نتایج جستجو

مردی است که به نوعی جنون مبتلاست! پس مدّتی درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیماری رهایی یابد!)» |او نيست جز مردى كه جنون دارد، پس تا چندى در

اصل به معناى آتش برافروخته و پر هیجان است، و گاه به معناى «جنون» نیز آمده; چرا که در حالت جنون، هیجان خاصى به انسان دست مى دهد، و لذا به «شتر دیوانه» «ناقة

المفتون) ایمان: آثار ایمان ۳ جنون: نشانه هاى جنون ۳ خدا: گواهى خدا ۱ عقل: نشانه هاى عقل ۳ کافران: تهمتهاى کافران ۴; جنون کافران ۲ کفر: آثار کفر ۳; کفر

«مَفْتُون» اسم مفعول از «فتنه»، به معناى ابتلاء، و در اینجا، به معناى ابتلاى به جنون است. فتن‌ (۶۰ بار) ال إِن رَبّک يُبْصِرُون بِأَيّکُم وَ هُو عَظِيم أَعْلَم

چنان که از آیه 39 «ذاریات» استفاده مى شود که هم نسبت سحر به او دادند و هم جنون. به هر حال این روش همیشگى مستکبران است که مردان الهى را به خاطر نوآوریها،

چنین کنیم در گمراهی و جنون خواهیم بود! |پس گفتند: آيا بشرى يكه و تنها از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهيم بود و گفتند:

مصونیت انسان از جنون و هرگونه اندیشه نادرست و دور از عقل و خرد (ما أنت بنعمة ربّک بمجنون) جنون: مصونیت از جنون ۱، ۲; منشأ مصونیت از جنون ۵ خدا: آثار لطف

داشته باشد مثل نقصان عضو و انواع بیمارى ها و یا جنبه روحى مثل جهل، سفاهت و جنون و یا جنبه هاى دیگر مانند از بین رفتن مال و مقام و فرزندان و «ایوب» گرفتار

پوشاند به آن «جُنّه» و «مِجَنّ» و «مِجَنَّه» مى گویند. «جِنَّة» به معناى «جنون» در اصل از مادّه «جَنّ» (بر وزن ظنّ) به معناى ستر و پوشش است، و از آنجا که

می‌گویی! (قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ). تفسیر آیات ۱ - اتهام جنون و سحرزدگى به صالح(ع) از سوى ثمودیان (قالوا إنّما أنت من المسحّرین) «مسحّر»

را متهم به جنون کردند; بیانگر این نکته است که آنان درصدد بودند با این کار، به هدف خود (نابودى دین) نائل شوند. ۸ - کافران، قرآن را نشانه جنون پیامبر(ص) مى دانستند

بِما كَذَّبُونِ «26» او نيست جز مردى كه در او نوعى جنون است، پس تا مدّتى درباره‌ى او صبر كنيد. (تا از جنون نجات يابد يا بميرد يا ما تكليف خود را با او روشن

کافران مکه و نبوت بشر ۵; کافران مکه و وحى ۴ محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۱; تهمت جنون به محمد(ص) ۳; وحى به محمد(ص) ۳، ۴

«جَنَّ» به قلب که در درون سینه پوشانده شده، مى گویند. «مجنون» از مادّه «جُنُون» به کسى مى گویند که عقلش پوشیده شده. «جَنین» از مادّه «جنّ» به طفلى مى گویند

حق او را به خاك مى‏اندازد اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است. صرع به معنى جنون و حمله از همين است. كه شخص در اثر عدم تعادل اعضاء به خاك مى‏افتد. ها انن

اهميت قلم و تعليم در دنياى بشريت دارد. درآيه اول قسم به قلم ظاهراً دليل نفى جنون از رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» است يعنى اگر قلم به دست گيرند و گفته‏هاى

ابى‌طالب را مقدم می‌داشت و وى را بزرگ مى شمرد. قریش مى گفتند: روش محمد به جنون و دیوانگى کشیده شده است لذا اوائل آیات این سوره تا این آیات به همین منظور

ابى‌طالب را مقدم می‌داشت و وى را بزرگ مى شمرد. قریش مى گفتند: روش محمد به جنون و دیوانگى کشیده شده است لذا اوائل آیات این سوره تا این آیات به همین منظور

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت‌ به غمزه مسئله‌آموز صد مدرّس شد در نسبت جنون به افراد برجسته تعجب نكنيد، قرآن مى‌فرمايد: «كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت‌ به غمزه مسئله‌آموز صد مدرّس شد در نسبت جنون به افراد برجسته تعجب نكنيد، قرآن مى‌فرمايد: «كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ