يوسف ٤٥

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قَالَ‌ الَّذِي‌ نَجَا مِنْهُمَا وَ ادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُکُمْ‌ بِتَأْوِيلِهِ‌ فَأَرْسِلُونِ‌

ترجمه

و یکی از آن دو که نجات یافته بود -و بعد از مدّتی به خاطرش آمد- گفت: «من تأویل آن را به شما خبر می‌دهم؛ مرا (به سراغ آن جوان زندانی) بفرستید!»

ترتیل:
ترجمه:
يوسف ٤٤ آیه ٤٥ يوسف ٤٦
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِدَّکَرَ»: متذکّر شد. به یاد آورد. «أُمَّةٍ»: مدّتی از زمان (نگا: هود / . «وَادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ ...»: حرف واو، حالیّه است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- یکى از دو هم بند زندانى یوسف(ع)، از مرگ و زندان نجات پیدا کرد و به دربار راه یافت و دیگرى به اعدام محکوم شد. (و قال الذى نجا منهما)

۲- ساقى پادشاه (هم بند یوسف در زندان) ، مدتى مدید یوسف(ع) را از یاد برده و از گرفتارى او در زندان غافل شده بود. (و قال الذى نجا منهما وادّکر بعد أُمّة) نکره آوردن «اُمّة» مى تواند حاکى از طولانى بودن آن باشد. جمله «فلبث فى السجن بضع سنین» در آیه ۴۲ ، مؤید این معناست.

۳- ساقى پادشاه (هم بند یوسف در زندان) با مشاهده درماندگى خواب گزاران از تعبیر رؤیاى پادشاه ، یوسف(ع) و دانش او از تعبیر رؤیا را به یاد آورد. (و قال الذى نجا منهما وادّکر بعد أُمّة ) «ادّکر» (به یاد آورد) از ماده «ذکر» و در اصل «اذتکر» بوده که بر اساس قواعد صرفى ، «ادّکر» شده است. «اُمّة» در آیه شریفه ، به معناى مدت و زمان است.

۴- ساقى دربار ، یوسف(ع) را براى تعبیر رؤیاى پادشاه معرفى کرد. (أنا أُنبّئکم بتأویله فأرسلون)

۵- ساقى پادشاه ، به توانمندى یوسف(ع) در تعبیر رؤیاى شگفت پادشاه ، اطمینان داشت. (أنا أُنبّئکم بتأویله فأرسلون) ترکیب «أنا أُنبّئکم» دلالت بر تأکید مضمون جمله دارد و این ، حاکى از اطمینان ساقى دربار به آگاهى ویژه یوسف(ع) از تعبیر رؤیاهاست.

۶- ساقى پادشاه مصر ، با بیان دانش یوسف(ع) ، خاطر نشان ساخت که او در زندان به سر مى برد. (أنا أُنبئکم بتأویله فأرسلون) تفریع جمله «أرسلون» به وسیله حرف «فاء» بر جمله «أنا أُنبّئکم بتأویله» مى رساند که: ساقى دربار ، ماجراى یوسف(ع) و زندانى بودن او را در حد ضرورت بیان کرده بود.

۷- ساقى دربار ، از پادشاه و بزرگان دربار خواست وى را به زندان نزد یوسف(ع) بفرستند تا تعبیر خواب را از او جویا شود. (أنا أُنبّئکم بتأویله فأرسلون) حرف «ن» در «فأرسلون» نون وقایه و کسره آن، حاکى از «یاء» متکلم محذوف است. متعلق آن (إلى یوسف فى السجن) نیز به خاطر وضوحش، در کلام آورده نشده است. بنابر این «فأرسلون» ; یعنى: پس مرا به سوى یوسف(ع) - که در زندان است - بفرستید.

موضوعات مرتبط

  • پادشاه مصر: اطمینان ساقى پادشاه مصر ۵; خواسته هاى ساقى پادشاه مصر ۷; ساقى پادشاه مصر و عجز معبران ۳; ساقى پادشاه مصر و یوسف(ع) ۲، ۳، ۴، ۶، ۷; فراموشى ساقى پادشاه مصر ۲; نجات ساقى پادشاه مصر ۱
  • یوسف(ع): اعدام همبند یوسف(ع) ۱; دانش تعبیر رؤیاى یوسف(ع) ۳، ۴، ۵، ۶; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷; نجات همبند یوسف(ع) ۱; یوسف(ع) در زندان ۶

منابع