ریشه بيض: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::بيض]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
بياض. سفيدى. [آل عمران:106] اِبْيَضَّ از افعال آن است مثل [آل عمران:107] و ابيض وصف است مثل [بقره:187] بيضاء مؤنّث ابيض مىباشد [شعراء:33]. بيض (به كسر اول) جمع ابيض است [فاطر:27] راغب گويد: به تخم مرغ به جهت سفيد بودنش بيضه گويند و جمع ان بَيض (به فتح اول) است در وصف حوريان بهشتى آمده [صافات:49]. از آيه [يوسف:84]، بدست مىآيد كه بينائى حضرت يعقوب از بين رفته بود، بعضىها گفتهاند با بياض عين مقدارى از بينائى باقى مىماند، الميزان در ردّ اين سخن گويد: آيه 93 همين سوره كه مىگويد: اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد كه بينا مىشود دليل آنست كه بينائى وى از بين رفته بود. مخفى نماند: آيه صريح است در اينكه سفيدى چشم يعقوب معلول حزن بود.. آمدن مژده يوسف نيز توأم با سرور بود لذا سرور سبب شده كه به تدريج چشم حضرت يعقوب صحت يابد چنانكه آيه:93و96 از آن خبر مىدهد على هذا معجزهاى در كار نبوده چشم يعقوب هم به كلّى از بين نرفته بوده، اين يك مداواى عجيبى است كه قرآن روشن مىكند. گفتيم كه درباره حوريان بهشتى آمده «كَاَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ» نظير اين آيه، آيه [واقعة:23] و آيه [طور:24] است. جمله اسميّه دالّ بر دوام است قهراً دالّ بر حال نيز مىباشد اگر گفتيم: زيد قائم است يعنى اكنون در حال قيام است، اگر جملههاى اسميّه را در سه آيه فوق دالّ بر حال بدانيم معنى اين مىشود كه اكنون مانند تخم مرغ مكنوناند نتيجه اين مىشود: حوريان و غلمان فعلا مانند تخم مرغ مكنوناند و چنانكه تخم مرغ نهان در زير سينه مرغ، چيزى در آن نيست و به تدريج مبدّل ب جوجه مىشود، حوريان و غلمان نيز كه از اعمال آدمى به وجود مىآيند به تدريج مبدّل به حورى شده و در آخرت «حُورٌ مَقْصُوراتٌفى الْخِيامِ» مىشوند. اين حقيقت آن طور كه در نظرم مانده از رفيق دانشمندم آقاى رضوى نويسنده كتاب تجسّم عمل است. | بياض. سفيدى. [آل عمران:106] اِبْيَضَّ از افعال آن است مثل [آل عمران:107] و ابيض وصف است مثل [بقره:187] بيضاء مؤنّث ابيض مىباشد [شعراء:33]. بيض (به كسر اول) جمع ابيض است [فاطر:27] راغب گويد: به تخم مرغ به جهت سفيد بودنش بيضه گويند و جمع ان بَيض (به فتح اول) است در وصف حوريان بهشتى آمده [صافات:49]. از آيه [يوسف:84]، بدست مىآيد كه بينائى حضرت يعقوب از بين رفته بود، بعضىها گفتهاند با بياض عين مقدارى از بينائى باقى مىماند، الميزان در ردّ اين سخن گويد: آيه 93 همين سوره كه مىگويد: اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد كه بينا مىشود دليل آنست كه بينائى وى از بين رفته بود. مخفى نماند: آيه صريح است در اينكه سفيدى چشم يعقوب معلول حزن بود.. آمدن مژده يوسف نيز توأم با سرور بود لذا سرور سبب شده كه به تدريج چشم حضرت يعقوب صحت يابد چنانكه آيه:93و96 از آن خبر مىدهد على هذا معجزهاى در كار نبوده چشم يعقوب هم به كلّى از بين نرفته بوده، اين يك مداواى عجيبى است كه قرآن روشن مىكند. گفتيم كه درباره حوريان بهشتى آمده «كَاَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ» نظير اين آيه، آيه [واقعة:23] و آيه [طور:24] است. جمله اسميّه دالّ بر دوام است قهراً دالّ بر حال نيز مىباشد اگر گفتيم: زيد قائم است يعنى اكنون در حال قيام است، اگر جملههاى اسميّه را در سه آيه فوق دالّ بر حال بدانيم معنى اين مىشود كه اكنون مانند تخم مرغ مكنوناند نتيجه اين مىشود: حوريان و غلمان فعلا مانند تخم مرغ مكنوناند و چنانكه تخم مرغ نهان در زير سينه مرغ، چيزى در آن نيست و به تدريج مبدّل ب جوجه مىشود، حوريان و غلمان نيز كه از اعمال آدمى به وجود مىآيند به تدريج مبدّل به حورى شده و در آخرت «حُورٌ مَقْصُوراتٌفى الْخِيامِ» مىشوند. اين حقيقت آن طور كه در نظرم مانده از رفيق دانشمندم آقاى رضوى نويسنده كتاب تجسّم عمل است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, ل:66, ف:63, ک:59, هم:59, فى:45, عين:41, يدى:41, خرج:41, وجه:39, غير:38, ه:38, قول:36, سود:35, سوء:34, بين:30, هى:30, على:30, خيط:29, ها:29, نظر:28, جيب:26, اذا:26, ب:24, ملء:24, الذين:24, الى:24, خلف:23, عذب:23, لون:23, شرب:23, بعض:22, ى:22, لا:21, اوى:21, جنح:21, کنن:20, ضمم:20, يوم:20, هن:20, يوسف:20, لذذ:20, جدد:20, حمر:20, عظم:20, ائى:18, جبل:18, رحم:18, اول:18, کان:18, قبل:18, کم:18, نزع:18, أما:18, کئس:18, کفر:18, کون:17, طرف:17, ايى:16, قصر:16, اسف:16, ما:16, اما:16, حزن:16, ثعب:16, فجر:15, تسع:15, حول:15, يا:15, غرب:15, حتى:15, قوم:15, الله:14, طوف:14, غول:14, ثم:14, هو:14, عند:14, اله:12, سئل:12, اکل:12, تمم:12, ثمر:12, دخل:12, سلک:12, انن:12, رئى:12, اخر:12, انس:12, امن:12, کظم:12, فرعون:12, صوم:11, عن:11, وله:11, ولى:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۶
تکرار در قرآن: ۱۲(بار)
قاموس قرآن
بياض. سفيدى. [آل عمران:106] اِبْيَضَّ از افعال آن است مثل [آل عمران:107] و ابيض وصف است مثل [بقره:187] بيضاء مؤنّث ابيض مىباشد [شعراء:33]. بيض (به كسر اول) جمع ابيض است [فاطر:27] راغب گويد: به تخم مرغ به جهت سفيد بودنش بيضه گويند و جمع ان بَيض (به فتح اول) است در وصف حوريان بهشتى آمده [صافات:49]. از آيه [يوسف:84]، بدست مىآيد كه بينائى حضرت يعقوب از بين رفته بود، بعضىها گفتهاند با بياض عين مقدارى از بينائى باقى مىماند، الميزان در ردّ اين سخن گويد: آيه 93 همين سوره كه مىگويد: اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد كه بينا مىشود دليل آنست كه بينائى وى از بين رفته بود. مخفى نماند: آيه صريح است در اينكه سفيدى چشم يعقوب معلول حزن بود.. آمدن مژده يوسف نيز توأم با سرور بود لذا سرور سبب شده كه به تدريج چشم حضرت يعقوب صحت يابد چنانكه آيه:93و96 از آن خبر مىدهد على هذا معجزهاى در كار نبوده چشم يعقوب هم به كلّى از بين نرفته بوده، اين يك مداواى عجيبى است كه قرآن روشن مىكند. گفتيم كه درباره حوريان بهشتى آمده «كَاَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ» نظير اين آيه، آيه [واقعة:23] و آيه [طور:24] است. جمله اسميّه دالّ بر دوام است قهراً دالّ بر حال نيز مىباشد اگر گفتيم: زيد قائم است يعنى اكنون در حال قيام است، اگر جملههاى اسميّه را در سه آيه فوق دالّ بر حال بدانيم معنى اين مىشود كه اكنون مانند تخم مرغ مكنوناند نتيجه اين مىشود: حوريان و غلمان فعلا مانند تخم مرغ مكنوناند و چنانكه تخم مرغ نهان در زير سينه مرغ، چيزى در آن نيست و به تدريج مبدّل ب جوجه مىشود، حوريان و غلمان نيز كه از اعمال آدمى به وجود مىآيند به تدريج مبدّل به حورى شده و در آخرت «حُورٌ مَقْصُوراتٌفى الْخِيامِ» مىشوند. اين حقيقت آن طور كه در نظرم مانده از رفيق دانشمندم آقاى رضوى نويسنده كتاب تجسّم عمل است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
| کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
|---|---|
| الْأَبْيَضُ | ۱ |
| تَبْيَضُ | ۱ |
| ابْيَضَّتْ | ۲ |
| بَيْضَاءُ | ۲ |
| بَيْضَاءَ | ۴ |
| بِيضٌ | ۱ |
| بَيْضٌ | ۱ |