النساء ٤٧
ترجمه
النساء ٤٦ | آیه ٤٧ | النساء ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَطْمِسَ»: محو کنیم. بزدائیم. وارونه و دگرگون کنیم. «وُجُوهاً»: چهرهها. اشخاص. «نَلْعَنَهُمْ»: نفرینشان کنیم. هلاکشان سازیم. «أَصْحَابَ السَّبْتِ»: پیروان شنبه. یهودیانی که نافرمانی خدا کردند و در روز شنبه ماهیگیری نمودند و مورد خشم او قرار گرفتند (نگا: اعراف / - .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ... (۰) وَ جَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ... (۰)
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا... (۴) مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا... (۰)
تفسیر
نکات آیه
۱- دعوت خداوند از اهل کتاب براى ایمان به قرآن (یا ایها الذین اوتوا الکتب امنوا بما نزّلنا)
۲- فرمان خداوند به وحدت و یکپارچه شدن پیروان ادیان الهى بر محور قرآن (یا ایها الذین اوتوا الکتب امنوا بما نزّلنا)
۳- آشنایى اهل کتاب با وحى و کتب آسمانى، مقتضى ایمان آنان به قرآن (یا ایها الذین اوتوا الکتب امنوا بما نزّلنا) مخاطب قراردادن یهود و نصارا با عنوان اهل کتاب و تصریح به اینکه قرآن از جانب خداوند است، استدلالى بر لزوم ایمان آوردن اهل کتاب به قرآن است.
۴- ایمان به قرآن، از وظایف اهل کتاب (امنوا بما نزّلنا)
۵- گواهى قرآن بر حقانیّت تورات و انجیل (امنوا بما نزّلنا مصدقاً لما معکم)
۶- مصونیّت تورات و انجیل از تحریف تا عصر نزول قرآن (بما نزّلنا مصدقاً لما معکم) مراد از «ما معکم»، همان تورات و انجیلى است که در دسترس مردمان است و قرآن آن را تصدیق کرده و گواهى بر حقانیّت آن داده است.
۷- نزول قرآن، دلیل و گواه حقانیّت تورات و انجیل (نزّلنا مصدقاً لما معکم) مصدق بودن قرآن مى تواند به این معنا باشد که آمدن قرآن از جمله دلایل حقانیّت تورات و انجیل است. زیرا در آن دو کتاب، وعده آمدن قرآن داده شده است.
۸- تورات و انجیل، حاوى بشارت به آمدن پیامبر (ص) و قرآن (نزّلنا مصدقاً لما معکم)
۹- تأیید قرآن بر درستى و راستى تورات و انجیل، نشانه حقانیّت آن و راهبر اهل کتاب بر ایمان بدان (امنوا بما نزّلنا مصدقاً لما معکم) «مصدقاً لما معکم» پس از دعوت اهل کتاب به ایمان به منزله دلیلى است فراروى آنان براى باور به حقانیّت قرآن و لزوم ایمان بدان.
۱۰- هشدار خداوند به اهل کتاب، در مورد مسخ انسانیّت آنان در صورت ایمان نیاوردن به قرآن (امنوا ... من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها او نلعنهم) «طمس» به معناى نابود کردن اثر چیزى است، و «وجه» به معناى صورت مى باشد. مراد از «وجوه» نیز به دلیل برگشت ضمیر «هم» به آن، افراد انسان است ; البته به لحاظ شخصیّت انسانى آنان و نه به لحاظ جسم ایشان.
۱۱- خوارى و ذلت و از دست دادن منزلت اجتماعى، پیامد انکار قرآن از سوى اهل کتاب (امنوا ... من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها) بدان احتمال که مراد از «وجوه»، وجاهت باشد. بر این مبنا «فنردها» به این معناست که آن وجاهتها مبدّل به ذلت و خوارى مى گردد.
۱۲- انحراف فکر و اندیشه و مسخ شخصیّت، پیامد کفر به قرآن (امنوا ... من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها) «وجوه» به اعتبار اینکه مجمع تمامى حواس آدمى است، مى تواند کنایه از درک و فهم باشد.
۱۳- اسلاف انسان، داراى شکل و صورتى غیر از انسان کنونى* (فنردّها على ادبارها) کلمه «ادبار»، جمع «دبر»، به معناى پشت و عقب است. و احتمال دارد مراد از آن، اسلاف انسانها باشد و تهدید الهى به بازگرداندن انسان به آن اسلاف، نشانه همانند نبودن صورت انسانهاى فعلى با گذشتگان است.
۱۴- مسخ چهره انسانى گروهى از اهل کتاب (سران و عالمان) در قیامت* (من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها) نکره بودن «وجوه» حاکى از آن است که این عقوبت (مسخ چهره انسانى) براى تمامى مخاطبان نیست. لازم به ذکر است که برخى از مفسران تحقق این معنى را در قیامت مى دانند.
۱۵- هشدار خداوند به اهل کتاب در مورد گرفتارى آنان به لعن الهى در صورت کفر به قرآن (یا ایها الذین اوتوا الکتب ... او نلعنهم کما لعنّا اصحاب السَّبت)
۱۶- گرفتارى اصحاب سبت به لعنت الهى (کما لعنّا اصحاب السَّبت)
۱۷- کافران به قرآن در خطر گرفتارى به لعنتى، همسان لعنى که اصحاب سبت بدان گرفتار شدند. (امنوا ... او نلعنهم کما لعنّا اصحاب السَّبت)
۱۸- لعنت الهى، گوناگون و داراى نمودهاى متفاوت (لعنهم اللّه ... فلا یؤمنون ... او نلعنهم کما لعنّا اصحاب السَّبت)
۱۹- سرگذشت اصحاب سَبت (مسخ شدن به میمون) عبرت و اندرزى براى کافران به قرآن از اهل کتاب (او نلعنهم کما لعنّا اصحاب السَّبت)
۲۰- تخلف ناپذیرى امر و قضاى الهى (و کان امر اللّه مفعولا)
۲۱- مسخ کافرانِ به قرآن و یا گرفتارى آنان به لعنت، سنت الهى (من قبل ان نطمس وجوهاً ... او نلعنهم ... و کان امر اللّه مفعولا)
۲۲- مسخ و یا لعنت کافرانِ به قرآن از اهل کتاب، امرى حتمى و قضایى تخلف ناپذیر (یا ایها الذین اوتوا الکتب امنوا ... من قبل ان نطمس وجوهاً ... و کان امر اللّه مفعولا)
روایات و احادیث
۲۳- ایمان نیاوردن اهل کتاب به قرآن، زمینه گمراهى و عدم رستگارى ابدى آنان (من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها) امام باقر (ع) در معنى آیه فوق فرمود: نطمسها عن الهدى فنردّها على ادبارها فى ضلالتها ذمّاً لها بانّها لا تفلح ابداً.[۱]
موضوعات مرتبط
- اتحاد: اهمیّت اتحاد ۲
- ادیان: مسؤولیت پیروان ادیان ۲
- اصحاب سبت: قصه اصحاب سبت ۱۹ ; لعن بر اصحاب سبت ۱۶، ۱۷ ; مسخ اصحاب سبت ۱۹
- انجیل: بشارت انجیل ۸ ; تحریف انجیل ۶ ; تعالیم انجیل ۸ ; حقانیت انجیل ۵، ۷، ۹
- انحراف: فکرى ۱۲ ; زمینه انحراف ۱۲
- انسان: شکل نیاکان انسان ۱۳
- اهل کتاب: در قیامت ۱۴ ; اهل کتاب و قرآن ۹، ۱۱، ۱۹، ۲۳ ; دعوت از اهل کتاب ۱ ; رهبران اهل کتاب ۱۴ ; علماى اهل کتاب ۱۴ ; کافران اهل کتاب ۲۲ ; کفر اهل کتاب ۲۳ ; لعن بر اهل کتاب ۱۵ ; مسخ اهل کتاب ۱۰، ۱۴ ; مسؤولیت اهل کتاب ۳، ۴ ; هشدار به اهل کتاب ۱۰، ۱۵
- ایمان: به قرآن ۱، ۳، ۴، ۹ ; دعوت به ایمان ۱ ; زمینه ایمان ۳
- تحول انواع:۱۳
- تورات: بشارت تورات ۸ ; تحریف تورات ۶ ; تعالیم تورات ۸ ; حقانیت تورات ۵، ۷، ۹
- خدا: اوامر خدا ۲، ۲۰ ; دعوت خدا ۱ ; سنتهاى خدا ۲۱ ; حتمیّت قضاى خدا ۲۰، ۲۲ ; لعن خدا ۱۵، ۱۶، ۱۸ ; هشدار خدا ۱۰، ۱۵
- ذلت: عوامل ذلت ۱۱
- رستگارى: موانع رستگارى ۲۳
- شخصیّت: مسخ شخصیّت ۱۲
- عبرت: عوامل عبرت ۱۹
- علم: آثار علم ۳
- قرآن: آثار تکذیب قرآن ۱۱ ; حقانیت قرآن ۹ ; قرآن در انجیل ۸ ; قرآن در تورات ۸ ; قرآن و انجیل ۵ ; قرآن و تورات ۵ ; گواهى قرآن ۵ ; نقش قرآن ۲، ۷
- قیامت: مسخ در قیامت ۱۴
- کافران: لعن بر کافران ۲۱، ۲۲ ; مسخ کافران ۲۱، ۲۲
- کفر: آثار کفر ۱۰، ۱۲، ۱۷، ۱۹، ۲۳ ; کفر به قرآن ۱۰، ۱۲، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۱، ۲۲، ۲۳
- گمراهى: زمینه گمراهى ۲۳
- لعن: مراتب لعن ۱۸ ; مشمولان لعن ۱۶، ۱۷ ; موجبات لعن ۱۵، ۱۷، ۲۱
- محمّد (ص): در انجیل ۸ ; محمّد (ص) در تورات ۸
- مسخ: به میمون ۱۹
- موقعیّت اجتماعى:۱۱
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۸۶ ; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۴۸۷، ح ۲۸۰.