روایت:الکافی جلد ۸ ش ۲۹
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
حدثني محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي و علي بن ابراهيم عن ابيه جميعا عن الحسن بن محبوب عن عبد الله بن غالب الاسدي عن ابيه عن سعيد بن المسيب قال :
الکافی جلد ۸ ش ۲۸ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۰۳
سعيد بن مسيب گويد: رسم على بن الحسين عليهما السّلام در هر روز جمعه اين بود كه در مسجد رسول خدا (ص) مردم را با سخنان زير پند ميداد و نسبت بدنيا بىرغبتشان مينمود، و نسبت بكارهاى آخرت ترغيب ميفرمود، و سخنان مزبور را چنانچه يادداشت كرده و نوشتهاند اين است كه ميفرمود: اى مردم از خدا بترسيد و بدانيد كه بسوى او بازگرديد، و هر شخصى آنچه را در اين دنيا از كار نيك انجام داده حاضر در پيش خود مىبيند، و آنچه كار بد انجام داده دوست دارد كه ميان او و آن كار بد فاصله دورى باشد، و خداوند شما را از خويش ميترساند، واى بر تو اى پسر آدم كه تو غافلى ولى از تو غفلت نشود. اى پسر آدم مرگ تو از هر چيز بتو شتابندهتر است، شتابان بسوى تو روى آورده و تو را ميجويد و چيزى نمانده كه تو را دريابد، و تو فكر كن كه اكنون أجلت بسر رسيده و ملك الموت جانت را گرفته و بخانه گور تك و تنها وارد گشته، و روح ترا ببدنت باز گرداندهاند، و «دو فرشته (سؤال) بنام ناكر و نكير براى بازپرسى و آزمايش سخت تو بىاجازه بگورت درآمدهاند، آگاه باش كه نخستين چيزى را كه از تو ميپرسند پروردگار تو است كه او را پرستش ميكردى، و از پيامبر تو است كه بسوى تو فرستاده شده، و از دين تو است كه بدان متدين گشتهاى و از كتابى است كه ميخواندهاى و از امام تو است كه ولايتش را پذيرفتهاى، و سپس از عمرت ميپرسند كه در چه راهى آن را فانى كردى، و از مال و دارائيت پرسند كه از كجا بدست آوردى و در چه راهى خرج كردى، پس احتياط خود را بگير و بخويشتن بنگر و پيش از رسيدن زمان امتحان و پرسش و آزمايش پاسخت را آماده كن، پس اگر مؤمن باشى و دين خود را بشناسى و پيرو راستگويان (پيشوايان راستگو) باشى، و دوستدار دوستان خدا باشى، (در اين صورت) خداوند دليل و برهان قاطع خود را بدهانت گذارد و زبانت را بسخن صواب و درست گويا سازد و بخوبى پاسخ دهى، و مژده رضوان و بهشت از خداى عز و جل بگيرى و فرشتگان با روح و ريحان باستقبالت آيند. و اگر اين چنين نباشى زبانت بلكنت افتد و دليل و برهانت باطل و نادرست شود، و از پاسخ درمانى، و بدوزخ مژدهگيرى و فرشتگان عذاب براى ورود جهنم و پذيرائى با آب جوشان باستقبالت آيند. و بدان اى فرزند آدم كه از پس اين دنيا در روز قيامت وضعى بزرگتر و جانگدازتر و دلخراشتر است، آن روزى است كه همه مردم در آن گرد آيند، و روز حضور همه است، گرد آورد خداوند در آن اولين و آخرين را، روزى كه در صور دميده شود، و برون آيد هر كه در گور است، روز نزديك، وقتى كه دلها با فرو بردن خشم بگلوگاه رسند، و آن روزى است كه لغزش در آن بخشوده نگردد، و از هيچ كس فداء گرفته نشود (كه با پرداخت مبلغى يا چيزى شخصى را معاف كنند) و از هيچ كس پوزشخواهى پذيرفته نگردد، و توبه در آنجا براى كسى مورد قبول واقع نشود، نيست جز پاداش به اعمال نيك و كيفر بكارهاى ناپسند و زشت، پس هر كدام از مؤمنان كه در دنيا مثقال ذرهاى كار نيك كرده بيابد و هر يك از مؤمنان نيز كه مثقال ذرهاى كار بد كرده باشد آن را دريابد. پس اى مردم از گناهان و نافرمانيها حذر كنيد آنهائى كه خداوند در كتاب صادق و بيان گويايش شما را از آنها بر حذر داشته و قدغن كرده، و از مكر خدا و ترساندن و تهديدش آسوده خاطر نباشيد در آن هنگام كه شيطان رانده (درگاه حق) شما را بچيزى از شهوات و لذات زودگذر اين دنيا بخواند زيرا خداى عز و جل فرمايد: آنان كه پرهيزگارند چون پندى از شيطان بآنها رسد خدا را ياد كنند و در دم بصيرت و بينائى يابند» (سوره اعراف آيه ۲۰۱). دلهاى خود را با ترس از خدا ملازم و قرين كنيد، و ياد آريد آن پاداش نيكى را كه خداوند در بازگشتتان بشما وعده داده چنانچه از شكنجه سختش شما را بيم داده زيرا هر كه از چيزى بترسد آن را واگذارد، و از زمره بيخبران مايل بخرمى دنيا نباشد آنان كه براى انجام كارهاى بد نيرنگ كنند (يا نيرنگ بد زنند) زيرا خداوند در قرآن محكم خود فرمود: «آيا كسانى كه نيرنگ براى كردار بد كردهاند ايمن گشتهاند از اينكه خدايشان بزمينى فرو برد يا از آنجا كه احساس نميكنند عذاب بر ايشان رسد، يا در حال آمد و رفت گريبانشان بگيرد كه فرار كردن نتوانند، يا در حال ترس و بيم آنها را بگيرد» (يا دچار كمبودشان كند) (سوره نحل آيه ۴۴- ۴۶) پس حذر كنيد از آنچه خداوند شما را از آن برحذر داشته در قرآن خود از رفتارى كه با ستمكاران كرده، و ايمن نباشيد از اينكه بر شما فرود آورد آنچه را در قرآن بمردم ستمكار وعده داده است. بخدا سوگند خداوند شما را در كتاب خود ببيان سرگذشت ديگران پند داده، و براستى خوشبخت آن كسى است كه از سرنوشت ديگران پند گيرد، و براستى خداوند رفتارى را كه با مردم ستمكار پيش از شما كرده است بگوش شما رسانده آنجا كه فرمايد: «و چه بسيار دهكدهها را كه ستمگر بودند درهم شكستيم» و مقصود خداوند از دهكده در اينجا اهل آن است كه فرمايد: «و از پس آنها گروهى ديگر پديد آورديم» و دنبال آن فرمايد: «پس چون عذاب ما را احساس كردند بناگاه دويدند (يعنى فرار كردند و گريختند، خدا فرمايد:) نگريزيد و بسوى خشگذرانيها و مسكنهاى خويش باز گرديد كه شايد بازپرسى شويد، (و چون عذاب بسراغشان آمد) گفتند اى واى بر ما كه ستمگر بوديم، و پيوسته ادعايشان اين بود تا درو شده و بيجانشان كرديم» (سوره انبياء آيه ۱۱- ۱۵). و بخدا سوگند كه اين خود پند و تهديدى است براى شما اگر پند گيريد و بترسيد، سپس گفتار خدا در قرآن بمردم نافرمان و گنهكار برگشته و خداى عز و جل فرمايد: «و اگر دمى از عذاب پروردگارت بايشان رسد گويند اى واى بر ما كه ما ستمكار بودهايم» (سوره انبياء آيه ۶۶) پس اى مردم اگر بگوئيد خداى عز و جل از اين آيه مشركان را قصد نموده (گويم:) چگونه چنين باشد با اينكه (دنبالش ميفرمايد:) «ما ترازوى عدالت را در روز رستاخيز بنهيم و كسى بهيچ وجه ستم نه بيند و اگر كردارش هموزن خردلى باشد آن را بياوريم و همين بس است كه ما حسابگريم» (آيه ۴۷). بدانيد اى بندگان خدا كه براى اهل شرك ميزانى نصب نشود و نامهاى براى آنها گشوده نگردد بلكه آنها يك جا بدوزخ روند، و تنها نصب ميزانها و گشودن نامهها مخصوص مسلمانان است. پس از خدا بترسيد اى بندگان خدا و بدانيد كه همانا خداى عز و جل رونق زندگى دنيا و زودگذر آن را براى هيچ يك از دوستان خود دوست ندارد، و آنان را در مورد دنيا و رونق زودگذر و خرمىهاى آن ترغيب و تشويقشان نكرده، و تنها دنيا و مردم آن را آفريده تا آزمايششان كند كه كداميك بهتر براى آخرت خويش كار كنند، و بخدا سوگند در باره آن براى شما مثلها زده و آياتى را بيان داشته براى كسانى كه خردورزى ميكنند، و نيروئى نيست جز بخدا. پس زهد ورزيد در آنچه خداى عز و جل شما را بزهد در آن واداشته از اين زندگى دنياى زودگذر كه همانا خداى عز و جل فرموده و گفتهاش حق و مسلم است: «جز اين نيست كه حكايت زندگى اين دنيا همانند آبى است كه از آسمان فرستيم و بوسيله آن گياهان زمين از آنچه مردمان خورند و از آنچه حيوانات خورند بهم درآميزد تا آنگاه كه زمين رونق خويش بگيرد و آراسته شود و صاحبان زمين گمان برند كه گياهان را در تحت نيرو و قدرت خويش دارند بناگاه فرمان ما شب يا روز در رسد و آن را از ريشه درآريم (بدانسان) كه گويا ديروز اصلا (سبزه و گياهى) نبوده بدين گونه آيات (خود را) براى مردمى كه انديشه ميكنند شرح دهيم» (سوره يونس آيه ۲۴). پس اى بندگان خدا از آن مردمى باشيد كه انديشه ميكنند و بدنيا دل نبنديد كه همانا خداى عز و جل بمحمد (ص) ميفرمايد: «دل بمردم ستمكار نبنديد كه آتش شما را فراگيرد» (سوره هود آيه ۱۱۳) و دل مبنديد برونق دنيا و آنچه در آن است دل بستن كسى كه آن را خانه نشيمن ماندنى و جايگاه هميشگى براى خويش گرفته، زيرا دنيا سراى موقت و جاى كوچ كردن، و خانه عمل و كار است، پس توشه گيريد در آن كارهاى شايسته را پيش از پراكنده شدن روزهاى آن و پيش از رسيدن اجازه ويرانى آن از جانب خداوند زيرا چنانست كه همان كسى كه او را از ابتداى كار و در آغازش آباد كرده ويرانش سازد و او است سرپرست ميراث زمين، پس از خدا خواهم كمكى براى خود و شما بر توشهگيرى تقوى و پارسائى در اين دنيا، و خدا ما و شما را از زاهدان در رونق زودگذر دنيا و از آنان كه مشتاق پاداش زودرس آخرتند قرارمان دهد، كه براستى ما براى آن آفريده شده و بخاطر آن مكلف گشتهايم، و درود خدا و سلام بر محمد پيامبر خدا و آلش، و السّلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۱۰۴
سعيد بن مسيب مىگويد: على بن الحسين عليه السّلام را بنا بر اين بود كه هر جمعه در مسجد پيغمبر، مردم را پند مىداد و آنان را به زهد دنيا فرا مىخواند، و به كارهاى آخرت تشويق مىكرد. اين سخنرانى از ايشان حفظ و نگاشته شده، آن حضرت مىفرمود: اى مردم! از خدا بپرهيزيد و بدانيد كه به سوى او بازمىگرديد و هر كسى در آخرت آن يابد كه در اين دنيا كرده، و اگر خيرى بوده نتيجه آن را ببيند، چنان كه اگر شرّى بوده در برابر او حاضر مىشود و او آرزو مىكند كه ميان او و آن فاصلهاى بسيارى بود و خداوند شما را از خودش (بر كردار بد) بر حذر داشته. واى بر تو اى آدميزاده غافل، كه از او غفلت نمىشود. اى بنى آدم! مرگ تو شتابندهترين چيز است براى تو كه بىامان بسوى تو مىآيد و تو را مىطلبد، و چيزى نمانده كه تو را دريابد، و گويى عمرت به سر رسيده و فرشته مرگ جانت را ستانده است و بسوى قبرت تنها روانى، و جانت به تنت بازگشته است، و دو فرشته خدا بنام منكر و نكير ناخوانده و بىاجازه، براى بازپرسى از تو به گورت درآمدهاند و از تو پرسش و پاسخ سخت مىكنند. همانا نخستين پرسش آن در پيرامون خدايى است كه او را مىپرستيدى و پيامبرى كه به سوى تو فرستاده شده است، و از دينى كه بدان متديّن بودهاى، و از كتابى كه آن را تلاوت مىكردهاى، و از امامى كه او را دوست مىداشتهاى، و ازعمرت كه در چه راهى صرفش كردهاى و مالت كه از كجا به كف آوردهاى، و چگونه خرجش كردهاى. پس احتياط كن و به خويش بنگر و پيش از گزينش و پرسوجو و آزمون پاسخ خويش مهيّا دار، پس اگر مؤمن عارف باشى به دين خود و پيرو راستگويان و هوادار اولياء الهى، خداوند حجّت تو را بر تو تلقين كند و زبانت را به صواب بگشايد و تو پاسخ به خوبى مىدهى و به خشنودى و بهشت الهى بشارت داده مىشوى و فرشتگان با روح و ريحان به استقبالت آيند، و اگر چنين نباشى، زبانت بگيرد و حجّتت ابطال گردد و از پاسخ درمانى و به آتش بشارتداده شوى و فرشتگان عذاب با آب جوشان و برافروختن دوزخ سوزان، به پذيرايى تو آيند. بدان اى پسر آدم! در پى اين وضع، رويدادى در پيش است بزرگتر، جگر خراشتر و دل آزارتر كه اين همان روز رستخيز است. اين روزى است كه مردم در آن گرد مىآيند و روزى است عيان، كه خداوند عزّ و جلّ در آن پيشينيان و پسينيان را جمع مىكند، اين روزى است كه در صور دميده مىشود و هر آنكه در گور است محشور مىگردد. اين روز آزفه است، هنگامى كه دلها از هراس به گلو مىرسند و خشم خود را فرو مىخورند، اين روزى است كه از لغزش كسى چشمپوشى نمىشود و از هيچ كس سر بها نگيرند و از كسى پوزش نپذيرند و توبه كسى را قبول نكنند، و در آن روز نباشد، مگر ديدن پاداش و جزاى كارهاى خير و حسنات و ديدن سزا و كيفر تبهكاريها و سيئات. هر كس از مؤمنان باشد و در اين دنيا ذرّهاى كار نيك كرده باشد، آن را دريابد، و هر مؤمنى در اين دنيا ذرّهاى بد كرده باشد، آن را دريابد. پس اى مردم! از گناهان و نافرمانىهايى كه خدا بر شما ممنوع كرده و از آن بر حذرتان داشته بپرهيزيد؛ گناهانى كه خداوند آن را در كتاب صادق و بيان رساى خود آورده است. پس از مكر و بر حذر داشتن و تهديد او آسوده خاطر نباشيد، آن هنگامى كه ابليس ملعون شما را در شهوات و لذّت لذّتگذارى اين دنيا فرا مىخواند، زيرا خداوند مىفرمايد: إِنَالَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ «۱». و ترس از خدا را در دلتان احساس كنيد. و بياد آوريد آنچه را خداوند از ثواب نيك خود در هنگام برگشت به درگاه وى به شما وعده داده است، چنانچه شما را از عذاب خود بر حذر داشته، زيرا هر كه از چيزى بيم دارد از آن بر حذر باشد و هر كه از چيزى حذر كند آن را وانهد. از غافلانى نباشيد كه به خرّمى دنيا دل سپردهاند؛ آنهايى كه براى بدكردارىها توطئه مىكنند، زيرا خداوند در كتاب خود مىفرمايد: أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ* أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ* أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلى تَخَوُّفٍ «۲». پس بپرهيزيد از آنچه خدا شما را با آنچه كه در كتابش آورده نسبت به ستمكاران بر حذر داشته، و آسوده خاطر نباشيد از اينكه بر سر شما فرود آيد بعضى از آنچه در كتاب خود به مردم ستم پيشه وعده كرده است. بخدا سوگند، خداوند شما را در قرآن خود به شرح حال ديگران پند آموخته است. همانا خوشبخت و سعادتمند كسى است كه از ديگران پند آموزد، و هر آينه خداوند در قرآن خود، به شما شنوانده است كه با مردم ستمكار از اهل آباديهاى پيش از شما چه كرده است، در آنجا مىفرمايد: وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً «۳»، كه منظور از قريه، مردم آن است چنان كه مىفرمايد: وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ «۴»، و نيز مىفرمايد: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ* لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ «۵»، كه مقصود آن است: __________________________________________________
(۱) «در حقيقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند، چون وسوسهاى از جانب شيطان بديشان رسد [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند» (سوره اعراف/ آيه ۲۰۱) (۲) «آيا كسانى كه تدبيرهاى بد مىانديشند، ايمن شدند از اينكه خدا آنان را در زمين فرو ببرد، يا از جايى كه حدس نمىزنند عذاب بر ايشان بيايد؟ يا در حال رفت و آمدشان [گريبان] آنان را بگيرد، و كارى از دستشان برنيايد؟ يا آنان را در حالى كه وحشت زدهاند، فرو گيرد؟» (سوره نحل/ آيه ۴۵ تا ۴۷). (۳) «و چه بسيار شهرها را كه [مردمش] ستمكار بودند، درهم شكستيم» (سوره انبياء/ آيه ۱۱). (۴) «و پس از آنها قومى ديگر پديد آورديم» (سوره انبياء/ آيه ۱۱). (۵) «پس چون عذاب ما را احساس كردند، بناگاه از آن مىگريختند. [هان] مگريزيد، و به سوى آنچه در آن متنعم بوديد و [به سوى] سراهايتان باز گرديد، باشد كه شما مورد پرسش قرار گيريد» (سوره انبياء/ آيه ۱۲ و ۱۳).مگريزيد و بسوى خوشگذرانيهاتان و مسكنهاى خويش باز گرديد، شايد بازپرسى شويد.
پس چون بديشان عذاب رسيد: قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصِيداً خامِدِينَ «۱»، و سوگند بخدا كه اين پندى است براى شما و تهديدى است اگر پند پذيريد و بهراسيد. سپس سخن خداوند در قرآن به اهل معصيت و گناه برگشته و مىفرمايد: وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «۲». اگر بگوييد اى مردم: منظور خداوند از اين، مشركان است، چگونه مىشود اين سخن را گفت و حال آنكه در دنبالش مىفرمايد: وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ «۳». اى بندگان خدا! بدانيد كه براى مشركان ميزانى برپا نشود و نامه عملى به ميان نيايد و همانا بدون هيچ حسابى يكسره به دوزخ محشور مىشوند، و نصب ميزانها و نشر نامههاى اعمال براى اهل اسلام است. اى بندههاى خدا! از خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خداوند عزّ و جلّ، خرّمى زودگذر دنياى فانى را براى هيچ يك از دوستانش دوست ندارد و آنان را به آن و خرّمى گذراى آن تشويق نكرده است و دنيا و اهلش را آفريده تا بيازمايد كه كداميك از آنها براى ديگر سراى خود، خوش كردارند، و سوگند بخدا كه پروردگار در باره آن، مثلها زده و آياتى __________________________________________________
(۱) گفتند: «اى واى بر ما كه ما واقعا ستمگر بوديم، سخنانشان پيوسته همين بود، تا آنان را دروشده بىجان گردانيديم» (سوره انبياء/ آيه ۱۴ و ۱۵). (۲) «و اگر شمهاى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: اى واى بر ما كه ستمكار بوديم (سوره انبياء/ آيه ۴۶). (۳) «و ترازوهاى داد را در روز رستاخيز مىنهيم، پس هيچ كس [در] چيزى ستم نمىبيند، و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مىآوريم و كافى است كه ما حسابرس باشيم» (سوره انبياء/ آيه ۴۷).برشمرده براى مردم خردمند، و توان و نيرويى نيست مگر بخدا. در آنچه خداوند در زندگى گذراى دنيوى، شما را از آن پرهيز داده روى برتابيد، آنجا كه خداوند مىفرمايد:
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «۱». پس اى بندگان خدا از كسانى باشيد كه انديشه مىكنند و به دنيا نگراييد كه خداوند به محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ «۲»، و به شكوفايى دنيا و آنچه در آن است، همچون كسى كه آن را خانه ماندگار و منزل جاودان خويش گرفته، اعتماد نكنيد، زيرا دنيا خانه موقّت و منزلگه كوچ است و جايگاه كردار خوب. از اعمال شايسته در آن توشه برگيريد پيش از آنكه هنگامش سپرى شود و پيش از آنكه اجازه ويرانى آن از سوى خداوند صادر گردد، و گويى همان كسى آن را ويران كرده كه براى نخستين بار آبادش گردانيده و اوست كه سرپرست ميراث آن است. من از خداوند مىخواهم به ما و شما در توشهگيرى تقوى و زهد در دنيا يارىمان رساند، و ما و شما را در شكوفايى گذراى زندگى اين دنيا، در زمره زاهدان قرار دهد و به پاداش آخرت، مايل. همانا ما به او و براى آن زندهايم و درود خدا بر محمّد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و خاندان او و سلام و درود و رحمت و بركات الهى بر شما باد. __________________________________________________
(۱) «در حقيقت مثل زندگى دنيا بسان آبى است كه آن را از آسمان فرو ريختيم، پس گياه زمين- از آنچه مردم و دامها مىخورند- با آن درآميخت، تا آنگاه كه زمين پيرايه خود را برگرفت و آراسته گرديد و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند، شبى يا روزى فرمان [ويرانى] ما آمد و آن را چنان درويده كرديم كه گويى ديروز وجود نداشته است» (سوره يونس/ آيه ۲۴). (۲) «و به كسانى كه ستم كردهاند متمايل مشويد كه آتش [دوزخ] به شما مىرسد» (سوره هود/ آيه ۱۱۳).