غافر ٣٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::قَوْم|قَوْمِ]] [[کلمه غیر ربط::قَوْم| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این ریشه::ى| ]][[ریشه غیر ربط::ى| ]][[شامل این کلمه::إِنّي|إِنِّي]] [[کلمه غیر ربط::إِنّي| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ى| ]][[ریشه غیر ربط::ى| ]][[شامل این کلمه::أَخَاف|أَخَافُ]] [[کلمه غیر ربط::أَخَاف| ]] [[شامل این ریشه::خوف| ]][[ریشه غیر ربط::خوف| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::التّنَاد|التَّنَادِ]] [[کلمه غیر ربط::التّنَاد| ]] [[شامل این ریشه::ندو| ]][[ریشه غیر ربط::ندو| ]][[شامل این ریشه::ندى| ]][[ریشه غیر ربط::ندى| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::قَوْم|قَوْمِ]] [[کلمه غیر ربط::قَوْم| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این ریشه::ى| ]][[ریشه غیر ربط::ى| ]][[شامل این کلمه::إِنّي|إِنِّي]] [[کلمه غیر ربط::إِنّي| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ى| ]][[ریشه غیر ربط::ى| ]][[شامل این کلمه::أَخَاف|أَخَافُ]] [[کلمه غیر ربط::أَخَاف| ]] [[شامل این ریشه::خوف| ]][[ریشه غیر ربط::خوف| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::التّنَاد|التَّنَادِ]] [[کلمه غیر ربط::التّنَاد| ]] [[شامل این ریشه::ندو| ]][[ریشه غیر ربط::ندو| ]][[شامل این ریشه::ندى| ]][[ریشه غیر ربط::ندى| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ يَوْمَ التَّنَادِ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=«و ای قوم من! من همواره بر شما از روز ندا دادن به یکدیگر بیم دارم (که میان خدا و دوزخیان و هم میان آنان و بهشتیان سخنانی در پی است).» | |-|صادقی تهرانی=«و ای قوم من! من همواره بر شما از روز ندا دادن به یکدیگر بیم دارم (که میان خدا و دوزخیان و هم میان آنان و بهشتیان سخنانی در پی است).» | ||
|-|معزی=و ای قوم همانا ترسم بر شما از روز فریاد | |-|معزی=و ای قوم همانا ترسم بر شما از روز فریاد | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">O my people, I fear for you the Day of Calling Out.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/040032.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/040032.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره غافر | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::32|٣٢]] | قبلی = غافر ٣١ | بعدی = غافر ٣٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره غافر | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::32|٣٢]] | قبلی = غافر ٣١ | بعدی = غافر ٣٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۹: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۸#link317 | آيات ۲۱ - ۵۴ سوره | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link318 | داستان ارسال موسى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۸#link317 | آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤمن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link318 | داستان ارسال موسى «ع»، به سوى فرعون]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link320 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link320 | هشدار مؤمن آل فرعون، به فرعونيان، درباره قتل موسى «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link321 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link321 | دلیل نامگذاری روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link322 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link322 | مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link323 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link323 | اركان دين حق و راه سعادت، در بیان مؤمن آل فرعون]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link325 | اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link325 | اشاره به مقامات سه گانه عبوديت : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link326 | نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link326 | نكاتى درباره كيفيت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link327 | محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ آن ها]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link327 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link328 | التماس دوزخيان به نگهبانان جهنم، در تخفيف پاره اى از عذاب]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link328 | التماس | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link330 | بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی از آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰# | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۵۵#link46 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۵۵#link46 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ «32» | |||
اى قوم من! همانا من از روزى كه يكديگر را به فرياد بخوانيد بر شما بيمناكم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ (32) | |||
مرحله چهارم تذكر به قيامت است. | |||
---- | |||
«1» سوره (41) فصلت آيه 46. | |||
جلد 11 - صفحه 305 | |||
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ: اى قوم من به درستى كه من مىترسم بر شما، يَوْمَ التَّنادِ: از عذاب روز ندا كردن يكديگر را. مراد روز قيامت است و تسميه آن به تنادى به جهت آنست كه در آن روز به طريق استغاثه يكديگر را خوانند و هيچكدام به فرياد هم نرسند. يا در آن روز ندا آيد فلان كس سعيد و فلان كس شقى باشد. يا هر كس آن روز به امام خود خوانده شود: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» «1» يا بعد از حساب ندا كنند: «يا اهل الجنة خلود و لا موت و يا اهل النار خلود و لا موت» «2» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ (31) وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ (32) يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (33) وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ (34) الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (35) | |||
ترجمه | |||
مانند عادت قوم نوح و عاد و ثمود و آنكسانيكه بودند بعد از آنها و نيست خدا كه بخواهد ستم را براى بندگان | |||
و اى قوم من همانا من ميترسم بر شما از روز ندا نمودن | |||
روز كه رو گردان شويد پشت كنندگان نباشد مر شما را از عذاب خدا هيچ نگهدارندهاى و هر كه را راهنمائى نكند خدا پس نيست براى او هيچ | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 526 | |||
راه نمايندهاى | |||
و هر آينه بتحقيق آمد شما را يوسف از پيش با معجزات پس پيوسته بوديد در شك از آنچه آورد شما را بآن تا وقتى فوت كرد گفتيد هرگز مبعوث نميكند خدا بعد از او پيغمبرى را اين چنين بگمراهى وا ميگذارد خدا كسيرا كه متجاوز و شك آورنده است | |||
آنكسانيكه مجادله مينمايند در آيتهاى خدا بدون حجّتى كه آمده باشد براى آنها بزرگ است از راه دشمنى نزد خدا و نزد آنانكه گرويدند اينچنين مهر مينهد خدا بر هر دل مرد با تكبّر سركش. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال احزاب نامبرده در آيات سابقه را بيان فرموده از قول مؤمن آل فرعون كه گفت من ميترسم بر شما از مانند ايّام اقوام سابقه كه آن مانند سلوك خداوند است با قوم نوح و عاد و ثمود و كسانيكه بعد از آنها بودند و با پيغمبران خدا ستيزگى نمودند مانند قوم لوط و خداوند هيچ وقت نميخواهد بر بندگانش ستم كند و اينكه خداوند اين اقوام را بعذابهاى گوناگون معذّب و هلاك فرمود براى آن بود كه خودشان كارى كردند كه مستحق چنين عقوبتهائى شدند پس شما نكنيد تا ايمن از عذاب الهى باشيد اى قوم من علاوه بر عذاب دنيا من از عذاب قيامت بر شما ميترسم در قتل بيگناهى كه ادّعاء نبوّت نموده روز قيامت روز تنادى است يعنى ندا نمودن مردم يكديگر را بواويلا يا اهل بهشت اهل جهنّم را بآنكه ما بوعده خدا نائل شديم و اهل جهنّم اهل بهشت را كه قدرى آب و غذا بما بدهيد و ياء تنادى براى اكتفاء بكسره حذف شده است و باين دو ندا از اهل بهشت و جهنّم در قرآن تصريح شده و آنروز روزى است كه مردم از شعله آتش دوزخ رو گردان شده بآن پشت ميكنند بخيال آنكه فرار نمايند ولى قدرت پيدا نميكنند و هيچ دافع و مانع و نگهدارندهاى از عذاب خدا نيست و كسيكه خدا او را براه بهشت هدايت ننمايد هادى و راهنمائى ندارد و قبلا حضرت يوسف صدّيق با معجزاتى آمد نزد شما و ادّعاء نبوت نمود و شما قبول ننموديد و اظهار شك و ترديد در مرام او كه توحيد خدا بود مينموديد تا وقتى كه از دنيا رحلت فرمود و پيغمبران ديگرى آمدند و شما را بتوحيد دعوت نمودند و شما بهيچ يك از آنها ايمان نياورديد و گفتيد يوسف پيغمبر آخر الزّمان بود و بعد از او خدا كسيرا به پيغمبرى مبعوث نميكند اين اصرار شما بر كفر و ضلالت موجب شده كه خداوند شما را | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 527 | |||
بحال خود واگذار نموده چون از حقّ و حدّ خود كه تأمّل در آيات الهى و معجزات انبيا است تجاوز نموديد و شك و ريب را در دل خود جاى داديد ديگر نور حق در قلب شما تابش نميكند كسانيكه بدون حجّت و دليلى كه خداوند براى آنها اقامه نموده باشد بصرف تقليد و تعصّب و لجاج و عناد مجادله و گفتگو و اعتراض نمايند در ادلّه توحيد خدا و معجزات انبيا دشمنى بزرگى با خدا و اهل ايمان باو نمودهاند و موجب خشم و غضب شديد او و گروندگان باو و انبيا شدهاند اين تكبّر و سركشى و زورگوئى شما موجب شده كه خدا دل شما را بسته و مهر كرده كه ديگر نور معرفت و يقين در آن تابش نكند و بدانيد كه از باب انتقام خدا با شما اينمعامله را نموده لذا نصيحت و موعظه براى شما اثر ندارد و بعضى گفتهاند مؤمن آل فرعون كه ايمان خود را پنهان نموده بود بعد از آنكه گرم نصيحت و موعظه شد كلماتى از او صادر شد كه ايمانش بروز نمود و در هر حال فرعون در پايان مواعظ او متزلزل شد و خلط مبحث كرد و بوزير خود هامان امر نمود براى او قصرى بسازد و مردم را از شنيدن مواعظ مؤمن بازداشت چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يا قَومِ إِنِّي أَخافُ عَلَيكُم يَومَ التَّنادِ (32) يَومَ تُوَلُّونَ مُدبِرِينَ ما لَكُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ وَ مَن يُضلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِن هادٍ (33) | |||
و اي قوم من محقّقا من ميترسم براي شما روزي که هر چه فرياد زنيد و دادرس طلبيد که روز قيمة باشد روزي که واپس ميگرديد و دو مرتبه زنده ميشويد نيست از براي شما كسي که از عذاب الهي جلوگيري كند | |||
جلد 15 - صفحه 374 | |||
و كسي را که خدا گمراه كرده پس نيست از براي او هدايت كننده. | |||
وَ يا قَومِ إِنِّي أَخافُ عَلَيكُم يَومَ التَّنادِ که در قيمة هر چه ندا كنيد و ياور طلبيد بفرياد شما نميرسند و نداهاي يوم القيمة بسيار است مثل اينكه ميفرمايد وَ نادَوا يا مالِكُ لِيَقضِ عَلَينا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُم ماكِثُونَ- زخرف آيه 77- و مثل وَ نادي أَصحابُ النّارِ أَصحابَ الجَنَّةِ أَن أَفِيضُوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَي الكافِرِينَ- اعراف آيه 48- و مثلعليهبه وَ قالَ الَّذِينَ فِي النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادعُوا رَبَّكُم يُخَفِّف عَنّا يَوماً مِنَ العَذابِ- در همين سوره آيه 52- و مثل رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن عُدنا فَإِنّا ظالِمُونَ- مؤمنون آيه 109- و مثل رَبَّنا أَخرِجنا نَعمَل صالِحاً غَيرَ الَّذِي كُنّا نَعمَلُ- فاطر آيه 34 و غير اينها. | |||
يَومَ تُوَلُّونَ مُدبِرِينَ بعضي گفتند روزي که آتش حمله ميكند بآنها آنها عقب عقب رو بآتش فرار ميكنند آتش آنها را ميگيرد بعضي گفتند پس از حساب در محشر او را كشان كشان رو بجهنّم ميبرند. | |||
اقول: شايد مراد اينکه باشد که در بعض اخبار داريم که صورتهاي آنها را به پشت بر ميگردانند و از آيه شريفه هم ممكن است استفاده كرد که ميفرمايد وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً وَ يَصلي سَعِيراً- انشقاق آيه 10 و 11 و 12- ما لَكُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ نه قوم نه عشيره نه رئيس و نه مرءوس. | |||
وَ مَن يُضلِلِ اللّهُ گفتيم اضلال الهي اينست که او را بخود واميگذارد پس از آنكه از قابليت هدايت افتاده باشد. | |||
فَما لَهُ مِن هادٍ چون قابليت ندارد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 32)- سپس افزود: «ای قوم! من بر شما از روزی میترسم که مردم یکدیگر را صدا میزنند» از هم یاری میطلبند و صدایشان به جایی نمیرسد! (وَ یا قَوْمِ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنادِ). | |||
«یوم التّناد» مفهومش «روز ندا دادن یکدیگر» است، و این تعبیر نشانه نهایت عجز و بیچارگی است در زمانی که کارد به استخوان میرسد، و افرادی که دستشان از همه جا بریده یکدیگر را صدا میکنند و فریادشان به جایی نمیرسد. | |||
در این جهان نیز «یوم التّناد» فراوان است، روزهایی که عذاب الهی نازل میشود، بحرانها و حوادث سخت همه را تحت فشار قرار میدهد، و پناهگاهی میجویند اما پناهگاهی وجود ندارد، و همه فریاد میکشند! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۹۰: | خط ۲۰۲: | ||
[[رده:انذارهاى مؤمن آل فرعون]][[رده:قصه مؤمن آل فرعون]][[رده:قوم مؤمن آل فرعون]][[رده:موقعیت اجتماعى مؤمن آل فرعون]][[رده:انذار از عذاب اخروى]][[رده:درخواست از بهشتیان]][[رده:خواسته هاى جهنمیان]][[رده:انذار فرعونیان]][[رده:استمداد در قیامت]][[رده:پراکندگى در قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:کیفر قتل موسى]][[رده: مراد از یوم التناد]] | [[رده:انذارهاى مؤمن آل فرعون]][[رده:قصه مؤمن آل فرعون]][[رده:قوم مؤمن آل فرعون]][[رده:موقعیت اجتماعى مؤمن آل فرعون]][[رده:انذار از عذاب اخروى]][[رده:درخواست از بهشتیان]][[رده:خواسته هاى جهنمیان]][[رده:انذار فرعونیان]][[رده:استمداد در قیامت]][[رده:پراکندگى در قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:کیفر قتل موسى]][[رده: مراد از یوم التناد]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره غافر ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره غافر ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 32 سوره غافر | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 32 سوره غافر,غافر 32,وَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ يَوْمَ التَّنَادِ,انذارهاى مؤمن آل فرعون,قصه مؤمن آل فرعون,قوم مؤمن آل فرعون,موقعیت اجتماعى مؤمن آل فرعون,انذار از عذاب اخروى,درخواست از بهشتیان,خواسته هاى جهنمیان,انذار فرعونیان,استمداد در قیامت,پراکندگى در قیامت,نامهاى قیامت,ویژگیهاى قیامت,کیفر قتل موسى, مراد از یوم التناد,آیات قرآن سوره غافر | |||
|description=وَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ يَوْمَ التَّنَادِ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۴۷
کپی متن آیه |
---|
وَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ يَوْمَ التَّنَادِ |
ترجمه
غافر ٣١ | آیه ٣٢ | غافر ٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَوْمَ التَّنَادِ»: مراد قیامت است ... «التَّنَادِ»: اصل آن تنادی است، به معنی صدا زدن. قیامتْ (یَوْمَ التَّنَادِ): نامیده شده است، چرا که در آن: هر ملّتی را به نام پیغمبرش فریاد میدارند؛ مردمان همدیگر را صدا میزنند و به کمک میطلبند؛ مردمان را برای گردهمایی در محشر صدا میزنند؛ مردمان کافر واویلا سر میدهند و نابودی را فریاد میدارند، و ...
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ... (۲) رَبَّکُمْ إِنَ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ... (۰) وَ نَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ... (۱) وَ نَادَى أَصْحَابُ النَّارِ... (۱) يَا مَعْشَرَ الْجِنِ وَ الْإِنْسِ... (۰) وَ الْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤمن
- داستان ارسال موسى «ع»، به سوى فرعون
- هشدار مؤمن آل فرعون، به فرعونيان، درباره قتل موسى «ع»
- دلیل نامگذاری روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد»
- مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...»
- اركان دين حق و راه سعادت، در بیان مؤمن آل فرعون
- اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم»
- نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت
- محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ آن ها
- التماس دوزخيان به نگهبانان جهنم، در تخفيف پاره اى از عذاب
- بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ «32»
اى قوم من! همانا من از روزى كه يكديگر را به فرياد بخوانيد بر شما بيمناكم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ (32)
مرحله چهارم تذكر به قيامت است.
«1» سوره (41) فصلت آيه 46.
جلد 11 - صفحه 305
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ: اى قوم من به درستى كه من مىترسم بر شما، يَوْمَ التَّنادِ: از عذاب روز ندا كردن يكديگر را. مراد روز قيامت است و تسميه آن به تنادى به جهت آنست كه در آن روز به طريق استغاثه يكديگر را خوانند و هيچكدام به فرياد هم نرسند. يا در آن روز ندا آيد فلان كس سعيد و فلان كس شقى باشد. يا هر كس آن روز به امام خود خوانده شود: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» «1» يا بعد از حساب ندا كنند: «يا اهل الجنة خلود و لا موت و يا اهل النار خلود و لا موت» «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ (31) وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ (32) يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (33) وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ (34) الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (35)
ترجمه
مانند عادت قوم نوح و عاد و ثمود و آنكسانيكه بودند بعد از آنها و نيست خدا كه بخواهد ستم را براى بندگان
و اى قوم من همانا من ميترسم بر شما از روز ندا نمودن
روز كه رو گردان شويد پشت كنندگان نباشد مر شما را از عذاب خدا هيچ نگهدارندهاى و هر كه را راهنمائى نكند خدا پس نيست براى او هيچ
جلد 4 صفحه 526
راه نمايندهاى
و هر آينه بتحقيق آمد شما را يوسف از پيش با معجزات پس پيوسته بوديد در شك از آنچه آورد شما را بآن تا وقتى فوت كرد گفتيد هرگز مبعوث نميكند خدا بعد از او پيغمبرى را اين چنين بگمراهى وا ميگذارد خدا كسيرا كه متجاوز و شك آورنده است
آنكسانيكه مجادله مينمايند در آيتهاى خدا بدون حجّتى كه آمده باشد براى آنها بزرگ است از راه دشمنى نزد خدا و نزد آنانكه گرويدند اينچنين مهر مينهد خدا بر هر دل مرد با تكبّر سركش.
تفسير
خداوند متعال احزاب نامبرده در آيات سابقه را بيان فرموده از قول مؤمن آل فرعون كه گفت من ميترسم بر شما از مانند ايّام اقوام سابقه كه آن مانند سلوك خداوند است با قوم نوح و عاد و ثمود و كسانيكه بعد از آنها بودند و با پيغمبران خدا ستيزگى نمودند مانند قوم لوط و خداوند هيچ وقت نميخواهد بر بندگانش ستم كند و اينكه خداوند اين اقوام را بعذابهاى گوناگون معذّب و هلاك فرمود براى آن بود كه خودشان كارى كردند كه مستحق چنين عقوبتهائى شدند پس شما نكنيد تا ايمن از عذاب الهى باشيد اى قوم من علاوه بر عذاب دنيا من از عذاب قيامت بر شما ميترسم در قتل بيگناهى كه ادّعاء نبوّت نموده روز قيامت روز تنادى است يعنى ندا نمودن مردم يكديگر را بواويلا يا اهل بهشت اهل جهنّم را بآنكه ما بوعده خدا نائل شديم و اهل جهنّم اهل بهشت را كه قدرى آب و غذا بما بدهيد و ياء تنادى براى اكتفاء بكسره حذف شده است و باين دو ندا از اهل بهشت و جهنّم در قرآن تصريح شده و آنروز روزى است كه مردم از شعله آتش دوزخ رو گردان شده بآن پشت ميكنند بخيال آنكه فرار نمايند ولى قدرت پيدا نميكنند و هيچ دافع و مانع و نگهدارندهاى از عذاب خدا نيست و كسيكه خدا او را براه بهشت هدايت ننمايد هادى و راهنمائى ندارد و قبلا حضرت يوسف صدّيق با معجزاتى آمد نزد شما و ادّعاء نبوت نمود و شما قبول ننموديد و اظهار شك و ترديد در مرام او كه توحيد خدا بود مينموديد تا وقتى كه از دنيا رحلت فرمود و پيغمبران ديگرى آمدند و شما را بتوحيد دعوت نمودند و شما بهيچ يك از آنها ايمان نياورديد و گفتيد يوسف پيغمبر آخر الزّمان بود و بعد از او خدا كسيرا به پيغمبرى مبعوث نميكند اين اصرار شما بر كفر و ضلالت موجب شده كه خداوند شما را
جلد 4 صفحه 527
بحال خود واگذار نموده چون از حقّ و حدّ خود كه تأمّل در آيات الهى و معجزات انبيا است تجاوز نموديد و شك و ريب را در دل خود جاى داديد ديگر نور حق در قلب شما تابش نميكند كسانيكه بدون حجّت و دليلى كه خداوند براى آنها اقامه نموده باشد بصرف تقليد و تعصّب و لجاج و عناد مجادله و گفتگو و اعتراض نمايند در ادلّه توحيد خدا و معجزات انبيا دشمنى بزرگى با خدا و اهل ايمان باو نمودهاند و موجب خشم و غضب شديد او و گروندگان باو و انبيا شدهاند اين تكبّر و سركشى و زورگوئى شما موجب شده كه خدا دل شما را بسته و مهر كرده كه ديگر نور معرفت و يقين در آن تابش نكند و بدانيد كه از باب انتقام خدا با شما اينمعامله را نموده لذا نصيحت و موعظه براى شما اثر ندارد و بعضى گفتهاند مؤمن آل فرعون كه ايمان خود را پنهان نموده بود بعد از آنكه گرم نصيحت و موعظه شد كلماتى از او صادر شد كه ايمانش بروز نمود و در هر حال فرعون در پايان مواعظ او متزلزل شد و خلط مبحث كرد و بوزير خود هامان امر نمود براى او قصرى بسازد و مردم را از شنيدن مواعظ مؤمن بازداشت چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يا قَومِ إِنِّي أَخافُ عَلَيكُم يَومَ التَّنادِ (32) يَومَ تُوَلُّونَ مُدبِرِينَ ما لَكُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ وَ مَن يُضلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِن هادٍ (33)
و اي قوم من محقّقا من ميترسم براي شما روزي که هر چه فرياد زنيد و دادرس طلبيد که روز قيمة باشد روزي که واپس ميگرديد و دو مرتبه زنده ميشويد نيست از براي شما كسي که از عذاب الهي جلوگيري كند
جلد 15 - صفحه 374
و كسي را که خدا گمراه كرده پس نيست از براي او هدايت كننده.
وَ يا قَومِ إِنِّي أَخافُ عَلَيكُم يَومَ التَّنادِ که در قيمة هر چه ندا كنيد و ياور طلبيد بفرياد شما نميرسند و نداهاي يوم القيمة بسيار است مثل اينكه ميفرمايد وَ نادَوا يا مالِكُ لِيَقضِ عَلَينا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُم ماكِثُونَ- زخرف آيه 77- و مثل وَ نادي أَصحابُ النّارِ أَصحابَ الجَنَّةِ أَن أَفِيضُوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَي الكافِرِينَ- اعراف آيه 48- و مثلعليهبه وَ قالَ الَّذِينَ فِي النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادعُوا رَبَّكُم يُخَفِّف عَنّا يَوماً مِنَ العَذابِ- در همين سوره آيه 52- و مثل رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن عُدنا فَإِنّا ظالِمُونَ- مؤمنون آيه 109- و مثل رَبَّنا أَخرِجنا نَعمَل صالِحاً غَيرَ الَّذِي كُنّا نَعمَلُ- فاطر آيه 34 و غير اينها.
يَومَ تُوَلُّونَ مُدبِرِينَ بعضي گفتند روزي که آتش حمله ميكند بآنها آنها عقب عقب رو بآتش فرار ميكنند آتش آنها را ميگيرد بعضي گفتند پس از حساب در محشر او را كشان كشان رو بجهنّم ميبرند.
اقول: شايد مراد اينکه باشد که در بعض اخبار داريم که صورتهاي آنها را به پشت بر ميگردانند و از آيه شريفه هم ممكن است استفاده كرد که ميفرمايد وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً وَ يَصلي سَعِيراً- انشقاق آيه 10 و 11 و 12- ما لَكُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ نه قوم نه عشيره نه رئيس و نه مرءوس.
وَ مَن يُضلِلِ اللّهُ گفتيم اضلال الهي اينست که او را بخود واميگذارد پس از آنكه از قابليت هدايت افتاده باشد.
فَما لَهُ مِن هادٍ چون قابليت ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 32)- سپس افزود: «ای قوم! من بر شما از روزی میترسم که مردم یکدیگر را صدا میزنند» از هم یاری میطلبند و صدایشان به جایی نمیرسد! (وَ یا قَوْمِ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنادِ).
«یوم التّناد» مفهومش «روز ندا دادن یکدیگر» است، و این تعبیر نشانه نهایت عجز و بیچارگی است در زمانی که کارد به استخوان میرسد، و افرادی که دستشان از همه جا بریده یکدیگر را صدا میکنند و فریادشان به جایی نمیرسد.
در این جهان نیز «یوم التّناد» فراوان است، روزهایی که عذاب الهی نازل میشود، بحرانها و حوادث سخت همه را تحت فشار قرار میدهد، و پناهگاهی میجویند اما پناهگاهی وجود ندارد، و همه فریاد میکشند!
نکات آیه
۱ - هشدار مؤمن آل فرعون به قوم خویش، از دچار شدن به عذاب الهى در روز قیامت در صورت اقدام به قتل موسى(ع) (و یقوم إنّى أخاف علیکم یوم التناد)
۲ - مؤمن آل فرعون از قبطیان بود. (یقوم)
۳ - مؤمن آل فرعون، برخوردار از موقعیت اجتماعى و نفوذ در جامعه (یقوم إنّى أخاف علیکم یوم التناد)
۴ - قیامت، روز فریاد و استمداد خلایق (یوم التناد) «تناد» اگر مخفف «تنادى» باشد، از ندا، مشتق است; ولى اگر مخفف «تنادّ» باشد به معناى اختلاف و پراکندگى خواهد بود. بنابراین «یوم التناد»; یعنى، روز تفرّق و جدایى. گفتنى است برداشت یاد شده مبتنى بر معناى نخست است.
۵ - قیامت، روز پراکندگى و جدایى میان خلایق (یوم التناد)
۶ - «یوم التناد» از نام هاى قیامت (یوم التناد)
روایات و احادیث
۷ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: ... «یوم التناد» یوم ینادى أهل النار أهل الجنّة أن أفیضوا علینا من الماء أو ممّا رزقکم اللّه...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده فرمود: «یوم التناد» روزى است که دوزخیان بهشتیان را صدامى زنند که از فیض آب ها یا آنچه را خدا به شما عطافرموده ما را مستفیض کنید...».
موضوعات مرتبط
- آل فرعون: انذارهاى مؤمن آل فرعون ۱; قصه مؤمن آل فرعون ۱، ۳; قوم مؤمن آل فرعون ۲; موقعیت اجتماعى مؤمن آل فرعون ۳
- انذار: انذار از عذاب اخروى ۱
- بهشتیان: درخواست از بهشتیان ۷
- جهنمیان: خواسته هاى جهنمیان ۷
- فرعونیان: ۲ انذار فرعونیان ۱
- قیامت: استمداد در قیامت ۴; پراکندگى در قیامت ۵; نامهاى قیامت ۶، ۷; ویژگیهاى قیامت ۴، ۵
- موسى(ع): کیفر قتل موسى(ع) ۱
- یوم التناد: ۶
- مراد از یوم التناد ۷
منابع
- ↑ معانى الأخبار، ص ۱۵۶، ح ۱; نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۱۹، ح ۴۴.