الأنعام ٦٣
کپی متن آیه |
---|
قُلْ مَنْ يُنَجِّيکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هٰذِهِ لَنَکُونَنَ مِنَ الشَّاکِرِينَ |
ترجمه
الأنعام ٦٢ | آیه ٦٣ | الأنعام ٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظُلُمَات»: تاریکیها. مراد اهوال و شدائد است. «تَدْعُونَهُ»: او را به فریاد میخوانید. این جمله حال ضمیر (کُمْ) در فعل (یُنَجِّیکُمْ) میباشد. «تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً»: آشکارا و پنهان. مفعول مطلق یا منصوب به نزع خافضند، و یا این که حال بوده و به معنی مُعْلِنینَ وَ مُسِرّینَ میباشد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام
- حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .
- معنا و تفسير (ان الحكم الا لله ) و (يقص الحق و هو خير الفاصلين ).
- افراط و تفريط دو گروه از مسلمين در مساءله حسن و قبح و رابطه آن با تشريع .
- شرايع و احكام الهى ، معلل به جهات حسن و مزاياى مصالح است ولى نه آنچنانكه افعال و احكام بشرى چنين است .
- عقول بشرى از درك تمام حقائق عاجز است .
- جهات حسن و مصلحت نسبت به احكام و افعال ما حاكميت دارند ولى خداوند محكوم به اين جهات نيست .
- وجه ارتباط اين آيه با ماقبل خودش .
- معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) .
- مراد از (( كتاب مبين )) .
- فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) .
- عموميت علم خداوند و نامتناهى بودن آن (يعلم ما فى البرّ و البحر... )) .
- حقيقت انسان كه از آن به (( من )) تعبير مى شود، همان روح انسانى است و بس .
- جهت و هدف از گماشتن ملائكه (( حفظه )) براى آدمى تا زمان مرگ .
- ريشه فطرى توجه انسان به خدا و وعده شكر و طاعت دادن او به هنگام گرفتارى هاىشديد.
- تهديد امت به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى .
- وجوهى كه در معناى (( عذاب از فوق )) در آيه شريفه گفته شده است .
- پيشگوئى تفرقه امت و درگيرى هاى بين آنها پس ازرسول خدا (ص ).
- مردم از قوم رسول خدا كه براى نخستين بار نفاق ورزيده ، مخالفت و اعتراض كردند وراه مخالفت را براى سايرين باز كردند.
- آنچه بر سر امت اسلام پديد آمده همه زاييده اختلافات و مشاجرات بعد از رحلت پيامبراست .
- پيغمبر (ص ) معصوم از فراموشى است و خطاب (( ينسينك )) در حقيقت خطاب به امت است .
- آميزش با گناهكاران و حضور در مجلس معصيت ، خطر وقوع در معصيت را براى انسان افزايش مى دهد.
- معناى (بسل ) و مراد از (و ذكر به اءن تبسل نفس ).
- استدلالفاسد و عجيب برخى ، به بعضى آيات براى اثبات اين ادعا كه پيغمبران قبل از بعثت كافر بوده اند.
- معناى اينكه هدايت خدا هدايت است (ان هدى الله هوالهدى ).
- وجه وجهت اثبات ملك و سلطنت براى خداى تعالى در روز قيامت .
- چند نكته :
- رواياتى در ذيل آيه مربوط به نزول بلا بر امت محمد (ص ) و بيان اختلاف و عدم اعتباراين روايات .
- چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض مى كنند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «63»
بگو: چه كسى شمارا از تاريكىهاى خشكى و دريا (به هنگام درماندگى) نجات مىدهد؟ وقتى كه او را آشكارا و پنهان مىخوانيد (و مىگوييد:) اگر خداوند از اين ظلمت ما را رهايى دهد، از شكرگزاران خواهيم بود.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (63)
«1» مجمع البيان ج 2 ص 313.
«2» بحار الانوار، جلد 7، صفحه 126، حديث 3.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 295
باز رجوع به احتجاج كفار نموده، مىفرمايد:
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ: بگو اى پيغمبر، كه نجات مىدهد شما را از تاريكيهاى بيابان، يعنى ظلمت ليل و ظلمت غيم و ظلمت غبار. و ايضا از ظلمتهاى دريا يعنى تيرگى شب و سحاب و بخار. و اصح آنست كه مراد از ظلمات بر و بحر شدائد و اهوال آن است، چنانكه ابن عباس گفته: پس لفظ مستعار باشد براى شدت جهت اشتراك هر دو در هول و ابطال ابصار و يا ظلمات كنايه است است از خسف در بر و غرق در بحر. ملخص معنى آنكه: كيست نجات دهد شما را از سختيهاى بيابان و دريا تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً: در حالتى كه مىخوانيد ناجى خود را به حالت آشكار و پنهان. مراد آن كه به ظاهر و باطن به لسان و جنان او را مىخوانيد تا آن شدائد و اهوال را از شما زائل گرداند لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ: مىگويند اگر نجات دهد خدا ما را از اين شدت و محنت و تعب لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ: هر آينه باشيم از شكر گويندگان بر نعمت نجات.
تنبيه- آيه اشعار دارد بر آنكه سنت است تضرع و اخفاء در دعا.
مجمع البيان «1»- قال خير الدّعاء الخفىّ و خير الرّزق ما يكفى. و مرّ صلى اللّه عليه و آله بقوم رفعوا أصواتهم بالدّعاء فقال انّكم لا تدعون اصمّ و لا غائبا و انّما تدعون سميعا قريبا. مروى است از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: بهترين دعا اخفا، و بهترين روزى به قدر كفاف باشد.
و نيز آن حضرت بر جمعى گذشت كه آواز خود را در دعا بلند كرده بودند فرمود: بدرستى كه نمىخوانيد شخص ناشنوا و غايبى را، بلكه مىخوانيد شخص شنونده و نزديك را. و تأكيد در دعا بسيار شده.
1- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله: الدّعاء سلاح المؤمن. «2» 2- انّ اللّه يحبّ الملحّين فى الدّعاء «3».
«1» مجمع البيان ج 2 ص 314.
«2» اصول كافى، جلد 2، كتاب الدعاء، صفحه 468، حديث اوّل.
«3» بحار الانوار، جلد 93، صفحه 300، حديث 37.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 296
3- قال امير المؤمنين عليه السّلام تقدّموا بالدّعاء قبل نزول البلاء. «1» فرمود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله دعا اسباب حرب مؤمن است. و فرمود بدرستى كه خداوند دوست دارد اصراركنندگان در دعا را. و امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: مقدم شويد در دعا قبل از نزول بلاء.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (63)
ترجمه
بگو كيست كه نجات ميدهد شما را از تاريكيهاى بيابان و دريا ميخوانيدش بزارى و نهانى كه اگر برهاند ما را از اين هر آينه ميباشيم البته از شكرگزاران.
تفسير
مراد از ظلمات شدائد است چون سختيها و تاريكيها در هول و وحشت شركت دارند و در اين قبيل مواقع دنيا در نظر تيره و تار ميشود و حالت تضرع و زارى براى انسان ظاهرا و باطنا روى ميدهد و خدايرا بزبان و قلب ميخوانند و مىگويند كه اگر نجات دهى ما را بعد از اين پيرامون گناه نمىگرديم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل مَن يُنَجِّيكُم مِن ظُلُماتِ البَرِّ وَ البَحرِ تَدعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفيَةً لَئِن أَنجانا مِن هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشّاكِرِينَ (63)
بفرما اي پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باين مشركين كيست که شما را نجات دهد از تاريكيهاي بيابانها و درياها که او را ميخوانيد در موقع گرفتاري که اگر ما را از اينکه گرفتاري نجات دهي هم بزبان تضرع و التماس ميكنيم هم بقلب توجه ميكنيم هراينه البته ما از شكرگزاران ميشويم.
قُل مَن يُنَجِّيكُم خداوند عالم آن بآن حفظ بندگان را ميكند در كليه بليات و آفات که اگر آني حفظ او نباشد همه هلاك ميشوند لكن بندگان بالاخص مشركين از اينکه غافل هستند لكن موقعي که مضطر شدند مثل اينكه در دريا غرق شدند يا زير هوار رفتند يا در آتش افتادند غريزه باطنيه قهرا آنها را متوجه ميكند بخداوند و از او نجات ميطلبند و با او عهد و ميثاق ميبندند که اگر نجات يافتند اطاعت كنند و ايمان آورند لذا ميفرمايد مِن ظُلُماتِ البَرِّ وَ البَحرِ بعضي گفتند مراد ظلمت شب است که در بيابان بخصوص در حال ابر و بارش انسان گرفتار شود يا در امواج دريا چنانچه حافظ ميگويد:
شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حاصلبرگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند، نجاتبخش گرفتاران در تاریکیها و تنگناهاى هول انگیز خشکى و دریاست. (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه)
۲- پیامبر (ص) وظیفه دار یادآورى تجربه هاى دینى و فطرت توحیدى به مشرکان، براى هدایت و احتجاج با آنان است. (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیة)
۳- آدمى به هنگام گرفتارى و دشواریها و بن بستها، ناخودآگاه خداوند یگانه را به استمداد مى طلبد. (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیة) در آیه شریفه روى سخن با مشرکان است و زمانى که مشرک در آن شرایط ویژه فقط خداوند را مى خواند، روشن است که معبودهاى خیالى از ذهن او دور شده و فطرت توحیدى بر همه پندارهاى موهوم غلبه یافته است.
۴- توجه دادن مردم به امدادهاى خداوند در دشواریها و تنگناهاى هولناک زندگى، روشى در تبلیغ و دعوت به توحید (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیة) «قل» فرمانى است به پیامبر (ص) براى بیان مضمون آیه از این دستور چنین بر مى آید که این سبک احتجاج باید به عنوان محورى در تبلیغ مورد توجه قرار گیرد.
۵- مشرکان نیز در مخاطرات سخت زندگى، فروتنانه و پنهانى از خداوند یگانه استمداد مى طلبند. (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیة) خطاب آیه متوجه مشرکان است و صحت احتجاج متوقف بر آن است که چنین حالتى براى آنان نیز در شرایط سخت پدیدار گردد.
۶- دعاى خاضعانه و پنهانى به درگاه خداوند، مطلوب و قرین اجابت است. (من ینجیکم ... تدعونه تضرعا و خفیة) چون نجات از سختى در آیه در پى «تضرع» و «خفیة» مطرح شده است و تعلیق بر وصف اشعار به علیت دارد، چنین به نظر مى آید که این دو حالت در استجابت دعا نقش مهمى دارند.
۷- گرایش به خداوند با فطرت آدمى عجین است. (قل من ینجیکم ... تدعونه تضرعا و خفیة)
۸- شداید و سختیها زمینه اى براى بیدارى فطرت توحیدى انسان و توجه او به خداوند (قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیة)
۹- آدمى در شداید با خداوند یگانه پیمان مى بندد که در صورت نجات سپاسگزار او باشد. (لئن أنجنا من هذه لنکونن من الشکرین)
۱۰- جواز پیمان بستن با خداوند (لئن أنجنا ... لنکونن) نقل پیمان بستن مشرکان با خداوند و مردود ندانستن آن، دلیل جواز آن است.
۱۱- احساس نیاز، تضرع، اخلاص و التزام به شکرگزارى، حالات مختلف انسان به هنگام گرفتارى در سختیهاست. (تدعونه تضرعا و خفیة لئن أنجنا من هذه لنکونن من الشکرین)
۱۲- آدمى به هنگام شداید بر ناسپاسى خویش در برابر خداوند اعتراف مى کند. (لئن أنجنا من هذه لنکونن من الشکرین)
۱۳- بررسى و تأمل در مورد گرایشها و انگیزه هاى فطرى آدمى، منبعى براى شناخت (من ینجیکم ... تدعونه تضرعا و خفیة لئن أنجنا من هذه لنکونن من الشکرین)
موضوعات مرتبط
- احتجاج: با مشرکان ۲
- احکام:۱۰
- اخلاص: عوامل اخلاص ۱۱
- استمداد: از خدا ۳، ۵
- اقرار: به کفران ۱۲
- انسان: اخلاص انسان ۱۱; انسان در سختى ۹، ۱۱; تضرّع انسان ۱۱; حالات انسان ۱۱; صفات انسان ۱۱; ضمیر ناخودآگاه انسان ۳; عهد انسان با خدا ۹; فطرت انسان ۷; فطرت توحیدى انسان ۳; کفران انسان ۱۲; گرایشهاى انسان ۱۳; نیازمندى انسان ۱۱; نیازهاى معنوى انسان ۱۱
- تبلیغ: روش تبلیغ ۴
- تذکر: امدادهاى خدا ۴; تذکر به مشرکان ۲; تذکر تجربههاى دینى ۲; تذکر فطرت توحیدى ۲
- تضرّع: عوامل تضرّع ۱۱
- توحید: روش دعوت به توحید ۴
- خدا: امدادهاى خدا ۱; نجات بخشى خدا ۱
- خطر: عوامل نجات از خطر ۱
- دریا: خطر دریا ۱
- دعا: ى پنهانى ۶; دعاى خاضعانه ۶; شرایط اجابت دعا ۶
- ذکر: خدا در سختى ۴; زمینه ذکر خدا ۸
- سختى: آثار ابتلا به سختى ۳، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲; کفران در سختى ۱۲
- شکر: عوامل شکر ۹، ۱۱
- شناخت: منابع شناخت ۱۳
- ظلمت: نجات از ظلمت ۱
- عهد: احکام عهد ۱۰; عهد با خدا ۱۰; عهد جایز ۱۰
- فطرت: زمینه تنبه فطرت ۸; فطرت توحیدى ۷، ۸
- گرایشها: گرایش به خدا ۷
- محمّد (ص): مسؤولیت محمّد (ص) ۲; هدایتگرى محمّد (ص) ۲
- مشرکان: استمداد مشرکان ۵; فطرت توحیدى مشرکان ۵; مشرکان در سختى ۵
- هدایت: روش هدایت ۲; عوامل هدایت ۲
منابع