کَلاّ
ریشه کلمه
- کلا (۳۴ بار)
قاموس قرآن
حرف ردع ورد است براى ابطال قول قائل. در اقرب الموارد گويد: در نزد نحويون جز ردع معناى ديگرى ندارد و در كليات گفته: گاهى به معنى حقاً آيد نه ابطال كلام قائل مثل [علق:7-6]. لازم بود در اينصورت اسم باشد ولى گفتهاند: در اينصورت نيز حرف است. [مؤمنون:100]. در اين آيه شخص به هنگام مرگ مىگويد: خدايا برگردانيدم تا عمل صالح كنم در رد اين سخن آمده كلا يعنى نه اگر برگردد كار نيكو نخواهد كرد. در بعضى از آيات كلّا در ردع و ابطال مطلب ماقبل نيست در اينصورت مىتوان گفت كه معناى آن حقّاً است چنانكه از كليّات ابوالبقاء نقل گرديد مثل [علق:7-5]. يعنى: حقّا كه انسان چون خودش را بى نياز ديد طغيان مىكند در مجمع آن را حقاً گفته ولى زمخشرى و بيضاوى گفتهاند: ردع كسى است كه طغيان و كفران نعمت كرده، اين در ماقبل ذكر نشده ولى كلام به آن دلالت مىكند. ابن هشام در معنى علاوه از ردع سه معنى ديگر براى آن نقل مىكند. اول: حقاً كه قول كسائى و پيروان اوست. دوم: الاء استفتاحيه كه عقيده ابى حاتم و تابعان اوست. سوم: حرف جواب به منزله «اى» و «نعم» آنگاه قول دوم را اختيار كرده است على هذا معنى «كَلَّا اِنَّ الْاِنْسانََ لَيَطْغى» اين مىشود حقاً يا بدان يا آرى انسان طغيان مىكند. در آياتى كه «كلا» در ابطال قول سابق نيامده مىشود به يكى از معانى سه گانه باشد، اين كلمه 33 بار در كلام اللَّه مجيد آمده است.