الطلاق ١٠
کپی متن آیه |
---|
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْکُمْ ذِکْراً |
ترجمه
الطلاق ٩ | آیه ١٠ | الطلاق ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذِکْراً»: قرآن (نگا: اعراف / و ، حجر / و . «الَّذِینَ»: صفت یا بدل (أُوْلیالألْبَابِ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً «10»
خداوند براى آنان عذابى سخت مهيّا كرده است، پس اى خردمندان كه ايمان آوردهايد! از خدا پروا كنيد. همانا خداوند وسيله تذكّر براى شما فرستاده است.
پیام ها
1- حساب شديد خداوند، عذاب شديد را به دنبال دارد. حِساباً شَدِيداً ... عَذاباً شَدِيداً
2- آنچه انسان را از حساب و عذاب شديد محافظت مىكند، تقواست.
«أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ»
3- عقل و ايمان سبب تقواست. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا»
4- عقل و ايمان از يكديگر جدا نيست. «أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا»
5- براى تشويق مردم به انجام تكليف الهى، از كمالات آنها نام ببريد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا»
جلد 10 - صفحه 115
6- تنها خردمندان مؤمن از فرستاده خداوند استقبال كرده و از تذكرات او بهرهمند مىشوند. «يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً»
7- هدف از بعثت انبيا و كتابهاى آسمانى، تذكّر و بيدارى مردم است. «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً»
8- عقل از درون و وحى از بيرون، وسيلههاى نجات بشرند. أُولِي الْأَلْبابِ ... أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً «10»
جلد 13 - صفحه 215
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ: مهيا فرموده است خدا از براى مشركان و معاندان، عَذاباً شَدِيداً: عذابى سخت در هر دو سرا. تكرار براى تأكيد و بيان تقواى مأمور به در آيه بعد. فَاتَّقُوا اللَّهَ: پس بترسيد و بيانديشيد عذاب خدا را از مخالفت، يا أُولِي الْأَلْبابِ: اى صاحبان عقول خالص، و از حال و مآل آنها عبرت گيريد كه چگونه در دنيا به عذاب استيصال گرفتار شدند، و به چه نوع در آخرت به نكال و وبال ابدى معذب شوند. پس از مثل آنچه آنها كردند، احتراز كنيد و از مخالفت خدا و رسول بپرهيزيد. چون كفار و معاندين منتفع نمىشوند، لذا تخصيص ارباب عقول نموده به اهل ايمان: الَّذِينَ آمَنُوا: اى اصحاب كه ايمان آوردهايد به خدا و رسول، قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ: بتحقيق نازل فرمود خدا به سوى شما، ذِكْراً: يادآورى را كه فرو فرستاده است رسول را.
بيان: در تفسير (ذكر) سه قول است:
1- مراد قرآن است، و تسميه آن به ذكر، به جهت آنست كه متضمن موعظه شافيه كافيه، و شرف دنيا، و كرامت عقبى بسته است به خواندن و عمل كردن به آن.
2- مراد جبرئيل، و در تسميه او چند وجه است: 1- كثرت ذكر ميان امم انبياء. 2- نزول او به قرآن كه متضمن ذكر است. 3- مذكور و مشهور است در طبقات آسمان. 4- صاحب ذكر و شرف است.
وجه 3- مراد حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، چنانچه ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت رضا عليه السّلام در حديث مأمون فرمايد: مراد ذكر، رسول خدا، و ما اهل ذكر هستيم، و آن بيان شده در كتاب خدا در سورة الطلاق:
(قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ). «1» و تسميه آن حضرت به ذكر وجوهى است: 1- به سبب مواظبت او به تلاوت قرآن، يا به تبليغ آن به بندگان. 2- به اعتبار آنكه مسبب است از انزال وحى به او. 3- به سبب
«1» نور الثقلين، جلد 5، صفحات 363 و 364.
جلد 13 - صفحه 216
آنكه نام نامى او بر السنه خلقان است. بنابراين تعبير ارسال به انزال بر سبيل ترشيح باشد، پس معنى آنكه انزال فرموده است به شما آنكه ياد كرده است رسول را در كتب سلف.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى «6» لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً «7» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً «8» فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً «9» أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً «10»
ترجمه
سكنى دهيد آنانرا از جائيكه سكنى داريد بمقدار وسعتان و آزار نرسانيد بآنان براى آنكه سختگيرى كنيد بر آنها و اگر باشند صاحبان حمل پس انفاق كنيد بر آنان تا وضع كنند حمل خود را پس اگر شير دهند براى شما پس بدهيد مزدهاشانرا و توافق و تراضى نمائيد ميان خودتان بخوبى و شايستگى و اگر سختگيرى كنيد با يكديگر پس زود باشد كه شير دهد براى او زن ديگرى
بايد انفاق كند صاحب وسعت بقدر وسع خود و كسيكه تنگ شده است بر او روزى او پس بايد انفاق كند از آنچه داده است باو خدا تكليف نميكند خدا كسى را مگر آنچه داد او را زود باشد كه قرار خواهد داد خدا پس از سختى
جلد 5 صفحه 225
آسانى را
و چه بسيار از اهل بلدى كه سركشى كردند از فرمان پروردگارشان و پيغمبران او پس محاسبه كرديم با آنان حسابى سخت و عذاب نموديم آنانرا عذابى زشت
پس چشيدند عقوبت كار خود را و بود سر انجام كارشان زيان
آماده كرد خدا براى آنها عذابى شديد پس بترسيد از خدا اى صاحبان خرد كه آنانيد كه ايمان آورديد بتحقيق فرستاد خدا بسوى شما موجب تذكّرى را.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب عدّه زنان مطلّقه بيان كيفيّت سكنى و انفاق بر آنها را فرموده باين تقريب كه سكونت دهيد آنها را در منازل خودتان از امكنه و عماراتى كه در اختيار داريد و واجد آن ميباشيد و متمكّن از آن هستيد و ضرر و آزار نرسانيد بآنها براى سختگيرى بر آنها تا ناچار شوند و پيش از انقضاء عدّه از منزل خودشان بيرون روند چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و اگر آنها آبستن بودند پس مخارج آنها را بمقدار متعارف و مناسب حال خودتان و آنها بپردازيد تا از حمل فارغ شوند اگر چه طلاق بائن باشد چنانچه مستفاد از روايات ائمه اطهار است پس اگر طفل نوزاد خودشان را شير دادند بدستور شما مزد آنها را بدهيد و گفتگوى ميزان اجرت را بخوبى و قدر متعارف ميان خودتان بنمائيد و اگر از طرف شما يا آنها سختگيرى شود در ميزان اجرت و مدّت و ساير خصوصيّات بدانيد كه خداوند آن طفل را بىروزى نخواهد گذاشت زن ديگرى پيدا ميشود كه او را شير دهد و اينجمله بيشتر براى عتاب بزن است در سختگيرى و بايد انفاق نمايد صاحب ثروت و مال بقدر دارائى خود و شرف زن و كسيكه در مضيقه و تنگدستى گذران ميكند بايد بقدريكه خداوند باو داده انفاق نمايد نه زيادتر چون خداوند زيادتر از مقدار تمكّنى كه بكسى داده تكليف باو نميكند و از اينمعنى دلتنگ نباشد چون بناى خداوند بر آنستكه بياورد بعد از هر سختى آسانى را در دنيا يا آخرت و ظاهرا خداوند براى تهديد مسلمانان در تخلّف از اين احكام گوشزد فرموده احوال امم ماضيه را كه تخلّف نمودند از اوامر خدا و پيغمبران او از قبيل قوم لوط و عاد و ثمود و غير هم و خداوند تمام جزئيات معاصى آنها را بحساب آورد و از آنها بنزول عذاب منكر فضاحتآورى انتقام
جلد 5 صفحه 226
كشيد در دنيا پس چشيدند نتيجه بدكارشان را و عاقبت كارشان جز ضرر و زيان چيزى نبود و مهيّا فرمود براى آنها عذاب سختترى در آخرت كه بآن گرفتار و معذّب خواهند شد پس بايد از خدا بترسند كسانيكه داراى عقول صافيه هستند و ايمان بخدا و پيغمبرش آوردهاند و بدانند كه خداوند منّت بزرگى بر آنها گذارده كه فرستاده و نازل فرموده بسوى آنها موجب تذكّر و ارشاد را كه پيغمبر خاتم و آيات مبيّنات قرآن است و بيايد در آيات آتيه انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
213
أَعَدَّ اللّهُ لَهُم عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللّهَ يا أُولِي الأَلبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَد أَنزَلَ اللّهُ إِلَيكُم ذِكراً «10» رَسُولاً يَتلُوا عَلَيكُم آياتِ اللّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ مَن يُؤمِن بِاللّهِ وَ يَعمَل صالِحاً يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَد أَحسَنَ اللّهُ لَهُ رِزقاً «11»
جلد 17 - صفحه 62
كساني که ايمان آوردند بتحقيق نازل فرمود خداي متعال بسوي شما ذكر را، رسولي را که تلاوت كند بر شما آيات الهي را واضح روشن با بيان شيرين تا اينكه بيرون آورد از تاريكي بروشنايي كساني را که ايمان آوردند و عمل صالح بجا آوردند و كسي که ايمان بياورد و عمل صالح بجا آورد داخل ميفرمايد او را در بهشتهايي که جاري ميشود از زير آنها نهرهايي هميشه هستند در آن بهشتها ابدا که آخر ندارد بتحقيق چه اندازه خوب خداوند روزي عنايت ميفرمايد بهترين روزيها را.
مهيا فرموده خداوند از براي آنها عذاب سخت و شديدي پس شما مؤمنين بپرهيزيد از مخالفت خدا و رسول اي كساني که صاحب عقل هستيد.
أَعَدَّ اللّهُ اينکه جمله دلالت بالصراحه دارد به اينكه خلق جنت و نار بهشت و جهنم و حور و قصور و سلاسل و اغلال قبلا پيش از خلقت انسان شده که ميفرمايد مهيا فرموده و رد كساني که ميگويند روز قيامت خلق ميشود و آيات و اخبار در اينکه باب بسيار داريم از بودن آدم و حوا در بهشت و تشريف بردن حضرت رسول در ليلة المعراج در بهشت و آيه شريفه. وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخري عِندَ سِدرَةِ المُنتَهي عِندَها جَنَّةُ المَأوي نجم آيه 13 و 14 و 15. و غير اينها.
لَهُم همان اهل قري که امم ماضيه باشند که عتو ورزيدند از امر خدا و رسولان خدا و البته منحصر بآنها نيست كساني که در اينکه امت هم چنين هستند مشمول همين عذابها هستند و براي آنها هم مهيا شده بقر عَذاباً شَدِيداً عذاب جهنم اشد العذاب است که امير المؤمنين ميفرمايد در دعاء كميل:
(فكيف احتمالي لبلاء الاخرة و جليل وقوع المكاره فيها و هو بلاء تطول مدته و يدوم بقائه و لا يخفف عن أهله لانه لا يکون الا عن غضبك و انتقامك و سخطك و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض فكيف بي و انا عبدك الضعيف الذليل الحقير المسكين المستكين ... الدعاء)
و تعبير بشديد دلالت بر شدت او دارد.
فَاتَّقُوا اللّهَ يا أُولِي الأَلبابِ بعد تعيين ميفرمايد که اولي الالباب كيانند از امير المؤمنين است فرمود:
(العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان)
عرض كردند: پس آنچه در معاويه بود چه بود!- فرمود: نكري.
من عرض ميكنم: شيطان از معاويه و صد معاويه نكري و شيطنت او بالاتر است و او است که هزار معاويهها را جهنمي ميكند و بقدر خردلي عقل ندارد زيرا كسي که جهنم را ديده و رانده درگاه الهي شده و مشمول: إِنَّ عَلَيكَ لَعنَتِي إِلي يَومِ الدِّينِ گرديده چه اندازه حماقت است که تقاضا كند که: أَنظِرنِي إِلي يَومِ يُبعَثُونَ و بگويد: فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ و بگويد: لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم
جلد 17 - صفحه 63
وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ که گناهان تمام آنها را هم بگردن بگيرد و مشمول خطاب: لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أَجمَعِينَ شود و باز توبه نكند و پشيمان نشود و دست از كارش بر ندارد، و از اينکه نمره در منافقين صدر اول اسلام داريم که چه اندازه اضلال كردند.
الَّذِينَ آمَنُوا قَد أَنزَلَ اللّهُ إِلَيكُم تخصيص بمؤمنين با اينكه پيغمبر اسلام مبعوث بر كافه جن و انس است براي اينکه است که فقط مؤمنين بهره برداري ميكنند و اما كفار باعث زيادتي خسارت آنها ميشود چنانچه ميفرمايد: وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً اسراء آيه 84.
ذِكراً نوع مفسرين گفتند: مراد از ذكر قرآن مجيد است بقرينه و ننزل که قرآن را نازل فرمود و يكي از اسامي قرآن ذكر است چنانچه ميفرمايد: وَ هذا ذِكرٌ مُبارَكٌ أَنزَلناهُ انبياء آيه 51، و ميفرمايد: أَ وَ عَجِبتُم أَن جاءَكُم ذِكرٌ مِن رَبِّكُم عَلي رَجُلٍ مِنكُم اعراف آيه 61 و 67 و غير اينها لكن در اخبار اهل بيت فرمودند مراد از ذكر حضرت رسالت است و استشهاد فرمودند بآيه شريفه: فَسئَلُوا أَهلَ الذِّكرِ إِن كُنتُم لا تَعلَمُونَ نحل آيه 45، انبياء آيه 7. و فرمودند: مائيم اهل ذكر که اهل رسول اللّه هستيم.
جلد 17 - صفحه 64
اقول: شاهد بر فرمايشات در اينکه اخبار از خود اينکه آيه ميتوان استفاده كرد يكي كلمه.
رَسُولًا که بعد (ذكرا) فرموده که ذكر و رسول يكي است و ديگر كلمه.
يَتلُوا که تلاوت كننده همان ذكر و رسول است نفس قرآن تلاوت ميشود نه تلاوت ميكند.
عَلَيكُم بر شما مؤمنين زيرا كفار فرار ميكنند چنانچه ميفرمايد: وَ إِذا تُتلي عَلَيهِ آياتُنا وَلّي مُستَكبِراً كَأَن لَم يَسمَعها كَأَنَّ فِي أُذُنَيهِ وَقراً فَبَشِّرهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ لقمان آيه 6.
آياتِ اللّهِ مُبَيِّناتٍ آيات قرآني که هر كدام دليل روشن و معجزه باقيه مبين حقايق است: بَل هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا العِلمَ وَ ما يَجحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظّالِمُونَ عنكبوت آيه 49.
لِيُخرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ لام غرض است يعني نزول رسول و تلاوت او آيات بينات را براي اينکه است که اهل ايمان و اعمال صالحه را از ظلمات كفر و شرك و ضلالت و جهالت بيرون آورد بسوي نور ايمان و نور علم و نور اعمال صالحه.
اما نور ايمان ميفرمايد: يَومَ تَرَي المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ يَسعي نُورُهُم بَينَ أَيدِيهِم وَ بِأَيمانِهِم حديد آيه 12.
و اما نور علم:
(العلم نور يقذفه اللّه في قلب من يشاء).
اما ظلمات كفر و شرك ميفرمايد: ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِم وَ تَرَكَهُم فِي ظُلُماتٍ لا يُبصِرُونَ صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعُونَ بقره آيه 16 و 17، و ميفرمايد: اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَولِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصحابُ النّارِ هُم فِيها خالِدُونَ بقره آيه 257.
وَ مَن يُؤمِن بِاللّهِ که ايمان بجميع عقايد حقه که از جانب الهي و آيات قرآني و بيانات پيغمبر (ص) بما رسيده.
جلد 17 - صفحه 65
وَ يَعمَل صالِحاً که بواجبات شرعي عمل نمايد و از محرمات كبار پرهيز كند.
يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ مكرر تفسير شده و معني كمال وضوح دارد.
خالِدِينَ فِيها أَبَداً که يكي از ضروريات دين است مسأله خلود که منكرش كافر و مرتد ميشود.
قَد أَحسَنَ اللّهُ لَهُ رِزقاً اما در دنيا از طيبات زرق از ممر حلال و در آخرت از اطعمه بهشتي.
تنبيه: براي توضيح اينکه آيه شريفه به يك مثال قناعت ميكنيم و قبلا هم بيان شده و آن اينست که قلب انساني بمنزله بيت است که مورد توجه روح انساني است كأنه مركز و مسكن او است و عقل بمنزله آينه است که در او حقايق مشهود ميشود و علم بمنزله نوري است که قلب را روشن كرده که بتوسط او حقايق را مشاهده كنند، و لكن چند طايفه از اينکه فيض محروماند اول: جاهل که قلب او تاريك است بظلمات جهل، دوم: كور که كفر و شرك چشم و گوش و زبان را گرفته صم بكم عمي فهم لا يفقهون، سوم: نور هست چشم هست لكن روي چشم بسته شده دنيا و زخارف دنيا و حب رياست روي چشم را محكم بسته حقايق را درك نميكند، چهارم: روي آينه سياه شده بكثرت معاصي حقايق مستور گشته كسي درك حقايق ميكند که علم داشته باشد ايمان باشد آلوده بدنيا نشده باشد قلب بمعاصي سياه نشده باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 10)- سپس به عذاب اخروی آنها اشاره کرده، میفرماید: «خداوند عذاب سختی برای آنها آماده ساخته» (اعد الله لهم عذابا شدیدا).
عذابی دردناک، شدید، وحشت انگیز، خوار کننده، رسواگر، و همیشگی در دوزخ برای آنها از هم اکنون فراهم است.
حال که چنین است «پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید ای خردمندانی که ایمان آوردهاید»! (فاتقوا الله یا اولی الالباب الذین آمنوا).
فکر و اندیشه از یکسو، ایمان و آیات الهی از سوی دیگر، به شما هشدار میدهد که سرنوشت اقوام متمرد و طغیانگر را ببینید، و از آن عبرت بگیرید، مبادا در صف آنها واقع شوید.
سپس مؤمنان اندیشمند را مخاطب ساخته، میافزاید: «خداوند چیزی که مایه تذکر است بر شما نازل کرده است» (قد انزل الله الیکم ذکرا).
نکات آیه
۱ - خداوند، براى عصیان گران و متمردان از امر الهى و پیامبران، عذابى شدید در آخرت آماده کرده است. (و کأیّن من قریة عتت عن أمر ربّها و رسله ... أعدّ اللّه لهم عذابًا شدیدًا)
۲ - دورى از تعالیم دین و سرپیچى از فرمان هاى خدا و رسول، موجب عذاب شدید اخروى (أعدّ اللّه لهم عذابًا شدیدًا)
۳ - توصیه خداوند، به صاحبان خرد به خداترسى و تقواپیشگى (فاتّقوا اللّه یأُولى الألبب)
۴ - خردورزى، مقتضى تقواپیشگى و خداترسى است. (فاتّقوا اللّه یأُولى الألبب) مطلب یاد شده، از مخاطب قرار گرفتن صاحبان خرد به دست مى آید.
۵ - خداترسى و تقواپیشگى، نشانه خردورزى است. (فاتّقوا اللّه یأُولى الألبب)
۶ - تقوا و خداترسى، داراى درجات و مراتب گوناگون است. (فاتّقوا اللّه یأُولى الألبب الذین ءامنوا) توصیه به تقواپیشگى - در حالى که مؤمنان به خاطر ایمان به خدا، تقواى الهى را کم و بیش رعایت مى کنند - مى تواند بیانگر برداشت یاد شده باشد.
۷ - خردورزان و اندیشمندان، مخاطبان اصلى دین و قرآن اند. (فاتّقوا اللّه یأُولى الألبب)
۸ - قرآن، کتابى است نازل شده از سوى خداوند براى بشر. (قد أنزل اللّه إلیکم ذکرًا) طبق گفته مفسران، مقصود از نزول ذکر، نزول قرآن کریم است.
۹ - قرآن، مایه تذکر و بیدارى انسان ها (قد أنزل اللّه إلیکم ذکرًا) مطلب یاد شده، از نام گذارى قرآن به «ذکر» استفاده شده است.
۱۰ - انسان، بدون آشنایى با تعالیم قرآن، از بسیارى از حقایق در غفلت و فراموشى به سر خواهد برد. (قد أنزل اللّه إلیکم ذکرًا)
موضوعات مرتبط
- اولواالالباب: توصیه به اولواالالباب ۳; فضایل اولواالالباب ۷
- تذکر: عوامل تذکر ۹
- تعقل: آثار تعقل ۴; نشانه هاى تعقل ۵
- تقوا: آثار تقوا ۵; توصیه به تقوا ۳; زمینه تقوا ۴; مراتب تقوا ۶
- خدا: توصیه هاى خدا ۳
- دین: آثار اعراض از دین ۲; مخاطبان دین ۷
- عذاب: عذاب شدید ۱; مراتب عذاب ۱; موجبات عذاب اخروى ۲; موجبات عذاب شدید ۲
- عصیان: آثار عصیان از انبیا ۱، ۲; آثار عصیان از خدا ۱، ۲
- عصیانگران: عذاب اخروى عصیانگران ۱
- غفلت: موانع غفلت ۱۰
- قرآن: مخاطبان قرآن ۷; منشأ قرآن ۸; نزول قرآن ۸; نقش قرآن ۹، ۱۰; وحیانیت قرآن ۸
منابع