يس ٦٩
ترجمه
يس ٦٨ | آیه ٦٩ | يس ٧٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الشِّعْرَ»: چکامه. چامه. «مَا یَنبَغِی»: نسزد. در خور نیست. لازم نیست. «إِنْ»: نیست. «هُوَ»: کتاب منزل قرآن. «ذِکْرٌ»: پند و اندرز. یاد و یادآوری. «قُرْآنٌ»: قرآن. کتاب خواندنی. «مُبِینٌ»: روشن و واضح. روشنگر و بیانگر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۶ - ۸۳ سوره يس
- تهديد كفار به گرفتن چشمان و دگرگون ساختن خلقتشان
- توضيح اينكه فرمود: ما به پيامبر شعر نياموختيم و شاعرى شايسته او نيست و ما علمناهالشعر و ما ينبغى له
- مقصود از اينكه فرمود: انسان مالك چهارپايان است
- معناى جمله : وهم لهم جند محضرون كه درباره احضار مشركين و آلهه شان در قيامت است
- استبعاد معاد توسط مشركين و جواب خداى تعالى به اين استبعاد
- اقوال مختلف درباره خلقت مثل در آيه : اوليس الذى خلق السموات والارض بقادر على انيخلق مثلهم ...
- توضيحى در مورد تغير و تبدل متوالى بدن و عدم تغير وتبدل نفس و روح
- توضيح مفاد آيه شريفه : انما امره اذا اراد شيئا انيقول له كن فيكون ... و بيان مراد از امر و قول در آن
- رد گفتار بعضى كه كن را از مقوله لفظ دانسته اند
- معناى ملكوت و اينكه ملكوت هر چيزى به دست خدا است
- رواياتى درباره بيگانه بودن پيامبر صلى الله عليه و آله از شعر و شاعرى
- اعاده و احياء اموات
- و اراده قول خداوند
نکات آیه
۱ - خداوند، هیچ گونه شعرى به پیامبر اسلام(ص) نیاموخت. (و ما علّمنه الشعر)
۲ - قرآن، سخنى از سنخ شعر نیست. (و ما علّمنه الشعر) مقصود از آموخته اى که از سنخ شعر نیست، قرآن کریم است که کافران آن را شعر مى پنداشتند و بر این اساس، پیامبراسلام(ص) را به شاعر بودن متهم مى کردند.
۳ - قرآن، سخنى است سراسر حق و هدف مند و پیراسته از کلامِ برخواسته از تخیلات و سخنان مبالغه آمیز و خلاف واقع. (و ما علّمنه الشعر) برداشت یاد شده از شعر نبودن قرآن استفاده مى شود; زیرا شعر برخاسته از تخیلات شاعر و معمولاً توأم با سخنان مبالغه آمیز و خلاف واقع است که شاعران گاهى به منظور حفظ وزن، سجع و قافیه شعر به آن متوسل مى شوند.
۴ - قرآن، کتابى است داراى نظم، شیوه و ترکیبى جذاب و مخصوص به خود. (و ما علّمنه الشعر) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که آنچه کافران را به شعر پنداشتن قرآن واداشت، نظم و اسلوب پر جاذبه و ویژه اى بود که در این کتاب الهى مشاهده کردند.
۵ - پیراسته بودن مقام پیامبر(ص)، از مقولات شعرى و تخیلات شاعرانه (و ما علّمنه الشعر و ماینبغى له)
۶ - پیامبر(ص)، از گفتن شعر ناتوان بود. (و ما علّمنه الشعر و ما ینبغى له) برخى از مفسران بر آنند که مقصود از «ما ینبغى له» ناتوان بودن پیامبر(ص) از سرودن شعر و یا مشکل بودن آن براى ایشان است; زیرا خداوند درصدد نفى کامل و قطعى شعر بودن قرآن است و بانفى توانایى شعر گفتن از پیامبر(ص)، این منظور بهتر حاصل مى شود.
۷ - قرآن، کتابى سراسر یاد و یادآورى براى انسان است. (إن هو إلاّ ذکر) «ذکر» مصدرى است که براى بیان مبالغه، وصف براى قرآن قرار گرفته و به معناى تذکر و یادآورى است.
۸ - قرآن، کتاب قرائت شده بر پیامبر(ص) (و قرءان) «قرآن» مصدر «قرأ» است که مانند «رجحان» و «کفران» بر اسم مفعول اطلاق شده است; یعنى، «الکلام المقروء».
۹ - ذکر و قرآن، از نام هاى کتاب آسمانى پیامبراسلام(ص) (إن هو إلاّ ذکر و قرءان)
۱۰ - قرآن، کتابى روشن و قابل فهم براى همگان (و قرءان مبین)
۱۱ - محتوا، شیوه و نظم موجود در قرآن، روشنگر خدایى بودن آن و پیراستگى آن از تخیلات شاعرانه. (و ما علّمنه الشعر و ما ینبغى له إن هو إلاّ ذکر و قرءان مبین) برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که مقصود از روشنگر بودن قرآن به - قرینه صدر آیه (و ما علّمناه الشعر و ما ینبغى له) - این حقیقت باشد که قرآن، خود شاهد و گواهِ الهى بودن و نیز پیراسته بودنش از تخیلات شاعرانه است.
موضوعات مرتبط
- انسان: تذکر به انسان ۷
- تذکر: ابزار تذکر ۷
- ذکر :۹
- قرآن :۹ تنزیه قرآن ۹ ۲، ۳، ۱۱; جذابیت قرآن ۹ ۴; حقانیت قرآن ۹ ۳، ۱۱; سهولت فهم قرآن ۹ ۱۰; قرآن ۹ و شعر ۲; نامهاى قرآن ۹ ۹; نظم قرآن ۹ ۴، ۱۱; نقش قرآن ۹ ۷; وحیانیت قرآن ۹ ۱۱; وضوح قرآن ۹ ۱۰; ویژگیهاى قرآن ۹ ۳، ۴، ۱۰، ۱۱
- محمد(ص): تلاوت قرآن بر محمد(ص) ۸; تنزیه محمد(ص) ۱، ۵; رد شاعرى محمد(ص) ۱، ۵; عجز محمد(ص) از شاعرى ۶