الأعراف ٥٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و شهر پاک برون آید رستنیش به اذن پروردگارش و آنی که پلید است برون نیاید جز ناچیزی پست بدینسان بگردانیم آیتها را برای قومی که شکرگزارند | |-|معزی=و شهر پاک برون آید رستنیش به اذن پروردگارش و آنی که پلید است برون نیاید جز ناچیزی پست بدینسان بگردانیم آیتها را برای قومی که شکرگزارند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::58|٥٨]] | قبلی = الأعراف ٥٧ | بعدی = الأعراف ٥٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«نَکِداً»: پر درد سر و کم سود. حال ضمیر مستتر در (یَخْرُجُ) است. | «نَکِداً»: پر درد سر و کم سود. حال ضمیر مستتر در (یَخْرُجُ) است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۶
ترجمه
الأعراف ٥٧ | آیه ٥٨ | الأعراف ٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَکِداً»: پر درد سر و کم سود. حال ضمیر مستتر در (یَخْرُجُ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۴ - ۵۸، سوره اعراف
- معناى (( عرش (( و مراد از (( عرش خدا(( و تشبيه و تنظير عرش خدا به كرسى هاىحكومتى
- معناى عرش در ضمن بيان يك مثال و تطبيق آن با نظام تكوين
- معنى و مراد از (( خلق (( و (( امر(( در: (( له الخلق و الامر((
- فرق بين (( خلق (( و (( امر((
- اقوال مختلف درباره معناى عرش
- اگر چه تعبير (( استواء رحمن بر عرش (( تمثيل است ولى مبين حقيقتى نيز مى باشد كهعبارت است از مقامى كه زمام جميع امور منتهى بدان است .
- عموميت تدبير و اراده خداوند و نفى هر مدبر ديگرى
- آيات ديگرى كه دلالت دارد بر عموميت تدبير خداوند و نفى هر مدبر ديگرى مى كند
- دو وجه در معناى : (( ادعوا ربكم تضرّعا و خفية ((
- روش تفسيرى صحابه و تابعين ، سكوت در مورد معارف قرآنى ازقبيل مساءله عرش و كرسى بوده است و فقط مولى على و ديگر ائمه معصومين عليهمالسلام متعرض اين حقائق شده اند
- جواب امام على (عليه السلام ) به سؤ الات جاثليق در مورد عرش و...
- توضيح برخى فقرات حديث جاثليق
- روايتى ديگر از امام صادق (عليه السلام ) درباره معناى عرش و كرسى و شرح آن روايت
- دو روايت در جواب سؤ ال درباره فاصله زمين و عرش
- چند روايت در مورد حاملين عرش
نکات آیه
۱- گیاهان نهفته در سرزمینهاى مستعد، بر اثر بارش باران، به تمامى مى روید و بازدهى آن فراوان است. (و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربه) با توجه به مقابله دو فراز «یخرج نباته باذن ربه» و «و الذى خبث ... » معلوم مى شود در جمله «یخرج نباته» ضد معناى «نکدا»، همانند «مبارکا»، لحاظ شده است.
۲- رویش گیاهان به اذن و اراده خداوند است. (و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربه)
۳- موجودات در پرتو ربوبیت خداوند به ثمر مى نشینند و بازدهى دارند. (یخرج نباته بإذن ربه)
۴- گیاهان نهفته در سرزمینهاى نامستعد، هر چند باران رحمت بر آن ببارد، تهى از خیر و برکتند و بازدهیشان اندک است. (و الذى خبث لایخرج إلا نکداً) «نکد» به معناى چیزى است که خیر در آن نباشد و بى خیر بودن گیاهان به این است که بازدهى آن اندک باشد.
۵- پاکیزگى و خلوص از پلیدیها، زمینه بهره گیرى وافر از فیض الهى و خبائث و ناخالصیها، مانع آن (و البلد الطیب ... و الذى خبث لایخرج إلا نکداً) با توجه به ذیل آیه (لقوم یشکرون) و آیات پس از آن که برخورد انسانها را با رسالت انبیا تشریح مى کند، معلوم مى شود بیان زمین مستعد و برکتهاى آن و زمین نامستعد و بى ثمرى آن، در حقیقت ترسیم حالت انسانها و استعداد دریافت معارف الهى است. یعنى تشبیه انواع انسانهاست از نظر دریافت معارف به انواع زمینها و دریافت باران رحمت.
۶- موجودات، داراى قابلیتهاى متفاوت در بهره گیرى از رحمت الهى (بین یدى رحمته ... و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربه و الذى خبث لایخرج)
۷- ثمربخشى فراوان، نشانه طیب بودن و کم ثمرى، نشانه خباثت (و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربهو الذى خبث لایخرج إلا نکداً)
۸- نیکوکاران، مانند سرزمین طیب، سودمند و برخوردار از فیض فراوان خداوند (إن رحمت اللّه قریب من المحسنین. و هو الذى یرسل الریح ... و البلد الطیب)
۹- متجاوزان و فسادگران، مانند سرزمین خبیث کم بهره از فیض الهى و انسانهایى بى ثمرند. (إنه لایحب المعتدین. و لاتفسدوا ... و الذى خبث)
۱۰- پاکى طینت موجودات، امرى اصیل و خباثت آنها، امرى عرضى است.* (و البلد الطیب ...و الذى خبث) توصیف زمین مستعد با وصف «الطیب» در مقابل توصیف زمین نامستعد با فعل «خبث»، مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد. زیرا وصف دلالت بر ثبوت دارد و فعل حاکى از حدوث است.
۱۱- خداوند آیات خویش و معارف دین را به صورتهاى گوناگون بیان کرده است. (کذلک نصرف الأیت) «صرف» به معناى تغییر دادن چیزى از حالتى به حالت دیگر است و «تصریف» دلالت بر کثرت وقوع این معنا دارد. بنابراین «نصرف الأیت» یعنى ما آیات خویش را به صورتهاى گوناگون عرضه مى کنیم و بیان مى داریم.
۱۲- تنها قدرشناسان و شکرگزاران بهره مند از بیانهاى گوناگون آیات الهى هستند. (کذلک نصرف الأیت لقوم یشکرون) بدیهى است تبیین آیات به صورتهاى گوناگون براى همگان است. بنابراین تقیید آن به «لقوم یشکرون» حاکى از این است که تنها شاکران از آن بهره مى گیرند.
۱۳- گرایش انسان به شکرگزارى از خدا، هدف بیانهاى گوناگون آیات الهى (کذلک نصرف الأیت لقوم یشکرون)
۱۴- به کارگیرى تمثیل و تشبیه در تفهیم معارف دین، شیوه اى از شیوه هاى گوناگون بیان آیات الهى در قرآن (و البلد الطیب ... کذلک نصرف الأیت)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تبیین آیات خدا ۱۲ ; روش تبیین آیات خدا ۱۴ ; فلسفه تبیین آیات خدا ۱۳
- استعداد: آثار استعداد ۱، ۵
- انسان: گرایشهاى انسان ۱۳
- باران: رحمت ۴ ; نقش باران ۱
- پاکى: آثار پاکى ۵ ; نشانه هاى پاکى ۷
- تبلیغ: روش تبلیغ ۱۴
- خباثت: آثار خباثت ۵ ; نشانه هاى خباثت ۷
- خدا: اذن خدا ۲ ; اراده خدا ۲ ; افعال خدا ۱۱ ; ربوبیت خدا ۳ ; رحمت خدا ۶ ; زمینه فیض خدا ۵، ۶، ۸ ; موانع فیض خدا ۵، ۹
- دین: تبیین تعالیم دین ۱۱ ; روش تبیین دین ۱۴
- زمین: بیخبرکت ۴ ; زمین مستعد ۱ ; زمین نامستعد ۴
- سرزمین: خبیث ۹
- شاکران: و آیات خدا ۱۲ ; فضایل شاکران ۱۲
- شکر: نعمت ۱۳
- قرآن: تشبیهات قرآن ۸ ; فلسفه تشبیهات قرآن ۱۴
- گیاهان: رویش گیاهان ۱، ۲، ۴
- متجاوزان: خباثت متجاوزان ۹ ; محرومیت متجاوزان ۹
- محسنان: سودمندى محسنان ۸ ; مقامات محسنان ۸
- مفسدان: خباثت مفسدان ۹ ; محرومیت مفسدان ۹
- موجودات: پاکى موجودات ۱۰ ; تفاوت استعداد موجودات ۶ ; ثمره موجودات ۳ ; خباثت موجودات ۱۰