه زمين را آرام و بى حركت مىبينى و چون آب بر آن نازل كرديم حركت مىكند و مىآيد... | خشوع به معنى تذلّل و تواضع است «خشع له خشوعاً: ذلّ و تطأمن فهو خاشع...» (اقرب) راغب مىگويد: خشوع به معنى ضراعة و تذلّل است و اكثر استعمال آن در جوارح است چنانكه اكثر استعمال ضراعة در تذلّل و تواضع قلبى است. در مجمع ذيل آيه 45 بقره آمده: خشوع و تذلّل و اخبات نظير هم اند و ضدّ خشوع تكبّر و خودپسندى است و خشوع و خضوع قريب المعنى اند مگر آنكه خضوع در تواضع بدنى و اقرار به خدمت و خشوع در تواضع صدا و چشم است و اصل مادّه از نرمى و آسانى است. راغب در مادّه خضع، خضوع و خشوع را در معنى يكى دانسته و ميان آن دو فرقى قائل نيست. جوهرى نيز در صحاح چنين گفته است. در قاموس از جمله معانى آن، سكون و فروتنى شمرده شده است . نا گفته نماند: آنچه مسلم است اين است كه خشوع به معنى تذلّل و تواضع است و آن با سكوت و آرامى و اطاعت و سر به زير انداختن قابل جمع و تطبيق است. و امّا راجع به تذلّل قلبى يا جوارحى و به عبارت ديگر راجع به تذلّل درونى و بيرونى، بنا بر تصريح قرآن در هر دو به كار مىرود و رفته است. مثل [حديد:16] آيا براى مؤمنان وقت آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقى كه نازل شده خاشع و متواضع شود. در اين كريمه چنانكه مىبينيم خشوع در تواضع قلبى به كار رفته است. [طه:108] صداها براى مذلّت در پيشگاه خدا، بيفتد و آرام مىشود و جز صداى حفيف نشنوى. [قلم:43]، [غاشيه:2] و در اين سه آيه در تواضع و تذلّل بيرونى استعمال شده است . * [شورى:45] «مِنَ الذُلِّ» بيان «خاشعين» است يعنى اين خشوع و فروتنى در اثر ذلّت و زبونى است معنى آيه چنين مىشود: آنها را مىبينى به عذاب نزديكانش كنند در حاليكه از ذلّت آرام اند و از گوشه چشم مىنگرند. نا گفته نماند: خشوع در قرآن صفت موجودات جامد نيز آمده مثل [حشر:21] و مثل [فصّلت:39]. آيه اوّل مىفهماند كه كوهها نسبت به خدا با شعور و درك اند و اگر قرآن به آنها نازل مىشد از ترس خدا فروتنى و اطاعت مىكردند چنانكه در آيه [بقره:74] نسبت خشيت به سنگ داده شده است. و در آيه دوّم منظور از خشوع آرام و بى حركت بودن است يعنى: از جمله نشانههاى خدا آن است كه زمين را آرام و بى حركت مىبينى و چون آب بر آن نازل كرديم حركت مىكند و مىآيد... | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, ل:62, صدق:50, دعو:39, الذين:38, ها:37, الى:35, بصر:35, من:34, صبر:34, انن:31, ف:30, على:30, الله:30, يوم:29, لا:27, اله:27, ه:27, صوم:27, قول:26, امن:25, نا:24, رئى:24, وله:24, ک:23, نزل:22, ذلل:22, نصب:22, خشع:22, ان:22, اذ:21, فى:21, قنت:21, فرج:20, رهق:19, قلب:19, عن:19, عرض:19, حفظ:18, ا:18, کون:17, الا:17, صلو:17, رحم:17, نکر:17, التى:17, طوع:17, عمل:17, وفض:17, ما:17, ظنن:16, ارض:16, شىء:16, صدع:16, ردد:16, حصن:16, صلى:16, صوت:16, اذا:16, نور:15, وجف:15, کان:15, زيد:15, ذکر:15, سقى:14, حمى:14, وجه:14, سجد:14, خرج:14, خشى:14, غشى:14, نظر:14, بکى:14, قد:14, عوج:14, لغو:14, غشو:14, جبل:14, رهب:14, کبر:14, لقى:14, انى:13, ايى:13, ائى:13, ردف:13, رغب:13, اوى:13, نفخ:13, طرف:13, او:13, سبل:13, ربب:13, ذقن:13, جدث:13, حدث:13, کم:13, سوق:12, تبع:12, خرر:12, سمع:12, ذلک:12, فلح:12, لم:12, شرى:12, خفى:12, موه:12, قرء:12, حفر:11, صير:11, تلک:11, اتى:11, هزز:11, سرع:11, قرآن:11, فعل:11, مثل:11, ربو:11, خير:11, الذى:11, هذا:11, همس:11, ب:10, سلم:10, ضرب:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۱
تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
قاموس قرآن
خشوع به معنى تذلّل و تواضع است «خشع له خشوعاً: ذلّ و تطأمن فهو خاشع...» (اقرب) راغب مىگويد: خشوع به معنى ضراعة و تذلّل است و اكثر استعمال آن در جوارح است چنانكه اكثر استعمال ضراعة در تذلّل و تواضع قلبى است. در مجمع ذيل آيه 45 بقره آمده: خشوع و تذلّل و اخبات نظير هم اند و ضدّ خشوع تكبّر و خودپسندى است و خشوع و خضوع قريب المعنى اند مگر آنكه خضوع در تواضع بدنى و اقرار به خدمت و خشوع در تواضع صدا و چشم است و اصل مادّه از نرمى و آسانى است. راغب در مادّه خضع، خضوع و خشوع را در معنى يكى دانسته و ميان آن دو فرقى قائل نيست. جوهرى نيز در صحاح چنين گفته است. در قاموس از جمله معانى آن، سكون و فروتنى شمرده شده است . نا گفته نماند: آنچه مسلم است اين است كه خشوع به معنى تذلّل و تواضع است و آن با سكوت و آرامى و اطاعت و سر به زير انداختن قابل جمع و تطبيق است. و امّا راجع به تذلّل قلبى يا جوارحى و به عبارت ديگر راجع به تذلّل درونى و بيرونى، بنا بر تصريح قرآن در هر دو به كار مىرود و رفته است. مثل [حديد:16] آيا براى مؤمنان وقت آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقى كه نازل شده خاشع و متواضع شود. در اين كريمه چنانكه مىبينيم خشوع در تواضع قلبى به كار رفته است. [طه:108] صداها براى مذلّت در پيشگاه خدا، بيفتد و آرام مىشود و جز صداى حفيف نشنوى. [قلم:43]، [غاشيه:2] و در اين سه آيه در تواضع و تذلّل بيرونى استعمال شده است . * [شورى:45] «مِنَ الذُلِّ» بيان «خاشعين» است يعنى اين خشوع و فروتنى در اثر ذلّت و زبونى است معنى آيه چنين مىشود: آنها را مىبينى به عذاب نزديكانش كنند در حاليكه از ذلّت آرام اند و از گوشه چشم مىنگرند. نا گفته نماند: خشوع در قرآن صفت موجودات جامد نيز آمده مثل [حشر:21] و مثل [فصّلت:39]. آيه اوّل مىفهماند كه كوهها نسبت به خدا با شعور و درك اند و اگر قرآن به آنها نازل مىشد از ترس خدا فروتنى و اطاعت مىكردند چنانكه در آيه [بقره:74] نسبت خشيت به سنگ داده شده است. و در آيه دوّم منظور از خشوع آرام و بى حركت بودن است يعنى: از جمله نشانههاى خدا آن است كه زمين را آرام و بى حركت مىبينى و چون آب بر آن نازل كرديم حركت مىكند و مىآيد...
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الْخَاشِعِينَ | ۲ |
خَاشِعِينَ | ۳ |
خُشُوعاً | ۱ |
خَشَعَتِ | ۱ |
خَاشِعُونَ | ۱ |
الْخَاشِعَاتِ | ۱ |
خَاشِعَةً | ۳ |
خُشَّعاً | ۱ |
تَخْشَعَ | ۱ |
خَاشِعاً | ۱ |
خَاشِعَةٌ | ۲ |