ریشه خشع
تکرار در قرآن: ۱۷(بار)
قاموس قرآن
خشوع به معنى تذلّل و تواضع است «خشع له خشوعاً: ذلّ و تطأمن فهو خاشع...» (اقرب) راغب مىگويد: خشوع به معنى ضراعة و تذلّل است و اكثر استعمال آن در جوارح است چنانكه اكثر استعمال ضراعة در تذلّل و تواضع قلبى است. در مجمع ذيل آيه 45 بقره آمده: خشوع و تذلّل و اخبات نظير هم اند و ضدّ خشوع تكبّر و خودپسندى است و خشوع و خضوع قريب المعنى اند مگر آنكه خضوع در تواضع بدنى و اقرار به خدمت و خشوع در تواضع صدا و چشم است و اصل مادّه از نرمى و آسانى است. راغب در مادّه خضع، خضوع و خشوع را در معنى يكى دانسته و ميان آن دو فرقى قائل نيست. جوهرى نيز در صحاح چنين گفته است. در قاموس از جمله معانى آن، سكون و فروتنى شمرده شده است . نا گفته نماند: آنچه مسلم است اين است كه خشوع به معنى تذلّل و تواضع است و آن با سكوت و آرامى و اطاعت و سر به زير انداختن قابل جمع و تطبيق است. و امّا راجع به تذلّل قلبى يا جوارحى و به عبارت ديگر راجع به تذلّل درونى و بيرونى، بنا بر تصريح قرآن در هر دو به كار مىرود و رفته است. مثل [حديد:16] آيا براى مؤمنان وقت آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقى كه نازل شده خاشع و متواضع شود. در اين كريمه چنانكه مىبينيم خشوع در تواضع قلبى به كار رفته است. [طه:108] صداها براى مذلّت در پيشگاه خدا، بيفتد و آرام مىشود و جز صداى حفيف نشنوى. [قلم:43]، [غاشيه:2] و در اين سه آيه در تواضع و تذلّل بيرونى استعمال شده است . * [شورى:45] «مِنَ الذُلِّ» بيان «خاشعين» است يعنى اين خشوع و فروتنى در اثر ذلّت و زبونى است معنى آيه چنين مىشود: آنها را مىبينى به عذاب نزديكانش كنند در حاليكه از ذلّت آرام اند و از گوشه چشم مىنگرند. نا گفته نماند: خشوع در قرآن صفت موجودات جامد نيز آمده مثل [حشر:21] و مثل [فصّلت:39]. آيه اوّل مىفهماند كه كوهها نسبت به خدا با شعور و درك اند و اگر قرآن به آنها نازل مىشد از ترس خدا فروتنى و اطاعت مىكردند چنانكه در آيه [بقره:74] نسبت خشيت به سنگ داده شده است. و در آيه دوّم منظور از خشوع آرام و بى حركت بودن است يعنى: از جمله نشانههاى خدا آن است كه زمين را آرام و بى حركت مىبينى و چون آب بر آن نازل كرديم حركت مىكند و مىآيد...
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الْخَاشِعِينَ | ۲ |
خَاشِعِينَ | ۳ |
خُشُوعاً | ۱ |
خَشَعَتِ | ۱ |
خَاشِعُونَ | ۱ |
الْخَاشِعَاتِ | ۱ |
خَاشِعَةً | ۳ |
خُشَّعاً | ۱ |
تَخْشَعَ | ۱ |
خَاشِعاً | ۱ |
خَاشِعَةٌ | ۲ |