يونس ٥٢
کپی متن آیه |
---|
ثُمَ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِمَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ |
ترجمه
يونس ٥١ | آیه ٥٢ | يونس ٥٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الخُلْدِ»: سرمدی. ابدی. دائمی.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لاَ... (۲)
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ... (۰) هٰذِهِ النَّارُ الَّتِي کُنْتُمْ... (۱) أَ فَسِحْرٌ هٰذَا أَمْ أَنْتُمْ لاَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۴۶، سوره يونس
- سنت الهى مبنى بر فرستادن رسول براى همه امم و قضاء به حق وعدل در بين مصدقين و مكذبين و نجات دادن گروهاول و عذاب و هلاك كردن گروه دوم
- امت ها همچون افراد اجل و پايانى دارند و امم پيشين بعد ازارسال رسل و پيدايش اختلاف در ميان مردم ، با قضاء الهى معذب و منقرض شده اند
- اين پندار غلط و خرافى كه عذاب دنيوى از امت اسلام برداشته شده با منطق اسلامسازگار نيست
- سرزنش آنهايى كه از روى استهزاء شتاب درنزول عذاب را درخواست كردند
- سلطنت و مالكيت خداى تعالى قابلمقايسه با سلطنت هاى اعتبارى ظاهرى افراد انسان نيست و وجود مانع و رادع از تحقق ارادهحق متعال ، معقول نيست
- قول خداى تعالى و وعده او همان فعل محقق او است وقابل تخلف و ترديد نمى باشد (ان وعداللّه حق )
- بحث روايتى
- (دو روايت در ذيل آيات گذشته مربوط به عذاب )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «52»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 583
سپس به ستمگران گفته شود: عذاب هميشگى را بچشيد. آيا جز به آنچه به دست آوردهايد، كيفر داده مىشويد؟
نکته ها
مراد از عذاب در آيهى قبل، كيفر الهى در دنيا بود و در اين آيه، عذاب رستاخيز مطرح است، لذا فرمود: «ذُوقُوا» و نفرمود: «يذوقون».
پیام ها
1- مخالفان پيامبران، ظالمند. «ظَلَمُوا» (با توجّه به آيات قبل)
2- كيفر الهى، براى گروهى از مجرمان جاودانه است. «عَذابَ الْخُلْدِ»
3- كيفرهاى اخروى، هم روحى است و هم جسمانى. قِيلَ ... ذُوقُوا
4- كيفرها طبق عدل الهى است. «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ»
5- انسان در عملِ نيك و بد آزاد است، نه مجبور. «تَكْسِبُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (52)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا: پس گفته شود روز قيامت به آنانكه كافر شدند و ظلم نمودند به نفوس خود به انكار و تكذيب حق و حقانيت و توحيد و رسالت.
ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ: بچشيد عذاب دائم باقى را در آخرت بعد از عذاب دنيا.
هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ: جزا و پاداش نيافتيد مگر به سبب آنچه كسب كرديد در دنيا از افعال ناشايسته از كفر و معاصى. حاصل آنكه بتحقيق شماها دعوت شديد به حق، به ارشاد و هدايت و ارسال رسل و انزال كتب، و بيان فرمود حق تعالى دلايل و شواهد حق را، و ازاحه نمود علت و موانع را، پس به
«1» سوره يونس آيه 91.
ج5، ص 335
سوء اختيار ابا نموديد از قبول ايمان، و متمادى و منهمك شديد در كفر و عصيان، لا جرم پاداش اعمال خود را دريابيد.
نكته- تعبير به ذوق براى آنست كه چشيدن طعام به زبان، شديد الاحساس است. و در اين مقام كنايه از شدت الم عذاب است، يا نمونه باشد از سختى عقاب در وقتى كه عذاب داخل در اجواف آنها شده، تمام شراشر وجودشان را احاطه نمايد، يا بر سبيل تهكم، يعنى به عوض آنكه طمع داشتيد طعمهاى لذيذ چشيد، چون كارى نكرديد كه مستحق آن باشيد، اكنون الم عذاب را بدل آن بچشيد، و اين جارى مجراى آن است كه فرمود «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ»*. «1» تبصره- آيه شريفه دال است بر بطلان جبر، جزا را مربوط ساخته به كسب اعمال سيئه از كفر و عناد و لجاج، و مىفرمايد: جزا نيافتيد مگر به آنچه كسب كرديد. پس فاعل معاصى، بندگان باشند نه خداى تعالى، و اگر چنانچه از طرف سبحانى بودى، ترتّب جزا بر افعال عباد لغو بودى؛ و ايضا اشعار است به آنكه كسب اعمال قبيحه موجب است عذاب الهى را، و به عكس كسب افعال حسنه سبب شود تفضل و ثواب ابدى را. و البته شخص عاقل نعيم را به جحيم تبديل ننمايد و همواره در اعمال صالحه كوشش، و از قبايح دورى، تا سعادت باقى را دريابد. اكنون اختيار تو راست. هر چه بكارى تو همان بدروى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (49) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ (50) أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51) ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (52)
ترجمه
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو مالك نيستم براى خود ضررى و نه نفعى را مگر آنچه را خواهد خدا از براى هر گروهى وقت مقرّرى است چون آيد وقت مقرّر آنها پس نه واپس مانند زمانى و نه پيشى گيرند
بگو خبر دهيد اگر آيد شما را عذاب او شبانگاه يا در روز چه چيز را بشتاب ميخواهند از آن گناهكاران
آيا پس چون بوقوع آيد ميگرويد بآن و گفته شود آيا اكنون با آنكه بوديد آنرا بشتاب ميخواستيد
پس گفته شود آنانرا كه ستم كردند بچشيد عذاب جاويد را آيا جزا داده ميشويد مگر بآنچه بوديد كه كسب ميكرديد
تفسير
پس از وعده عذاب الهى كفّار بر سبيل استعجاب و استبعاد و استهزاء به اهل ايمان ميگفتند پس كى اين وعده انجاز خواهد شد اگر راست ميگوئيد لذا خداوند به پيغمبر خود دستور فرمود كه در جواب آنها بفرمايد من اختيار دفع ضرر و
جلد 3 صفحه 25
جلب نفع خود را ندارم چه رسد بضرر شما مگر آن ضرر و نفعى كه خداوند اختيار آنرا بمن واگذار فرمايد يا بخواهد كه واصل و عائد بندگانش شود اگر منظور شما عذاب بعد از مرگ است از براى هر جماعتى كه مستحقّ عقوبت الهى شدند وقت معيّنى است از مرگ و عذاب بعد از آن كه تقديم و تأخير در آن روى نخواهد داد و قابل استعجال و استمهال در هيچ مقدار از زمان نيست و اگر منظور عذاب دنيوى است بگو چه شب بيايد كه وقت استراحت شما است و چه روز كه وقت اشتغال شما بكار است منظور شما از تعجيل در عذاب چيست و آيا ميدانيد چه فاجعه شديدى را استقبال مينمائيد با آنكه مجرم و گناهكاريد و بايد از عقوبت خائف باشيد. و تصريح به مجرميّت و عدم اقتضاء آن استعجال را، نكته عدول از خطاب به غيبت و از ضمير باسم ظاهر است و آيا پس از نزول عذاب ميخواهيد ايمان بياوريد بآن ولى آنوقت بشما ميگويند آيا الآن- بطريق استهزاء- يعنى الآن ايمان ميآوريد با آنكه ايمان پس از نزول عذاب قبول نخواهد شد و شما در آن تعجيل داشتيد پس چرا نادم شديد و سرّ عدم قبول توبه بعد از معاينه موت آنستكه ايمان بخدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ثواب و عذاب در حال اختيار مطلوب است و بنده را مقرّب مينمايد نه در حال اضطرار و شمّهاى از اين مقال در آيه شريفه انّما التوبة على اللّه و آيه بعد از آن در اوائل سوره نساء گذشت پس گفته شود بكسانيكه ظلم نمودند بخودشان براى كفر و بر مردم براى اغرائشان به جهل در قيامت بچشيد عذاب دائم الهى را كه جزاى اعمال فاسده و عقائد كاسده خودتان است و بسوء اختيار خودتان در دنيا با كدّ يمين و عرق جبين كسب نموديد و عيّاشى ره در تفسير اجل مذكور در آيه دوم از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن اجلى است كه براى ملك الموت در شب قدر نامبرده شده است و قمّى ره در ذيل آيه سوم از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين عذابى است كه در آخر الزمان بر فسّاق اهل قبله نازل ميشود با آنكه آنها منكر نزول آن باشند و در آيه چهارم قبل از كلمه آلآن كه مصدّر بهمزه استفهام است گفتهاند تقدير قول شده است يعنى بآنها گفته خواهد شد و بنظر حقير چندان احتياج به تقدير ندارد چون ممكن است متمّم كلام سابق باشد كه براى مزيد توبيخ و ملامت آنها تأكيدا ذكر شده است يعنى آيا در اين وقت ايمان ميآوريد كه بىثمر است با آنكه تعجيل داشتيد و بنابر اين الآن اشاره به معهود
جلد 3 صفحه 26
ذهنى است نه خارجى تأمّل لازم است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الخُلدِ هَل تُجزَونَ إِلاّ بِما كُنتُم تَكسِبُونَ (52)
پس از هلاكت آنها بعذاب دنيوي گفته ميشود يكساني که ظلم ميكردند بچشيد عذاب ابدي را آيا جزاء داده ميشويد مگر بآنچه بوديد که كسب ميكرديد.
جلد 9 - صفحه 403
ثمّ قيل ممكن است اينکه قول روز قيامت باشد که آنها را جهنم ميبرند و ممكن است همان موقع هلاكت و موت باشد زيرا در اخبار داريم که حين الموت جاي او را در بهشت يا جهنم نشان ميدهند و ملائكه رحمت بمؤمن بشارت ميدهند که جاي تو اينجا است و ملائكه عذاب بكافر خبر ميدهند که جاي تو اينجاست و ممكن است از ابتداء موت تا خلود در جهنم زيرا در خبر دارد
(اذا مات إبن آدم قامت قيامته.)
لِلَّذِينَ ظَلَمُوا در تفسير علي بن ابراهيم است که ظلموا حق آل محمّد و اينکه مناسب با خبري است که قبلا ذكر شد که اينکه عذاب براي اهل قبله است که مراد همين مخالفين باشد لكن علي الفرض بيان مصداق است منافي با عموم آيه نيست که جميع ظالمين بانبياء و دين و قرآن را شامل شود بلي ظالم مؤمن که با ايمان از دنيا رود و لو گرفتار باشد تا حق مظلوم اداء نشود عذاب خلد ندارد چنانچه مكرر اشاره شده که مؤمن بالاخره نجات دارد و در كلم الطيب مجلد سوم دوازده باب در اينکه باب نوشته شده.
ذُوقُوا تعبير بذوق يا براي اينست که ذائقه احساسش از ساير حواس بيشتر است يا براي حميم و غسّاق و زقوم جهنم است و در دنيا هم هر که گرفتار بلائي ميشود بواسطه معاصي ميگويند بچش ببين چه طعمي دارد.
عَذابَ الخُلدِ عذابي که آخر ندارد و تمام شدني نيست براي ردّ كساني که منكر خلود در عذاب هستند از حكماء و عرفاء و شيخيه يكي از اساتيد حكمت را ديدم تمسّك ميكرد بخبري که دارد گشنيز علف ته جهنم است که اشاره برحمت است و بآيه شريفه خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الأَرضُ سوره هود آيه 109 و اينکه آيه را مخصّص آيات مطلقه ميگرفت و در كلمات شيخ احمد است که عذاب را از ماده عذب بمعني گوارا گرفته و ميگويد اهل جهنم پس از مدتي طبيعت آتشي
جلد 9 - صفحه 404
پيدا ميكنند و لذت ميبرند و اگر از جهنم آنها را بيرون كنند بر آنها اذيت است با اينكه اينکه مزخرفات خلاف نصوص قرآن و ضرورت دين است و مكررا اشاره كردهايم هَل تُجزَونَ إِلّا بِما كُنتُم تَكسِبُونَ جزاء عمل خود شما است که خود براي خود كسب كردهايد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 52)- این مجازات دنیای آنهاست، «سپس در روز رستاخیز به کسانی که ستم کردند، گفته میشود بچشید عذاب ابدی را!» (ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ).
«آیا جز بدانچه انجام دادید کیفر داده میشوید»؟ (هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ).
این در واقع اعمال خود شماست که دامانتان را گرفته است، همانهاست که در برابرتان مجسم شده و شما را برای همیشه آزار میدهد.
نکات آیه
۱ - جاودانه و همیشگى بودن عذاب ظالمان، در جهان آخرت به آنان اعلام خواهد شد. (ثم قیل للذین ظلموا ذوقوا عذاب الخلد)
۲ - مردمى که با عذاب استیصال نابود مى شوند، مردمى ظالم و ستم پیشه بوده و در عذاب جاودان اخروى، معذّب خواهند بود. (أثم إذا ما وقع ... ثم قیل للذین ظلموا ذوقوا عذاب الخلد)
۳ - مشرکان تکذیب کننده پیامبر (ص) و قرآن، مردمى ظالم و ستم پیشه اند. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ... ثم قیل للذین ظلموا)
۴ - تکذیب و انکار قرآن، ظلم و موجب مخلد شدن مکذبان و منکران در عذاب اخروى است. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ... ثم قیل للذین ظلموا ذوقوا عذاب الخلد)
۵ - ابتلاى ستم پیشگان به عذاب ابدى در قیامت، تنها نتیجه ستم مستمر خود آنان است. (ثم قیل للذین ظلموا ذوقوا عذاب الخلد هل تجزون إلا بما کنتم تکسبون)
۶ - مجازات انسان در قیامت، محصول دستاوردهاى دنیوى خود اوست. (هل تجزون إلا بما کنتم تکسبون)
۷ - بین کردار انسان و مجازات او در آخرت، تناسب کامل وجود دارد. (ذوقوا عذاب الخلد هل تجزون إلا بما کنتم تکسبون) «باء» در جمله «هل تجزون إلا بما کنتم تکسبون» براى مقابله است و این جمله مى تواند پاسخ این سؤال باشد که: چرا کافران به عذاب ابدى دچار خواهند شد؟ (ذوقوا العذاب الخلد) خداوند پاسخ مى فرماید: این حکم در مقابل رفتار و متناسب با گناهان خود آنان است. بنابراین بین کیفر (عذاب ابدى) و عمل آدمى، ارتباط و تناسب وجود دارد.
موضوعات مرتبط
- ظالمان: ۲، ۳ عذاب اخروى ظالمان ۱ ; عذاب استیصال ظالمان ۲
- ظلم: آثار ظلم ۵ ; موارد ظلم ۴
- عذاب: جاودانان در عذاب اخروى ۱، ۲، ۴، ۵ ; عذاب استیصال ۲ ; موجبات عذاب اخروى ۴، ۵
- عمل: آثار دنیوى عمل ۶ ; کیفر اخروى عمل ناپسند ۷
- قرآن: ظلم تکذیب قرآن ۴ ; ظلم مکذبان قرآن ۳ ; کیفر تکذیب قرآن ۴
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۷ ; عوامل کیفر اخروى ۶ ; نظام کیفرى ۷
- محمّد(ص): ظلم مکذبان محمّد(ص) ۳
- مشرکان: ظلم مشرکان ۳
منابع