ابراهيم ٣٣
کپی متن آیه |
---|
وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ |
ترجمه
ابراهيم ٣٢ | آیه ٣٣ | ابراهيم ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَخَّرَ لَکُمْ»: مراد از تسخیر خورشید و ماه، در خدمت منافع و مصالح انسان قرار دادن است. «دَآئِبَیْنِ»: مثنّی دائِب، پیوسته در کار و تلاش. برابر برنامه ثابت و روشن معیّن به کار ادامه دهنده. منصوب است چون حال است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۹ - ۳۴،سوره ابراهيم
- اشاره به معناى ((حق )) و بيان اينكه مراد از حق بودند خلقت آسمانها و زمين هدفداربودن عالم هستى است
- بيان جمله : ((ان يشايدهبكم و ياءت بخلق جديد)) و پاسخ به يك سؤال در اين مورد
- معناى جمله : ((و برزوا الله جميعا))
- بيان بگو مگوى كفار در روز قيامت
- سخن شيطان با پيروان خود در قيامت
- معناى اينكه در قيامت شيطان به اتباع خود مى گويد: ((خدا به شما وعده حق داد و من بهشما وعده دادم ولى وفا نكردم ))
- بيان اينكه شيطان بر مردم سلطه اى ندارد و فقط دعوت به گناه مى كند
- رد كلام فخر رازى در خصوص استثناء در آيه شريفه
- بيزارى جستن شيطان و هر متبوع ديگرى از پيروان خود، در روز قيامت
- انسان مختار است و خود مسؤ ول نيك و بد اعمال خويش است
- وجوهى كه در مورد تركيب و معناى آيه : ((الم تر كيف ضرب الله مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است
- موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر
- بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده است
- مقصود از كلمه خبيثه كه به شجره خبيثه تشبيح شده شرك به خدا است
- آغاز و ادامه هدايت مؤ منين از ناحيه خداوند است (يثبت الله الذين آمنوابالقول الثابت ))
- چند معناى ديگر كه براى آيه : ((يثبت الله الذين آمنوا...)) ذكر كرده اند
- حكايت حال سردمداران و بزرگان ضلالت و ظلم كه كفران نعمت كرده مردم خود را هلاكتكشاندند
- انگيزه اصلى مشركين در شرك ورزيدن به عمد و اختيار
- وجه جمع بين دو آيه اى كه يكى وجود دوستى در قيامت اثبات و ديگرى نفى مى كند
- استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خدا به اختصاص تدبير عام موجودات به او
- معناى ((سخر لكم الفلك )) و سخر لكم الانهار))
- معناى سؤ ال و توضيح مراد از جمله : اتيكم منكل ما سالتموه : خداوند از تمام آنچه از او خواستيد به شما داد))
- توضيحى درباره اينكه نعمت هاى الهى قابل شمارش نيست (و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها)
- روايتى درباره مراد از كلمه طيبه و كلمه خبيثه در آيه((مثل كلمة طيبة كشجرة طيبة ...))
- نقل ورد سخن ((آلوسى )) كه در روايتى بنابر آن مراد از شجره خبيثه بنى اميه اندمناقشه كرده
- چند روايت در مورد سؤ ال قبر و تطبيق آيه : (( يثبت الله الذين آمنوا...)) بر آن
- چند روايت در تطبيق آيه : (( الذين بدلوا نعمة الله كفرا...)) بر بنى اميه و بنى مغيره
- روايتى در اين باره كه اظهار عجز از شكر نعمتهاى الهى شكر است
- آيه ۳۱-۳۴
- آيه و ترجمه
- تفسير :
- نكته ها :
- ۱ - پيوندى با خالق و پيوندى با خلق
- ۲ - چرا پنهان و آشكار؟
- ۳ - در آن روز ((بيع )) و ((خلال )) نيست
- ۴ - همه موجودات سر بر فرمان تواند اى انسان !
- ۵ - دائبين
- ۶ - آيا هر چه را از خدا مى خواهيم به ما مى دهد؟
- ۷ - چرا نعمتهاى او قابل شمارش نيستند
- ۸ - افسوس كه انسان ظلوم و كفار است .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ «33»
و (خداوند) خورشيد و ماه را كه دايماً در حركت هستند، براى شما رام نمود و نيز شب و روز را براى شما مسخّر نمود.
نکته ها
«دائِبَيْنِ» از «دأب» به معناى عادت مستمرّه است. مانند: «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»* و «مراغى» در تفسير خود گفته است: «دائبين» به معناى «دائمين فى الحركة» است، مانند: «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»*
جلد 4 - صفحه 417
آرى خورشيد، نيروگاه بزرگى است كه دائماً كار مىكند. بر خلاف نيروگاههاى بشرى كه هر چند وقت يك بار تعطيل و تعمير مىشوند. اگر خورشيد مدّتى نباشد چه مىشود؟ حيات انسانها و گياهان و حيوانات به كجا منتهى خواهد شد؟ وجود ميكروبهاى فراوان و نبودن گرما و بخار و ... جهان را با چه مصيبتى روبهرو خواهد كرد؟
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دركارند
تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
پیام ها
1- نه فقط زمين و نعمتهاى زمينى، بلكه آسمان و اجرام آسمانى نيز براى بهرهگيرى بشر و مطابق نيازهاى او آفريده شدهاند. «سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33)
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ: و رام گردانيد براى نفع بردن و استضائه شما آفتاب و ماه را در حالى كه مستمرند بر دأب و عادات خود در سير و اناره.
اما آفتاب: 1- با آنكه در آسمان چهارم است، تأثير در اين عالم به حد اعتدال و موافق حيات و صحت است. 2- حركت هر روزه او. 3- حركت ساليانه او.
4- تربيت او نباتات و جواهرات را. 5- تخلف ننمودن از وظيفه مقرره خود 6- استضائه مخلوقات از نور او، خصوصا انسان.
و اما ماه: 1- طلوع او در شب، چنانكه آفتاب نيّر روز است، ماه نيّر شب باشد. 2- تنظيم معاملات به سبب طلوع و غروبش كه ابتدا و انتهاى محاسبات خود را دانند 3- نور ماه چون سبب زيادتى رطوبات آمد، حكمت الهى اقتضا نموده كه نور آن بر يك نسق نباشد و غيره، تمام اين تدبيرات دالّند بر مدبر حكيم.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ: و رام گردانيد براى نفع شما شب و روز را تا متعاقب يكديگر مىرسند، يكى براى نوم و راحت، و ديگرى براى كسب و معيشت و اختصاص هر يك به صفتى خاص: 1- شب و روز ضدانند و منافيان، چون شب آيد روز را ببرد 2- اختلاف هر يك در زيادتى و كمى 3- دارا بودن هر يك فوائد بسيار خاصى را كه ديگرى دارا نباشد.
جلد 7 - صفحه 58
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ (31) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33) وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (34)
ترجمه
بگو مر بندگان مرا آنانكه ايمان آوردند بر پاى دارند نماز را و انفاق كنند از آنچه روزى داديم ايشانرا در نهان و آشكارا پيش از آنكه بيايد روز كه نباشد داد و ستدى در آن و نه دوستىئى
خدا است آنكه آفريد آسمانها و زمين را و نازل نمود از آسمان آب را پس بيرون آورد بآن از ميوهها روزى براى شما و مسخر گردانيد براى شما كشتى را تا روان شود در دريا بفرمانش و مسخّر گردانيد براى شما نهرها را
و مسخّر فرمود براى شما آفتاب و ماه را دو گردش كننده مستمرّ و مسخّر فرمود براى شما شب و روز را
و داد بشما از هر چه خواستيد از او و اگر بشماريد نعمت خدا را بشمار در نياوريد آنرا همانا انسان هر آينه بسيار ستمكار ناسپاس است..
تفسير
امر است به پيغمبر اكرم كه امر فرمايد اهل ايمان را براى احقيّت ايشان باقامه نماز كه بر پا دارند آنرا در مواقيت معيّنه بخواندن و بتهيّه وسائل آن و نيز امر فرمايد بانفاق و صرف نمودن بعض آنچه را خداوند بايشان عطا فرموده در راه او خواه پنهان باشد خواه آشكار و بعضى پنهان را بصدقه مستحبّه و آشكار
جلد 3 صفحه 232
را بزكوة مفروضه تفسير نمودهاند و در روايت عيّاشى ره بحقوقيكه غير از زكوة مفروضه است تفسير شده در هر حال اين وقت و مال را بايد صرف نمود براى روز كه در آنروز نميتوان معاملهاى نمود و خريد و فروشى كرد كه باين وسيله فدائى داد و خود را از آتش جهنّم خلاص نمود و نميتوان دوستى گرفت كه بشفاعت آن از عذاب الهى نجات يافت چون هر كس در آنروز بخود مشغول است بطوريكه توجّه بديگرى ندارد و در بين كفّار دوستىئى نيست بلكه همه با يكديگر دشمنند «برگ عيشى بگور خويش فرست كس نيارد ز پس تو پيش فرست» و بايد دانست كه مستحقّ عبادت و پرستش خدا است كه آفريد آسمانها و زمين را براى بندگان تا در زير آنها و بالاى آن جاى گيرند و فرو ريخت از آسمان باران رحمت را پس بيرون آورد بوسيله آن از مأكول و ملبوس و مفروش و غيرها آنچه مرزوق و مقدّر ايشان باشد و در تحت فرمان بندگان قرار داد كشتى را تا جارى شود در دريا بوزيدن باد بامر خدا و در تحت تصرّف ايشان قرار داد نهرهاى بزرگ و كوچك را و مسخّر فرمود براى انتفاع آنها آفتاب و ماه را كه پيوسته بر دأب و عادت خود حركت كنند و منافع خود را بخلق برسانند و مسخّر فرمود شب و روز را براى آسايش مردم در يكى و كسب معيشت در ديگرى كه همه بر نفع ايشان است و عطا فرمود بآنها بعض آنچه را كه خواستند از او يعنى آنچه را مطابق باصلاح آنها و خالى از فساد بود و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه قرائت فرمودند من كل بتنوين و بنابراين مفعول آتاكم مذكور است بخلاف قرائت باضافه كه مفعول سؤلكم مقدّر است و معنى ظاهرا يكى است و بعضى ما را نافيه گرفتهاند يعنى عطا فرموده است از هر چيزيكه سؤال ننموديد از او آنرا چه رسد بآنكه سؤال نموده باشيد و مؤيّد اين معنى است روايت عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام كه فرمود جامه و چيزيكه سؤال ننمودى آنرا از او عطا فرموده است بتو و محتمل است مراد از ما سئلتموه چيزى كه سزاوار سؤال است باشد خواه سؤال شود خواه نشود در هر حال نعم الهى كه شكر آن عقلا واجب است بقدرى است كه كسى قدرت تعداد انواع آنرا ندارد چه رسد به افراد آن هر نفسى كه فرو ميرود ممدّ حيات است و چون بر ميآيد مفرح ذات پس در هر نفسى دو نعمت موجود و بر هر نعمتى شكرى واجب از دست و زبان كه بر آيد كز عهده شكرش بدر
جلد 3 صفحه 233
آيد شكر گذارى هم نعمتى است كه شكرش واجب است و همانا انسان بالطبع بسى ستمكار است بر نفس خود بترك شكر بر نعمت و بسيار كفران نعمت و ناشكرى كننده است اگر خداوند با او كمك نفرمايد بتوفيق شكر گذارى و اطاعت و ترك معصيت ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزقاً لَكُم وَ سَخَّرَ لَكُمُ الفُلكَ لِتَجرِيَ فِي البَحرِ بِأَمرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الأَنهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمسَ وَ القَمَرَ دائِبَينِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ (33) وَ آتاكُم مِن كُلِّ ما سَأَلتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللّهِ لا تُحصُوها إِنَّ الإِنسانَ لَظَلُومٌ كَفّارٌ (34)
ترجمه واضح است و مضامين اينکه آيه شريفه مكررا بيان شده و ما بنحو اختصار اشاره ميكنيم و رد ميشويم.
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ سماوات عالم بالا است که تمام اينکه كرات جويّه در آنها است و هفت طبقه است و مطروس از ملائكه که از حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مرويست که فرمود در ليلة المعراج تمام اينکه طبقات مطروس از ملائكه بود که جاي يك قدم نبود و تمام اشتغال بعبادت داشتند بعضي در حال قيام، بعضي در سجود، بعضي در ركوع، بعضي در قعود و خداوند ميداند که در هر يك از اينکه كرات چه اندازه خلق فرموده و بسا بعضي اينکه كرات هزارها برابر اينکه كره زمين است و ارض اينکه كرات سفليه مثل كره ماه و هوي که كره زمين در جنب آنها بسيار كوچك است و در كره زمين چه اندازه از معادن و و جمادات و نباتات و حيوانات خلق فرموده و از طائفه جن که طائفه انس در جنب آنها بسيار قليل هستند و در طائفه انس اشكال مختلف و رنگهاي متشتت است که ميتوان گفت دو نفر در جميع جهات مشابه يكديگر نيستند (جلّ الخالق) وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً که ابخره از درياها بطرف بالا ميرود و بصورت
جلد 11 - صفحه 392
ابرها ميشود و باد آنها را سير ميدهد بهر نقطه که مأمور هستند و باران نازل ميشود بامر الهي.
فَأَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزقاً لَكُم از فواكه و خضرويات و حبوب و اقسام بطيخ و دابوقه و يقطين و غير اينها از مأكولات.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الفُلكَ لِتَجرِيَ فِي البَحرِ بِأَمرِهِ که روي آب بتوسط باد از يك قسمت زمين بيك قسمت ديگر سير دهد يا بوسائل امروزه بلكه امروز بتوسط هواپيما در هوا سير دهد اينکه قوه بنزين و نفت را خداوند عنايت فرموده و همچنين تخته چوبي زير آب نرود.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الأَنهارَ که باران از كوهها سرازير شود و رودخانهها و نهرها جاري شود و مراكز كشت را مشروب سازد و همچنين در تخوم الارض فرو رود و تشكيل نهرها و چشمهها دهد.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمسَ وَ القَمَرَ دائِبَينِ دائب بمعني دوام است يعني هميشه شمس براي ضوء نهار و قمر براي نور ليل که ميفرمايد هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمسَ ضِياءً وَ القَمَرَ نُوراً يونس آيه 5 و براي رشد اشجار و نضج ثمار و فوائد بسيار ديگر وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ ليل را براي استراحت و فراغت براي عبادت و توجه بحضرت باري بالاخص در وقت سحر، و نهار را براي تحصيل معاش و اصلاح امور و قضاء حوائج.
وَ آتاكُم مِن كُلِّ ما سَأَلتُمُوهُ هر چه خواستيد بشما عنايت فرمود.
دست حاجت چه بري پيش خداوندي بربرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- نه تنها موجودات زمین را مسخّر شما ساخت بلکه «خورشید و ماه را که دائما در کارند سرگشته فرمان شما قرار داد» (وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ).
نه فقط موجودات این جهان، بلکه حالات عارضی آنها را نیز به فرمان شما آورد، همان گونه که «شب و روز را مسخّر شما ساخت» (وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ).
خلاصه انسان از دیدگاه قرآن آن قدر عظمت دارد که همه این موجودات به فرمان «اللّه» مسخر او گشتهاند یعنی، یا زمام اختیارشان به دست انسان است، و یا در خدمت منافع انسان حرکت میکنند.
نکات آیه
۱- خداوند، رام سازنده خورشید و ماه براى بهره بردارى انسان (و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین)
۲- خورشید و ماه داراى حرکتى با روال مشخص و وضعیتى همیشگى (و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین) «دائبین» تثنیه «دائب» و از ریشه «دأب» و به معناى عادت و روال همیشگى است (مفردات راغب).
۳- خداوند، رام سازنده شب و روز براى بهره ورى انسان (و سخّر لکم الّیل و النهار)
۴- رام کردن خورشید، ماه و شب و روز براى انسان، دلیل توحید خداوند (الله الذى خلق ... و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار)
۵- رام بودن خورشید، ماه و شب و روز براى انسان، نمودى از نعمت و لطف خداوند بر بندگان و شایسته شکر و سپاس (الله الذى خلق ... و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار) آیه در مقام امتنان و برشمارى نعمتهاى الهى است و آهنگ آن مشوّق بندگان به شکر و سپاس در برابر نعمتهاى پروردگار است. گفتنى است جمله «إن الإنسان لظلوم کفّار» در آیه بعد مؤید برداشت فوق است.
۶- همه انسانها (مؤمن و کافر) داراى حق بهره ورى از طبیعت (الله الذى خلق ... رزقًا لکم ... و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار)
۷- نظام خلقت، قانونمند، هدفدار و داراى نظم (الله الذى خلق السموت و الأرض ... رزقًا لکم ... و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار)
۸- مجموعه آفرینش جهان مادى (آسمان، زمین، ماه، خورشید، باران و...) در خدمت انسان و هماهنگ و متناسب با نیازها، خواسته ها و مصالح او (الله الذى خلق السموت و الأرض ... رزقًا لکم ... و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار) از اینکه خداوند فرمود: آسمانها، زمین، ماه، خورشید و ... را براى انسان تسخیر و رام ساختیم، حکایت از آن دارد که همه آنها با خلقت انسان و نیازمندیهاى وى هماهنگ شده است.
۹- انسان، موجودى بس شریف و بلند مرتبه در مجموعه نظام آفرینش و جهان مادى (الله الذى خلق السموت و الأرض ... رزقًا لکم ... و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار) از اینکه آسمانها، زمین، ماه، خورشید و ... با همه عظمتهایشان، براى انسان رام شده است، معلوم مى شود که انسان موجودى با عظمت و ارزشمندتر از همه آنها و یا دست کم داراى شرافت و مرتبه ویژه اى است.
۱۰- دریاها، رودخانه ها، خورشید، ماه و شب و روز، هر کدام آیتى مستقل براى خداشناسى و برطرف کننده نیازى از نیازهاى انسان (و سخّر لکم الفلک ... و سخّر لکم الأنهر . و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم الّیل و النهار)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: آفرینش و مصالح انسان ۸; آفرینش و نیازهاى انسان ۸; قانونمندى آفرینش ۷; موجودات آفرینش ۹; نظم آفرینش ۷; هدفدارى آفرینش ۷; هماهنگى آفرینش ۸
- آیات خدا: آیات آفاقى ۴، ۱۰
- انسان: حقوق انسان ۶; عظمت انسان ۹; فضایل انسان ۱، ۳، ۸، ۹; منابع تأمین نیازهاى انسان ۱۰; نیازهاى انسان ۳
- توحید: دلایل توحید ۴
- حقوق: حق تمتع ۶
- خدا: افعال خدا ۱، ۳; دلایل خداشناسى ۱۰; نشانه هاى لطف خدا ۵; نعمتهاى خدا ۵
- خورشید: تداوم گردش خورشید ۲; تسخیر خورشید ۱، ۴، ۵; نقش خورشید ۱۰
- دریا: نقش دریا ها ۱۰
- روز: تسخیر روز ۳، ۵; نقش تسخیر روز ۴; نقش روز ۱۰
- شب: تسخیر شب ۳، ۴، ۵; نقش شب ۱۰
- شکر: اهمیت شکر نعمت ۵
- طبیعت: استفاده از طبیعت ۶
- ماه: تداوم گردش ماه ۲; تسخیر ماه ۱، ۴، ۵; نقش ماه ۱۰
- نهرها: فواید نهرها ۱۰; نقش نهرها ۱۰
- نیازها: منابع تامین نیازها ۱۰
منابع