زُرْتُم
«زُرْتُم» از مادّه «زیارة» و «زَوْر» (بر وزن قول) در اصل، به معناى قسمت بالاى سینه است; سپس به معناى ملاقات کردن و روبرو شدن به کار رفته است. «زَوَر» (بر وزن سفر) به معناى کج شدن قسمت بالاى سینه است، و از آنجا که دروغ نوعى انحراف از حق است، به آن، «زُور» (بر وزن کور) اطلاق مى شود.
«زَوَر» (بر وزن سفر) به معناى کج شدن قسمت بالاى سینه است.
ریشه کلمه
- زور (۶ بار)
قاموس قرآن
به فتح (ز) قصد. ميل. از اقرب الموارد روشن مىشود كه زور از باب نصر ينصر به معنى قصد است و زيارت نيز از آن است مثل [تكاثر:2]. و از باب علم يعلم و كرم يكرم به معنى ميل و انحراف است مثل [كهف:17]. يعنى مىبينى آفتاب را از غار آنها به طرف شمال ميل مىكند و زور به ضم (ز) به معنى دروغ است [فرقان:4]. ولى راغب گويد: زور به فتح (ز) بالاى سينه است «زُرْتُ فُلاناً» او را زيارت كردم يعنى با سينه خود وى را ملاقات نمودم و نيز زور به فتح (ز) ميل و انحراف با سينه است و ازور كسى است كه سينهاش مايل و كج باشد و «تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ» يعنى ميل مىكرد...و بئر زوراء چاهى است كه كج كنده باشند و به دروغ زور به ضمّ (ز) گفتهاند كه از جهت خود (كه راستى است) منحرف است فرمود: «ظُلْماً وَزُوراً». * [حج:30]. زور چنانكه از راغب و اقرب نقل شد و طبرسى و جوهرى و غيره گفتهاند به معنى كذب است ولى ظاهراً مراد قول منحرف از حق و قول باطل است اعم از آنكه دروغ باشد يا غير آن و از رديف اوثان و قول زور بدست مىآيد كه سخن باطل از نظر قرآن چنان كار زشتى است كه در رديف بت و بت پرستى است . از آيه [فرقان:4]. روشن مىشود كه گفتار ظالمانه زور است .