البقرة ٢٢٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! [= عده نگه دارند] و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته‌ای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.

و زنان طلاق داده شده تا سه پاكى منتظر بمانند، و اگر به خدا و روز واپسين ايمان دارند حلال نيست آنچه را كه خدا در رحم‌هايشان آفريده پنهان دارند، و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند به بازگرداندنشان در اين [مدت‌] سزاوارترند، و براى اين زنان به طور شايسته [حق
و زنان طلاق داده شده، بايد مدت سه پاكى انتظار كشند، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، براى آنان روا نيست كه آنچه را خداوند در رحم آنان آفريده، پوشيده دارند؛ و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند، به بازآوردن آنان در اين [مدّت‌] سزاوارترند. و مانند همان [وظايفى‌] كه بر عهده زنان است، به طور شايسته، به نفع آنان [بر عهده مردان‌] است، و مردان بر آنان درجه برترى دارند، و خداوند توانا و حكيم است.
و زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان بگذرد و آنچه را (حیض یا حملی) که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند. و شوهران آنها در زمان عدّه سزاوارترند که آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیّت سازش دارند، و زنان را بر شوهران حق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لیکن مردان را بر زنان افزونی است، و خدا (بر هر چیز) توانا و داناست.
زنان طلاق داده شده باید به سر آمدن سه پاکی [از حیض را] انتظار برند [و پیش از به سر رسیدن آن، از شوهر کردن خودداری ورزند]. و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند [به خاطر رعایت شرایط ایام عدّه] نباید آنچه را خدا در رحم هایشان [از حیض یا جنین] آفریده، پنهان دارند. و شوهرانشان در این مدت چنانچه خواهان صلح و سازش اند، به بازگرداندن آنان [به زندگی دوباره] سزاوارترند. و برای زنان، حقوق شایسته ای بر عهده مردان است، مانند حقوقی که برای مردان بر عهده آنان است، و مردان را بر آنان [به خاطر کارگزاری، و تدبیر امور زندگی در امر میراث و دیه، گواهی در دادگاه و غیر این امور حقوقی] افزون تر است؛ و خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
بايد كه زنان مطلقه تا سه بار پاك شدن از شوهر كردن بازايستند. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند، روا نيست كه آنچه را كه خدا در رحم آنان آفريده است پنهان دارند. و در آن ايام اگر شوهرانشان قصد اصلاح داشته باشند به باز گرداندنشان سزاوارترند. و براى آنان حقوقى شايسته است همانند وظيفه‌اى كه بر عهده آنهاست ولى مردان را بر زنان مرتبتى است. و خدا پيروزمند و حكيم است.
و زنان طلاق داده باید به مدت سه پاکی درنگ کنند و برای آنان روا نیست که اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند، آنچه خداوند در رحمهایشان آفریده است، پنهان دارند، و شوهرانشان اگر قصد اصلاح دارند در این [مدت‌] سزاوارتر به بازگرداندن آنها هستند، و زنان را بر مردان حقی است همچنانکه مردان را بر زنان، و مردان را بر آنان به میزانی برتری است، و خداوند پیروزمند فرزانه است‌
و زنان طلاق‌داده تا سه پاكى درنگ كنند- منتظر بمانند و از شوهر كردن باز ايستند-، و اگر به خدا و روز واپسين ايمان دارند براى آنها روا نيست كه آنچه را خدا در زِهْدان آنان آفريده است پنهان كنند و شوهرانشان در آن [مدت‌] اگر خواهان اصلاح باشند به بازگرداندن آنها سزاوارترند. و براى آن زنان [حقوقى‌] است مانند آنچه [از تكاليف‌] بر آنهاست به شيوه نيكو و پسنديده، و مردان را بر آنان پايه‌اى [برتر] است و خدا تواناى بى‌همتا و داناى با حكمت است.
و زنان مطلّقه باید (بعد از طلاق) به مدّت سه بار عادت ماهانه (و یا سه‌بار پاک‌شدن از حیض) انتظار بکشند (و عدّه نگهدارند، تا روشن شود که حامله نیستند)، و اگر (در ایمان خود صادق هستند و راست می‌گویند که) به خدا و روز رستاخیز باور دارند، برای آنان حلال نیست که خدا آنچه را (اعم از جنین یا خون ماهانه) در رحم ایشان آفریده است پنهان کنند، و شوهران آنان برای برگرداندنشان (به زندگی زناشوئی و از سرگرفتن آن) در این (مدّت عدّه، از دیگران) سزاوارترند، در صورتی که (شوهران به راستی) خواهان اصلاح باشند (و نخواهند به همسران خود زیان برسانند و خیانت نمایند، که در این صورت سروکارشان با خدا است) و برای همسران (حقوق و واجباتی) است (که باید شوهران اداء بکنند) همان گونه که بر آنان (حقوق و واجباتی) است که (باید همسران اداء بکنند) به گونه‌ی شایسته‌ای (که برابر عرف مردمان و موافق با شریعت اسلام باشد). و مردان را بر زنان برتری (رعایت و حفاظت در امور خانوادگی) است. و خداوند باعزّت و باحکمت است (و برای آنان قوانینی وضع می‌کند که با حکمت سازگار است).
و (گروهی از) زنانِ طلاق داده شده [:آمیزش دیده] باید مدّت سه پاکی و سه حیض انتظار کشند، و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، برای آنان حلال نیست که آنچه را خدا در رحم‌هاشان آفریده پنهان دارند؛ و شوهرانشان -اگر سرِ اصلاح دارند- به باز آوردن آنان در این (مدّت) سزاوارتر (از این همسرانشان و دیگران)اند، و مانند همان (وظایفی) که بر عهده‌ی زنان است، به طور شایسته، برای [:بر عهده‌ی] آنان [:مردان] است، و برای مردان بر آنان درجه‌ای برتری است (مانند طلاق و حق رجوع به شرط اصلاح). و خدا توانای حکیم است.
و زنان طلاق گرفته در انتظار نگه دارند خویشتن را مدت سه پاک شدن و روا نیست آنان را که نهان دارند آنچه بیافریده است خدا در رحمهای ایشان اگر ایمان دارند به خدا و روز آخر شوهران ایشان سزاوارترند به بازگردانیدشان در آن اگر خواستار آشتی شدند و برای آن زنان است مثل آنچه بر آنان است به متعارف و مردان را است بر فراز ایشان پایه‌ای و خدا است عزّتمند حکیم‌


البقرة ٢٢٧ آیه ٢٢٨ البقرة ٢٢٩
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمُطَلَّقَاتُ»: زنان طلاق داده شده. «قُرُوءٍ»: جمع قُرْء، حیض یا پاک‌شدن از حیض. «أَرْحَام»: جمع رَحِم، زهدانها، بچّه‌دانها. «بُعُولَة»: جمع بَعْل، شوهران. «أَحَقُّ»: بسی شایسته و سزاوار. واژه (أَحَقُّ) اسم تفضیل است و در اینجا معنی تفضیل ندارد و بلکه برای مبالغه است. «الْمَعْرُوفِ»: پسندیده. کار نیکوئی که خداوند بدان دستور داده است. از قبیل حسن معاشرت و زیان نرساندن و غیره ... «لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ»: مردان را بر زنان منزلت است. منظور درجه و منزلت سرپرستی و مراقبت از ایشان است (نگا: نساء / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - حرمت ازدواج زنان مطلّقه قبل از به پایان رسیدن سه طُهر (عِدّه) (و المطلقات یتربصن بانفسهنّ ثلثة قروء) بنابراینکه «قرء»، به معناى طُهر باشد.

۲ - عدّه به مدت سه طُهر و یا سه حیض، مخصوص زنانى است که حیض مى بینند. (و المطلقات یتربصن بانفسهنّ ثلثة قروء) مفروض آیه، ظاهراً زنانى هستند که حائض مى شوند; چون عدّه را سه طهر و یا سه حیض قرار داد; لذا این حکم شامل زنان صغیره، یائسه و نظایر آنها نخواهد بود.

۳ - عدّه زنان مطلّقه، سه حیض است. (و المطلقات یتربصن بانفسهنّ ثلثة قروء) بنابراینکه «قُرء»، به معناى حیض باشد.

۴ - زنان مطلّقه نباید به منظور کم و زیاد کردن مدّت عدّه خویش، جنین و یا حیض خود را کتمان کنند. (و لا یحل لهنّ ان یکتمن ما خلق اللّه فى ارحامهنّ) کلمه «ما خلق» داراى مفهومى وسیع است که مى تواند شامل هر نوع خلقى شود که تأثیر در مدّت عدّه دارد; همانند جنین، حیض و طهر.

۵ - ایمان به خدا و روز قیامت، ضامن انجام تکالیف الهى (و لا یحل لهنّ ... ان کنّ یؤمنّ باللّه و الیوم الاخر)

۶ - عمل به تکالیف الهى، لازمه ایمان به خدا و روز قیامت (و لا یحل لهنّ ... ان کنّ یؤمنّ باللّه و الیوم الاخر)

۷ - ادّعاى زنان در مورد باردارى، طهر و حیضِ خود، پذیرفته است. (و لا یحل لهنّ ان یکتمن ما خلق اللّه فى ارحامهن) اگر گفته زنان درباره طهر، حیض، باردارى و هر آنچه دخیل در مدت حیض است، پذیرفته نباشد، حرمت کتمان، لغو مى شود.

۸ - خداوند، آفریننده هر چیزى است که در رحم به وجود مى آید.(خون، جنین و ....) (ما خلق اللّه فى ارحامهنّ) با توجّه به لفظ «ما» که خود، جنین و ... را شامل مى شود.

۹ - حق رجوع شوهر به زن مُطلَقه خویش در مدت عدّه (و بعولتهنّ احق بردّهن فى ذلک) ذلک، اشاره به تربّص است; یعنى سه طُهرى که زمان عدّه مى باشد.

۱۰ - حق رجوع شوهر به همسر مطلّقه خویش، مشروط به قصد اصلاح در زندگى خانوادگى است. (و بعولتهن احق بردّهن فى ذلک ان ارادوا اصلاحاً) یعنى اگر شوهر - مثلا - در رجوع خویش قصد دارد که زن هنگامى که از عدّه خارج نشده است به وى رجوع کند و پس از رجوع، دوباره او را طلاق دهد تا بدین وسیله به او آزار رساند، رجوع با چنین قصدى به حکم ظاهر آیه مشروع نیست.

۱۱ - عدّه، فرصتى براى بازسازى مجدد خانواده* (و المطلقات یتربّصن ... و بعولتهن احق بردّهن فى ذلک ان ارادوا اصلاحاً) با توجّه به اینکه متعاقب حکم تربّص ایّام عِدّه، سخن از رجوع براى اصلاح در آن ایّام به میان آمده است.

۱۲ - بازگشت مرد و همسر مطلّقه اش در زمان عدّه به زندگى قبلى احتیاج به عقد ندارد.* (و بعولتهن احق بردّهنّ) کلمه «بعولة» (شوهران) و اضافه آن به ضمیر «هُنّ» گویاى این معناست که در زمان عدّه طلاق، علقه زوجیت باقى است، بنابراین براى رجوع نیاز به عقد نیست.

۱۳ - حق رجوع مرد به همسر مطلّقه خود، با انقضاى مدّت عدّه ساقط مى شود. (و بعولتهن احق بردّهن فى ذلک) از مفهوم کلمه «فى ذلک» استفاده مى شود.

۱۴ - رجوع شوهر آنگاه که به قصد آزار و اذیت زن مطلّقه اش باشد، بى اثر و فاقد اعتبار است. (و بعولتهن احق بردّهن فى ذلک ان ارادوا اصلاحاً) حق رجوع در آیه مشروط به اصلاح است; بنابر مفهوم شرط، آن رجوعى که به قصد اصلاح نباشد و به طریق اولى اگر به قصد اضرار باشد، حقانیّت و اعتبار آن سلب مى شود.

۱۵ - برخوردارى زنان و شوهران از حقوقى متقابل و همانند، به صورت معروف و متعارف (بر اساس موازین عقلى و شرعى) (و لهنّ مثل الذى علیهنّ بالمعروف)

۱۶ - لزوم تعهّد زنان و شوهران نسبت به رعایت حقوق متقابل و همانند یکدیگر (و لهنّ مثل الذى علیهنّ بالمعروف)

۱۷ - دفاع اسلام از حقوق زنان (و بعولتهنّ احق بردّهنّ ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذى علیهن بالمعروف) بى اعتبارى رجوع مرد بدون قصد اصلاح زندگى و نیز شناسایى حقوق زنان همانند حقوق مردان، خاصّه با در نظر گرفتن محیط جاهلى، نشانگر دفاع اسلام از حقوق زنان است.

۱۸ - برترى مردان بر همسران خویش (و للرجال علیهنّ درجة)

۱۹ - مردان، داراى امتیاز حقوقى بر همسران خویش هستند.* (و للرجال علیهنّ درجة)

۲۰ - عدالت، اساس وضع قوانین الهى براى زندگى زناشویى (و لهن مثل الذى علیهنّ بالمعروف و للرجال علیهنّ درجة) جمله «للرجال ... »، قیدى است متمّم «لهنّ ... » یعنى حقوق همانند زن و شوهر به معناى تساوى مطلق نیست; چون مردان بر حسب آفرینش ویژگیهایى دارند که بر اساس آن، حقوقى ویژه خواهند داشت. بر این اساس، عدالت فیمابین رعایت مى شود.

۲۱ - تصمیم به رعایت حقوق متعارف زن مُطلّقه، شرط حق رجوع شوهر به او (ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذى علیهنّ بالمعروف) بیان حقوق زنان بر مردان پس از مقیّد کردن حق رجوع به اصلاح، این نتیجه را در بردارد که از مصادیق اراده اصلاح (ارادوا اصلاحاً)، تصمیم مرد بر رعایت حقوق زن مُطلّقه خویش است.

۲۲ - جامعه جاهلى عصر بعثت، هیچ حقى را براى زنان معتبر نمى شمرد. (و لهنّ مثل الذى علیهنّ بالمعروف) با توجّه به اینکه حقوق مردان بر زنان (علیهنّ) را مُسلّم گرفته و در صدد اثبات حقوق زنان بر مردان (لهنّ) است.

۲۳ - عدم مراعات حقوق متقابل زن و شوهر، از عوامل طلاق (و المطلّقات یتربصن بانفسهن ثلثة قروء ... و لهنّ مثل الذى علیهنّ)

۲۴ - احکام و قوانین الهى، از جمله قوانین مربوط به زندگى زن و شوهر، حکیمانه و برخاسته از حکمت خداوند است. (و المطلّقات یتربصن ... و اللّه عزیز حکیم)

۲۵ - عزّت و قدرت شکست ناپذیر الهى، پشتوانه مجازات متخلّفانِ از احکام و قوانین الهى (و المطلّقات یتربّصن ... و لا یحل لهن ... و اللّه عزیز حکیم)

۲۶ - خداوند، عزیز و حکیم است. (و اللّه عزیز حکیم) -۲۷ - خداوند، عزیزى حکیم است. (و اللّه عزیز حکیم) بنابراینکه «حکیم» صفت «عزیز» باشد.

۲۸ - رجوع شوهران به زنان مطلّقه خویش، امر پسندیده و مورد ترغیب خداوند (و بعولتهنّ احق بردّهنّ فى ذلک)

۲۹ - هشدار و تهدید الهى به همسرانى که حقوق یکدیگر را نادیده مى انگارند. (و المطلقات ... و لهنّ مثل الذى ... و اللّه عزیز حکیم) تذکر به «عزیز» بودن خداوند پس از بیان احکام، مى تواند به منظور تهدید متخلّفان باشد.

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۲، ۳، ۴، ۷، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۱ تشریع احکام۲۴ ; فلسفه احکام ۱۱، ۲۴ ; ملاک احکام۲۰
  • اختلاف: اختلاف خانوادگى ۲۳
  • ازدواج: احکام ازدواج ۱ ; ازدواج حرام ۱
  • اسماء و صفات: حکیم ۲۶، ۲۷ ; عزیز ۲۶، ۲۷
  • انسان: خلقت انسان ۸
  • ایمان: آثار ایمان ۶ ; ایمان به خدا ۵، ۶ ; ایمان به قیامت ۵، ۶ ; رابطه ایمان و عمل ۶
  • باردارى: گواهى در باردارى ۷
  • تاریخ مقارن بعثت: ۲۲
  • تکلیف: ۵
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۲۲ ; زن در جاهلیت ۲۲
  • حقوق: مبانى حقوق ۱۵، ۲۰
  • حیض: گواهى در حیض ۴، ۷
  • خانواده: اصلاح در خانواده ۱۰، ۱۱، ۲۱
  • خدا: تشویقهاى خدا ۲۸ ; تهدیدهاى خدا ۲۹ ; حکمت خدا ۲۴ ; خالقیت خدا ۸ ; عزّت خدا ۲۵ ; قدرت خدا ۲۵ ; هشدارهاى خدا ۲۹
  • زن: حقوق زن ۱۴، ۱۷، ۲۱ ; فضایل زن ۱۸، ۱۹ ; زن در جاهلیت ۲۲
  • طلاق: احکام طلاق ۲، ۳، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴ ; طلاق رجعى ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۱، ۲۸ ; عوامل طلاق ۲۳
  • عدالت: اهمیّت عدالت ۲۰
  • عدّه: احکام عدّه ۱، ۲، ۳، ۴، ۷، ۹، ۱۳ ; عدّه طلاق ۲، ۳، ۴ ; فلسفه عدّه ۱۱
  • گناه: کیفر گناه ۲۵
  • گواهى: کتمان گواهى ۴
  • مبارزه: مبارزه با اذیت ۱۴
  • محرّمات: ۱
  • مرد: حقوق مرد ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۸، ۱۹ ; فضایل مرد ۱۸، ۱۹ مطلّقه: ازدواج با مطلّقه۱
  • ملاکهاى عرفى: ۱۵
  • همسر: حقوق متقابل همسر ۱۵، ۱۶، ۲۰، ۲۳، ۲۹

منابع