مريم ٦٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مَا نَتَنَزَّلُ‌ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّکَ‌ لَهُ‌ مَا بَيْنَ‌ أَيْدِينَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَيْنَ‌ ذٰلِکَ‌ وَ مَا کَانَ‌ رَبُّکَ‌ نَسِيّاً

ترجمه

(پس از تأخیر وحی، جبرئیل به پیامبر عرض کرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمی‌شویم؛ آنچه پیش روی ما، و پشت سر ما، و آنچه میان این دو می‌باشد، همه از آن اوست؛ و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده (و نیست)!

ترتیل:
ترجمه:
مريم ٦٣ آیه ٦٤ مريم ٦٥
سوره : سوره مريم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا نَتَنَزَّلُ ...»: فرود نمی‌آئیم. مدّتی جبرئیل پیک وحی پیش پیغمبر نیامد. کافران گفتند: پروردگارش او را فراموش کرده است. هنگامی که جبرئیل مجدّدا نازل شد، علّت تأخیر را پرسید. او آیه فوق را برخواند. «مَا بَیْنَ أَیْدِینَا»: مراد زمان آینده، یا امکنه و جهات پیش روی ما است. «مَا خَلْفَنَا»: مراد زمان گذشته، یا امکنه و جهات پشت سر ما است. «مَا بَیْنَ ذلِکَ»: مراد زمان حال، یا امکنه و جهاتی است که در آن بسر می‌بریم. «لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَیْنَ ذلِکَ»: آینده و گذشته و حال، و اینجا و آنجا و همه‌جا، و دنیا و آخرت و برزخ، همه متعلّق به ذات پاک پروردگار است. «نَسِیّاً»: رهاکننده. فراموشکار. صیغه مبالغه ناسی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

عکرمة و ضحاک و کلبى و مقاتل گویند: یهودیان داستان اصحاب کهف و موضوع ذوالقرنین و روح را از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند. پیامبر فرمود: فردا بیائید و درباره موکول کردن به فردا کلمه انشاءالله را نگفته بود.

یهودیان فرداى آن روز آمدند، پیامبر باز هم فرمود: فردا بیائید، عکرمة گوید: تا چهل روز طول کشید، مجاهد گوید: دوازده روز به طول انجامید سپس جبرئیل آمد. پیامبر به جبرئیل فرمود: اى برادر کجائى که من سخت در آرزوى دیدار تو بودم. جبرئیل گفت: ما بندگان مأموریم و جز به فرمان خدا کارى انجام ندهیم و این آیه را نازل نمود.

(شیخ بزرگوار در این باره بدون ذکر عنوان شأن و نزول مختصر اشاره اى نموده و آن را از ابن عباس و ربیع و قتادة و ضحاک و مجاهد و ابراهیم روایت نموده است) مجاهد گوید: چندى جبرئیل نیامده بود سپس وقتى که نزد پیامبر آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله به وى فرمود: چه چیز تو را مانع گردید که نزد ما بیائى. جبرئیل گفت: چگونه نزد قومى بیایم که ناخن خود را نمى چینند و سبلت نمى پرانید و مسواک نمى کنند و این آیه را قرائت کرد.[۱]

از ابن عباس نیز موضوع این شأن و نزول درباره این آیه روایت شده است.[۲]

تفسیر


نکات آیه

۱- تاریخ پیامبران و دعوت هاى توحیدى آنان، معارفى الهى است که فرشتگان آن را به امر خداوند و با برنامه اى زمان بندى شده به پیامبر(ص) ابلاغ کرده اند. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک) این آیه و آیه بعد - به قرینه «فاعبده و اصطبر لعبادته» در آیه بعد - تذییلى بر آیات پیشین و گویاى این نکته است که: آنچه گفته شد، به امر خداوند بر تو نازل شده است و واسطه وحى در این زمینه از خود هیچ نقشى ندارد. بنابراین همچون پیامبرانى که سرگذشت آنان برتو خوانده شد، به عبادت خداوند بپرداز و بر آن پایدار بمان.

۲- نزول فرشتگان، تنها به امر پروردگار است. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک)

۳- فرشتگان در نزول بر پیامبر(ص) و آوردن وحى، تنها از خداوند اطاعت مى کنند. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک) گرچه در این آیه مطرح نشده است که فرشتگان بر چه کسى فرود مى آیند و چه مطالبى را نازل مى کنند; ولى به قرینه «ربک»، بارزترین مصداق براى گویندگان «ما نتنزّل...»، مأموران ابلاغ قرآن به پیامبر(ص) مى باشند.

۴- پیامبراکرم(ص) از انقطاع موقت وحى دلگیر بود و به نزول فزون تر ملائکه تمایل داشت. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک) در شأن نزول این آیه گفته شده است که: مدتى وحى از پیامبر(ص) قطع گردید و این امر، موجب دلگیرى پیامبر(ص) شد و این آیات در پاسخ استفسار پیامبر(ص) از جبرئیل، نازل گردیده است (مجمع البیان).

۵- نزول ملائکه بر پیامبر(ص) و آوردن وحى، جلوه اى از ربوبیت خداوند بر آن حضرت بود. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک)

۶- خداوند، داراى احاطه کامل و همه جانبه بر ملائکه و امور آنان (له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک) این آیه حاوى مطالبى از زبان فرشتگان در گفتوگوى با پیامبر(ص) است. در باره مراد از «ما» در «ما بین...» و «ما خلفنا» چند دیدگاه وجود دارد: برخى آن را زمانى و برخى مکانى تفسیر کرده اند; ولى با توجه به این که «ما» افاده عموم مى کند، مى توان گفت: همه موارد را شامل مى شود; یعنى، زمان هاى گذشته، حال و آینده و مکان هاى روبه رو، پشت سر و زیر پا. این تعبیر در باره فرشتگان، کنایه از آن است که خداوند بر همه حالات فرشتگان و تمامى حرکات و برنامه هاى آنان سیطره و نظارت کامل دارد; زیرا مالک حقیقى همه فرشتگان و حالات آنها، او است.

۷- وجود ملائکه و مراحل مقدماتى پیدایش آنها و کارهایى که از آنان صادر مى شود، همه مملوک خداوند و در احاطه قدرت او است. * (له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک) گفته شده است: «ما بین أیدینا» (آنچه پیش روى ما است) اشاره به آثار وجودى ملائکه و «ما خلفنا» (آنچه پشت سر نهاده و از آن گذشتیم) اشاره به عناصر اولیه و مقدمات پیدایش آنها و «ما بین ذلک» (آنچه هم اکنون وجود دارد) اشاره به هستى آنان دارد. این توجیه و تفسیر با نوع ملائکه - که زمان و مکان درباره آنان بى معنا است - تناسب دارد.

۸- خداوند، از هرگونه فراموشى منزه است. (و ما کان ربّک نسیًّا) «نسیّاً» صیغه مبالغه است و مبالغه در کلامِ منفى، به اصل نفى مربوط مى شود. بنابراین در جمله «و ما کان...» مراد این است که: خداوند هیچ گاه و درباره هیچ موضوعى، فراموش کار نیست.

۹- خداوند براى رشد آگاهى هاى پیامبر(ص) و تدبیر رسالت او، هیچ نکته اى از تعالیم ضرورى را فروگذارى نکرده و به دست فراموشى نسپرده است. (و ما کان ربّک نسیًّا) برداشت یادشده، با توجه به کلمه «ربّ» به دست مى آید.

۱۰- راه نداشتن نسیان در ذات اقدس خداوند، پشتوانه حقانیت گزارش هاى قرآن از تاریخ پیامبران پیشین (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک ... و ما کان ربّک نسیًّا)

۱۱- نسیان، از آفات مدیریت و زمیه ساز بروز کاستى ها، خطاها و تخلفات است. (و ما نتنزّل إّلا بأمر ربّک ... و ما کان ربّک نسیًّا) به کسى که سیاست گذار و مدبّر امور کسى باشد «ربّ» گفته مى شود (برگرفته از مصباح).

۱۲- نظارت کامل و دقیق و کاستن از میزان فراموشى ها و یا از بین بردن آنها، تضمین کننده مدیریت بهینه است. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک ... و ما کان ربّک نسیًّا) از جمله شرایط ضرورى در کار مدیریت دقیق و مستحکم، راه نداشتن فراموشى در مجرى و ناظر است. در این آیه نیز از زبان ملائکه، برنامه کامل نظارت الهى بر تمام جوانب هستى و نیز راه نداشتن فراموشى در کار او، مورد تأکید قرار گرفته است. حاصل این مقدمات، آن است که در کار اجرا و نظارت الهى، هیچ سهو و خطایى راه ندارد.

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۸، ۱۰
  • انبیا: تاریخ انبیا ۱، ۱۰
  • تخلف: زمینه تخلف ۱۱
  • خدا: احاطه خدا ۶، ۷; اوامر خدا ۱، ۲; تنزیه خدا ۸، ۱۰; جامعیت تعالیم خدا ۹; خدا و فراموشى ۸، ۹، ۱۰; ربوبیتخدا ۹; قدرت خدا ۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۵
  • خطا: زمینه خطا ۱۱
  • فراموشى: آثار فراموشى ۱۱، ۱۲
  • قرآن: دلایل حقانیت قرآن ۱۰
  • محمد(ص): عوامل اندوه محمد(ص) ۴; مربى محمد(ص) ۵، ۹; معلم محمد(ص) ۹ وحى به محمد(ص) ۱، ۳، ۵
  • مدیریت: آفات مدیریت ۱۱; شرایط مدیریت ۱۲; نظارت در مدیریت ۱۲
  • ملائکه: انقیاد ملائکه ۳; حاکم ملائکه ۶; خلقت ملائکه ۷; مالک ملائکه ۷; ملائکه وحى ۳; مملوکیت ملائکه ۷; منشأ عمل ملائکه ۷; منشأ نزول ملائکه ۲، ۵; نقش ملائکه ۱
  • وحى: آثار انقطاع وحى ۴

منابع

  1. تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان.
  2. صحیح بخارى.