الضحى ٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ اللَّيْلِ‌ إِذَا سَجَى‌

ترجمه

و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد،

ترتیل:
ترجمه:
الضحى ١ آیه ٢ الضحى ٣
سوره : سوره الضحى
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَجَی»: آرمید. آرام یافت. آرمیدن شب، در حقیقت آرمیدن ساکنان آن است (نگا: المصحف المیسّر). تاریک گردید. پوشاند. فرا گرفت (نگا: فرهنگ لغات قرآن. نمونه. تفهیم القرآن).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۱ تا ۳:

«شیخ طوسى» گویند: وقتى که وحى رسول خدا صلی الله علیه و آله تا پانزده شب به تأخیر افتاد. عده اى از مشرکین گفتند: خداوند از محمد صرفنظر کرده و او را واگذاشته است سپس این سوره نازل گردید.[۱][۲]

تفسیر

نکات آیه

۱ - سوگند خداوند، به شب، هنگام سیطره کامل تاریکى آن بر موجودات (و الّیل إذا سجى) «سجى الّیل»; یعنى، شب با تاریکى خود ساتر شد و پوشاند(مصباح). اصل این کلمه، بر آرامش یافتن و انطباق کامل دلالت دارد. (مقاییس اللغة)

۲ - شب و سیطره افکندن تاریکى آن بر موجودات، از نعمت هاى بزرگ الهى و داراى عظمتى درخور سوگند خداوند (و الّیل إذا سجى)

۳ - آرامش موجودات در شب، نعمتى بزرگ و داراى عظمتى درخور سوگند خداوند (و الّیل إذا سجى) «آرامش یافتن» (یکى از معانى ذکر شده براى «سَجْو») در آیه شریفه به شب اسناد یافته است. این اسناد یا حقیقى است; یعنى، با سیطره کامل تاریکى، گویا شب از پیشروى باز ایستاده است و یا اسناد مجازى است و شب آرام به معناى بى تحرّک بودن موجودات در شب است.

موضوعات مرتبط

  • خدا: مراتب نعمتهاى خدا ۲، ۳
  • سوگند: سوگند به تاریکى شب ۱، ۲، ۳; سوگند به شب ۱
  • شب: آرامش در شب ۳
  • قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲، ۳
  • نعمت: نعمت آرامش ۳; نعمت تاریکى شب ۲

منابع

  1. در تفسیر على بن ابراهیم از ابوالجارود و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: وقتى که اولین سوره قرآن «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَقَ» بر پیامبر نازل شد. چندى وحى تعطیل گردید تا این که خدیچه زوجه پیامبر به وى گفت: شاید خداوند تو را ترک کرده باشد که به سوى تو وحى نمى فرستد سپس آیه ۳ نازل شد و صاحب مجمع البیان از ابن جریج نقل کند که گفت: مدت قطع وحى دوازده روز بوده و نیز از مقاتل روایت کند که مدت مزبور چهل روز بوده است.
  2. سعید بن منصور در سنن خود و فریابى در تفسیر خود از جندب روایت کند که مشرکین مى گفتند: خداوند از پیامبر صرفنظر کرده و به او وحى نمى فرستد و طبرى صاحب جامع البیان از عبدالله بن شداد نقل نماید که خدیجه به پیامبر گفت: خداوند تو را واگذاشته است، حافط ابن حجر گوید: خدیجه و ام‌جمیله هر دو این سخن را به پیامبر گفته بودند. خدیجه از روى همدردى گفته بود و ام‌جمیله از روى شماتت و نیز در صحیح بخارى و صحیح مسلم و دیگران از جندب نقل شده که زنى به عنوان طعنه و شماتت در موقع تعطیل وحى به رسول خدا گفت: یا محمد چطور است که شیطان تو را ترک نموده و واگذاشته است و حاکم صاحب المستدرک نیز از زید بن ارقم شماتت ام‌جمیله را ذکر نموده است.