الأنعام ٧٨
ترجمه
الأنعام ٧٧ | آیه ٧٨ | الأنعام ٧٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هذا»: این. ذکر (هذا) به صورت مذکّر بدین سبب است که مُشَارٌإِلَیْه (شَیْء) یا (طالِع) است. یعنی: هذا الشَّیْءُ. هذَا الطّالِعُ. «هذا رَبِّی»: این جمله در هر سه آیه میتواند به صورت استفهام انکاری خوانده شود. یعنی: هذا رَبّی؟! آیا این خدای من است؟! ممکن نیست.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۳ - ۷۴، سوره انعام
- بررسى كيفيت مخصوص رفتار و محاجه ابراهيم (ع ) در اين آيات ، كه به رفتار فطرىيك انسان اوليه فرضى كه براى نخستين بار به مظاهر مادى عالم برخورد مى كند،شباهت دارد.
- هر چه اشتغال و سرگرمى به امور مادى بيشتر باشد، توجه به مبداء و معاد كمتر مىشود.
- اينكه غرض از اين تعبيرات تحقير بتها باشد از ادب ابراهيم (ع ) دور است .
- ضمير مذكر آوردن براى (( شمس )) در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربى هذا اكبر )) شاهدبر اينست كه آن حضرت همچون انسانى فرضى كه خبر از هيچ چيز ندارد سخن گفته است.
- اختلاف مفسرين در معناى كلمه (( آزر )) و نسبت او با ابراهيم (ع ).
- استغفار و دعاى ابراهيم (ع ) براى آزر، دعاى صورى بوده و در دنيا واقع شده ، نه درآخرت براى شفاعت .
- آزر، پدر صلبى و حقيقى ابراهيم عليه السلام نبوده است .
- توهم عجيب و غريب بعضى از مفسرين در مورد داستانهايى كه در قرآن كريم نقل شده است .
- كلام الهى ، كلام حق و فصل است و هزل و خلاف واقع در آن راه ندارد.
- وجه اينكه قرآن مواد تاريخ و جزئيات داستان رانقل نمى كند.
- بت ها (اصنام ) چه بوده اند.
- مالكيت حقيقى خداى سبحان ، مانند مالكيت انسان است نسبت به قوا و افعالش .
- (( ملكوت )) همان وجود اشياء است به لحاظ انتسابشان به خدا و رؤ يت ملكوت به معناىديدن خدا است با ديدن اشياء و موجودات .
- ستاره اى كه مردم مى پرستيدند و ابراهيم (ع ) به آن اشاره فرمود و گفت : (( هذا ربى )) ستاره (( زهره )) بوده است .
- مراد از (( رب )) در كلام ابراهيم (ع ) (هذا ربى )، خداوند آفريدگار هستى نيست .
- اينكه ابراهيم (ع ) نخست ستاره و ماه و خورشيد را (( رب )) دانست ، از باب محاجه به زبان خصم بوده است .
- قضيه مورد بحث مربوط به زمان كودكى و قبل از بلوغ ابراهيم (ع ) است .
- ربوبيت ملازم با محبوبيت است و (( لا احب الآفلين )) يعنى من چيز متغير را رب خود نمىدانم .
- وجه آوردن ضمير مذكر براى (( شمس )) كه مؤ نث است در كلام ابراهيم (ع ): (( هذا ربىهذا اكبر )) .
- اقوال مختلفى كه در توجيه تذكير ضمير در جمله مزبور گفته شده است .
- سخن غريب و نادرست يكى از مفسرين كه مدعى است ابراهيم (ع ) به زبان عربى سخن مىگفته است .
- جمله : (( لا احب الآفلين )) حجتى است يقينى و برهانى بر مبناى محبت و عدم محبت ، نه حجتىعوامانه و غير برهانى .
- وحه اينكه ابراهيم (ع ) افول را در احتجاج آورد نه طلوع را. و بيان اينكه مشركين معتقدبه اينكه اجرام سه گانه داراى مقام ايجاد و تدبيرند، نبوده اند.
- اشكالاتى كه بر اقوالى كه در توجيه (( لا احب الآفلين )) بر مبناى اينكه افول مبناى برهان است وارد شده است .
- وجه جامى كه فخر رازى براى توجيه آيه بر همان مبنا ذكر كرده است واشكال آن وجه .
- نكته اى در مورد ترتيب احتجاجات ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان و ستاره پرستان هدايت، هميشه از ناحيه خدا است و ضلالت از ناحيه انسان .
- هدايت هميشه ...
- هيچ چيز غروب كننده و از كف رونده ، شايسته محبت و تعلق خاطر نيست .
- معناى (( فطر )) و (( فطرات )) و (( حنيف )) .
- توجيه وجه به سوى خدا به معناى عبادت او است .
- اسلام ، دين مطابق با فطرت انسانى و نوع وجودى آدمى است .
- بخش دوم احتجاجات ابراهيم (ع ) كه محاجه آن حضرت است با مشركين بعد از اعلام بيزارىاز بت ها.
- حاصل كلام در تفسير سخن ابراهيم (ع ) (و لا اخاف ما تشركون به ...)
- اقوال متعدد مفسرين در توضيح و توجيه جملات ابراهيم (ع ) در محاجه با مشركين .
- اقوال مفسرين در توجيه (وسع بى كل شى ء علما) در كلام ابراهيم (ع )واشكال آنها.
- وجه اينكه ابراهيم (ع ) عدم وجود اذن و دليل از ناحيه خداوند را به عنوان دليل بر بطلان بت پرستى آورده است .
- (( امن )) و (( اهتدا )) از خواص و آثار ايمان است ، اگر با ظلم پوشيده نشود.
- (( ظلم )) داراى مفهوم وسيعى است ولى تمام اقسام آن به ايمان ضرر نمى رساند.
- گناه و ظلم اختيارى داراى مصاديق و مراتبى است كه شخص مؤ من مناسب با درجه تقوا ومعرفت و ايمانش از مصاديق و مراتب بيشترى از گناه دورى مى كند.
- ايمان به خدا فقط مشروط به دورى از شرك و گناهان كبيره نيست .
- سخن بعضى از مفسرين در تفسير آيه : (( للذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم ... )) . واشكال وارد بر آن .
- معناى لغوى و اصطلاحى (درجه ) و مراد از (نرفع درجات من نشاء...) در كلام خداوند.
- مناظره ماءمون يا امام رضا (ع ) درباره احتجاج ابراهيم (ع ) عليه بت پرستان .
- رواياتى در مورد تولد و نشو و نماى ابراهيم (ع ) در خفا، و اينكه (( آزر )) پدر يا عموىابراهيم (ع ) بوده است .
- آنچه درباره سرگذشت حضرت ابراهيم مورد اتفاق علماى حديث است .
- چند روايت درباره ارائه ملكوت به ابراهيم (ع ).
- رواياتى در خصوص جمله (( هذا ربى )) كه ابراهيم (ع ) بر زبان آورد.
- رواياتى در ذيل جمله : (( و لم يلبسوا ايمانهم بظلم )) .
- سخن بعضى كه در توجيه يك روايت گفته اند: امت ابراهيم فقط مكلف به ايمان بودند وبه فروع و احكام مكلف نبودند و بيان فساد اين ادعا.
- فروع و احكامى كه توسط ابراهيم (ع ) تشريع شده اند.
- سبب وجود قوانين (( حمورابى )) در تورات فعلى .
- ۱ داستان ابراهيم (ع ) از نظر قرآن .
- ۲ منزلت ابراهيم (ع ) نزد خداوند و موقف بندگى اش و مواهب خدا به او:
- ۳ آثار پربركتى كه آن حضرت از خود در جامعه بشرى به يادگار گذاشت :
- ۴ تورات فعلى درباره ابراهيم (ع ) چه مى گويد؟
- ۵ تناقضات تورات بهترين دليل بر دست خوردگى آن است .
- وجود نظير نسبت هاى نارواى تورات فعلى به ابراهيم (ع )، در بعض روايات اهل سنت .
- عدم صحت نسبت دروغ گفتن ، به ابراهيم (ع ) كه در روايات عامه آمده است .
- روايتى جامع از طريق ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) درباره قضاياى ابراهيم (عليهالسلام ).
- ذبيح ابراهيم (ع )، اسمعيل (ع ) بوده است نه اسحق (ع ).
- كلام نادرست طبرى در تاريخ خود كه اسحق (ع ) را ذبيح دانسته .
- تورات بر خلاف قرآن كريم :
- اشكال بعضى از مستشرقين به قرآن در مورد عدم نقل خصوصيات ابراهيم و اسمعيل (ع ) و داستان بناى كعبه و... در سور مكيه و پاسخ بدان اشكال .
- اشكال ديگر به آيات مربوط به احتجاجات ابراهيم (ع ) و در آتش انداختن آن حضرت .
- گفتار بيرونى و بلخى و مسعودى درباره عقائد ستاره پرستان ، بت پرستان و صائبين .
- دو نكته كه از بيانات گذشته بدست آمد.
نکات آیه
۱- پرستش خورشید، آیینى رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود. (فلما رءا الشمس بازغة قال هذا ربى)
۲- ابراهیم (ع) در مقام مجادله و براى ابطال عقاید شرک آمیز قوم خویش تظاهر به خورشیدپرستى کرد. (فلما رءا الشمس بازغة قال هذا ربى)
۳- بزرگتر بودن خورشید از ماه، بهانه ابراهیم (ع) براى عدول از ماه پرستى و تظاهر به پرستش خورشید (فلما رءا الشمس بازغة قال هذا ربى هذا أکبر)
۴- مردم سرزمین ابراهیم (بابل) خورشید را در تدبیر امور خویش مؤثر مى دانستند. (فلما رءا الشمس بازغة قال هذا ربى هذا أکبر)
۵- تظاهر به عقیده اى باطل براى ابطال آن در مقام مجادله مجاز است. (قال هذا ربى هذا أکبر)
۶- افول پذیرى و پنهان گشتن خورشید، گواه بر دخیل نبودن آن در «ربوبیت» هستى است. (قال هذا ربى هذا أکبر فلما أفلت)
۷- آنچه افول و تغییرناپذیر باشد، سزاوار مقام ربوبیت است. (هذا أکبر فلما أفلت قال)
۸- ابراهیم (ع) با افول خورشید، بیزارى خویش نسبت به پندارهاى شرک قوم خویش پرده برداشت. (فلما أفلت قال یقوم إنى برىء مما تشرکون) چنانچه «ما» در «ما تشرکون» مصدریه باشد، مضمون جمله چنین مى شود: «برىء من اشراککم». برداشت فوق بر این اساس است.
۹- ابراهیم (ع) در پى ابطال مستدل عقاید شرک آمیز قوم خویش، به صراحت از معبودهاى آنان بیزارى جست. (فلما رءا الشمس ... إنى برىء مما تشرکون) چنانچه «ما» در «مما تشرکون» موصول باشد، مضمون جمله چنین است: «برىء من الذى تشرکون به». یعنى از چیزهاییکه به آن شرک مىورزید بیزارم.
۱۰- الوهیت بتها در کنار ربوبیت اجرام آسمانى، پندار رایج مردم زمان ابراهیم (ع) (أتتخذ أصناما ... کوکبا ... القمر ... الشمس) سخن ابراهیم (ع) با بت پرستان آن بود که «أتتخذ أصناما ءالهة»، ولى در مورد اجرام آسمانى سخن از ربوبیت آنهاست. تفاوت این دو تعبیر محتملا اشاره اى به تفاوت بتها و اجرام آسمانى در پندار قوم ابراهیم است.
۱۱- ضرورت بیزارى جستن از معبودهاى مشرکان و عقاید شرک (إنى برء مما تشرکون)
روایات و احادیث
۱۲- عن الرضا (ع): إن إبراهیم (ع) وقع إلى ثلاثة اصناف ... صنف یعبد الشمس ... «فلما» اصبح و «رأى الشمس بازغة قال هذا ربى هذا أکبر» من الزهرة و القمر على الانکار و الاستخبار ... «فلما افلت» قال للاصناف الثلاثة من عبدة الزهرة و القمر و الشمس «یا قوم إنى برىء مما تشرکون ... ».[۱] از امام رضا (ع) روایت شده است: ... ابراهیم (ع) با سه گروه برخورد کرد ... گروهى که خورشید را مى پرستیدند ... پس چون صبحگاهان خورشید را تابان دید از روى انکار و استخبار گفت: این پروردگار من است این، از ستاره زهره و ماه بزرگتر است ... . پس هنگامى که غروب کرد به گروههاى سه گانه پرستنده زهره، ماه و
۱- . عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۹۷، ح ۱، ب ۱۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۳۵، ح ۱۴۶. خورشید گفت: «اى قوم من، من از آنچه شما شریک خدا مى دانید، بیزارم» ... .
۱۳- سئل أبو عبدالله (ع) عن قول إبراهیم «هذا ربى» أشرک فى قوله «هذا ربى»؟ فقال: لا ... و لم یکن من إبراهیم شرک و انما کان فى طلب ربه ... .[۲] از امام صادق (ع) سؤال شد آیا حضرت ابراهیم (ع) با گفتن «این پروردگار من است»، (خطاب به خورشید) مشرک شد؟ فرمود: نه ... این سخن از ابراهیم (ع) شرک نبود ; زیرا او در جستجوى پروردگارش بود ... .
۱۴- عن أبى عبدالله (ع): ... کشف الله له (إبراهیم) عن السموات حتى رأى العرش و من علیه و اراه الله ملکوت السموات و الأرض فعند ذلک «قال یا قوم إنى برىء مما تشرکون» ... .[۳] از امام صادق (ع) روایت شده است: ... خداوند براى ابراهیم (ع) آسمانها را نمایان کرد تا اینکه عرش و ساکنان آن را مشاهده نمود و خدا ملکوت آسمانها و زمین را به او نمایاند، در این هنگام گفت: «اى قوم من، از آنچه شریک خدا مى دانید، بیزارم» ... .
موضوعات مرتبط
- ابراهیم (ع): و خورشیدپرستى ۱۴ ; ابراهیم (ع) و رؤیت عرش ۳ ; ابراهیم (ع) و ماهپرستى ۳ ; احتجاج ابراهیم (ع) ۲ ; ارائه ملکوت به ابراهیم (ع) ۱۴ ; بتپرستى در دوران ابراهیم (ع) ۱۰ ; تاریخ دوران ابراهیم (ع) ۱ ; تبرّى ابراهیم (ع) ۸، ۹، ۱۴ ; تظاهر ابراهیم (ع) به خورشیدپرستى ۲، ۳ ; توحید ابراهیم (ع) ۱۲، ۱۳ ; شرکخستیزى ابراهیم (ع) ۲، ۹ ; قصه ابراهیم (ع) ۲، ۳، ۹، ۱۲
- اجرام آسمانى: ربوبیت اجرام آسمانى ۱۰
- الوهیت: در دوران ابراهیم (ع) ۱۰
- بابل: خورشیدپرستى اهل بابل ۴ ; عقیده اهل بابل ۴
- تبرّى: از خورشیدپرستى ۸ ; تبرّى از شرک ۸، ۱۱، ۱۲، ۱۴ ; تبرّى از معبودان باطل ۹، ۱۱
- خورشید: ردّ ربوبیت خورشید ۶ ; غروب خورشید ۶
- خورشیدپرستى: تاریخ خورشیدپرستى ۱ ; خورشیدپرستى در دوران ابراهیم (ع) ۱ ; ردّ خورشیدپرستى ۲
- ربوبیت: در دوران ابراهیم (ع) ; شرایط ربوبیت ۶، ۷
- شرک: روش مبارزه با شرک ۲ ; موارد شرک ۱
- عقیده: ابطال عقیده باطل ۵ ; تظاهر به عقیده باطل ۵ ; روش ابطال عقیده باطل ۲ ; عقیده به ربوبیت خورشید ۴
- قوم ابراهیم: شرک قوم ابراهیم ۱، ۸، ۹
- ماهپرستى: ردّ ماهپرستى ۳