الإسراء ٦٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و هنگامی که در دریا ناراحتی به شما برسد، جز او، تمام کسانی را که (برای حل مشکلات خود) می‌خوانید، فراموش می‌کنید؛ اما هنگامی که شما را به خشکی نجات دهد، روی می‌گردانید؛ و انسان، بسیار ناسپاس است!

|و چون در دريا به شما خطرى برسد، آن كه را مى‌خوانيد گم مى‌شود جز او، و چون خدا شما را به سوى خشكى نجات داد روى مى‌گردانيد و انسان بسيار ناسپاس است
و چون در دريا به شما صدمه‌اى برسد، هر كه را جز او مى‌خوانيد ناپديد [و فراموش‌] مى‌گردد، و چون [خدا] شما را به سوى خشكى رهانيد، رويگردان مى‌شويد، و انسان همواره ناسپاس است.
و چون در دریا به شما خوف و خطری رسد در آن حال به جز خدا همه آنهایی که به خدایی می‌خوانید از یاد شما بروند، و آن‌گاه که خدا شما را به ساحل سلامت رسانید باز از خدا روی می‌گردانید، و انسان بسیار کفر کیش و ناسپاس است.
و زمانی که در دریا سختی و آسیبی به شما رسد، هر که را جز او می خوانید ناپدید و گم می شود، و هنگامی که شما را [با سوق دادنتان] به سوی خشکی نجات دهد [از خدا] روی می گردانید. و انسان [با اینکه الطاف خدا را همواره در زندگی خود لمس می کند] بسیار ناسپاس است.
چون در دريا شما را گزند رسد، همه آنهايى كه مى‌پرستيد از نظرتان محو شوند، مگر او. و چون شما را به ساحل نجات برساند از او رويگردان شويد، زيرا آدمى ناسپاس است.
و چون در دریا بلایی دامن‌گیرتان شود، هر چه به دعایش می‌خوانید [و به ناحق می‌پرستید] جز او ناپدید می‌گردد آنگاه چون شما را برهاند و به خشکی برساند [از او] روی بر می‌گردانید و انسان ناسپاس است‌
و چون در دريا گزندى به شما رسد، همه آنهايى كه همى‌خوانيد گم شوند- از ياد و خاطر شما بروند- مگر او- خداى يكتا-، پس چون شما را برهاند و به خشكى رساند روى مى‌گردانيد و آدمى بسيار ناسپاس است.
هنگامی که ناراحتیها در دریاها به شما می‌رسد (و گرفتار طوفانها و امواج سهمگین می‌شوید و کشتی خویش را همچون پر کاهی در پهنه‌ی آبها می‌بینید، وحشت می‌کنید و) جز خدا همه‌ی کسانی از نظرتان ناپدید می‌گردند که ایشان را به فریاد می‌خوانید. امّا زمانی که خدا شما را (از غرق شدن) نجات داد و به خشکی رسانید، (از یکتاپرستی) روی می‌گردانید (و انسانهای ناتوان و بتان بی‌جان را انباز یزدان جهان می‌سازید)، و اصولاً انسان بسیار ناسپاس است.
و هنگامی که در دریا به شما زیان (فراگیر) در رسد، هر که را جز او می‌خوانید و می‌خواهید ناپدید گردد. پس هنگامی‌که (خدا) شما را فراسوی خشکی رهانید (از همو) رویگردان می‌شوید. و (نوعِ) انسان بسی کافر (یا) کفران‌کننده بوده است.
و هرگاه برسد شما را رنجی در دریا گم است آنکه بخوانیدش جز او تا گاهی که رهائیتان داد بسوی دشت روی گردانیدید و بوده است انسان بسیار ناسپاس‌


الإسراء ٦٦ آیه ٦٧ الإسراء ٦٨
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الضُّرُّ»: ناراحتیها و گرفتاریها. مشکلات و سختیها (نگا: انعام / ، یونس / و . «ضَلَّ»: گم شد. از ذهن محو و از نظر ناپدید گردید).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- لحظه هاى خطرآفرین سفرهاى دریایى، زمینه بروز گرایش انسان به خداى یگانه و رویکرد به او و از یاد بردن غیر او (و إذا مسّکم الضرّ فى البحر ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه)

۲- تنگناهاى زندگى و لحظه هاى خطرآفرین که هیچ امیدى به رهایى از آنها نیست، بیدارگر فطرت خداجویى در نهاد انسان (و إذا مسّکم الضرّ ... ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه) ذکر گرفتارى در دریا در میان ابتلاهاى فراوانى که ممکن است انسانها را گرفتار کند، به این جهت است که در تلاطم دریا امیدى براى نجات و رهایى نیست.

۳- انسانها در گردابهاى خطرآفرین، نه تنها متوجه خداوند مى شوند; بلکه او را یگانه قدرتى مى دانند که توان نجات آنان را از مرگ حتمى دارد. (و إذا مسّکم الضرّ فى البحر ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه)

۴- در لحظه هاى دشوار، کارآمد نبودن قدرتهاى غیر الهى برملا مى شود و از اسباب ظاهرى قطع امید مى گردد. (و إذا مسّکم ... ضلّ من تدعون)

۵- انسانها، فطرتاً از مرگ و نیستى گریزان بوده و علاقه مند به بقا هستند. (و إذا مسّکم الضرّ ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه) از اینکه خداوند فرموده است: «وقتى انسانها احساس خطر جدّى مى کنند، تنها رو به سوى او مى آورند تا آنها را از مرگ نجات دهد» حکایت از آن دارد که آنان علاقه مند به بقا و گریزان از مرگ هستند.

۶- انسانها پس از رهایى از خطرهاى مرگ آفرین، خدا را فراموش مى کنند و از حق روى گردان مى شوند. (فلمّا نجّکم إلى البرّ أعرضتم)

۷- نجات از خطراتى که مرگ قطعى براى انسان مى آورد، تنها به عنایت خداوند امکان پذیر است. (و إذا مسّکم الضرّ فى البحر ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه فلمّا نجّکم إلى البرّ)

۸- آسایش و احساس امنیت، زمینه گرایش انسان به کفران نعمت (فلمّا نجّکم إلى البرّ أعرضتم و کان الإنسن کفورًا)

۹- انسان، موجودى بس ناسپاس و حق ناشناس (و کان الإنسن کفورًا) «کفور» صیغه مبالغه و براى مبالغه در کفران نعمت (نادیده گرفتن نعمت) است.

۱۰- غفلت از یاد خدا در پى نجات از خطرات، برخاسته از خصلت حق ناشناسى شدید انسان است. (فلمّا نجّکم إلى البرّ أعرضتم و کان الإنسن کفورًا) جمله «و کان الإنسان کفوراً» - که بیانگر یک خصلت عام همه انسانهاست - به منزله تعلیل براى مطالب قبل است.

موضوعات مرتبط

  • آسایش: آثار آسایش ۸
  • ابتلا: آثار ابتلا به سختى ۳، ۴
  • امنیت: آثار امنیت ۸
  • انسان: آثار کفران انسان ۱۰; صفات انسان ۹، ۱۰; غفلت انسان ها ۶; فطریات انسان ۲، ۵; کفران انسان ۹
  • ایمان: ایمان به قدرت خدا ۳; ایمان به نجات بخشى خدا ۳; زمینه ایمان به توحید ۱
  • توحید: زمینه توحید ۳
  • حق: اعراض از حق ۶
  • حوادث: منشأ نجات از حوادث ۷
  • خدا: آثار عنایت خدا ۷; اختصاصات خدا ۷; نجات بخشى خدا ۷
  • خطر: آثار نجات از خطر ۶، ۱۰
  • ذکر: زمینه ذکر خدا ۳
  • زندگى: آثار مشکلات زندگى ۲
  • سختى: آثار سختى ۲; آثار نجات از سختى ۶
  • علایق: علاقه به حیات ۵
  • عوامل طبیعى: یأس از عوامل طبیعى ۴
  • غفلت: زمینه غفلت از خدا ۶، ۱۰; زمینه غفلت از غیرخدا ۱; غفلت هنگام امنیت ۶
  • فطرت: زمینه تنبه فطرت ۲، ۳; فطرت خداجویى ۲
  • قدرت: بى تأثیرى قدرت غیرخدا ۴
  • کفران: زمینه کفران نعمت ۸
  • مرگ: فرار از مرگ ۵; منشأ نجات از مرگ ۷
  • مسافرت: آثار خطر مسافرت دریایى ۱

منابع