الأنعام ٦٨
ترجمه
الأنعام ٦٧ | آیه ٦٨ | الأنعام ٦٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَخُوضُونَ»: فرو میروند. یاوهسرائی میکنند. در اینجا مراد تمسخر قرآن و استهزاء دین و ایمان است (نگا: نساء و انعام / ). «امَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ»: اگر اهریمن آن را از یاد تو برد. در اینجا هر چند روی سخن به پیغمبر است، ولی در حقیقت منظور پیروان او است. نسیان پیغمبران در اموری بوده است که مربوط به کار تبلیغ احکام دین و مقام رسالت نبوده و بلکه غفلت در موضوعات عادی از قبیل سهو در نماز بوده است و چنین فراموشی و غفلتی موجب اضاعه فریضهای یا تحریم حلال و تحلیل حرام نگشته است (نگا: کهف / و ، یوسف / ). «الذِّکْرَی»: به یاد آوردن. متوجّه شدن. تذکّر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام
- حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .
- معنا و تفسير (ان الحكم الا لله ) و (يقص الحق و هو خير الفاصلين ).
- افراط و تفريط دو گروه از مسلمين در مساءله حسن و قبح و رابطه آن با تشريع .
- شرايع و احكام الهى ، معلل به جهات حسن و مزاياى مصالح است ولى نه آنچنانكه افعال و احكام بشرى چنين است .
- عقول بشرى از درك تمام حقائق عاجز است .
- جهات حسن و مصلحت نسبت به احكام و افعال ما حاكميت دارند ولى خداوند محكوم به اين جهات نيست .
- وجه ارتباط اين آيه با ماقبل خودش .
- معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) .
- مراد از (( كتاب مبين )) .
- فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) .
- عموميت علم خداوند و نامتناهى بودن آن (يعلم ما فى البرّ و البحر... )) .
- حقيقت انسان كه از آن به (( من )) تعبير مى شود، همان روح انسانى است و بس .
- جهت و هدف از گماشتن ملائكه (( حفظه )) براى آدمى تا زمان مرگ .
- ريشه فطرى توجه انسان به خدا و وعده شكر و طاعت دادن او به هنگام گرفتارى هاىشديد.
- تهديد امت به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى .
- وجوهى كه در معناى (( عذاب از فوق )) در آيه شريفه گفته شده است .
- پيشگوئى تفرقه امت و درگيرى هاى بين آنها پس ازرسول خدا (ص ).
- مردم از قوم رسول خدا كه براى نخستين بار نفاق ورزيده ، مخالفت و اعتراض كردند وراه مخالفت را براى سايرين باز كردند.
- آنچه بر سر امت اسلام پديد آمده همه زاييده اختلافات و مشاجرات بعد از رحلت پيامبراست .
- پيغمبر (ص ) معصوم از فراموشى است و خطاب (( ينسينك )) در حقيقت خطاب به امت است .
- آميزش با گناهكاران و حضور در مجلس معصيت ، خطر وقوع در معصيت را براى انسان افزايش مى دهد.
- معناى (بسل ) و مراد از (و ذكر به اءن تبسل نفس ).
- استدلالفاسد و عجيب برخى ، به بعضى آيات براى اثبات اين ادعا كه پيغمبران قبل از بعثت كافر بوده اند.
- معناى اينكه هدايت خدا هدايت است (ان هدى الله هوالهدى ).
- وجه وجهت اثبات ملك و سلطنت براى خداى تعالى در روز قيامت .
- چند نكته :
- رواياتى در ذيل آيه مربوط به نزول بلا بر امت محمد (ص ) و بيان اختلاف و عدم اعتباراين روايات .
- چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض مى كنند.
نکات آیه
۱- برخى مشرکان و مخالفان پیامبر(ص) با یاوه گویى در صدد مغالطه و ایجاد شبهه در مورد آیات قرآن و دیگر آیات الهى بودند. (و إذا رأیت الذین یخوضون فى ءایتنا) طبرسى (ره) درباره معنى خوض مى گوید: «الخوض التخلیط فى المفاوضة على سبیل اللعب و العبث و ترک التفهم و التبیین». یعنى خوض خلط کردن در گفتگو براى بازى و بیهوده گویى است، نه براى فهم و روشن شدن حقیقت.
۲- پیامبر (ص) موظف به اجتناب از بحث و جدال و درگیر شدن با مغالطه گران و شبهه افکنان در آیات قرآن و دیگر آیات الهى (و إذا رأیت الذین یخوضون فى ءایتنا فأعرض عنهم)
۳- پرهیز از بحث و مجادله با یاوه گویان و مغالطه گران در مورد دین و آیات الهى، وظیفه مؤمنان است. (و إذا رأیت الذین یخوضون فى ءایتنا فأعرض عنهم)
۴- روش برخورد با مغالطه گران و مجادله کنندگان یاوه گوى در مورد دین که در پى کشف حقیقت نیستند، بى اعتنایى است. (الذین یخوضون فى ءایتنا فأعرض عنهم)
۵- ترک سخن و مجادله با مغالطه گران یاوه گو درباره قرآن، روشى در بازداشتن آنان از این عمل ناپسند و مرتبه اى در نهى آنان از این منکر است. (یخوضون فى ءایتنا فأعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره)
۶- لزوم سوق دادن یاوه گویان و مغالطه گران درباره قرآن و آیات الهى به بحثهاى دیگر (الذین یخوضون ... فأعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره)
۷- لزوم پرهیز از بحثها و مجادله هاى بى ثمر با کسانى که در جستجوى حقیقت نیستند. (الذین یخوضون ... فأعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره)
۸- گفتگو و مجالست با مشرکان و مخالفان، در صورتى که به یاوه گویى و مغالطه گرى در دین نپردازند، ممنوع نیست. (فأعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره) ظاهراً «حتى» غایت براى حکم «اعراض» است ; یعنى تا زمانى از مشرکان اعراض کن که در آیات الهى خوض مى کنند.
۹- شیطان عامل فراموشکارى انسان در مورد تکالیف الهى است. (و إما ینسینک الشیطن)
۱۰- حضور در مجلس یاوه گویان مغالطه گر از روى فراموشى، گناه نیست. (و إما ینسینک الشیطن فلا تقعد بعد الذکرى)
۱۱- عارض شدن فراموشى بر پیامبر (ص) ممکن است. (و إما ینسینک الشیطن)
۱۲- شیطان داراى توان تأثیر و نفوذ در فعالیتهاى ذهنى آدمى است. (و إما ینسینک الشیطن) فراموشى حالتى است که بر انسان عارض مى شود. در اینجا به وجود آمدن این حالت به شیطان اسناد شده است و لذا برداشت فوق استفاده مى شود.
۱۳- شیطان در صدد است حکم حرمت حضور در مجلس یاوه گویان مغالطه گر درباره دین فراموش شود. (و إما ینسینک الشیطن) نون «ینسینک» زایده در «اما»، که براى تأکید مى باشد، بیانگر این است که شیطان در صدد به فراموشى کشاندن انسان در این گونه موارد است.
۱۴- فراموشى عذرى قابل قبول از مکلف است. (و إما ینسینک الشیطن)
۱۵- همنشینى و مجالست با مغالطه گران و یاوه گویان و جدل کنندگان در مورد قرآن و آیات الهى حرام است. (الذین یخوضون فى ءایتنا ... فلاتقعد بعد الذکرى مع القوم الظلمین)
۱۶- دستور بى اعتنایى به مغالطه گران درباره آیات، در معرض فراموشى از سوى مسلمانان صدر اسلام (و إما ینسینک الشیطن فلاتقعد بعد الذکرى)
۱۷- مغالطه گران و یاوه گویان و جدل کنندگان در مورد قرآن و آیات الهى ستمکارند. (الذین یخوضون فى ءایتنا ... مع القوم الظلمین)
روایات و احادیث
۱۸- عن رسول الله (ص): من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلایجلس فى مجلس یسب فیه امام او یغتاب فیه مسلم ان الله یقول فى کتابه: «و إذا رأیت الذین یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم ...» .[۱] از رسول خدا (ص) روایت شده است: کسى که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، نباید در محفلى که نسبت به امامى ناسزا گویى شود یا غیبت مسلمانى مطرح گردد حضور داشته باشد. خداوند در قرآن مى فرماید: «هرگاه کسانى را دیدى که از روى خرده گیرى در آیات ما گفتگو مى کنند، از آنان رویگردان شو ...».
۱۹- عن أبى جعفر (ع) فى قول الله: «و إذا رأیت الذین یخوضون فى آیاتنا» قال: الکلام فى الله و الجدال فى القرآن «فأعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره» ... .[۲] امام باقر (ع) فرمود: مراد از «یخوضون فى آیاتنا»، سخن گفتن در مورد ذات خداوند و مجادله کردن درباره قرآن است. «پس از آنان رویگردان شو تا به سخن دیگرى بپردازند» ... .
۲۰- عن امیر المؤمنین (ع): ... ففرض على السمع لاتصغى به إلى المعاصى ... فقال عز و جل: «و إذا رأیت الذین یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم ...».[۳] از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است: ... خداوند بر گوش انسان واجب کرد که گناهان با آنان استماع نشود ... خداوند عز و جل فرمود: «هرگاه کسانى را دیدى که از روى خرده گیرى در آیات ما گفتگو مى کنند، از آنان رویگردان شو ... .
موضوعات مرتبط
- ائمه(ع): اعراض از سابّ ائمه(ع) ۱۸
- تکلیف: عوامل رفع تکلیف ۱۰، ۱۴; منشأ فراموشى تکلیف ۹
- حق ناپذیران: روش برخورد با حق ناپذیران ۷
- دین: پاسدارى از دین ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۸
- ذهن: عوامل مؤثر در ذهن ۱۲
- شبهات: القاى شبهه در آیات خدا ۱; القاى شبهه در قرآن ۱; روش برخورد با شبهات ۲
- شیطان: تلاش شیطان ۱۳; نقش شیطان ۹، ۱۲، ۱۳
- ظالمان:۱۷
- ظلم: موارد ظلم ۱۷
- عذر: مقبول ۱۴
- غیبت: حضور در مجلس غیبت ۱۸
- فراموشى: آثار فراموشى ۱۰، ۱۴
- گناه: اجتناب از استماع گناه ۲۰
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۳
- مجادله: اجتناب از مجادله ۲، ۳، ۵، ۷; مجادله گران در ذات خدا ۱۹
- محرمات:۱۳، ۱۵
- محمّد (ص): فراموشى محمّد (ص) ۱۱; مسؤولیت محمّد (ص) ۲
- مسلمانان: فراموشى مسلمانان صدر اسلام ۱۶
- مشرکان: شبهه افکنى مشرکان ۱; مشرکان و آیات خدا ۱; مشرکان و آیات قرآن ۱; مغالعه مشرکان ۱
- مغالطه: اعراض از مغالطه گران در آیات خدا ۲، ۳; اعراض از مغالطه گران در دین ۳، ۸; اعراض از مغالطه گران در قرآن ۲، ۱۹; برخورد با مغالطه گران در آیات خدا ۶، ۱۶; برخورد با مغالطه گران در دین ۴، ۵; برخورد با مغالطه گران در قرآن ۶; بى اعتنایى به مغالطه گران در آیات خدا ۱۶; بى اعتنایى به مغالطه گران در دین ۴، ۵; ظلم مغالطه در آیات خدا ۱۷; ظلم مغالطه در قرآن ۱۷; مغالطه گران در آیات خدا ۱
- نهى از منکر: مراتب نهى از منکر ۵
- همنشینى: با مشرکان ۸; همنشینى با مغالطه گران در آیات خدا ۱۵; همنشینى با مغالطه گران در دین ۱۳; همنشینى با مغالطه گران در قرآن ۱۵; همنشینى حرام ۱۳، ۱۵