الشورى ١٧
کپی متن آیه |
---|
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِ وَ الْمِيزَانَ وَ مَا يُدْرِيکَ لَعَلَ السَّاعَةَ قَرِيبٌ |
ترجمه
الشورى ١٦ | آیه ١٧ | الشورى ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمِیزَانَ»: معیار و میزان ارزیابی و ارزشها. مراد قواعد و ضوابطی است که در قرآن، یا در کتابهای آسمانی دیگر گنجانده شده است و جداکننده حق از باطل است (نگا: حدید / ). مراد از انزال میزان در اینجا، ایجاد آن و رهنمود بدان است. «قَرِیبٌ»: علّت مذکّر آمدن قَریبٌ، بدان خاطر است که در اصل خبر (إتیان) است که مضاف محذوفی است. یا این که بهمعنی ذاتُ قُرْبٍ بوده و از باب تامِرو لابِن میباشد (نگا: اعراف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۲۶ سوره شورى
- مقصود از ((كتاب )) و ((ميزان )) در آيه : ((الله الذىانزل الكتاب بالحق و الميزان ....))
- سخن ديگر مفسرين در معناى ((ميزان ))
- معناى اينكه فرمود: خدا به بندگان خود ((لطيف )) است
- مقصود از زراعت آخرت و زراعت دنيا و اينكه فرمود در زراعت آخرت مى افزاييم
- استخدام در اين آيه و حاصل معناى آن و آيه قبلى
- توضيح و تفسير آيه : ((قل لا اسالكم عليه اجرا الا الموده فى القربى ))
- بررسى اقوال مختلف مفسرين درباره مراد از مودت قرباىرسول خدا (ص )
- قول بعضى كه خطاب در آيه را به انصار دانسته اند نه قريش
- قول به اينكه مراد از مودت به قربى مودت خود قربى است واشكال آن
- مودت به قربى نمى تواند كنايه از صله رحم باشد
- آنچه در آيه شريفه مودت است نه تودد
- بيان اين وجه كه مقصود از مودت قربى ، محبت عترت واهل بيت پيامبر (عليهم الصلاة و السلام ) است
- بطلان گفتار كسانى كه بر اين وجه ايراد گرفته اند
- تاءييداتى بر وجه اخير كه مراد از مودت ، مودت به اهل بيت عليه السلام باشد
- اشاره به معناى اينكه خداوند بر حسن عمل مى افزايد
- وجوه مختلف در معناى جمله ((فان يشاء الله يختم على قلبك ))
- (رواياتى درباره اينكه در آيه مودت مراد از قربىاهل بيت رسول الله (ص ) است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ «17»
خداست آنكه كتاب آسمانى و ميزان را به حقّ نازل كرد و چه مىدانى شايد قيامت نزديك باشد.
نکته ها
يكى از نامهاى قيامت «السَّاعَةَ» است، زيرا ناگهانى و غير مترقبه فرا مىرسد.
پیام ها
1- در قرآن كريم باطل راهى ندارد. «أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ»
2- قرآن حقيقتى بس والا دارد كه براى سعادت ما آفريده شده است. «أَنْزَلَ الْكِتابَ»
3- قرآن، ميزان و وسيلهى تشخيص حقّ از باطل است. «الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ»
4- پيامبر اكرم نيز از زمان و ساعت قيامت بى خبر است. «وَ ما يُدْرِيكَ»
5- به آرزوهاى موهوم و طولانى كه موجب تأخير توبه و عمل صالح است گرفتار نشويد كه شايد قيامت نزديك باشد. «لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 388
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ «17»
اللَّهُ الَّذِي: خداى به حق آن ذاتى است كه، أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِ: نازل فرمود كتاب آسمانى را به راستى و درستى خبر دادن از گذشته و آينده، يا در اوامر و نواهى و ساير فرايض و احكام الهى، وَ الْمِيزانَ: و نازل فرمود طريق شرع را كه عدالت حقيقى است تا بندگان در جميع امور سويت را مرعى دارند و از ميزان قسط خارج نشوند.
بيان:
تسميه شريعت به ميزان، به جهت آنست كه ميزان، آلت انصاف و سويت است ميان بندگان؛ همچنين ترازوى معروف است به سنجيدن اشياء كه
جلد 11 - صفحه 410
از طريق حق خارج نشوند. يا مراد به ميزان، پيغمبر است كه در كمال سويت و اعتدال و مؤسس اساس انصاف و مبلغ قواعد عدل است، پس مراد به انزال ارسال او باشد.
على بن ابراهيم قمى (رحمه اللّه) روايت نموده كه مراد ميزان، حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است «1». و در زيارت مأثوره آن حضرت «السّلام على ميزان الاعمال» وارد شده «2»، و در روز قيامت هم ميزان قبولى اعمال و رسيدن به فيوضات جنان، ولايت و مودّت بدان سرور خواهد بود.
وَ ما يُدْرِيكَ: و چه چيز دانا كرد تو را اى مكلف به آمدن قيامت و چه دانى، لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ: شايد كه قيامت نزديك باشد، پس پيروى كتاب خدا و به شريعت او عمل نما و بر ميزان عدل مواظبت كن پيش از مفاجات روزى كه اعمال تو در ميزان قسط سنجيده شود. و حكمت در اخفاى قيامت آنكه بندگان هميشه خائف باشند از وقوع آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ «16» اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ «17» يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «18» اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19» مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20»
ترجمه
و آنانكه محاجّه و مخاصمه مينمايند در دين خدا بعد از آنكه
جلد 4 صفحه 575
اجابت شده باشد براى آن دليلشان باطل است نزد پروردگارشان و بر آنها خشمى است و براى آنها عذابى است سخت
خدا است آنكه فرستاد كتابرا بحق و ميزان را و چه چيز آگاه كرد تو را شايد قيامت نزديك باشد
ميخواهند آنرا آنها كه نميگروند بآن و آنانكه گرويدند ترسندگانند از آن و ميدانند كه آن حق است آگاه باشيد همانا آنها كه شك ميكنند در قيامت هر آينه در گمراهى دور از صوابند
خداوند صاحب لطف است به بندگانش روزى ميدهد هر كه را ميخواهد و او است تواناى ارجمند
كسى كه ميخواهد محصول سراى آخرت را مىافزائيم براى او در محصولش و كسيكه ميخواهد محصول دنيا را ميدهيمش از آن و نيست براى او در آن سراى هيچ بهرهاى.
تفسير
گفتهاند يهود و نصارى محاجّه و مخاصمه مينمودند با مسلمانان و ميگفتند كه پيغمبر و كتاب ما پيش از پيغمبر و كتاب شما بوده و حق بودن دين ما مسلّم است و دين شما حق بودنش معلوم نيست و خداوند در مقام ردّ آنها فرموده بعد از آنكه اجابت شد طلب معجزه آنان براى ثبوت دين اسلام و ظاهر گشت بدست پيغمبر خاتم معجزاتيكه مردم ديدند و قبول نمودند آنرا ديگر اين احتجاج آنها وجهى ندارد چون نبوت هر پيغمبرى بمعجزاتش ثابت شده است و بنظر حقير و شهادت آيات سابقه و لاحقه روى سخن با همان كفار مكه است كه حجّت بر آنها تمام شده بود و مخاصمه و محاجّه آنها در دين خدا اشكالاتى بوده كه در حكمت احكام الهى مينمودند مانند معاندين اين زمان كه ميگويند چرا بايد نماز چنين و روزه چنان باشد و اين قبيل اشكالات بعد از ثبوت نبوت و دين كه از جانب خدا است بطلانش واضح است لذا خداوند بردّ آن اجمالا اكتفا فرموده و آنها را بخشم و عذاب شديد خود تهديد كرده است و فرموده خداوند آن ذات مقدسى است كه قرآن و احكام خود را براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت فرستاده و آن ميزان عدلى است كه هيچ اشكال و اعتراضى در آن راه ندارد و كم و زياده از آن و بر آن ناروا است و قمى ره نقل فرموده كه مراد از ميزان امير المؤمنين عليه السّلام است و باين معنى در روايات ديگرى هم تصريح شده كه ميزان اعمال در دنيا و آخرت آن وجود مبارك است و ظاهرا يكى از اشكالات بى وجه
جلد 4 صفحه 576
آنها كه براى استهزاء بوعده عذاب مينمودند اين بوده كه چرا قيامت زودتر نمىآيد كه ما بعذاب موعود برسيم چنانچه مكرر ذكر شده است لذا خدا براى گوشزد آنها به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده تو چه ميدانى شايد قيامت نزديك باشد بعجله طلب ميكنند آنرا كسانيكه اعتقاد بمعاد ندارند و از سختى آن غافلند ولى اهل ايمان و اعتقاد بآن از آنروز ميترسند و براى آن توشه تهيه ميكنند چون ميدانند مسلّما خواهد آمد و كسانيكه در آن شك دارند و در مقام محاجه با تو بآن استهزاء مينمايند در گمراهى و ضلالتى بكلى دور از حق و حقيقتند و قريب باين معنى را قمى ره نيز نقل فرموده است و حكمت مخفى بودن ساعت موعود بر اهل خرد معلوم و منوط بودن نظم دنيا بآن مشهود است خداوند داراى لطف و مرحمت و صاحب برّ و احسان بر بندگان است روزى ميدهد كسى را كه ميخواهد زياد و كم و باقتضاء حال و صلاح كار او و مرتب ميكند با نظر دقيق باطن بين امور مخفى از انظار بندگانرا و اين مقتضاى لطف الهى است و بعضى لطيف را باين معنى تفسير نمودهاند و او است داراى قوت و قدرتيكه كسى غلبه بر او پيدا نخواهد كرد كسيكه در مزرعه دنيا براى زرع آخرت كار كند و طالب نفع اخروى باشد خداوند محصول او را زياد ميكند بطوريكه تخمى ده تخم تا هفتصد تخم و زيادتر برداشت مينمايد و كسيكه براى نفع دنيوى كار كند و طالب محصول آن باشد خداوند آنچه را رزق مقسوم او قرار داده باو ميرساند ولى در آخرت نصيب و بهرهاى براى او نيست چون اعمال به نيّات است و براى هر كس چيزى است كه نيّت نموده و از بعضى روايات استفاده ميشود كه كسيكه به نيت دنيا كار كند بمقصود نميرسد مگر بميزانى كه براى او مقدر شده و كسيكه بنيت آخرت كار كند خدا او را از مال دنيا بىنياز فرمايد و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مال و بنون حرث دنيا است و عمل صالح حرث آخرت است و گاهى خدا جمع ميكند آن دو را براى كسانى و در كافى از آن حضرت اللّه لطيف بعباده يرزق من يشاء بولايت امير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده و من كان يريد حرث الآخره بمعرفت او و ائمه اطهار و زيادتى در آن حرث باستيفاء نصيب از دولت ايشان و طالب حرث دنيا و محروم از نصيب آخرت بكسى كه از دولت حق با امام عليه السّلام بىنصيب ميباشد تأويل شده است
جلد 4 صفحه 577
و اللّه اعلم بمراده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اللّهُ الَّذِي أَنزَلَ الكِتابَ بِالحَقِّ وَ المِيزانَ وَ ما يُدرِيكَ لَعَلَّ السّاعَةَ قَرِيبٌ «17»
خداوند آن خدايي است که نازل فرمود كتاب را بالحق و ميزان را و نشان نداده تو را و درك نفرموده ترا شايد ساعت قيامت نزديك باشد.
اللّهُ الَّذِي أَنزَلَ الكِتابَ قرآن مجيد را.
بِالحَقِّ که از جانب او آمده براي هدايت بشر بلكه جن و انس و معجزه باقيه است تا قيامت.
وَ المِيزانَ ما يوزن به الحق و الباطل چيزي که حق و باطل را از هم جدا ميكند بعضي گفتند مراد عدل است و بعضي گفتند وجود مقدس محمّد (ص) است ولي در اخبار داريم که مراد امير المؤمنين
جلد 15 - صفحه 472
است چنانچه در زيارت آن حضرت هم دارد.
اقول: هر چيزي که حق را از باطل جدا ميكند او را ميزان ميگويند چنانچه علم منطق را ميزان ناميدند که قضايا را صحيح و باطلش را تعيين ميكند و شاقول بنّايي را ميزان ميگويند و ترازو و قپان و امثال آنها که وزن شيء را تعيين مينمايد و ميزان قيامت که اعمال صالحه را معين ميكند ثقل و خفت آن را و در اينجا مميز بين حق و باطل مراد است و اطلاقش بر قرآن و بر وجود مبارك امير المؤمنين و بر ائمه طاهرين و بر معجزات صادره از حضرت رسالت و بر ادله و براهين عقل و شرع و امثال اينها که حق و باطل، صحت و فساد، خير و شر، سعادت و شقاوت، نفع و ضرر را تعيين ميكند صحيح است و تمام از جانب حق است.
وَ ما يُدرِيكَ لَعَلَّ السّاعَةَ قَرِيبٌ يعني بر تو معلوم نكرديم و بيان نفرموديم که قيامت چه موقعي واقع ميشود.
إِنَّ اللّهَ عِندَهُ عِلمُ السّاعَةِ- لقمان آيه 34- و لعل نه براي اينست که العياذ خدا نميداند و احتمال ميدهد بلكه براي اينکه است که بندگان ندانند و احتمال بدهند که نزديك است تا در مقام تدارك برآيند به توبه و انابه و تهيه اسباب نجات.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- شتاب نکنید، قیامت میآید! در این آیه به یکی از دلائل توحید و قدرت پروردگار- که در عین حال متضمن اثبات نبوت است- در مقابل احتجاج کنندگان بیمنطق پرداخته، میگوید: «خداوند همان کسی است که کتاب آسمانی را به حق نازل کرد و همچنین میزان را» (اللَّهُ الَّذِی أَنْزَلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِیزانَ).
«حق» کلمه جامعی است که معارف و عقائد حقّه، و همچنین اخبار صحیح و برنامههای هماهنگ با نیازهای فطری و اجتماعی را و آنچه از این قبیل است شامل میشود.
همچنین «میزان» در معنی کنائی به هرگونه معیار سنجش، و قانون صحیح
ج4، ص336
الهی، و حتی شخص پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله و امامان راستین علیهم السّلام که وجودشان معیار تشخیص حق از باطل است اطلاق میگردد و میزان روز قیامت نیز نمونهای است از این معنی.
به این ترتیب خداوند کتابی بر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله نازل کرده است که هم حق است، و هم میزان ارزیابی ارزشها.
و از آنجا که نتیجه همه این مسائل، مخصوصا بروز و ظهور کامل حق و عدالت و میزان در قیامت است در پایان آیه میگوید: «تو چه میدانی شاید ساعت (قیام رستاخیز) نزدیک باشد»؟! (وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ).
همان قیامتی که وقتی بر پا شود همگان در دادگاه عدلش حضور مییابند، و در برابر میزان سنجشی که حتی به اندازه سنگینی یک دانه خردل و کوچکتر از آن را دقیقا میسنجند قرار میگیرد.
نکات آیه
۱ - خداوند، قرآن و سایر کتاب هاى آسمانى را به حق و پیراسته از هر گونه باطل فرو فرستاد. (اللّه الذى أنزل الکتب بالحقّ) الف و لام در «الکتاب» مى تواند براى عهد باشد و نیز مى تواند براى جنس باشد که در این صورت شامل همه کتاب هاى آسمانى خواهد بود.
۲ - نزول قرآن، داراى هدفى ارجمند و هماهنگ با واقعیت هستى و نیازهاى انسان (أنزل الکتب بالحقّ) حق، گاهى به معناى شىء مطابق با حکمت مى آید و گاهى به معناى امر ضرورى و مورد نیاز. برداشت یاد شده براساس هر دو احتمال است. هم چنین بر این پایه استوار است که «بالحقّ» متعلق به «أنزل» باشد.
۳ - قرآن، معیار و میزان حق (در میدان باورها، روش ها و عملکردها) (اللّه الذى أنزل الکتب بالحقّ و المیزان) برداشت یاد شده بر این پایه است که «المیزان» عطف تفسیرى بر «الکتاب» و تعبیر دیگرى از قرآن باشد.
۴ - قرار گرفتن میزان و ترازوى تفکر و سنجش در اختیار انسان ها، از جمله اهداف و فلسفه هاى مهم نزول قرآن (اللّه الذى أنزل ... المیزان) کتابى که به حق نازل شده است، مى تواند آثار و نتایج متعددى داشته باشد و این که تنها عنوان «المیزان» تخصیص به ذکر یافته، دلیل اهمیت این ویژگى قرآن است.
۵ - قرآن، داراى حقیقتى ملکوتى و متعالى (اللّه الذى أنزل الکتب) به کارگیرى ماده «نزول» (فرود آمدن از فراز) مى تواند اشاره به برداشت بالا داشته باشد.
۶ - حقانیت محتواى قرآن، نشانگر نزول آن از سوى خداوند (اللّه) (اللّه الذى أنزل الکتب بالحقّ) آیه شریفه بدین معنا است که آن کس که این کتاب را به حق نازل کرده خدااست و جز او نمى تواند باشد; نظیر این که گفته شود: هنرمند است آن کس که چنین خط زیبا نوشته است.
۷ - دستیابى انسان به حق و عدل، در پرتو بهره گیرى از قرآن و به کارگیرى آن (أنزل الکتب بالحقّ و المیزان) بنابراین که «المیزان» عبارت دیگرى از «الکتاب» باشد و با توجه به این که «میزان» ابزار اجراى عدالت است، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۸ - قرآن، مرجع حل اختلافات اجتماعى و اعتقادى (و الذین یحاجّون ... أنزل الکتب بالحقّ و المیزان) طرح حقانیت و میزان بودن قرآن، پس از ذکر اختلافات و مباحثات بى اساس مخالفان، مى تواند ناظر به مطلب یاد شده باشد.
۹ - تشریع دین از سوى خداوند، امرى ضرورى و مطابق با نیازهاى انسان است. (أنزل الکتب بالحقّ) بنابراین احتمال که مراد از «الکتاب» محتواى آن (دین) باشد - چنان که برخى از مفسران گفته اند - و نیز با توجه به معناى «حق»، مطلب یاد شده قابل برداشت است.
۱۰ - تعالیم دین، معیار حقانیت و بطلان باورها و اعمال است. (أنزل الکتب بالحقّ و المیزان) بنابراین احتمال که عطف «المیزان» بر «الکتاب» تفسیرى بوده و مراد از «الکتاب» دین باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.
۱۱ - امکان برپایى قیامت، در هر لحظه از زمان (و ما یدریک لعلّ الساعة قریب)
۱۲ - زمان وقوع قیامت، مخفى و پنهان حتى براى پیامبر(ص) (و ما یدریک لعلّ الساعة قریب)
۱۳ - «الساعة»، از نام هاى قیامت است. (لعلّ الساعة قریب)
۱۴ - لزوم آمادگى همیشگى انسان براى مواجهه با قیامت (و ما یدریک لعلّ الساعة قریب) خبر از نزدیکى قیامت، مى تواند ناظر به مطلب یاد شده باشد.
۱۵ - قرآن و قانون الهى، ابزار سنجش و داورى در قیامت (اللّه الذى ... و ما یدریک لعلّ الساعة قریب)
۱۶ - قیامت، صحنه سنجش و محاسبه اعمال و رفتار آدمى است. (اللّه الذى ... المیزان و ما یدریک لعلّ الساعة قریب) از ارتباط دو قسمت از آیه مطلب بالا استفاده مى شود.
۱۷ - توجه به قیامت، زمینه ساز گرایش انسان به حقانیت قرآن و موازین الهى (اللّه الذى أنزل الکتب بالحقّ ... و ما یدریک لعلّ الساعة قریب)
۱۸ - غفلت از قیامت و دور پنداشتن آن، از موانع مهم بى توجهى انسان به حقایق وحى و قوانین الهى (اللّه الذى أنزل الکتب ... و ما یدریک لعلّ الساعة) از این که در مسأله قیامت، امکان نزدیک بودن آن تخصیص به ذکر یافته، اهمیت آن استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- اختلاف: مرجع حل اختلاف اجتماعى ۸; مرجع حل اختلاف دینى ۸
- انسان: نیازهاى انسان ۹ ایمان: زمینه ایمان به قرآن ۱۷
- تفکر: اهمیت تفکر ۴
- حق: زمینه حق ۷; ملاک حق ۳
- دین: اهمیت تشریع دین ۹; دین و عینیت ۹; نقش دین ۱۰
- ذکر: آثار ذکر قیامت ۱۷
- الساعة: ۱۳
- عدالت: زمینه عدالت ۷
- عقیده: ملاک حقانیت عقیده ۱۰
- عمل: حسابرسى اخروى عمل ۱۶; ملاک حقانیت عمل ۱۰
- غفلت: آثار غفلت از قیامت ۱۸; عوامل غفلت از وحى ۱۸
- قرآن: ارزش نزول قرآن ۲; اهداف قرآن ۴; حقانیت قرآن ۱، ۶; دلایل وحیانیت قرآن ۶; عظمت قرآن ۵; فضیلت قرآن ۵; فلسفه نزول قرآن ۲; قرآن و نیازهاى انسان ۲; نقش اخروى قرآن ۱۵; نقش قرآن ۳، ۷، ۸; وحیانیت قرآن ۱; ویژگیهاى قرآن ۱، ۲، ۸
- قیامت: آمادگى براى قیامت ۱۴; اختفاى قیامت ۱۲; ملاک قضاوت در قیامت ۱۵; میزان در قیامت ۱۵; نامهاى قیامت ۱۳; وقت قیامت ۱۱، ۱۲; ویژگیهاى قیامت ۱۶
- کتب آسمانى: حقانیت کتب آسمانى ۱; وحیانیت کتب آسمانى ۱; ویژگیهاى کتب آسمانى ۱
- محمد(ص): محدوده علم محمد(ص) ۱۲
منابع