الأنعام ١٤٨
ترجمه
الأنعام ١٤٧ | آیه ١٤٨ | الأنعام ١٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ»: آیا حجّت و برهان و سند درستی دارید؟ نه ندارید. «تَخْرُصُونَ»: گزاف میگوئید. ناسنجیده عمل میکنید. دروغ میگوئید. از ماده (خَرْص) به معنی: تخمین.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام
- بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.
- مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) .
- خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است .
- رواياتى در مورد حق فقراء و مساكين در محصول زراعت .
- معناى : (( ثمانيه ازواج من الظاءن اثنين ... )) .
- در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.
نکات آیه
۱- مشرکان صدر اسلام، شرک خویش و پدرانشان و بدعتهاى دیگر را به مشیت خدا و رضایت او مى پنداشتند. (سیقول الذین أشرکوا لو شاء الله ما أشرکنا و لا ءاباؤنا)
۲- جبر، دستاویز مشرکان در توجیه شرک خویش و پدرانشان و حرام کردن حلال خدا (سیقول الذین أشرکوا لو شاء الله ما أشرکنا و لا ءاباؤنا و لا حرمنا من شىء)
۳- مشرکان از مفهوم «مشیت الهى» برداشتى نادرست داشتند. (سیقول الذین أشرکوا لو شاء الله ما أشرکنا)
۴- پیشگویى قرآن از تمسک مشرکان در آینده به جبر براى توجیه عقاید و عملکرد خویش (سیقول الذین أشرکوا لو شاء الله ما أشرکنا)
۵- برداشت نادرست از مفهوم مشیت الهى دستاویزى براى ابراز عقیده جبر است. (لو شاء الله ما أشرکنا و لا ءاباؤنا)
۶- امتهاى پیشین نیز مانند مشرکان صدر اسلام با دستاویز قرار دادن جبر، پیامبران را تکذیب مى کردند. (کذلک کذب الذین من قبلهم)
۷- مشرکان صدر اسلام با تمسک به فرهنگ نیاکان خود به توجیه عقاید و اعمال خویش مى پرداختند. (ما أشرکنا و لا ءاباؤنا) مشرکان با مطرح کردن شرک پدران خویش در صدد درست کردن تاریخچه اى براى عقاید خویش و توجیه آن بودند.
۸- جبرگرایى بهانه اى براى فرار از مسؤولیت است. (سیقول الذین أشرکوا لو شاء الله ما أشرکنا)
۹- فرجام تکذیب انبیا چشیدن عذاب خداست. (کذب الذین من قبلهم حتى ذاقوا بأسنا)
۱۰- عذاب الهى، تنها پایان بخش به تکذیب انبیاى پیشین (کذلک کذب الذین من قبلهم حتى ذاقوا بأسنا)
۱۱- انسان داراى اختیار در عقیده و عمل، و جبرگرایى اندیشه اى باطل است. (کذلک کذب الذین من قبلهم حتى ذاقوا بأسنا قل)
۱۲- پیامبر (ص) مأمور احتجاج با مشرکان و رد اندیشه هاى غلط آنان (قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا)
۱۳- تمسک به مشیت الهى براى اثبات جبر فاقد بنیان علمى است. (هل عندکم من علم فتخرجوه لنا)
۱۴- لزوم استوار بودن عقاید و باورهاى انسان بر علم (قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا)
۱۵- عقاید مشرکان در مورد مشیت الهى و استفاده جبر از آن، بنیادى جز گمان ندارد. (إن تتبعون إلا الظن و إن أنتم إلا تخرصون)
۱۶- گمان در حیطه مسائل عقیدتى و بنیادى فاقد ارزش و اعتبار است. (إن تتبعون إلا الظن و إن أنتم إلا تخرصون)
۱۷- سخن و ادعاهاى مشرکان در مورد مشیت الهى و نتیجه گیرى جبر از آن، جز گمان و دروغپردازى نیست. (سیقول الذین أشرکوا ... إن تتبعون إلا الظن و إن أنتم إلا تخرصون)
۱۸- خداوند کسى را به پذیرش عقیده شرک مجبور نساخته است. (لو شاء الله ما أشرکنا ... إن أنتم إلا تخرصون)
موضوعات مرتبط
- احتجاج: با مشرکان ۱۲
- امتها: جبرگرایى امتهاى پیشین ۶
- انبیا: دلایل تکذیب انبیا ۶ ; فرجام تکذیب انبیا ۹ ; موانع تکذیب انبیا ۱۰
- انسان: اختیار انسان ۱۱
- تکلیف: بهانه جویى در تکلیف ۸
- جبر: آثار جبر گرایى ۸ ; بطلان جبر ۱۱ ; بیخمنطقى جبر ۱۳، ۱۵ ; جبر و اختیار ۱۱، ۱۸ ; زمینه جبر گرایى ۵
- خدا: عذابهاى خدا ۱۰ ; مشیّت خدا ۵، ۱۳، ۱۵
- دین: آسیبخشناسى دین ۳، ۵، ۸
- شرک: اختیار در شرک ۱۸ ; توجیه شرک ۲
- ظن: بی ارزشى ظن ۱۶
- عذاب: موجبات عذاب ۹
- عقیده: اختیار در عقیده ۱۱، ۱۸ ; اهمیت برهان در عقیده ۱۴، ۱۶ ; ظن در عقیده ۱۶، ۱۷
- عمل: اختیار در عمل ۱۱
- قرآن: پیشگویى قرآن ۴
- مباحات: توجیه تحریم مباحات ۲
- محمّد (ص): احتجاج محمّد (ص) ۱۲ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱۲
- مشرکان: ادعاهاى مشرکان ۱۷ ; بدعتگذارى مشرکان صدر اسلام ۱ ; بینش مشرکان ۳، ۱۲ ; بینش مشرکان صدر اسلام ۱ ; بیخمنطقى عقیده مشرکان ۱۵ ; توجیهگرى مشرکان ۲، ۴ ; توجیهگرى مشرکان صدر اسلام ۷ ; جبرگرایى مشرکان ۱۷ ; جبرگرایى مشرکان صدر اسلام ۶ ; دروغگویى مشرکان ۱۷ ; شرک مشرکان صدر اسلام ۱ ; فلسفه جبرگرایى مشرکان ۲، ۴ ; مشرکان و مشیّت خدا ۳، ۱۷ ; منشأ عقیده مشرکان ۱۵