يونس ٦٨

از الکتاب
کپی متن آیه
قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ‌ وَلَداً سُبْحَانَهُ‌ هُوَ الْغَنِيُ‌ لَهُ‌ مَا فِي‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ مَا فِي‌ الْأَرْضِ‌ إِنْ‌ عِنْدَکُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَانٍ‌ بِهٰذَا أَ تَقُولُونَ‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌

ترجمه

گفتند: «خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! (از هر عیب و نقص و احتیاجی) منزه است! او بی‌نیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‌گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی می‌دهید که نمی‌دانید؟!

ترتیل:
ترجمه:
يونس ٦٧ آیه ٦٨ يونس ٦٩
سوره : سوره يونس
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَلَداً»: فرزند. فرزندان. این واژه برای مفرد و جمع به کار می‌رود. مراد فرشتگان به گفته کافران (نگا: نحل / ) و عیسی و عُزَیر به گفته مسیحیان و یهودیان است (نگا: توبه / ). «سُبْحَانَهُ»: پاک و منزّه است. برای تعجّب به کار می‌رود. «سُلْطَانٍ»: حجّت و برهان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱ - مشرکان بر این باور بودند که خداوند، براى رفع نیازمندیهاى خود، فرزند اختیار کرده است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى)

۲ - مشرکان، معتقد به الوهیت خداوند بودند. (قالوا اتخذ اللّه)

۳ - برگزیدن فرزند، بیانگر وجود نقص است و خداوند از هر نقصى، مبرا و منزه مى باشد. (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى)

۴ - خداوند، غنى مطلق است و ماسواى او همه به او نیازمندند. (هو الغنى) «الغنى» مسند محلّى به «الف و لام جنس» مفید حصر مى باشد.

۵ - اختیار فرزند، معلول نیاز است و خداوند بى نیاز مطلق است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى)

۶ - تمامى موجودات آسمانها و زمین از آن خداوند و ملک بى شریک اویند. (له ما فى السموت و ما فى الأرض)

۷ - مالکیت مطلق خداوند بر تمامى موجودات، دلیل بى نیازى او از برگزیدن فرزند (قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه هو الغنى له ما فى السموت و ما فى الأرض)

۸ - جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد (السموت)

۹ - اعتقاد به وجود فرزند براى خدا، پندارى باطل و فاقد هر گونه دلیل و برهان است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... إن عندکم من سلطن بهذا)

۱۰ - مشرکان بدون توجّه به درستى و نادرستى مدعاى خویش (فرزندگزینى خدا)، آن را به خدا نسبت مى دادند. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

۱۱ - نسبت دادن هر وصف و فعلى به خداوند و اعتقاد به آن، باید برپایه علم و برهان باشد. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... إن عندکم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

۱۲ - نسبت دادن چیزى به خداوند، بدون دلیل قاطع و بى اطلاع از درستى و نادرستى آن، امرى ناپسند و مورد نکوهش خداوند است. (قالوا اتخذ اللّه ولداً ... إن عندکم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

۱۳ - معارف و عقاید، باید بر پایه استدلال و برهان استوار باشد. (إن عندکم من سلطن بهذا أتقولون على اللّه ما لا تعلمون)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ۸
  • اسماء و صفات: صفات جلال ۳ ; غنى ۴
  • افترا: افترا به خدا ۱۰
  • خدا: اختصاصات خدا ۴، ۶ ; بىنیازى خدا ۴، ۵ ; تنزیه خدا ۳، ۵ ; خدا و فرزند ۱، ۳، ۵، ۷، ۹، ۱۰ ; خدا و نقص ۳ ; دلایل بىنیازى خدا ۷ ; سرزنش اسناد جاهلانه به خدا ۱۲ ; سرزنشهاى خدا ۱۲ ; شرایط اسناد به خدا ۱۱ ; مالکیت خدا ۶، ۷
  • شرک: بىمنطقى شرک ۹
  • عقیده: اهمیّت آگاهى در عقیده ۱۱ ; اهمیّت برهان در عقیده ۱۱، ۱۳ ; عقیده باطل ۹ ; عقیده به الوهیت خدا ۲
  • علت و معلول: ۵
  • عمل: عمل ناپسند ۱۲
  • مشرکان: افتراهاى مشرکان ۱۰ ; بىمنطقى مشرکان ۱۰ ; عقیده مشرکان ۱، ۲ ; مشرکان و الوهیت خدا ۲
  • موجودات: مالک موجودات ۶ ; نیازمندى موجودات ۴

منابع