الكهف ٥١
ترجمه
الكهف ٥٠ | آیه ٥١ | الكهف ٥٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُضِلِّینَ»: گمراهسازان. سرگشتهکنندگان. «عَضُداً»: معیّن. مددکار. دستیار.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف
- جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است
- يادآورى قيام وعرضه گشتن مشركين وهمه مردم بر پروردگار، همراه با اعمالشان وديگرهيچ
- اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت
- از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت وفساداعمال است
- ((وضع كتاب (( در قيامت ، كتابى كه هيچ صغيره وكبيره اى را فروگذار نكرده ومجرمان(چه مشرك وچه غير مشرك ) از آن بيمناكند
- تجسم گناهان كوچك وبزرگ ووحشت گنهكاران در قيامت
- مراد از ولايت شيطان در جمله : ((افتخذونه وذريته اولياء من دونى وهم لكم عدو((
- دوبرهان كه در آيه ((ما اشهد تهم خلق السموات والارض ...(( براى نفى ولايت ابليس وذرية اش اقامه شده است
- وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين درباره معنى ومفاد آيه فوق گفته اند
- معناى اينكه فرمود: ((در قيامت ما بين مشركين وشركاءمحل هلاكت قرار داده ايم ((
- معناى جمله : ((وربك الغفور ذوالرحمة (( ومعنايى كه در سياق آيات تهديد افاده مى كند
- بحث روايتى
- (چند روايت در ذيل آيات گذشته )
نکات آیه
۱- شیاطین، فاقد کمترین دخالت و نظارت در کار آفرینش آسمان ها و زمین و نیز خلقت خودشان اند. (ما أشهدتّهم خلق السموت والأرض و لاخلق أنفسهم) «إشهاد» یعنى، دیگرى را به شهادت و حضور خواندن. نفى شاهد گرفته شدن شیاطین در آفرینش آسمان ها و زمین و خلقت خود آن ها، کنایه از آن است که آنان، هیچ نقشى در الوهیت و تدبیر جهان نداشته اند تا در موقع آفرینش، به حضور فراخوانده شده و شاهد خلقت باشند.
۲- داشتن اطلاع و آگاهى همه جانبه به ابعاد امور، شرط ضرورى ولایت و سرپرستى است. (أفتتّخذونه و ذرّیّته أولیاء من دونى ... ما أشهدتّهم خلق السموت والأرض)
۳- حضور نداشتن شیاطین در کار آفرینش جهان، نشان عدم صلاحیت آنان براى ولایت و تدبیر امور عالم است. (أفتتّخذونه و ذرّیّته أولیاء من دونى ... ما أشهدتّهم خلق السموت والأرض)
۴- آفریننده هر چیز، تواناترین و شایسته ترین فرد براى اداره و تدبیر آن است. (أفتتخدونه و ذرّیّته أولیاء من دونى ... ما أشهدتّهم خلق السموت والأرض و لاخلق أنفسهم) خداوند، براى رد صلاحیت شیاطین در ولىّ بودن، به نقش نداشتن آنان در آفرینش استناد و در نقطه مقابل، بر ولىّ مطلق بودن خود با توجه به این که خود، آفریننده تمامى هستى است، تصریح کرده است. توجه به این نکات، رساننده برداشت یاد شده است.
۵- مشرکان، در تدبیر هستى، کسانى را جایگزین خداوند قرار داده اند که خود، مخلوق خدا و فاقد کمترین نقش در خلقت خویش اند. (أفتتّخذونه و ذرّیّته أولیاء ... ما أشهدتّهم ... خلق أنفسهم)
۶- خداوند، در خلق و نیز تدبیر و مدیریت جهان، یگانه است و شریکى ندارد. (أفتتّخذونه و ذرّیّته أولیاء من دونى ... ما أشهدتّهم خلق السموت والأرض) با استفاده از ارتباط دو آیه، تعبیر «أولیاء من دونى» اشاره به توحید در تدبیر و ولایت دارد و ضمیر مفرد متکلم در «ما أشهدتّهم» توحید در آفرینش را تبیین مى کند.
۷- استفاده و کمک گرفتن از عوامل گمراهى در کار تدبیر عالم، دور از ساحت خداوند است. (و ما کنت متّخذ المضلّین عضدًا) جمله «ما کنت» (من این چنین نبوده و نیستم) بیان سنت و قاعده اى در کار خداوند است. «مضلّ»، یعنى «گمراه کننده» و مصداق آن، در آیه، شیاطین هستند. «عضد» به معناى «بازو» است و مراد از آن، در این جا، کمک کار و یاور است.
۸- به کارگیرى نیروهاى ناصالح، ناسازگار با ولایت دل سوزانه و بر حق است. (و ما کنت متّخذ المضلّین عضدًا)
۹- گمراگرى، بزرگ ترین ویژگى شیاطین است. (أفتتّخذونه و ذرّیّته أولیاء ... و ما کنت متّخذ المضلّین عضدًا)
۱۰- هدایت، رشد و تکامل، هدف اصلى خداوند در آفرینش جهان است. (و ما کنت متّخذ المضلّین عضدًا) عدم استفاده خداوند از نیروهاى گمراه کننده، نشانه آن است که گمراهى با هدف آفرینش سازگار نسیت. بنابراین، هدف اصلى آفرینش، هدایت و راه یابى است.
۱۱- استفاده از نیروهاى گمراه و گمراه کننده در مدیریت ها و مراکز تصمیم گیرى جامعه، امرى ناروا و شیوه اى غیرالهى است. (و ما کنت متّخذ المضلّین عضدًا)
موضوعات مرتبط
- آسمان: خلقت آسمان ها ۱
- آفرینش: فلسفه آفرینش ۱۰
- استمداد: استمداد از اضلالگران ۷، ۱۱; استمداد از گمراهان ۸، ۱۱
- تکامل: اهمیت تکامل ۱۰
- توحید: توحید ربوبى ۶
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۶
- حق: موانع ولایت حق ۸
- خالق: نقش خالق ۴
- خالقیت: توحید در خالقیت ۶
- خدا: تنزیه خدا ۷; روش تدبیر خدا ۷
- زمین: خلقت زمین ۱
- شرک: رد شرک ربوبى ۷
- شیاطین: اضلال شیاطین ۹; خلقت شیاطین ۱; دلایل رد تدبیر شیاطین ۳; دلایل رد ولایت شیاطین ۳; نشانه هاى بى کفایتى شیاطین ۳; نقش شیاطین ۱ ; ویژگیهاى شیاطین ۹
- علم: آثار علم ۲
- عمل: عمل ناپسند ۱۱
- مدیر: بهترین مدیر ۴
- مدیریت: روش مدیریت ۱۱; شرایط مدیریت ۴
- مشرکان: شرک ربوبى مشرکان ۵; عقیده مشرکان ۵
- ولایت: شرایط ولایت ۲; علم در ولایت ۲
- هدایت: اهمیت هدایت ۱۰