محمد ٢٢
کپی متن آیه |
---|
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ |
ترجمه
محمد ٢١ | آیه ٢٢ | محمد ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَسَیْتُمْ»: کلمهای است که بیانگر انتظار حصول بعد از خود است. یعنی توقع و انتظار جز این را دارید. «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِن تَوَلَّیْتُمْ ...»: (تَوَلَّیْتُمْ) فعل شرط، جواب شرط محذوف و یا (عَسَیْتُمْ) مقدم است، و (أَن تُفْسِدُوا فِیالأرْضِ) خبر (عَسَیْتُمْ) است. بعضی هم مجموع جمله (فَهَلْ عَسَیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الأرْضِ) را جزای شرط میدانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محمد بن یعقوب کلینى بعد از پنج واسطه از ابوالعباس المالکى و او از امام باقر علیهالسلام نقل نماید که فرمود: روزى عمر بن الخطاب، على بن ابىطالب را ملاقات نمود و گفت: یا على تو آیه «بِأَیکمُ الْمَفْتُونُ» را درباره من و رفیق من میدانى، على ابن ابىطالب فرمود: آیا میخواهى تو را خبر بدهم به آیه ۲۲ سوره محمد که درباره بنىامیه نازل شده است.
عمر بن الخطاب در جواب گفت: بنىامیه به صله ارحام خود بیش از سایرین مى پردازند و شاید تو از روى دشمنى که با طوایف بنىعدى و بنىامیه دارى چنین سخن مى گوئى[۱] چنان که محمد بن جعفر نیز بعد از چهار واسطه این حدیث را از ابوالعباس المالکى و او از امام باقر علیهالسلام نقل نموده است.[۲]
و محمد بن العباس بعد از هفت واسطه از ابوعیاش نقل نماید که این آیه درباره بنىهاشم و بنىامیه نازل گردیده است و منظور از بنىهاشم بنى عباس مى باشند[۳] و نیز گویند این آیه درباره طوایف بنىامیه و بنىمغیرة نازل شده است.[۴]
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۲۳ سوره محمّد
- اثر متفاوت استماع قرآن بر دل كفار و در مؤمنان هدايت يافته
- مقصود از اين كه فرمود: «علامت هاى قيامت آمده است»
- معناى اين كه: خدا، «مُتقلّب» و «مثواى» شما را مى داند
- معناى آيه: «طَاعَةٌ وَ قَولٌ مَعرُوف...»
- مقصود از كسانى كه مرتدين به آن ها وعدۀ اطاعت مى دادند
- منافقان بيماردل، از سيما و طرز گفتارشان، شناخته مى شوند
- بحث روايتى
- در زمان پيامبر«ص»، دشمنى با على«ع»، نشانۀ نفاق بوده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ «22»
پس (اى بيماردلانِ سست ايمان!) اگر (از جهاد) روى گردانيد، جز اين از شما انتظار نمىرود كه در زمين فساد كنيد و پيوندهاى خويشاوندى را قطع كنيد.
«1». احزاب، 13.
«2». توبه، 81.
«3». توبه، 49.
«4». نساء، 77.
«5». مائده، 52.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 88
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ «22»
پس بر سبيل التفات از غيبت به خطاب فرمايد:
فَهَلْ عَسَيْتُمْ: پس آيا متوقع است از شما اى منافقين، إِنْ تَوَلَّيْتُمْ: كه اگر متولى امور مردمان شويد و حاكم ايشان گرديد، أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ: اينكه فساد كنيد و تباهى جوئيد در زمين به سبب گرفتن رشوه و ريختن خون و تعدى از امر الهى و غير آن، وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ: و ببريد از خويشان (استفهام تقريرى است)، يعنى البته از شما مىآيد كه چون منصب امارت و حكومت يابيد، به سبب تكبر و كثرت جاه و جلال در زمين فساد كنيد و قطع ارحام نمائيد چنانكه در زمان جاهليت مىكرديد. يا از شما بعيد نيست كه از دين اسلام برگرديد و
جلد 12 - صفحه 122
طريقه جاهليت پيش گيريد كه آن افساد و ريختن خون ناحق و قطع رحم و غارت اهل اسلام باشد. ثعلبى، در تفسير خود نقل نموده كه اين آيه نازل شده در حق بنو اميه و بنى مغيره.
بيان: چون علم حق سبحانه بر احوال ماضى و مستقبل جميع بندگان نافى است توقع را، پس مراد از اين كلام آنست كه منافقان به جهت ضعف اسلام و سستى ايمان و حرص بر زندگانى دنيا بر وجهى هستند كه اگر كسى معرفت بر حال ايشان پيدا كند از آنها توقع اين نوع افعال داشته باشد و به اينكلام آنها را مخاطب سازد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ «21» فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ «22» أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ «23» أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها «24» إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ «25»
ترجمه
اطاعت و گفتار پسنديده بهتر است پس چون منجز شد فرمان پس اگر راست گفته بودند با خدا هر آينه بهتر بود براى آنها
پس آيا انتظار ميرود از شما اگر اختياردار شويد آنكه فساد كنيد در زمين و به بريد از خويشاوندانتان
آنگروه آنانند كه لعنت كردشان خدا پس كر نمود آنها را و كور كرد چشمهاشان را
آيا پس تأمّل و تفكر نميكنند در قرآن يا بر دلها است قفلهاى آنها
همانا آنانكه برگشتند بر پشتهاشان بعد از آنكه ظاهر شد براى آنها هدايت، شيطان نيكو و آسان كرد براى آنها و دراز نمود آرزوهاشانرا.
جلد 5 صفحه 11
تفسير
خداوند متعال براى گوشزد منافقين مذكوره در آيات سابقه كه اظهاراتشان موافق با ضمائرشان نبود ميفرمايد كه اطاعت امر خدا و رسول و گفتار پسنديده موافق با ضمير بهتر است از اظهار شجاعت و انقياد و اضمار جبن و كراهت از جهاد و بنابراين مبتدا مذكور و خبر بقرينه ذيل آيه محذوف است و محتمل است كلام مربوط بآيه سابقه باشد يعنى سزاوارتر است براى آنها طاعت و قول معروف پس چون پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم منجز فرمود امر جهاد را و جز مىشد آن دروغ آنها ظاهر گرديد پس اگر بصداقت و راستى با خدا معامله نموده بودند براى آنها بهتر بود و عزم الأمر بمعناى عزم الآمر على الأمر استعمال ميشود و گفتهاند اسناد مجازى است مانند جارى شد ناودان كه معمول است و حذف جواب بقرينه جمله فلو صدقوا اللّه است كه دلالت بر آن دارد و بعدا فرموده پس آيا ميشود و جاى توقع از شما مردم بدسير هست كه اگر متصدّى امور خلق شويد و حكم فرمائى كنيد آنكه فساد نمائيد در زمين بقتل و غارت ارحام و اقارب خودتان و قطع رحم چنانچه معمول شما در زمان جاهليّت و قبل از اسلام بوده و هست با آنكه اين كار بسيار منكر قبيحى است و محتمل است تولّيتم بمعناى اعرضتم باشد يعنى آيا انتظار ميرود از شما اگر از دين اسلام اعراض نمائيد مرتكب اين امور شويد البتّه معلوم است كه جاى اين احتمال هست چون هنوز همان اخلاق بد زمان جاهليّت در شما باقى است و باسلام ظاهرى تصفيه نشده و چنين مردمى محروم از رحمت خدايند و خداوند آنها را بحال خودشان واگذار فرموده ديگر قلب آنها را روشن نميكند لذا حرف حق بگوش آنها فرو نميرود و آيات آنرا مشاهده نمينمايند و اين مهر الهى است كه بگوش و چشم آنها خورده و كر و كورشان كرده است آيا تأمّل و تفكر و تدبّر در آيات قرآنيّه نمينمايند تا قلب آنها روشن شود يا بر دلهاى آنان قفلهاى مخصوص بقلوب كه از تراكم جهالت و نافرمانى خدا پيدا ميشود زده شده كه ديگر چيزى نميفهمند در محاسن از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه از براى تو دل و گوشها است وقتى خدا بخواهد كسيرا هدايت كند باز ميكند گوشهاى دل او را و وقتى بخواهد براى او جز آنرا مهر ميكند گوشهاى دل او را پس بصلاح
جلد 5 صفحه 12
در نميآيد هرگز و آنكسانيكه مرتدّ شدند بعد از وضوح حق براى آنان و بدين اعقاب خود برگشتند و آنانكه بعد از رحلت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم از امير المؤمنين عليه السّلام اعراض نمودند شيطان جنّى و انسى كه از آن در بعضى از روايات بدوّمى تعبير شده زينت داده در نظر آنها اعمال ناشايسته آنانرا و سهل و آسان نموده اعراض از حق و اقبال بباطل را براى آنها و طولانى كرده آمال و آرزوها را براى آنها و املى بصيغه مجهول و بصيغه متكلّم وحده نيز قرائت شده و در اينصورت مراد مهلت دادن خداوند است براى آنها و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَهَل عَسَيتُم إِن تَوَلَّيتُم أَن تُفسِدُوا فِي الأَرضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرحامَكُم «22»
پس آيا اگر شما منافقين تولي كرديد فساد ميكنيد در زمين و قطع رحم ميكنيد.
فَهَل عَسَيتُم يكي از اخبار غيبيه که پيغمبر خبر داده اينکه است که اينکه منافقين نزديك است که چه فسادي در زمين كنند و قطع رحم كنند.
إِن تَوَلَّيتُم دو نحوه تفسير شده يكي معني تولي قبول ولايت است يعني شما منافقين اگر والي و مسلط شديد چه ميكنيد چنانچه خلفاء ثلاث و بني اميه و بني العباس چه كردند، ديگر معناي تولي اعراض از جهاد و ترك مجاهده يا فرار از زحف باشد که برگرديد بهمان كفر و شرك اولي.
أَن تُفسِدُوا فِي الأَرضِ از ظلم و تعدي و طغيان و قتل و غارت دوره جاهليت را پيش ميگيريد.
وَ تُقَطِّعُوا أَرحامَكُم ديديد خلفاي سهگانه را با علي چه كردند با اينكه همه از قريش بودند و جزو مهاجرين، و بني اميه با بني هاشم که همه اولاد عبد مناف بودند، و بني العباس با بني ابي طالب ائمه طاهرين که همه از بني عبد- المطلب بودند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- در این آیه میافزاید: «اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید» (فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ).
ج4، ص456
زیرا اگر از قرآن و توحید روی گردان شوید قطعا به سوی جاهلیت باز میگردید، و برنامههای جاهلی چیزی جز «فساد در زمین»، «قتل و غارت و خونریزی»، «کشتن خویشاوندان و دختران» نبود.
نکات آیه
۱- ترک جهاد، زمینه محو ارزش ها و به فساد کشیده شدن جامعه (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض ) برداشت یاد شده با توجه به دو نکته به دست مى آید: ۱- «تولّیتم» به معناى روى گرداندن از جهاد باشد که در آیه قبل مطرح شده است. ۲- تعبیر «عسیتم ...أن تفسدوا فى الأرض» در معنا، جواب «إن تولّیتم» به شمار آید.
۲- جهاد در راه خداوند، تضمین کننده صلاح جامعه و حافظ روابط عاطفى - اجتماعى (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) «تولّیتم» به معناى روى گرداندن از جهاد است و مفهوم آیه بر مطلب بالا دلالت دارد.
۳- هشدار خداوند به مؤمنان روى گردان از جهاد، نسبت به سقوط در دام فساد و بریدن از خویشاوندان (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) برداشت بالا بنابر این نکته است که مخاطب «إن تولّیتم»، بیماردلانى باشند که در برابر فرمان جهاد سستى کرده و خداوند با تذکر و هشدار، آنان را به تسلیم در برابر فرمان هاى خویش دعوت کرده است.
۴- ترک رهنمودها و قوانین الهى، زمینه تبدیل شدن انسان به عنصرى فسادگر و بى عاطفه و نه صرفاً بى ایمان (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) با توجه به متعدى آمدن واژه «تفسدوا»، استفاده مى شود که روى گردانى از جهاد و سایر تکالیف دینى، صرفاً موجب فاسد شدن خود فرد نمى شود; بلکه او در نتیجه فساد شخصى، ناگزیر فسادگر نیز مى گردد. جمله «تقطّعوا أرحامکم» بر بى عاطفه شدن متخلفان جهاد دلالت دارد.
۵- گناه ترک واجبات از سوى فرد، داراى پیامدهاى ناگوار اجتماعى (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض ) واژه «فى الأرض»، مى رساند که فسادِ روى گردانان از دین و تکالیف الهى، محدود و منحصر در قلمرو وجود خودشان نیست; بلکه همچون بیمارى مسرى در بستر جامعه شیوع مى یابد.
۶- جهاد، در نگاه بیماردلانِ سست ایمان، عامل فساد، فتنه و برادرکشى * (الذین فى قلوبهم مرض ... إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض ) برداشت بالا بدان اختمال است که مجموع آیه، پاسخى به بهانه جویى ها و دستاویزهاى منافقان و عناصر سست ایمان باشد; زیرا از این پاسخ، استفاده مى شود که بیماردلان براى توجیه فرار خویش از جهاد، آن را مایه فساد و برادرکشى مى شمردند; ولى خداوند به ایشان یادآور شده که مفسد و برادرکش واقعى شمایید که به دنیا چسبیده و براى حفظ دنیایتان هر کارى خواهید کرد.
۷- اخبار خداوند از فسادگرى و خویشاوندکشىِ عناصر سست ایمان منافق، درصورت رسیدن به حکومت (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) برداشت بالا بنابر این نکته است که «تولّیتم» از ماده «ولایت» و به معناى بر عهده گرفتن حاکمیت باشد و مخاطب آن بیماردلانى باشند که به دلیل سست ایمانى به هنگام فرمان جهاد، به وحشت افتاده و از آن طفره مى روند.
۸- لزوم برخوردارى حاکمان و متولیان جامعه، از ایمان راسخ و شجاعت و ایثار (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) بنابر این که «تولّیتم» به معناى عهده دارى امور و مخاطب آن بیماردلان ترسو و سست ایمان باشد، از مفهوم آیه به مطلب بالا مى توان ره برد.
۹- قدرت و امکانات در دست انسان هاى ناصالح، ابزار فسادانگیزى و گسستن عواطف انسانى (فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) بنابراین که «تولّیتم» به معناى عهده دارى امور باشد; در حقیقت آیه شریفه هشدارى به بیماردلان سست ایمان است که اگر روزى، قدرت و حکومت در دستشان قرار گیرد، فسادگرى آنان گسترش یافته و پهنه زمین را آلوده مى سازند.
۱۰- «قطع رحم»، گناهى بزرگ و در ردیف فسادانگیزى در زمین (تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) از این که «تقطّعوا أرحامکم» در کنار «تفسدوا فى الأرض» قرار گرفته و از میان همه گناهان اختصاص به ذکر یافته است; بزرگى گناه آن استفاده مى شود.
۱۱- گسترش فساد در جامعه، زمینه گسستن عواطف خویشاوندى * (تفسدوا فى الأرض و تقطّعوا أرحامکم) برداشت بالا بدان احتمال است که تقدم «تفسدوا فى الأرض» بر «تقطّعوا أرحامکم»، اشاره به تقدم معنوى و تأثیر فساد در قطع رحم، داشته باشد.
موضوعات مرتبط
- ارزشها: زمینه محو ارزشها ۱
- افساد: ابزار افساد ۹
- افسادفى الأرض: موارد افسادفى الأرض ۱۰
- امکانات مادى: آثار امکانات مادى ۹
- برادرکشى: عوامل برادرکشى ۶
- بیماردلان: بینش بیماردلان ۶
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱، ۵; زمینه حفظ مصالح جامعه ۲
- جهاد: آثار ترک جهاد ۱; آثار جهاد ۲; حقیقت جهاد ۶; هشدار به تارکان جهاد ۳
- حاکمان: اهمیت ایثار حاکمان ۸; اهمیت ایمان حاکمان ۸; اهمیت شجاعت حاکمان ۸
- خدا: هشدارهاى خدا ۳
- خویشاوندان: زمینه قتل خویشاوندان ۷
- روابط: زمینه حفظ روابط اجتماعى ۲; زمینه حفظ روابط عاطفى ۲
- رهبرى: اهمیت ایثار رهبرى ۸; اهمیت ایمان رهبرى ۸; اهمیت شجاعت رهبرى ۸
- سست ایمانان: بینش سست ایمانان ۶
- عصیان: آثار عصیان ۴; عصیان از خدا ۴
- عواطف: زمینه تضعیف عواطف ۹، ۱۱
- فساد: آثار گسترش فساد ۱۱; زمینه فساد ۱، ۳، ۴; عوامل فساد ۶
- قدرت: آثار قدرت ۹
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۷
- قطع رحم: زمینه قطع رحم ۳; گناه قطع رحم ۱۰
- قلب: زمینه قساوت قلب ۴
- گناه: آثار اجتماعى گناه ۵; گناهان کبیره ۱۰
- منافقان: افساد منافقان ۷; خویشاوندان منافقان ۷; ویژگیهاى حکومت منافقان ۷
- واجبات: آثار اجتماعى ترک واجبات ۵
منابع