ابراهيم ٢٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۵ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۲۹ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
أَ لَمْ‌ تَرَ کَيْفَ‌ ضَرَبَ‌ اللَّهُ‌ مَثَلاً کَلِمَةً طَيِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ‌ وَ فَرْعُهَا فِي‌ السَّمَاءِ

ترجمه

آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!

|آيا نديدى خدا چگونه مثل زده است؟ گفتار و اعتقاد پاكيزه مانند درختى پاك است كه ريشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است
آيا نديدى خدا چگونه مَثَل زده: سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است؟
(ای رسول) آیا ندیدی که چگونه خدا کلمه پاکیزه را به درخت پاک و زیبایی مثل زده که اصل ساقه آن برقرار باشد و شاخه آن به آسمان (رفعت و سعادت) بر شود؟
آیا ندانستی که خدا چگونه مثلی زده است؟ کلمه پاک [که اعتقاد واقعی به توحید است] مانند درخت پاک است، ریشه اش استوار و پابرجا و شاخه اش در آسمان است.
آيا نديده‌اى كه خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاك چون درختى پاك است كه ريشه‌اش در زمين استوار و شاخه‌هايش در آسمان است.
آیا ندانسته‌ای که خداوند چگونه مثلی می‌زند که کلمه پاک [ایمان‌] همانند درختی پاک [و پرورده‌] است که ریشه‌اش [در زمین‌] استوار است و شاخه‌اش سر به آسمان دارد
آيا نديده‌اى كه خدا چگونه مَثَلى زده است؟ سخن پاكيزه- اعتقاد درست و ايمان راستين- را چون درخت پاكيزه [قرار داده است‌] كه ريشه آن [در زمين‌] استوار و شاخه آن در آسمان است- به آسمان سر برآورده است-
بنگر که خدا چگونه مثل می‌زند: سخن خوب به درخت خوبی می‌ماند که تنه‌ی آن (در زمین) استوار و شاخه‌هایش در فضا (پراکنده) باشد.
آیا ندیدی خدا چگونه مَثَلی زد: سخنی پاکیزه را مانند درختی پاکیزه، که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است‌؟
آیا ندیدی چگونه برزد است خدا مثَلی سخنی پاک مانند درختی است پاک بیخ و بنش برجا و شاخ و برگش در آسمان‌

Do you not see how Allah presents a parable? A good word is like a good tree—its root is firm, and its branches are in the sky.
ترتیل:
ترجمه:
ابراهيم ٢٣ آیه ٢٤ ابراهيم ٢٥
سوره : سوره ابراهيم
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَلَمْ تَرَ»: مگر ننگریسته‌ای؟ مگر نمی‌دانی؟ در اینجا مراد امر است. یعنی: ای انسان! بنگر و بدان. «کَلِمَة»: سخن. پدیده. مراد ایمان، کلمه توحید، هر سخن نیک دیگری، و یا خود شخص مؤمن است. بدل اشتمال یا بدل کلّ از کلّ واژه (مَثَلاً) است. «أَصْلُ»: مراد از اصل، پائین تنه و ریشه‌های درخت است. «فَرْعُ»: شاخه. «السَّمَآءِ»: فضا. بالای سر.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ «24»

آيا نديدى كه خداوند چگونه مثل زده؟ كلمة طيّبه (سخن وايمان) پاك همانند درختى پاك است كه ريشه‌اش ثابت و شاخه‌اش در آسمان است.

نکته ها

شجره‌ى طيّبه و درخت پاك آثارى دارد، مانند: رشد داشتن، پرميوه بودن، سايه‌دار و پايدار بودن، در همه وقت ثمر دادن. انسان موحّد نيز هرگز راكد نيست و آثار ايمانش دائماً در گفتار و اعمالش آشكار است. اعتقادش دايمى است نه موسمى و همواره ديگران را به ايمان و معروف دعوت مى‌كند.

در روايات و تفاسير از چند چيز به عنوان مصداق كلمه‌ى طيّبه ياد شده است: توحيد، ايمان، عقايد صحيح، رهبران آسمانى و ياران آنان. آرى توحيد، اصل ثابتى است كه در


«1». محمّد، 15.

جلد 4 - صفحه 409

فطرت و عمق جان مردم جاى دارد. «أَصْلُها ثابِتٌ» و در تمام اعمال و گفتار و افكار انسان اثر مى‌گذارد. «فَرْعُها فِي السَّماءِ» و در همه وقت و در هر فراز و نشيبى مى‌توان از ميوه‌ى ايمان بهره‌مند شد.

درخت توحيد ريشه‌اى ثابت دارد. تهديدها و توطئه‌ها و نيش‌ها و نوش‌ها و طاغوت‌ها آن را از پاى درنمى‌آورند و اگر در روايات اين درخت به پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام تفسير شده، به خاطر همين است كه دين محمّد صلى الله عليه و آله و راه اهل بيتش در برابر آن همه دشمن، رو به گسترش است و روزى جهانگير خواهد شد.

پیام ها

1- در مثال‌هاى قرآن دقت كنيم. «أَ لَمْ تَرَ»

2- عقيده حقّ، كلمه‌ى طيّبه‌اى است كه اصل آن در قلب مؤمن ثابت است. «أَصْلُها ثابِتٌ» و از الطاف خداوند آن است كه مؤمنان را بر اين عقيده حفظ مى‌كند.

«يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ» «1»

3- كلام حقّ، پايدار واستوار و پابرجاست. كَلِمَةً طَيِّبَةً ... أَصْلُها ثابِتٌ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ «24»

بعد از آن ضرب المثلى را براى تبيين كلمه حق از باطل بيان مى‌فرمايد:

أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا: آيا نديدى و ندانستى اى بنده بينا و دانا كه براى تفهيم شماها خداوند متعال چگونه بيان فرمود مثلى را؛ بعد تفسير فرمايد مثل را. كَلِمَةً طَيِّبَةً: مثل كلمه پاك و پاكيزه را كه توحيد و كلمه (لا اله الّا اللّه) يا هر كلامى كه خداى تعالى امر فرموده از طاعات، يا هر كلامى كه دال به حق است.

جلد 7 - صفحه 45

شيخ طريحى رحمه اللّه از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده است:

انّه قال الكلم الطيب هو قول المؤمن لا اله الّا اللّه محمد رسول اللّه على ولى اللّه و خليفة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم‌ «1».

و طيبه ناميد به جهت آنكه زاكيه و ناميه باشد صاحبش را به خيرات و بركات. كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ: مانند درخت پاك و پاكيزه باشد كه آن درخت خرما يا درخت بهشتى يا هر درختى كه زاكيه و ناميه است. ابو العاليه نقل نموده‌ «2» كه بامدادى نزد مالك ابن انس رفتم، طبقى از خرما نزد او حاضر، گفت: بخور يا ابا العاليه، اين درختى است كه حق تعالى فرموده‌ (أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ) زيرا روزى خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طبقى از بسر آوردند، حضرت فرمود: (كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ) و جهت تشبيه به درخت خرما آن است كه در صفات متعدده شبيه به انسان است، از جمله چون سرش بريده، يا در آب غرق شود بميرد، و شكمش اگر دريده يا گلوله زنند هلاك شود، و تا تميز نشود ميوه ندهد.

وجه تشبيه: حق تعالى شجره را چهار توصيف فرموده كه هر يك سزاوارند وجه شبه را.

اول: طيبه، و آن بر چند وجه است: 1- از حيث منظر و صورت و شكل و هيئت. 2- بوى برگها و ساقها. 3- لذيذ بودن ميوه. 4- زيادى فايده از برگ و ليف و چوب و ميوه و هسته.

وصف دوم: أَصْلُها ثابِتٌ‌: اصل و ريشه آن درخت محكم و استوار و پابرجا باشد، چه اگر ريشه را ثبات نباشد هر آينه آن را دوامى نخواهد بود.

وصف سوم: وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ: و شاخه‌هاى آن از غايت رفعت و بلندى در جانب آسمان كشيده، و هرچه درخت بلندتر باشد دورتر از عفونت، و ميوه آن‌


«1» مجمع البحرين، طريحى، ذيل لغت «كلم».

«2» منهج الصادقين جلد 1 صفحه 134.

جلد 7 - صفحه 46

پاكيزه‌تر باشد.

وصف چهارم:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ «23» أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ «24» تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «25» وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ «26»

ترجمه‌

و در آورده ميشوند آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را در بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها جاودانيان در آن بدستور پروردگارشان درودشان در آنجا سلام است‌

آيا نديدى چگونه زد خدا مثلى را كه قرار داد كلمه پاكيزه را مانند درخت پاكيزه كه بيخش استوار باشد و شاخش در آسمان‌

ميدهد ميوه‌اش را در هر وقتى بدستور پروردگارش و ميزند خدا مثلها را براى مردم باشد كه ايشان دريابند

و مثل كلمه پليد مانند درخت پليد است كه ريشه كن شده از بالاى زمين نباشد مر آنرا هيچ قرارى..

تفسير

چون روز قيامت شود و مردم از حساب فارغ شوند كسانيكه اهل ايمان و اعمال صالحه باشند داخل شوند در بهشت عنبر سرشت كه در پاى درختان و از زير قصور آن نهرهاى آب جارى است و خدا و ملائكه بتحيت و سلام ايشانرا تعظيم و اكرام نمايند و باين اشارت بشارت دهند بدوام سعادت و سلامت براى ايشان بدستور خداوند سبحان چون كلمه طيبه لا اله الا اللّه و ساير اقوال حقّه ايشان مانند درخت خرما و ساير فواكه پاكيزه ريشه آن در اعماق زمين و قلوب صافيه جاى گزين و ثابت شده كه ديگر بهيچ شبهه و وسوسه و باد تندى از جاى خود حركت نميكند و كنده نميشود و شاخه‌هاى آن بآسمان صعود نموده كه از دستبرد نااهل مأمون است و در موعد مقرّر الهى ميوه پاكيزه خود را ميدهد و هميشه مردم از آن بهره مى‌برند و خداوند اين مثلها را ميزند براى مردم تا آنكه تشبيه فرمايد معقول را بمحسوس و نزديك كند معانى را بأفهام و موجب تذكر و تنبه شود در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از تفسير شجره در اين آيه فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اصل آن و امير المؤمنين عليه السّلام فرع آن و ائمه از ذريّه آندو شاخه‌هاى آن و علم ائمه ميوه آن و شيعيان مؤمنان ايشان برگهاى آنند بخدا قسم مؤمنى بدنيا مى‌آيد آندرخت برگى ميآورد و مؤمنى از دنيا ميرود از آندرخت برگى مى‌افتد و قريب باين معنى چندين روايت بمضامين مختلفه وارد شده است كه معلوم است مراد بيان مصاديق جليّه و مقاصد خفيّه است و با اهل بيت اطهار


جلد 3 صفحه 229

و شيعيان اخيار تطبيق شده و مثل كلمه كفر و قول باطل و گفتار ناشايسته مانند درخت پليد تلخ سرشت از قبيل هندوانه ابو جهل و غيره است كه ريشه آن از بالاى زمين كنده شده و قرار و ثباتى ندارد و باندك تزلزلى ساقط و زائل و نابود ميشود و در روايات ما اين شجره به بنى اميّه و اعداء اهل بيت و كفّار تفسير شده است كه بحمد اللّه تعالى ريشه آنها كنده و نامشان محو و آثارشان زائل گرديد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ لَم‌ تَرَ كَيف‌َ ضَرَب‌َ اللّه‌ُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِت‌ٌ وَ فَرعُها فِي‌ السَّماءِ «24» تُؤتِي‌ أُكُلَها كُل‌َّ حِين‌ٍ بِإِذن‌ِ رَبِّها وَ يَضرِب‌ُ اللّه‌ُ الأَمثال‌َ لِلنّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ يَتَذَكَّرُون‌َ «25»

أَ لَم‌ تَرَ كَيف‌َ ضَرَب‌َ اللّه‌ُ مَثَلًا رؤيت‌ ‌در‌ اينجا بمنزله‌ علم‌ ‌است‌ ‌که‌ رؤيت‌

جلد 11 - صفحه 383

قلب‌ ‌باشد‌ ‌يعني‌ آيا پيغمبر اكرم‌ نميداني‌ و درك‌ نميكني‌ ‌که‌ چگونه‌ خداوند حقايق‌ ‌را‌ ‌با‌ مثال‌ بيان‌ ميفرمايد ‌که‌ يك‌ قسمت‌ مهم‌ قرآن‌ بيان‌ امثال‌ ‌است‌ چون‌ درك‌ حقايق‌ بمثل‌ روشن‌تر ميشود.

كلمة طيّبة كلمه‌ طيّبه‌ ‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌ ‌است‌ ‌که‌ كلمه‌ اخلاصش‌ ‌هم‌ ميگويند و كلمه‌ توحيد ‌هم‌ نام‌ ميگذارند لكن‌ بتمام‌ معني‌ چون‌ ‌اينکه‌ كلمه‌ شريفه‌ سه‌ دلالت‌ دارد مطابقي‌ توحيد عبادتي‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ مشركين‌ ‌که‌ عبده‌ اصنام‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ بودند. تضمّني‌ توحيد ذاتي‌ و افعالي‌ و صفاتي‌ زيرا ‌اگر‌ واجب‌ الوجودي‌ ‌غير‌ ‌او‌ ‌بود‌ ‌ يا ‌ خلق‌ و رزق‌ بدست‌ ‌غير‌ ‌او‌ ‌بود‌ مستحق‌ عبوديت‌ و پرستش‌ ‌بود‌.

التزامي‌ اعتقاد بجميع‌ عقائد حقه‌ و تسليم‌ جميع‌ فرمايشات‌ و دستورات‌ و واردات‌ كشجرة طيبة ‌در‌ اخبار بسياري‌ داريم‌ ‌که‌ شجره‌ طيبه‌ اصل‌ ‌آن‌ و ريشه‌ ‌آن‌ وجود مقدس‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد

اصلها ثابت‌

‌الي‌ يوم القيمة وَ فَرعُها فِي‌ السَّماءِ ائمه‌ اطهار ‌عليهم‌ ‌السلام‌ هستند، و ‌في‌ السماء اشاره‌ بارتفاع‌ درجه‌ و مقام‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و غصن‌ و قامه‌ ‌آن‌ صديقه‌ طاهره‌ سلام‌ اللّه‌ عليها ‌است‌ و برگها و اوراق‌ ‌آنها‌ شيعيان‌ هستند ‌که‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ اخبار دارد ‌که‌ ‌هر‌ شيعه‌ ‌که‌ ‌از‌ دنيا ميرود يك‌ برگ‌ ‌آن‌ ساقط ميشود و ‌هر‌ شيعه‌ ‌که‌ بدنيا ميآيد جاي‌ ‌آن‌ برگ‌ برگي‌ روئيده‌ ميشود.

تُؤتِي‌ أُكُلَها اكل‌ و ميوه‌هاي‌ ‌آن‌ علوم‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌است‌.

كُل‌َّ حِين‌ٍ بِإِذن‌ِ رَبِّها ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ زماني‌ روز بروز و عصر بعصر بقلم‌ و بيان‌ علماء شيعه‌ روشن‌تر و شيرين‌تر و واضح‌تر ميشود بتوفيق‌ پروردگار ‌آن‌ شجره‌ و كلمه‌ طيبه‌ ‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌ ‌هم‌ ‌در‌ ‌هر‌ عصر و زماني‌ آثار قدرت‌ و كبريايي‌ ‌او‌ بيشتر و زيادتر و روشن‌تر ميشود.

وَ يَضرِب‌ُ اللّه‌ُ الأَمثال‌َ ‌اينکه‌ مثل‌ تطبيق‌ حقايق‌ و معنويات‌ اسلام‌ ‌است‌ ‌با‌

جلد 11 - صفحه 384

ظواهر اسلام‌ ‌که‌ وجود مقدس‌ ‌اينکه‌ خانواده‌ و علوم‌ ‌آنها‌ و شيعيان‌ ‌آنها‌ باشند و ‌اينکه‌ امثال‌ ‌را‌ خداوند ميزند للناس‌ تمام‌ اهل‌ عالم‌ لَعَلَّهُم‌ يَتَذَكَّرُون‌َ گفتيم‌ لعل‌ّ ‌از‌ خداوند متعال‌ بمعني‌ ترديد نيست‌ ‌که‌ خداوند نداند ‌که‌ اينها متذكر ميشوند ‌ يا ‌ نميشوند بلكه‌ بمعني‌ بايد ‌است‌ ‌که‌ بايد متذكر شوند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 24)- شجره طیبه و شجره خبیثه: در اینجا صحنه دیگری از تجسم حق و باطل، کفر و ایمان، طیب و خبیث را ضمن یک مثال جالب و بسیار عمیق و پرمعنی بیان کرده، و بحثهای آیات گذشته را که در این زمینه بود تکمیل می‌کند.

نخست می‌فرماید: «آیا ندیدی چگونه خدا مثالی برای کلام پاکیزه زده، و آن را به شجره طیبه و پاکی تشبیه کرده است»؟ (أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ).

سپس به ویژگیهای این شجره طیّبه (درخت پاکیزه و پربرکت) می‌پردازد و به تمام ابعاد آن ضمن عبارات کوتاهی اشاره می‌کند.

1- موجودی است دارای رشد و نمو «شجره» نه بی‌روح، و نه جامد و بی‌حرکت.

2- این درخت پاک است و «طیب» از هر نظر، میوه‌اش شکوفه و گلشن و نسیمی که از آن برمی‌خیزد همه پاکیزه است.

3- این شجره دارای نظام حساب شده‌ای است ریشه‌ای دارد و شاخه‌ها و هر کدام مأموریت و وظیفه‌ای دارند.

4- «اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است» بطوری که توفانها و تند بادها نمی‌تواند آن را از جا برکند (أَصْلُها ثابِتٌ).

5- شاخه‌های این شجره طیبه در یک محیط پست و محدود نیست بلکه بلند آسمان جایگاه اوست، این شاخه‌ها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته، آری

ج2، ص507

«شاخه‌هایش در آسمان است» (وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ).

روشن است هر قدر شاخه‌ها برافراشته‌تر باشند از آلودگی گرد و غبار زمین دورترند و میوه‌های پاکتری خواهند داشت.

نکات آیه

۱- خداوند، فراخوان مردم به مطالعه و تیزبینى در چگونگى مثالهایش براى دریافت حقایق (ألم تر کیف ضرب الله مثلاً)

۲- پیامبر(ص)، پیشتاز در درک معارف دینى و داراى نقش الگویى در آن (ألم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیّبة) استفهام «ألم تر» تقریرى است. یعنى تو مى بینى ... از اینکه خداوند، به جاى عموم مردم پیامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده است مى تواند به این نکته اشاره داشته باشد که وقتى پیامبر(ص) در مثالهاى خداوند دقت مى کند، مردم باید آن حضرت را سرمشق خود قرار دهند.

۳- «کلمه طیبه» چونان درخت پاکى است که ریشه اى ثابت داشته و شاخ و برگش در بلنداى فضا باشد. (کلمة طیّبة کشجرة طیّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء)

۴- اعتقادات حق چنان درختى ریشه دار، ثابت و استوار است. (کلمة طیّبة کشجرة طیّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء) از معناهایى که مفسران، از صحابه و تابعان تاکنون، براى «شجره طیبه» ذکر کرده اند، عقیده به توحید و کلمه «لا إله إلاّ الله» است که عقیده حق مى باشد.

۵- استفاده از تشبیه به محسوس براى عینى و قابل فهم کردن تعالیم، از روشهاى تعلیمى قرآن کریم (ضرب الله مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء)

روایات و احادیث

۶- «جابرالجعفى قال: سألت أباجعفرمحمد بن على الباقر(ع) عن قول الله عزّوجلّ: «کشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء...» قال: أمّا الشجرة فرسول الله(ص) و فرعها على(ع) و غصن الشجرة فاطمة بنت رسول الله(ص) و ثمرها أولادها(ع) و ورقها شیعتنا...;[۱] جابر جعفى گوید: از امام صادق(ع) در باره سخن خدا «کشجرة طیبة...» سؤال کردم، آن حضرت فرمود: اما مراد از درخت، رسول خدا(ص) مى باشد و شاخه هاى اصلى آن، على(ع) است و شاخه هاى فرعى آن، فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) مى باشد و میوه هاى آن، فرزندان او و برگهاى آن درخت، شیعیان ما مى باشند».

۷- «عمرو بن حریث قال: سألت أباعبدالله(ع) عن قول الله: «کشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء» قال: فقال: رسول الله(ص) أصلها و أمیرالمؤمنین(ع) فرعها و الأئمة من ذریتهما أغصانها و علم الأئمة ثمرتها و شیعتهم المؤمنون ورقها...;[۲] عمرو بن حریث گوید: از امام صادق(ع) در باره سخن خدا «کشجرة طیبة أصلها...» سؤال کردم پس [آن حضرت] فرمود: رسول خدا(ص) ریشه آن درخت و أمیرالمؤمنین(ع) شاخه آن و ائمه(ع) از نسل آن دو، شاخه هاى فرعى آن و علم ائمه(ع) میوه هاى آن درخت مى باشد و شیعیان مؤمن آنان برگهاى آن درختند...».

۸- «عن أبى جعفر و أبى عبدالله علیهما السلام فى قول الله: «ضرب الله مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء» قال: یعنى النبى(ص) و الأئمة من بعده هم الأصل الثابت و الفرع الولایة لمن دخل فیها;[۳] از امام باقر و امام صادق - علیهما السلام - روایت شده است که در باره سخن خدا «ضرب الله مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء» فرمودند: یعنى، پیامبر(ص) و ائمه(ع) بعد از او، ریشه هاى ثابت [آن درخت] و شاخه هاى آن، ولایت است براى کسى که [با پذیرش آن] تحت ولایت داخل شود.»

۹- «عن النبى(ص) [فى قوله تعالى: «کلمة طیبة کشجرة طیبة ...»]: إن هذه الشجرة الطیبة هى النخلة;[۴] از رسول خدا(ص) درباره سخن خدا «کلمة طیبة کشجرة طیبة ...» روایت شده است که فرمود: همانا [مراد از] درخت پاکیزه، درخت خرماست».

موضوعات مرتبط

  • ائمه(ع): مقامات ائمه(ع) ۶، ۷
  • امام على(ع): مقامات امام على(ع) ۶، ۷
  • تشبیهات قرآن:
  • تشبیه معقول به محسوس ۵:
  • تعلیم: روش تعلیم ۵
  • خدا: دعوتهاى خدا ۱
  • دین: اهمیت فهم دین ۲
  • شجره طیبه: مراد از شجره طیبه ۶، ۷، ۸، ۹
  • شیعیان: مقامات شیعیان ۶، ۷
  • عقیده: استوارى عقیده حق ۴
  • فاطمه(ع): مقامات فاطمه(ع) ۶
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۵; روش تعالیم قرآن ۵; فهم مثالهاى قرآن ۱; مثالهاى قرآن ۳، ۴
  • مثالهاى قرآن: تمثیل به شجره طیبه ۳; تمثیل به درخت ریشه دار ۴; مثل عقیده حق ۴; مثل کلمه طیبه ۳
  • محمد(ص): ادراک محمد(ص) ۲; الگوگیرى از محمد(ص) ۲; پیشگامى محمد(ص) ۲; فضایل محمد(ص) ۲; مقامات محمد(ص) ۶، ۷
  • نخل ۹:
  • ولایت: اهمیت ولایت ۸
  • هوشیارى: دعوت به هوشیارى ۱

منابع

  1. معانى الأخبار، ص ۴۰۰، ح ۶۱; نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۳۶، ح ۵۸.
  2. کافى، ج ۱، ص ۴۲۸، ح ۸۰; نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۳۵- ، ح ۵۳.
  3. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۲۴، ح ۱۰; بحارالأنوار، ح ۲۴، ص ۱۴۱ ، ح ۸.
  4. مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۸۰; نورالثقلین، ج ۲- ، ص ۵۳۶، ح ۵۹.