القصص ٥٣
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ |
ترجمه
القصص ٥٢ | آیه ٥٣ | القصص ٥٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن قَبْلِهِ»: پیش از نزول قرآن و تلاوت آن. «مُسْلِمِینَ»: ایمانداران. فرمانبرداران. مؤمنین به بعثت محمّد و نزول قران بر او.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۵۱ تا ۵۵:
«شیخ طوسى» گویند: قتاده گوید: این آیات درباره عبدالله بن سلام و تمیم الدّارى و جارود العبدى و سلمان فارسى نازل گردیده، هنگامى که مسلمان شده بودند. دیگرى گوید: این آیات درباره چهل نفر از اهل انجیل نازل شده که قبل از بعثت رسول خدا اسلام آورده بودند که سى و دو نفر آنها از اهل حبشه بوده که هنگامى که جعفر بن ابىطالب وارد حبشه شده بود، اسلام خود را آشکار ساختند و هشت نفر آنها از اهل شام که عبارت بودند از: بحیرا، ابرهة، اشرف، عامر، ایمن، ادریس، نافع و از مملکت مزبور آمده بودند.
قتاده گوید: خداوند به آنان دو بار اجر داده، یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب اول (انجیل) و یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب ثانى (قرآن).[۱][۲]
تفسیر
- آيات ۴۳ - ۵۶، سوره قصص
- اشاره به سياق نزول اين آيه شريفه
- جواب به مشركين كه هم قرآن و هم تورات را رد و انكار مى كنند و گفتند: ((سحرانتظاهرا)) و ((انا بكل كافرون ))
- مدح و ستايش طايفهى اى از اهل كتاب كه به قرآن ايمان آوردند و... و مژده به ايشان كهدوبار پاداش داده مى شوند.
- بيان گرامى تر بودن حضرت محمد(ص ) و امت او نزد خدا از موسى (ع ) و امت او
- شاءن نزول ((لذين آتيناهم لكتاب ...)) و ميان معناى (و يدرون بالحسنة السية ))
- روايت جعلى اهل سنت درباره كفر ابوطالب و بيان اينكه ائمه اطهار (ع )قائل به ايمان او هستند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ «53»
و زمانى كه (قرآن) بر آنان تلاوت شود، گويند: ما به آن ايمان آورديم، همانا آن، حقّى است از طرف پروردگار ما (و) ما پيش از اين (نيز) اهلتسليم بودهايم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ (53)
وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ: و چون خوانده شود قرآن بر ايشان، قالُوا آمَنَّا بِهِ:
گويند ايمان آورديم به آن و دانستهايم كه كلام خداى تعالى است. إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا: بدرستى كه آن حق است از جانب پروردگار ما نازل گرديده. اين كلام استيناف است براى بيان آنچه موجب ايمان ايشان شده. إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ: بدرستى كه ما بوديم پيش از نزول قرآن يا قبل از تلاوت آن بر ما، تسليم شدگان و اسلام آرندگان به جهت آنكه در كتب متقدمه ذكر آن را يافته و حقيقت آن را شناخته بوديم. اين كلام استيناف دوم است براى دلالت بر آنكه ايمان ايشان از اين قبيل نيست كه تازه ايمان آورده باشند بعد از نزول قرآن يا بعد از تلاوت آن، بلكه در تقادم عهد متصف به ايمان بودهاند به سبب ذكر آن در كتب آسمانى قبل.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (51) الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ (52) وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ (53) أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (54) وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ (55)
ترجمه
و بتحقيق پى در پى آورديم براى آنان گفتار را باشد كه آنان پند گيرند
آنانكه داديم بايشان كتابرا پيش از آن ايشان بآن ايمان ميآورند
و چون خوانده شود بر ايشان گويند ايمان آورديم به آن كه آن حق است از پروردگار ما همانا ما بوديم پيش از آن منقادان
آنگروه داده شوند مزدشانرا دو بار بسبب آنكه صبر كردند و دفع ميكنند بسبب خوبى بدى را و از آنچه روزى داديم ايشانرا انفاق ميكنند
و چون شنوند سخن بيهوده را روى گردانند از آن و گويند براى ما است كردارهاى ما و براى شما است كردارهاتان سلام بر شما نمىخواهيم نادانانرا.
تفسير
خداوند متعال براى تذكّر و تنبّه و ارشاد عباد آيات قرآن مجيد را بتعاقب و تدريج لدى الاقتضاء نازل فرمود و متّصل نمود دعوت را به حجّت و امر و نهى را بوعد و وعيد و موعظه و نصيحت را بموجبات تنبّه و عبرت براى تذكّر و اعتبار آنان و با اينهمه مراعات حسن نظم و ترتيب در انزال قرآن از طرف خداوند منّان قلوب مشركين مكّه بايمان معطوف نشد ولى از اهل كتاب آنانكه در كتب سماوى اوصاف پيغمبر خاتم و احوالش را يافته بودند قبل از بعثت او و نزول كتابش باو و قرآن ايمان مىآوردند و چون پيغمبر خاتم يا بعضى از اهل ايمان مانند جعفر بن أبي طالب عليه السّلام آيات قرآن را براى ايشان تلاوت مينمودند ميگفتند ايمان آورديم بآن و تصديق نموديم كه آن حقّ است و از جانب خدا نازل شده و ما از پيش مؤمن بمحمّد صلى اللّه عليه و اله و قرآن و مسلمان بوده و هستيم مانند سلمان فارسى و عبد اللّه سلام و كسانيكه در حبشه بتلاوت قرآن جعفر طيّار باين
جلد 4 صفحه 197
افتخار نائل شدند و با آنحضرت بمدينه هجرت نمودند اينجماعت دو مرتبه اجر بردند يكى اجر بر ايمان قبلى و صبر بر تقيّه از كفّار و كتمان امر قلبى از ترس ايذاء و آزار و ديگر اجر بر ايمان رسمى و آشكار بعد از رفع تسلّط آنها بفضل پروردگار و اين اشخاص دفع ميكنند بحسن سلوك و مداراى با كفار بدى و شرّ آنها را از خودشان و از آنچه خداوند بايشان كرم فرموده در راه خير صرف مينمايند و چون گفتار ناهنجار و سخن بيهوده و طعن در عقيده و عمل خودشان را از كفّار بشنوند اعتنا نكنند و از جواب آن صرف نظر نمايند و بگويند عقائد و اعمال ما نفع و ضررش براى ما است بشما ربطى ندارد و عقايد و اعمال شما براى خودتان است و مربوط بما نيست از طرف ما بشما آزارى نميرسد خدا حافظ ما طالب معاشرت با مردم نادان نيستيم و از آنها كنارهگيرى نمايند و اين سلام را سلام توديع گويند كه بجاى خدا حافظ است در كافى از امام كاظم عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده هر يك بعبارتى كه از آن استفاده ميشود مراد از توصيل قول وصل نمودن امام بامام و نصب هر يك بعد از ديگرى است و مستفاد از بعضى روايات مفسّره اين آيات از امام صادق عليه السّلام آنستكه مراد از موصوفين بصفات مذكوره در كلام الهى ائمه اطهار و شيعيان اخيار ايشانند كه با داشتن ايمان كامل صبر نمودند بر تقيّه از مخالفين و مأجور شدند باجر آن بعد از اجر ايمان و تلافى نمودند بديهاى مردم را بايشان بخوبى نمودن بآنها و مستفاد از حديث نبوى آنستكه اگر از كسى سيّئه و گناهى صادر شود و بعدا ثوابى نمايد و حسنهئى بجا آورد آن سيّئه را محومى نمايد و معلوم است مراد بيان مصداق و توسعه مدلول است نه انحصار معنى بآن ذوات مقدّسه و نفوس شريفه و اللّه اعلم.
جلد 4 صفحه 198
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا يُتلي عَلَيهِم قالُوا آمَنّا بِهِ إِنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّنا إِنّا كُنّا مِن قَبلِهِ مُسلِمِينَ (53)
و زماني که تلاوت شود بر آنها ميگويند ايمان آورديم باو محققا او حق است پروردگار ما محققا ما بوديم از قبل آمدن او تسليم شدگان.
وَ إِذا يُتلي عَلَيهِم آن اهل كتاب که در آيه قبل ايمان آورده بودند و بشرف اسلام مشرف شدند و عناد و عصبيت نداشتند چون آيات شريفه قرآن بر آنها تلاوت ميشود.
قالُوا آمَنّا بِهِ گفتند ما ايمان آورديم به پيغمبر اسلام و بقرآن مجيد که بر او نازل شده.
إِنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّنا محققا بدون شك و ريب او حق است و از جانب پروردگار ماست.
إِنّا كُنّا مِن قَبلِهِ مُسلِمِينَ محققا ما قبل از بعثت او و قبل از نزول قرآن انتظار مقدم شريف او را داشتيم و تسليم بوديم چون در كتب انبياء خود بشارات بوجود مبارك او را داشتيم.
توضيح كلام اينكه قبل از بعثت حضرت رسالت جماعتي از يهود آمدند مدينه سكونت پيدا كردند و خبرهايي که در كتب خود مشاهده كرده بودند بر اهل مدينه بيان ميكردند که ما در كتب خود داريم که پيغمبري در همين اوان در مكه مبعوث ميشود باين اوصاف و اينکه خصوصيات و از مكه هجرت ميفرمايد بمدينه و مدينه مركز سكونت او ميشود و ما آمدهايم که موقعي که تشريف ميآورد خدمتش مشرف شويم و باو ايمان آوريم و همين اخبار يهود منشأ اينکه شد که موقعي که صداي بعثت حضرت را اهل مدينه شنيدند همه ساله جماعتي ميآمدند مكه و اوصاف او را مشاهده ميكردند و ايمان ميآوردند و اصرار بليغ داشتند بر هجرت آن حضرت، حضرت ميفرمود تا امر الهي نرسد من هجرت نميكنم و موقعي که هجرت فرمود اهل مدينه استقبال شاياني از آن حضرت كردند و فوج فوج بشرف اسلام مشرف ميشدند
جلد 14 - صفحه 253
و اما يهود آنهايي که عناد و عصبيت نداشتند و از روي حقيقت درك كردند که در اينکه آيات مدح آنها را ميكند بشرف اسلام مشرف شدند اما جماعتي از يهود که اعدي عدو اسلام بودند متعذر شدند که آن پيغمبري که ما انتظار او را داشتيم از بني اسرائيل است و هنوز نيامده چنانچه امروز هم يهود همين مقاله را دارند و ما در همان مجلد که اشاره كرديم در كلم الطيب از كتب خود آنها اثبات كرديم که صريح است که آن پيغمبر موعود از بني اسرائيل نيست و از بني اسمعيل است چنانچه پس از مراجعه بر شما مكشوف ميشود و همين اسلام آوردن اينکه جماعت يهود يك حجت بالغه است بر ساير يهود و همچنين نصاري.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 53)- سپس میافزاید: «و هنگامی که (این آیات) بر آنها خوانده میشود میگویند: به آن ایمان آوردیم، اینها مسلما حق است، و از سوی پروردگار ما است، وَ إِذا یُتْلی عَلَیْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا.
ج3، ص468
سپس اضافه میکند: نه تنها امروز تسلیم سخنان پروردگاریم که «ما پیش از این هم مسلمان بودیم» (إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ).
نکات آیه
۱ - اقدام ایمان آوردگان از اهل کتاب، به اقرار مجدد ایمان خویش به هنگام تلاوت آیات قرآن بر ایشان (الذین ءاتینهم الکتب ... و إذا یتلى علیهم قالوا ءامنّا به) مقصود از «إذا یتلى علیهم...» این است که هر بار که آیاتى از قرآن نازل مى شود و بر آنان تلاوت مى گردد، اظهار مى دارند که «آمنّا به».
۲ - اظهار و اقرار کردن ایمان خویش به قرآن به هنگام شنیدن آیات آن، امرى پسندیده و بایسته در پیشگاه خداوند (و إذا یتلى علیهم قالوا ءامنّا به)
۳ - اعتراف ایمان آوردگان اهل کتاب، به حقانیت و آسمانى بودن قرآن به هنگام شنیدن آیات آن (و إذا یتلى علیهم قالوا ... إنّه الحقّ من ربّنا)
۴ - قرآن، کتابى آمیخته به حق و مبرا از هرگونه باطل (إنّه الحقّ)
۵ - قرآن، کتابى نازل شده از جانب خداوند و جلوه ربوبیت او (إنّه الحقّ من ربّنا)
۶ - قرآن، معیار شناخت حق و باطل در معارف الهى (إنّه الحقّ من ربّنا) توصیف قرآن به «حقّ» مى تواند به این خاطر باشد که بشر، در شناخت حقایق معارف الهى (هم چون مبدأ و معاد) دچار خطا نشود و معیارى صحیح در شناخت آنها داشته باشد.
۷ - آگاهى یهود و نصارا، از کتاب آسمانى بعد از تورات و انجیل (قرآن) پیش از نزول آن (إنّا کنّا من قبله مسلمین)
۸ - وجود وعده و بشارت آمدن کتاب آسمانى به نام «قرآن»، پیش از نزول آن در مدارک دینى اهل کتاب (إنّا کنّا من قبله مسلمین) برداشت یاد شده به خاطر این نکته روشن است که اهل کتاب آگاهى خود از آمدن قرآن را، تنها از راه مدارک دینى خود به دست آورده بودند.
۹ - اقرار افتخارآمیز ایمان آوردگان از اهل کتاب به اسلام خویش، پیش از نزول قرآن (إنّا کنّا من قبله مسلمین)
۱۰ - تنها دین اسلام از میان دیگر ادیان الهى، حق بوده و سزاوار پیروى کردن است. (إنّا کنّا من قبله مسلمین) از این که پیروان ادیان الهى پیشین (اهل کتاب) با آمدن دین اسلام، این دین را حق دانستند و دست از دین گذشته خود برداشته و تسلیم دین اسلام گشتند; مى توان مطلب یاد شده را استفاده کرد.
۱۱ - روحیه حق پذیرى ایمان آوردگان از اهل کتاب، عامل گرویدن آنان به اسلام (قالوا ءامنّا به إنّه الحقّ) جمله «إنّه الحقّ» به منزله تعلیل براى «آمنّا به» است; یعنى، ما بدان جهت به قرآن ایمان آوردیم که آن را حق یافتیم.
موضوعات مرتبط
- اسلام: حقانیت اسلام ۱۰; ویژگیهاى اسلام ۱۰
- اقرار: اقرار به اسلام ۹; اقرار به حقانیت قرآن ۳; اقرار به وحیانیت قرآن ۳
- اهل کتاب: آثار حق پذیرى مؤمنان اهل کتاب ۱۱; استماع قرآن مؤمنان اهل کتاب ۳; اسلام مؤمنان اهل کتاب ۱۱; اقرار مؤمنان اهل کتاب ۳، ۹; مؤمنان اهل کتاب ۱
- ایمان: اظهار ایمان به قرآن ۲; ایمان به قرآن ۱
- بشارت: بشارت نزول قرآن ۸
- خدا: نشانه هاى ربوبیت خدا ۵
- دین: دین حق ۱۰
- عمل: عمل پسندیده ۲
- قرآن: آثار تلاوت قرآن ۱; آداب استماع قرآن ۲; تنزیه قرآن ۴; حقانیت قرآن ۴; علم به قرآن ۷; قرآن در کتب آسمانى ۸; وحیانیت قرآن ۵; ویژگیهاى قرآن ۴
- کتب آسمانى: بشارتهاى کتب آسمانى ۸; وعده هاى کتب آسمانى ۸
- مسیحیان: علم مسیحیان ۷
- یهود: علم یهود ۷
منابع
- ↑ صاحب مجمع البیان از میان اهل شام که به پیامبر ایمان آورده بودند، تمیم را اضافه نموده است.
- ↑ طبرى و طبرانى در تفاسیر خود از رفاعة القرظى روایت نموده اند که آیه ۵۱ درباره ده نفر نازل شده که من یکى از آنها مى باشم و نیز طبرى از على بن رفاعة نقل نماید که ده طائفه از اهل کتاب که از آن جمله رفاعة بوده به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ایمان آورده بودند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و آیه ۵۲ درباره آنها نازل شده است، چنان که در آیه ۲۸ سوره حدید نیز نظیر این شأن و نزول موجود است.