آل عمران ٦١
کپی متن آیه |
---|
فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ |
ترجمه
آل عمران ٦٠ | آیه ٦١ | آل عمران ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ»: پس اگر کسی درباره مسأله عیسی با تو بدون دلیل مجادله کرد. «تَعَالَوْا»: بیائید. «نَبْتَهِلْ»: فروتنانه دست دعا به درگاه خدا برداریم و به زاری از او بخواهیم که. مباهله کنیم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قَاتِلُوا الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ... (۰)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ... (۰) قُلْ مَنْ کَانَ فِي الضَّلاَلَةِ... (۲) وَ لاَ يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا... (۱)
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]
شأن نزول آیات ۵۹، ۶. و ۶۱:[۲]
«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و حسن بصرى و قتادة گويند: اين آيات درباره وفد نجران نازل گرديد كه دو نفر آنان بنام سيد و عاقب به رسول خدا گفتند: آيا ديده اى كه فرزندى بدون پدر متولد شود؟[۳][۴] و نيز وقتى كه اين آيات نازل شد پيامبر دست امام علی|على و حضرت فاطمه|فاطمه و امام حسن|حسن و امام حسین|حسين را گرفت و مسيحيان را به مباهله دعوت نمود آنان امتناع كردند و قبول نمودند كه جزيه بدهند.[۵][۶]
تفسیر
- سوره آل عمران آيات ۶۳ - ۶۱
- پاسخ به اين توهم كه آيه مباهله نمى تواند در شاءن على و فاطمه و حسنين (ع )نازل شده باشد
- اهل بيت پيامبر(صلوات اللّه عليهم ) در دعوى و دعوترسول اللّه شريك بودند و اين ازبزرگترين مناقب است
- در قضيه مباهله ، رسول خدا (ص ) اهل بيت خود را به عنوان نمونه هائى از مؤ منين همراهنبردبلكه به عنوان شركاء خود در دعوت همراه برد
- جواب به يك اشكال ديگر بر اينكه همراهى بارسول خدا (ص ) در مباهله ، فضيلت و منقبت است
- تبليغ و دعوت ، عين نبوت و بعثت نيست و لازمه شركت در دعوى و دعوت پيامبر (ص )شريك بودن در نبوت آن جناب نيست
- بحث روايتى (رواياتى درباره : محاجه پيامبر (ص ) با نصاراى نجران و داستان مباهله وانطباق آيه مباهله با اهل بيت رسول اللّه (ص )...)
- گفتگوى امام كاظم (ع ) و رشيد درباره ((ذرّيه ))
- پاسخ امام رضا (ع ) از سؤ ال ماءمون عباسى
- مضمون روايات شيعه در خصوص همراهان پيامبر(ص ) در مباهله
- روايتى از صحاح اهل سنت در مناقب اميرالمؤ منين (ع )
- دو روايت از ((حيلة الاوليا)) ابو نعيم اصفهانى
- سه روايت از ((دارالمنثور)) از جلال الدين سيوطى
- مباهله ، مخصوص داستان نصاراى نجران نبوده ورسول اللّه (ص ) در مقام مباهله با يزيد نيزآمده بود
- سخن عجيب يكى از مفسرين در مقام رد انطباق ((انفس )) و ((نساء)) و ((ابناء)) درآيهمباهله با على و فاطمه و حسنين (عليهم السلام )
- كلام مبتنى بر تعصب كلامى بى پايه و باطل است
- بررسى و رد گفته هاى تعصب آميز و مغرضانه آن مفسر
- مقصود ما بيان مصداق است نه معناى لفظ!
- اساتيد بلاغت و بيان به اين آيه استناد كرده اند
- توضيحى درباره استعمال جمع و اراده يك نفر (نساء) واستعمال جمع و اراده دو نفر (انفس وابنا)در آيه مباهله
- رد اين توهم كه آيه مباهله ناظر بر اجتماع و ملاعنه دو فريقاهل حق و اهل باطل مى باشد
- رد اين توهم كه يقين پيامبر و مؤ منين نسبت به مساءله مسلم است
- وجه متعين وجه دوم است
- رد آخرين بخش كلام اين مفسر كج انديش
- روايت شاذّ است و مفسرين همگى از آن اعراض كرده اند
نکات آیه
۱ - پیامبر (ص)، مأمور دعوت نمودن نصارا به مباهله، پس از اقامه برهان براى آنان (انّ مثل عیسى ... فمن حاجّک ... فقل تعالوا ... ثم نبتهل)
۲ - علم و آگاهى پیامبر (ص) به حقیقت داستان عیسى (ع) و مریم (س) پس از بیان سرگذشت آنان از طریق وحى (فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم)
۳ - رد پندار باطل نصارا در مورد حضرت عیسى (ع)، با اقامه برهان از سوى پیامبر (ص) (انّ مَثَل عیسى ... فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم)
۴ - احتجاج و لجاجت نصارا با پیامبر (ص)، پس از اقامه برهان براى آنان در مورد حضرت عیسى (ع) (فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا)
۵ - مباهله، راهى نتیجه بخش براى اثبات حقّ، پس از اقامه برهان (انّ مَثَل عیسى ... فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا) در برداشت فوق، ضمیر «فیه»، به کلمه «الحق» برگردانده شده است.
۶ - تضمین استجابت نفرینِ طرفِ حقّ، در مباهله (فمن حاجّک ... فقل تعالوا ... نبتهل فنجعل لعنت اللّه على الکاذبین)
۷ - علم و یقین، شرط اقدام به مباهله (فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ... ثم نبتهل) خداوند پس از آنکه پیامبر را آگاه به حقایق نمود (جاءک من العلم)، به وى دستور مباهله در آن موارد را داد.
۸ - محاجّه و لجاجت خصم در برابر حق، شرط دعوت آنان به مباهله (فمن حاجّک ... فقل تعالوا ... ثم نبتهل)
۹ - پیامبر (ص)، مأمور دعوت نصارا به مباهله، با شرکت دادن زنان و فرزندان طرفین در آن (فمن حاجّک ... فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم)
۱۰ - تحقق مباهله، با حضور شخص مباهله کننده و نزدیک ترین کسان او; از فرزندان، مردان و زنان* (فمن حاجّک ... فقل تعالوا ندع ابناءنا... ثم نبتهل)
روایات و احادیث
۱۱ - امام حسن و امام حسین (ع)، تنها مصداق «ابناءنا»، در آیه مباهله (ابناءنا و ابناءکم) طبق تاریخ مسلم، پیامبر (ص)، امام حسن و امام حسین (ع) را در مباهله شرکت دادند. بنابراین مراد از «ابناءنا»،آن دو بزرگوار هستند و مؤیّد آن روایت امام کاظم (ع) است که فرمود: ... فکان تأویل قوله تعالى «ابناءنا»، الحسن و الحسین ... .[۷]
۱۲ - نوه دخترى انسان، فرزند وى مى باشد. (ابناءنا و ابناءکم) با توجه به اینکه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) مصداق «ابناءنا» هستند و ایشان نوه هاى دخترى پیامبر (ص) مى باشند; برداشت فوق به دست مى آید.
۱۳ - عظمت فوق العاده مقام حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) (و نساءنا و نساءکم) با توجه به آنچه نقل شده که پیامبر اکرم (ص) در مقام مباهله از همه زنان، تنها فاطمه زهرا (س) را برده بودند، معلوم مى شود مراد از «نساءنا»، فاطمه (س) بوده و چون به لفظ جمع آمده عظمت شخصیّت آن حضرت معلوم مى گردد. مؤید حضور آن حضرت روایتى از امام رضا (ع) است که فرمود: ... و عنى بالنساء فاطمة علیها السّلام.[۸]
۱۴ - حضرت على (ع) به منزله نفس پیامبر (ص) و داراى مقامى والا و ارجمند (و انفسنا و انفسکم) با توجّه به تاریخ مسلم، از جمله شرکت کنندگان در مباهله، على (ع) بوده که از او تعبیر به «انفسنا» شده است. و مؤید آن روایات فراوانى از جمله روایت امام کاظم (ع) است که فرمود: ... فکان تأویل قوله تعالى ... «و انفسنا» على بن ابیطالب (ع) ... .[۹]
۱۵ - جواز حضور زنان همراه مردان، در مسائل مهم اجتماعى (و نساءنا و نساءکم)
۱۶ - لجاجت در برابر حق و تکذیب آن، موجب استحقاق لعن و نفرین خدا (فمن حاجّک ... فنجعل لعنت اللّه على الکاذبین)
۱۷ - نصارا على رغم ادّعاىِ الوهیّت حضرت عیسى (ع) و فرزندى او براى خداوند، خود به آن اعتقاد نداشتند. (انّ مثل عیسى ... فنجعل لعنت اللّه على الکاذبین) مراد از «الکاذبین»، مسیحیان هستند و نسبت کذب به آنان، نشانگر این است که آنان به ادعاى خود اعتقاد نداشتند.
۱۸ - وعده قطعى خداوند به یارى و نصرت پیامبر (ص)، در مباهله با نصارا (فنجعل لعنت اللّه على الکاذبین) پیشنهاد مباهله از جانب خدا به پیامبر (ص) بوده و این،مستلزم نصرت دادن پیامبر اکرم (ص) است.
۱۹ - تحقق مباهله پس از شرکت مباهله کنندگان، با درخواست لعنت از خداوند براى طرفِ باطل صورت مى گیرد. (ثم نبتهل فنجعل لعنت اللّه على الکاذبین)
۲۰ - دعوت پیامبر (ص) از یهود براى مباهله (فقل تعالوا ندع ابناءنا) تفسیر المیزان از ابن جریر نقل مى کند، آنگاه که آیه «فمن حاجّک فیه ... » نازل شد ; پیامبر (ص) یهود را براى مباهله دعوت کرد.
۲۱ - همراهان پیامبر (ص) (على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) در مباهله، عزیزترین و برترین انسانها (ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم) امام رضا (ع): ... فبرز النّبى (ص) علیّاً و الحسن و الحسین و فاطمة صلوات اللّه علیهم ... فهذه، خصوصیّة لا یتقدمهم فیها احد و فضل لا یلحقهم فیه بشر.[۱۰]
۲۲ - ابتهال در دعا، باز کردن و بالا بردن دستها و ساعدها به سوى آسمان است. (ثم نبتهل) امام صادق (ع): ... و الابتهال تبسط یدیک و ذراعیک الى السّماء.[۱۱]
۲۳ - نزول بارانى از آتش بر نمایندگان نصاراى نجران در صورت مباهله (ثم نبتهل فنجعل لعنت اللّه على الکاذبین) عاقب و طیب به نمایندگى نصاراى نجران بنزد پیامبر (ص) آمدند ... و در پى حاضر نشدن آنان براى مباهله، پیامبر (ص) فرمود: و الّذى بعثنى بالحقّ نبیّا لو فعلا لامطر علیهما الوادى نارا.[۱۲]
موضوعات مرتبط
- آتش: باران آتش ۲۳
- احکام: ۱۲، ۱۵
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۹، ۲۰
- اولاد دخترى: ۱۲
- اهل بیت (ع): فضایل اهل بیت (ع) ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۲۱
- برهان: ۵
- جامعه: ۱۵
- حسن بن على (ع): ۱۱، ۲۱
- حسین بن على (ع): ۱۱، ۲۱
- حق: آثار کتمان حق ۱۶ ; تکذیب حق ۱۶ ; راه اثبات حق ۵ ; لجاجت با حق ۱۶
- خدا: اوامر خدا ۱، ۹ ; لعنت خدا ۱۶، ۱۹ ; نصرت خدا ۱۸ ; وعده هاى خدا ۱۸
- دشمنان: لجاجت دشمنان ۸
- دعا: آداب دعا ۲۲
- زن: زن در جامعه ۱۵ ; زن در مباهله ۹
- شناخت: منابع شناخت ۲
- عقاید باطل: ۳
- على (ع): ۲۱ مقام على (ع) ۱۴
- عیسى (ع): ۴ ایمان عیسى (ع) ۱۷ ; قصه عیسى (ع) ۲
- فاطمه (س): ۲۱ فضایل فاطمه (س) ۱۳
- لعن: ۱۹ موجبات لعن ۱۶
- مباهله: ۱، ۹، ۱۱، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۳ اجابت مباهله ۶ ; اهمیّت مباهله ۵ ; شرایط مباهله ۷، ۸، ۱۰، ۱۹ ; علم در مباهله ۷ ; مباهله با مسیحیان ۱، ۹، ۱۸
- محمّد (ص): احتجاج محمّد (ص) ۳ ; علم محمّد (ص) ۲ ; مباهله محمّد (ص) ۱، ۹، ۱۱، ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۳ ; محمّد (ص) و مسیحیان ۴، ۹، ۱۸ ; محمّد (ص) و یهود ۲۰
- مریم (س): قصه مریم (س) ۲
- مسیحیان: ۱، ۴، ۹، ۱۸ عقاید مسیحیان ۳، ۱۷ ; مسیحیان نجران ۲۳
- نفرین: اجابت نفرین ۶
- وحى: اهمیّت وحى ۲
- یهود: ۲۰
منابع
- ↑ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۲، ص ۶۹۳.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۱۸.
- ↑ در تفسير ابن ابىحاتم از طريق عوفى از ابن عباس موضوع وفد نجران ذكر شده و نيز ابن سعد در طبقات از ازرق بن قيس موضوع وفد نجران را بدون تفصيل و ذكر مباهله گفته است.
- ↑ در تفسير على بن ابراهيم بعد از سه واسطه از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه مسيحيان نجران با سران خود به نام سيد و عاقب و اهتم به مدينه آمدند و در مسجد پيامبر با رسوم خود به نماز پرداختند و ناقوس زدند، اصحاب پيامبر متعجب شدند و به پيامبر گفتند: چطور اجازه ميدهى كه در مسجد تو به نماز آن هم برسم خويش پردازند. پيامبر فرمود: آنها را به حال خويش واگذاريد سپس به رسول خدا گفتند: به چه چيز ما را ميخوانى، پيامبر فرمود: شما را دعوت به اسلام آوردن ميكنم و بدانيد كه عيسى بشرى بود كه ميخورد و مى آشاميد و صحبت ميكرد سپس پرسيدند پدر عيسى كيست؟ پيامبر در جواب به آنها فرمود: به من بگوئيد كه پدر آدم كيست؟ جواب نگفتند و اين آيه آمد.
- ↑ بيهقى در دلائل به طرز ديگرى از طريق سلمة بن عبد نقل كند كه رسول خدا به اهل نجران نوشت و آنها دو نفر فرستادند پس از گفتگو و بحث با پيامبر موضوع عيسى نيز به ميان آمد و اين آيات نازل گرديد و موضوع آيه ۵۹ در آيه ۷ اين سوره نيز گفته شده است.
- ↑ صاحب مجمع البيان پس از ذكر وفد نجران چنان كه شيخ بزرگوار ذكر نموده چنين افزوده است پس از دعوت به مباهله از طرف رسول خدا صلى الله عليه و آله مسيحيان نجران مهلت خواستند فرداى آن روز وقتى كه به شور پرداختند. اسقف آنها گفت: اگر محمد فردا با اصحاب خود براى مباهله بيايد با او به مباهلة خواهيم پرداخت و اگر با اهل بيت خود بيايد بايد از او دورى كرد و كار مباهله را انجام نداد. (مباهله به معنى نفرين فرستادن به يكديگر و خواستن كيفر از خداوند براى يكديگر است) فرداى آن روز رسول خدا با دو فرزندش حسن و حسين و على و فاطمه آمدند. مسيحيان نجران سؤال كردند: اينان كه با محمد همراه آمده اند چه كسانى اند؟ پس از آن كه همراهان پيامبر را شناختند، ابوحارثه كه اسقف بود از مباهله امتناع ورزيدند. سيد به او گفت: خود را براى مباهله آماده سازد. ابوحارثه گفت: من جرأت چنين كارى را در خود نمى بينم و مى ترسم حقيقت محمد راست باشد و از اثر نفرين محمد از نسل مسيحيت كسى باقى نماند لذا ابوحارثه به رسول خدا گفت: يا اباالقاسم حاضريم با تو مصالحه كنيم و مباهله نكنيم پس از اين پيشنهاد پيامبر با آنها مصالحه كرد كه هر سال مبالغ زيادى درهم و اثاثه نفيس به مدينه بيآورند و اسناد مصالحه مزبور بين طرفين رد و بدل شد وقتى كه وفد نجران مراجعت كردند. چندى نگذشت كه سيد و عاقب كه از سران وفد نجران بودند نزد رسول خدا بازگشتند و اسلام اختيار نمودند.
- ↑ عیون اخبارالرضا (ع)، ج ۱، ص ۸۵، ح ۹، ب ۷ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۸، ح ۱۶۲.
- ↑ عیون اخبارالرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۳۲، ح ۱، ب ۲۳ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۹، ح ۱۶۳.
- ↑ عیون اخبارالرضا (ع)، ج ۱، ص ۸۵، ح ۹، ب ۷ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۸، ح ۱۶۲.
- ↑ عیون اخبارالرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۳۲، ح ۱، ب ۲۳ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۹، ح ۱۶۳.
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۵۰- ، ح ۱۷۱.
- ↑ مناقب ابن المغازى، ص ۲۶۳، چاپ اسلامیه ۱۴۰۳- قمرى.