يونس ٢٢

از الکتاب
کپی متن آیه
هُوَ الَّذِي‌ يُسَيِّرُکُمْ‌ فِي‌ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى‌ إِذَا کُنْتُمْ‌ فِي‌ الْفُلْکِ‌ وَ جَرَيْنَ‌ بِهِمْ‌ بِرِيحٍ‌ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ‌ عَاصِفٌ‌ وَ جَاءَهُمُ‌ الْمَوْجُ‌ مِنْ‌ کُلِ‌ مَکَانٍ‌ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ‌ أُحِيطَ بِهِمْ‌ دَعَوُا اللَّهَ‌ مُخْلِصِينَ‌ لَهُ‌ الدِّينَ‌ لَئِنْ‌ أَنْجَيْتَنَا مِنْ‌ هٰذِهِ‌ لَنَکُونَنَ‌ مِنَ‌ الشَّاکِرِينَ‌

ترجمه

او کسی است که شما را در خشکی و دریا سیر می‌دهد؛ زمانی که در کشتی قرارمی‌گیرید، و بادهای موافق آنان را (بسوی مقصد) حرکت میدهد و خوشحال می‌شوند، ناگهان طوفان شدیدی می‌وزد؛ و امواج از هر سو به سراغ آنها می‌آید؛ و گمان می‌کنند هلاک خواهند شد؛ در آن هنگام، خدا را از روی اخلاص می‌خوانند که: «اگر ما را از این گرفتاری نجات دهی، حتماً از سپاسگزاران خواهیم بود!»

ترتیل:
ترجمه:
يونس ٢١ آیه ٢٢ يونس ٢٣
سوره : سوره يونس
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یُسَیِّرُکُمْ»: به سیر و حرکتتان می‌اندازد. شما را راه می‌برد. «الْفُلْکِ»: کشتی. کشتیها. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است. «جَرَیْنَ بِهِمْ»: کشتیها سرنشینان خود را حرکت می‌دهند و می‌برند. «بِرِیحٍ طَیِّبَةِ»: با باد موافق. با باد شرطه. «عَاصِفٌ»: مخرّب و توفنده. صفت (ریحٌ) است. علّت ذکر آن به صورت مذکّر، سه چیز می‌تواند باشد: واژه (ریح) مذکّر هم بشمار آمده باشد. (عاصف) صفت اختصاصی (ریح) است و مانند حائض نیازی به فارق ندارد. (عاصف) مانند (تامِر) و (لابِن) از باب نسب، و به معنی (ذاتُ عَصْفٍ) باشد که مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است. «أُحِیطَ بِهِمْ»: احاطه شده‌اند. یعنی مرگ و نابودی همه جوانب را بر آنان گرفته است. «الدِّینَ»: دین و آئین. طاعت و عبادت و انقیاد. «مِنْ هذِهِ»: از این حال. مرجع اسم اشاره، حال محذوف است که مؤنّث است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱ - وجود مرکبهاى راهوار و چهارپایان باربر در خدمت انسان - براى طى مسافتهاى طولانى بیابانها - نشانه ربوبیت و پروردگارى خدا (هو الذى یسیرکم فى البر) روى سخن در این آیات با مشرکان و آن دسته از مردمان است که از ربوبیت خدا - که در تار و پود جهان آفرینش جلوه گر است - غافل و بى توجّه هستند.

۲ - حرکت کشتیها بر سطح دریا، در سایه وزش بادهاى ملایم و موافق، از جلوه هاى ربوبیت و پروردگارى خدا (هو الذى یسیرکم فى البر و البحر حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة)

۳ - عوامل طبیعى، مجارى فعل خدایند. (هو الذى یسیرکم فى البر و البحر حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة) اسناد فعل «یسیر» به «خدا»، با وجود اینکه مى دانیم پیمودن بیابانها و درنوردیدن دریاها مستقیماً توسط مرکبها و وزش باد انجام مى گیرد، بیانگر برداشت فوق است.

۴ - استفاده از کشتیهاى بادبانى براى سفرهاى دریایى در عصر بعثت (حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة)

۵ - سفرهاى دریایى با کشتیهاى بادبانى، در گرو وزش بادهاى ملایم و موافق (حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة)

۶ - وزش بادهاى فرح بخش و موافق، مایه شادمانى دریانوردان سوار بر کشتیهاى بادبانى (حتى إذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبة و فرحوا بها)

۷ - کشتیهاى بادبانى مورد استفاده در عصر بعثت براى سفرهاى دریایى، آسیب پذیر در برابر طوفان و امواج دریا (حتى إذا کنتم فى الفلک ... جاءتها ریح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا أنهم أحیط بهم)

۸ - دریانوردى با کشتیهاى بادبانى، سفرى آمیخته با بیم و امید (حتى إذا کنتم فى الفلک ... و فرحوا بها ... و ظنوا أنهم أحیط بهم)

۹ - وزش بادهاى تند، عامل طوفانى شدن دریا و تشکیل امواج (جاءتها ریح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان)

۱۰ - طوفانى شدن دریا و احساس خطر غرق شدن کشتى، از مقطعهایى که انسان به خدا و نیایش خالصانه به درگاه او روى مى آورد. (و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین)

۱۱ - اقبال دنیا به مردم، زمینه ساز غفلت از خدا و ادبار آن، عامل توجّه به خداست. (و جرین بهم بریح طیبة و فرحوا بها جاءتها ریح عاصف ... و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین)

۱۲ - توحید و اعتقاد به ربوبیت بى شریک خدا، باور فطرى و غریزى هر انسان (و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین)

۱۳ - درماندگى، اضطرار و احساس خطر مرگ، عرصه ظهور فطرت توحیدى انسان و روى برتافتن از شرک (و جاءهم الموج من کل مکان ... دعوا اللّه مخلصین له الدین)

۱۴ - مردم هنگام درماندگى و خطر مرگ، به درگاه خدا دعا کرده و همراه با سوگند، قول مى دهند که جزو سپاسگزاران او خواهند بود. (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین)

۱۵ - انسانهاى ناسپاس، به هنگام احساس خطر مرگ (غرق شدن و ... ) با خدا پیمان مؤکد مى بندند که: اگر از آن ورطه نجات یابند، هرگز گرد گناه نگردند و به جرگه بندگان شاکر و سپاسگزارش بپیوندند. (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه ... لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین)

۱۶ - درماندگى، اضطرار و احساس خطر مرگ، عرصه بریده شدن امید انسان از غیر خدا (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین)

۱۷ - درماندگى، اضطرار و احساس خطر مرگ، عرصه به خاطر آمدن کرده هاى زشت، اظهار ندامت و شرمسارى در پیشگاه خدا و پوزش طلبى انسان از آن خطاها و ناسپاسیها (و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه ... لنکوننّ من الشکرین)

موضوعات مرتبط

  • انسان: انسان و چهارپایان مفید ۱ ; عهد انسان با خدا ۱۵ ; انسان هاى ناسپاس هنگام خطر ۱۵
  • باد: نقش باد هاى تند ۹ ; نقش باد هاى ملایم ۵، ۶
  • توحید: فطریت توحید ربوبى ۱۲
  • خدا: خدا شناسى در سختى ۱۰ ; خدا شناسى هنگام درماندگى ۱۴ ; خدا هنگام غرق ۱۰ ; مجارى افعال خدا ۳ ; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱، ۲
  • درماندگى: آثار درماندگى ۱۳، ۱۶، ۱۷
  • دریا: عوامل امواج دریا ۹ ; عوامل طوفان دریا ۹
  • دریانوردان: عوامل خشنودى دریانوردان ۶
  • دعا: دعا هنگام درماندگى ۱۴ ; دعا هنگام طوفان دریا ۱۰
  • دنیا: آثار ادبار دنیا ۱۱ ; آثار اقبال دنیا ۱۱
  • ذکر: عوامل ذکر خدا ۱۱ ; عوامل ذکر عمل ناپسند ۱۷
  • سختى: آثار سختى ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۷
  • سفر: سفرهاى ترسناک ۸
  • شکر: وعده شکر گزارى ۱۴
  • عذرخواهى: عوامل عذرخواهى از خدا ۱۷
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۳
  • غفلت: زمینه غفلت از خدا ۱۱
  • فطرت: نشانه هاى فطرت توحیدى ۱۳
  • کشتى: آسیب پذیرى کشتى بادبانى ۷ ; حرکت کشتى ۲ ; سفر با کشتى بادبانى ۸ ; کشتى بادبانى در صدر اسلام ۷ ; منشأ حرکت کشتى بادبانى ۵
  • کشتیرانى: تاریخ کشتیرانى ۴ ; کشتیرانى در صدر اسلام ۴
  • گناه: عوامل پشیمانى از گناه ۱۷
  • مرگ: احساس خطر مرگ ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷
  • یأس: عوامل یأس از غیر خدا ۱۶

منابع