التوبة ٨٨
کپی متن آیه |
---|
لٰکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولٰئِکَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ |
ترجمه
التوبة ٨٧ | آیه ٨٨ | التوبة ٨٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْخَیْرَاتُ»: انواع منافع. خوبیها و نیکیهای هر دو جهان.
تفسیر
- آيات ۹۶ - ۸۱، سوره توبه
- ادامه آيات مربوط به كسانى كه از رفتن به جنگ سرباز زدند و نكوهش و تهديد آنان به عذاب آخرت
- نهى از نمازگزاردن بر جنازه منافقين و ايستادن در كنار گور آنان
- بر خلاف منافقين ، مؤ منين به ماندن در خانه و شهر راضى نشدند بلكه بااموال و انفس خود به جهاد برخاستند
- نكته موجود در جمله : (( اعدّ الله لهم جنات ... )) و اينكه ورود به جنت براى مؤ منين مجاهد مشروط به باقى ماندن آنان به صفاى ايمان و اصلاحاعمال است
- مقايسه بين فقراء و تهيدستان كه آمادگى خود را براى جهاد اعلام نمودند، و دروغگويان منافق
- كسانى كه حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مى باشند
- عذرخواهى منافقين از شما بعد از جنگ مسموع و مقبول نيست و نبايد از آنها راضى شويد
- روايتى در ذيل آيه شريفه : (( فرح المخلفون ... ))
- رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم )
- بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن ابى و حضور او در كنار قبر او و... مى باشد
- چند روايت در مورد خوالف (كسانى كه با پيامبر به قصد تبوك نرفتند)
- چند روايت در مورد بكائين (چند نفرى كه به سبب نداشتن مركب براى حضور يافتن در جنگ بسيار گريستند)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «88»
ولى (در مقابلِ منافقانِ رفاهطلب وگريزان از جنگ،) پيامبر و مؤمنانِ همراه او، با اموال و جانهايشان جهاد كردند واينانند كه همهى خيرات و نيكىها براى آنان است و همانانند رستگاران.
پیام ها
1- از شركت نكردن منافقان ومرفّهان در جنگ، نگران نباشيم. لكِنِ الرَّسُولُ ...
2- منافقان مپندارند با نيامدنشان به جهاد، اسلام بىياور مىماند. لكِنِ الرَّسُولُ ...
3- رهبر، پيشاپيش رزمندگان است. «الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ»
4- تنها ايمان به پيامبر كافى نيست، همراهى با او نيز لازم است. «آمَنُوا مَعَهُ»
5- جهاد بايد در همهى ابعاد باشد. «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»
جلد 3 - صفحه 481
6- رستگارى، تنها در سايهى ايمان و جهاد است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
7- جنگ و جهاد، مايهى نزول خيرات و بركات الهى بر رزمندگان است. «أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ»
8- مجاهدان رستگارند، چه پيروز شوند و چه در ظاهر شكست بخورند.
«جاهَدُوا، الْمُفْلِحُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (88)
بعد از آن مدح حضرت رسالت و مؤمنان را فرمايد:
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ: لكن پيغمبر خدا و آنان كه ايمان آوردهاند با او، يعنى در خدمت آن حضرت بر خلاف منافقانند. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ: جهاد كردند به مالهاى خود و بدنهاى خود وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ: [و] آن گروه مر ايشان را باشد نيكوئيهاى دو جهان كه نصرت و غنيمت است در دنيا و بهشت و كرامت در عقبى. و بنا به قولى مراد خيرات، حور العين است به جهت قول خداى تعالى «فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ». نزد جمعى مراد خيرات بهشت و نعيم آن است. وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: و آن جماعت ايشانند
ج5، ص 171
فيروزى يافتگان و به مقصود رسيدگان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (86) رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ (87) لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (88) أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (89)
ترجمه
و چون نازل شود سوره كه ايمان آوريد بخدا و جهاد كنيد با پيغمبرش اذن ميخواهند از تو صاحبان مكنت از آنها و گويند واگذار ما را كه باشيم با نشستگان
راضى شدند بآنكه باشند با زنان بازمانده و مهر زده شد بر دلهاشان پس آنها نمىفهمند
ولى پيغمبر و آنانكه گرويدند با او جهاد نمودند بمالها و جانهاشان و آن گروه مر ايشانرا است خيرها و آنگروه آنانند رستگاران
آماده نموده خدا براى آنها بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آنها اين است كاميابى بزرگ.
تفسير
صاحبان ثروت و مكنت از منافقان بيشتر مورد ملامت شدند در تخلف از جهاد زيرا با آنكه آبرومند ظاهرى بودند حبّ مال و جان آنها را وادار نمود كه راضى شدند همسر با زنان بازمانده از جهاد شوند چون خوالف جمع خالفه است و عياشى ره از امام باقر ع نقل نموده كه مراد زنانند و ديده بصيرت آنها كه دل است كور شد كه نديدند وسيله سعادت دنيا و آخرتشانرا و نفهميدند موجب شقاوت و بدبختى خودشان را ولى از جان و مال گذشتگان در راه خدا نائل شدند بمنافع دنيا و آخرت از عزت و شوكت و ظفر و غنيمت و قرب و منزلت نزد خدا و پيغمبر و فائز شدند بنعيم جنت كه خداوند بيد قدرت خود براى آنها آماده فرموده بود و سعادتى بالاتر از آن نيست ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَموالِهِم وَ أَنفُسِهِم وَ أُولئِكَ لَهُمُ الخَيراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ (88)
لكن رسول اكرم [ص] و كساني که حقيقة ايمان آوردهاند بهمراهي حضرت رسالت جهاد ميكنند هم باموال خود که صرف در جهاد و في سبيل اللّه ميكنند و هم بجانهاي خود که در معركه قتال با كفار جان بازي ميكنند و اينها هستند که مخصوص آنها است جميع خيرات و اينها هستند که رستگار شدند.
لكِنِ الرَّسُولُ استدراك از سابقين منافقين است که تقاعد كردند حضرت رسالت بنفس نفيس خود در جهاد حاضر ميشد با كمال شهامت و شجاعت که از امير المؤمنين عليه السّلام مرويست که فرمود ما هر وقت که در جهاد سخت ميشد امر پناهنده بحضرت رسول ميشديم.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بايمان واقعي باطني حقيقي نه مثل منافقين که فقط صورة و ظاهر باشد با حضرت رسالت و بهمراهي آن بزرگوار جاهَدُوا بِأَموالِهِم يعني بهترين مصرف مال را صرف دين ميدانستند چه براي تجهيزات جنگي و چه ساير مصارف خيريه و انفسهم ميدانستند اگر بكشند يا كشته شوند
جلد 8 - صفحه 288
سعادتمند ميشوند چنانچه در همين سوره آيه 52 گذشت قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنا إِلّا إِحدَي الحُسنَيَينِ الاية يا فتح يا شهادت.
وَ أُولئِكَ لَهُمُ الخَيراتُ الخيرات جمع محلي بالف و لام دال بر عموم است شامل جميع خيرات دنيوي و اخروي و مثوبات و تفضلات و درجات و مراتب و شئونات ميشود و احتياج بتفسير بعض مفسرين که حمل بر يك جمله از آنها كردهاند نداريم.
اشكال- اينكه ما نظر ميكنيم بعض اينکه مجاهدين مبتلاء ببسياري از بليات ميشدند حتي مثل امير المؤمنين که افضل مجاهدين بود چه اندازه بلاء و مصيبت بآن سرور وارد شد که بفرمايد
(ما زلت مظلوما منذ قبض رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم)
يا بفرمايد
(صبرت و في العين قذي و في الحلق شجي)
جواب- تمام اينکه بليات باعث ارتفاع درجات و ازدياد مثوبات ميشد و عين خيرات است حتي از سيّد إبن طاوس نقل ميكنند که فرمود اگر ما دستور نداشتيم که بايد براي مصائب اينکه خانواده محزون و عزادار باشيم ميگفتيم بايد خوشحال باشيم که اينها بچه مقامات و درجات عاليه نائل شدند.
وَ أُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ فلاح و رستگاري نصيب كسي ميشود که جامع جميع خيرات باشد از عقائد حقه و علوم الهيه و صفات حسنه و اعمال صالحه و درجات عاليه نكتة- در جمله اولي بلام اختصاص بيان فرمود لهم الخيرات که ديگران جامع جميع خيرات نيستند و در اينکه جمله فقط بيان فلاح آنها را نمود که فلاح و رستگاري اختصاص بمجاهدين ندارد اعمال صالحه ديگر هم باعث فلاح ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 88)- در این آیه از گروهی که در نقطه مقابل این دسته قرار دارند و صفات و روحیات آنها، و همچنین سر انجام کارشان درست به عکس آنهاست، سخن به میان آمده.
آیه چنین میگوید: «اما پیامبر و آنها که با او ایمان آوردند با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند» (لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ).
و سر انجام کارشان این شد که «همه نیکیها برای آنهاست» و خیرات مادی و معنوی در این جهان و جهان دیگر نصیبشان است (وَ أُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْراتُ).
«و گروه رستگاران همینها هستند» (وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
از این آیه به خوبی استفاده میشود که اگر «ایمان» و «جهاد» توأم گردد هر گونه خیر و برکتی را با خود همراه خواهد داشت، و جز در سایه این دو، نه راهی به سوی فلاح و رستگاری است، و نه نصیبی از خیرات و برکات مادی و معنوی.
نکات آیه
۱ - پیامبر (ص) و مؤمنان راستین، جهادگران با مال و جان خویش (على رغم ذلت پذیرى و جهادگریزى منافقان) (لکن الرسول و الذین ءامنوا معه جهدوا بأمولهم و أنفسهم)
۲ - پیشتازى پیامبر (ص) در جهاد با مال و جان (لکن الرسول ... جهدوا بأمولهم و أنفسهم)
۳ - لزوم پیشتازى رهبر جامعه اسلامى در پایبندى به ارزشها و عمل بر طبق آن (لکن الرسول و الذین ءامنوا معه)
۴ - سستى و تخلف منافقان از جهاد، در روحیه محکم و مصمم پیامبر (ص) و مؤمنان راستین تأثیرى نداشت. (رضوا ... لکن الرسول ... جهدوا)
۵ - جهاد پیامبر (ص) و مؤمنان راستین، نشأت یافته از درک صحیح و بینش عمیق آنان نسبت به ارزش جهاد (فهم لایفقهون. لکن الرسول و الذین ءامنوا معه جهدوا) با توجّه به فراز پیش (رضوا ... فهم لایفقهون) مقصود این است که منافقان چون نمى فهمند، از جهاد مى گریزند و لکن مؤمنان، به برکت درک عمیقى که دارند، به سوى عرصه هاى کارزار پیش مى تازند.
۶ - جنگ تبوک، از عوامل متمایز شدن صف مجاهدان و مؤمنان راستین از صف منافقان (رضوا بأن یکونوا مع الخوالف ... لکن الرسول ... جهدوا) «جاهدوا» (به صورت فعل ماضى) به عنوان گزارش از جنگى است که مسلمانان پشت سر گذاشته اند که مفسّران آن را جنگ تبوک دانسته اند و خداوند، پس از این جنگ است که چهره منافقان را افشا مى کند.
۷ - جهاد با مال و جان، لازمه ایمان راستین (لکن الرسول و الذین ءامنوا معه جهدوا بأمولهم و أنفسهم) برداشت فوق با توجّه به این است که خداوند، مؤمنان را بدان جهت که جهاد کرده اند تحسین کرده و منافقان را بدان جهت که از جهاد گریخته اند مورد سرزنش قرار داده است.
۸ - اهمیّت جهاد با مال، همانند جهاد با جان (جهدوا بأمولهم و أنفسهم)
۹ - مؤمنان راستین و مجاهد، برخوردار از همه خیرات دنیا و آخرت (و أولئک لهم الخیرت) کلمه «الخیرات» جمع محلى به «ال» و مفید استغراق است.
۱۰ - ایمان و جهاد، تضمین کننده همه خیرها و ارزشها براى انسان (ءامنوا معه جهدوا ... و أولئک لهم الخیرت)
۱۱ - دستیابى به خیرات و نعمتهاى الهى، نیازمند ایمان و عمل (ءامنوا معه جهدوا ... و أولئک لهم الخیرت)
۱۲ - رستگارى و کامیابى واقعى، تنها از آنِ پیامبر (ص) و مؤمنان راستین و مجاهد است. (و أولئک هم المفلحون)
۱۳ - محرومیت منافقان، از خیر و فلاح واقعى (رضوا بأن یکونوا ... لکن الرسول ... جهدوا ... و أولئک لهم الخیرت و أولئک هم المفلحون)
۱۴ - رستگارى و کامیابى واقعى در پرتو ایمان و جهاد است نه در سایه عافیت طلبى و ترک جهاد (رضوا بأن یکونوا مع الخوالف ... لکن الرسول ... جهدوا ... و أولئک هم المفلحون) «فلاح» به معناى دستیابى به کمال مطلوب است (مفردات راغب).
۱۵ - حوران بهشتى، از آنِ مؤمنان مجاهد و ایثارگر است. (و أولئک لهم الخیرت) منظور از «الخیرات» به قرینه آیه ۷۰ سوره الرحمن (فیهن خیرات حسان) مى تواند حوران بهشت باشد.
موضوعات مرتبط
- ایمان: آثار ایمان ۷، ۱۰، ۱۴; ایمان و عمل ۱۱
- بهشت: حوریان بهشت ۱۵; نعمتهاى بهشت ۱۵
- جهاد: آثار جهاد ۱۰، ۱۴; ارزش جهاد ۵; اهمیّت جهاد مالى ۸; زمینه جهاد ۷; زمینه جهاد مالى ۷
- خیر: تحصیل خیر ۱۱; زمینه خیر ۱۰; محرومان از خیر ۱۳
- رستگاران: ۱۲
- رستگارى: زمینه رستگارى ۱۴; محرومان از رستگارى ۱۳
- رهبران دینى: اهمیّت پیشگامى رهبران دینى ۳
- غزوه تبوک: آثار غزوه تبوک ۶; قصه غزوه تبوک ۶
- مؤمنان: بینش مؤمنان ۵; پاداش اخروى مؤمنان ۱۵; جهاد مالى مؤمنان ۱; جهاد مؤمنان ۱; خیر اخروى مؤمنان ۹; خیر دنیوى مؤمنان ۹; رستگارى مؤمنان ۱۲; روحیه قوى مؤمنان ۴; زمینه تشیخص مؤمنان صدر اسلام ۶; منشأ جهاد مؤمنان ۵
- مجاهدان: ۱ پاداش اخروى مجاهدان ۱۵; خیر اخروى مجاهدان ۹; خیر دنیوى مجاهدان ۹; رستگارى مجاهدان ۱۲
- محمّد(ص): بینش محمّد(ص) ۵; پیشگامى محمّد(ص) ۲; جهاد مالى محمّد(ص) ۱، ۲; جهاد محمّد(ص) ۱، ۲; رستگارى محمّد ۱۲; روحیه قوى محمّد(ص) ۴; منشأ جهاد محمّد(ص) ۵
- منافقان: تخلف منافقان از جهاد ۴; ذلت منافقان ۱; زمینه تشخیص منافقان صدر اسلام ۶; سستى منافقان ۴; محرومیت منافقان ۱۳
- نعمت: تحصیل نعمت ۱۱
منابع