السجدة ١٢
ترجمه
السجدة ١١ | آیه ١٢ | السجدة ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَاکِسُو رُؤُوسِهِمْ»: جمع ناکس، سر به زیر. «أَبْصَرْنَا»: دیدیم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ ثُمَ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ... (۰) وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ... (۱) وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ... (۰) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ... (۲) لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً فِيمَا... (۲) وَ لَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى... (۳) قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ... (۱) لَقَدْ کُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذَا... (۱)
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا کَانُوا... (۰) وَ قَالُوا إِنْ هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا... (۰) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ... (۲) وَ قَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ... (۱) وَ لَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلاَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده
- اجمال مطالبى كه سوره مباركه سجده متضمن است
- مقصود از قومى كه پيش ز پيامبر اسلام (صلى الله عليه و اله و سلم )، پيامبر بهسويشان فرستاده نشده بود (ما اتيهم ن نذير من قبلك )
- استواء خداوند بر عرش كنيه از مقام تدبير موجودات بعد از خلقت آنها است
- تحليل معناى شعاعت و اينكه جز خداوند ولى و شفيعى نيست
- معناى ديگرى كه مفسرين براى جمله : ((ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع ))قائل شده ند و براى آن توجيهاتى كرده اند
- توضيح مفاد آيه : ((يدبر الامر من السماء الى االارض ثم يعرج اليه فى يوم كانمقداره الف سنة مما تعدون ))
- اشاره به حقيقت حسن و بيان اينكه خلقت و حسن متلازمند (احسنكل شى ء خلقه ) و زشتى و بدى ذاتى مخلوقات نيست
- مراد از انسان در جمله : ((و بدء خلق الانسان من طين ))
- سخن كفار در مقام استعباد معاد، و جواب به آن
- بيان اينكه مرگ انسان نابودى انسان نابودى او نيست با توضيحى راجه به تجرد نفس
- جلوه اى از حال مشركين در روز قيامت
- اشاره به قضاى الهى در امر هدايت و ضلالت انسانها
- بحث روايتى (رواياتى درباره توفى ملك السموات و...)
- گفتارى پيرامون پيدايش انسان نخستين
- نظريان و فرضيات مختلف در اين باره ، از آن جمله فرضيه تطور انواع
- بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاءييد فرضيه تطور بدانها استشهاد شده استبر صحت اين فرضيه
نکات آیه
۱ - ندامت و سرافکندگى مجرمان، در صحنه قیامت، منظره اى بس دیدنى و عبرت انگیز است. (و لو ترى إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم عند ربّهم) «نکس الرأس» به معناى «پایین انداختن سر از شرمندگى و خجالت» است. لازم به گفتن است که جواب «لو» محذوف بوده و آن، چیزى شبیه «لرأیتَ شیئاً عجیباً و هو...» است.
۲ - تردید در معاد و انکار لقاى پروردگار، عملى مجرمانه است. (بلقاء ربّهم کفرون ... إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم) «ال» در «المجرمون» عهد است و به «هم بلقاء ربّهم کافرون» برمى گردد.
۳ - منکران لقاء اللّه در قیامت، مردمانى سرافکنده و شرمسارند. (بل هم بلقاء ربّهم کفرون ... و لو ترى إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم)
۴ - ربوبیت خدا در قیامت، براى مجرمان، تجلى پیدا مى کند. (ناکسوا رءوسهم عند ربّهم ... ربّنا أبصرنا)
۵ - مجرمان پس از حسابرسى شدن در قیامت، به تبه کارى خویش در دنیا، پى مى برند. (و لو ترى إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم عند ربّهم ربّنا أبصرنا) «عند ربّهم» مى تواند کنایه از حسابرسى شدن باشد. اعتراف با «أبصرنا و سمعنا» پس از آن، نشان دهنده این است که آنان، به جرم و تبه کارى خود پى مى برند.
۶ - حضور انسان در صحنه قیامت، حضورى جسمانى است. (و لو ترى ... ناکسوا رءوسهم) از سر به زیر انداختن - که علامت شرمسارى است - استفاده مى شود که انسان ها در قیامت، با بدن مادى حضور پیدا مى کنند.
۷ - ندامت و ذلت حتمى، فرجام مجرمان کفرپیشه است. (بلقاء ربّهم کفرون ... و لو ترى إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم عند ربّهم)
۸ - یقین به نتیجه ذلت بار گناه، مایه پرهیز انسان از آن است. (و لو ترى إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم عند ربّهم ربّنا أبصرنا ... إنّا موقنون) اعتراف مجرمان به معرفت و یقین پیدا کردن در قیامت، پس از مشاهده وضع خود در آن روز و درخواست مؤکّد آنان از خدا براى بازگشت به دنیا، جهت انجام دادن کار خوب، نشان مى دهد که اگر کسى به نتیجه بد گناه یقین پیدا کند، از آن پرهیز خواهد کرد.
۹ - مجرمان در قیامت، براى بازگشت به دنیا، به ربوبیت الهى متمسک مى شوند. (ربّنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا)
۱۰ - درخواست از خدا براى نجات از گرفتارى، مقتضاى ربوبیت او است. (ناکسوا رءوسهم عند ربّهم ربّنا أبصرنا)
۱۱ - همه حقایق و وعده هاى الهى، در قیامت براى مجرمان به گونه اى ملموس آشکار مى شود. (و لو ترى إذ المجرمون ... ربّنا أبصرنا و سمعنا)
۱۲ - در قیامت حتى براى مجرمان، امکان تکلم و درخواست وجود دارد. (و لو ترى إذ المجرمون ... ربّنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا) فراز «ربّنا أبصرنا...» مقول قول مجرمان در روز قیامت و مفید نکته بالا است.
۱۳ - مجرمان در قیامت، براى بازگشت به دنیا و یافتن فرصت انجام اعمال نیک، تمنا مى کنند. (فارجعنا نعمل صلحًا)
۱۴ - در قیامت، مجال عمل صالح، فراهم نیست. (ربّنا... فارجعنا نعمل صلحًا)
۱۵ - دنیا، مجال تهیه توشه براى آخرت است. (فارجعنا نعمل صلحًا)
۱۶ - در قیامت، اهمیت عمل صالح براى همه انسان ها، آشکار مى شود. (فارجعنا نعمل صلحًا)
۱۷ - مجرمان در قیامت، به حقانیت وعده هاى خداوند درباره معاد، زبان مى گشایند. (ربّنا أبصرنا و سمعنا ... إنّا موقنون)
۱۸ - قیامت، عرصه کشف و بروز حقایق است. (ناکسوا رءوسهم عند ربّهم ربّنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صلحًا إنّا موقنون)
۱۹ - به یقین رسیدن مجرمان درباره معاد، در قیامت دلیل درخواست شان از خدا جهت بازگشت به دنیا است. (فارجعنا نعمل صلحًا إنّا موقنون) «إنّا موقنون» به منزله تعلیل براى درخواست است.
موضوعات مرتبط
- آخرت: توشه آخرت ۱۵
- انسان: انسان ها در قیامت ۶
- بازگشت به دنیا: درخواست بازگشت به دنیا ۹، ۱۳، ۱۹
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۰; التجا به ربوبیت خدا ۹; تحقق وعده هاى خدا ۱۱; ربوبیت خدا در قیامت ۴
- دعا: دعا براى نجات ۱۰; زمینه دعا ۱۰
- عمل: فرصت عمل ۱۵
- عمل صالح: اهمیت عمل صالح ۱۶
- قیامت: تکلم در قیامت ۱۲; ظهور حقایق در قیامت ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۱۸; عمل در قیامت ۱۴; ویژگیهاى قیامت ۱۴; یقین در قیامت ۱۷، ۱۹
- کافران: پشیمانى کافران ۷; ذلت کافران ۷; فرجام کافران ۷
- گناه: زمینه اجتناب از گناه ۸; یقین به آثار گناه ۸
- گناهکاران: التجاى گناهکاران ۹; پشیمانى اخروى گناهکاران ۱; پشیمانى گناهکاران ۷; حسابرسى اخروى گناهکاران ۵; خجلت اخروى گناهکاران ۱ ; خواسته هاى اخروى گناهکاران ۹، ۱۳، ۱۹; ذلت گناهکاران ۷ ; علم اخروى گناهکاران ۵; فرجام گناهکاران ۷; گناهکاران در قیامت ۱، ۴، ۵، ۱۱، ۱۲، ۱۷
- لقاءالله: خجلت اخروى مکذبان لقاءالله ۳; گناه تکذیب لقاءالله ۲; مکذبان لقاءالله در قیامت ۳
- معاد: حقانیت معاد ۱۷; گناه شک در معاد ۲; معاد جسمانى ۶