الإنشقاق ٢٥
ترجمه
الإنشقاق ٢٤ | آیه ٢٥ | الإنشقاق ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِلاَّ الَّذِینَ ...»: حرف (إِلاّ) به معنی (لکِن) است، و استثناء منقطع از ضمیر (هُمْ) در آیه پیشین است. آن را استثناء متّصل نیز دانستهاند. در این صورت معنی آیه چنین است: مگر به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند که آنان دارای پاداش ناگسستنی و پایان ناپذیرفتنی میباشند. «غَیْرُ مَمْنُونٍ»: ناگسستنی و نامقطوع (نگا: هود / . بدون منّت. بیحساب و بیشمار (نگا: بقره / آلعمران / و ، زمر / ، غافر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي... (۱)
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ... (۱) دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَکَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۵، سوره انشقاق
- معناى اينكه در بيان چند تا از مقدمات قيامت فرمود آسمان منشق و زمين كشيده مى شود وفرمود((و ازنت لربها و حقت ))
- مفاد آيه : ((يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كد حافملاقيه )) و دلالت آن بر بحث و جزا
- مقصود از اينكه فرمود اكتابش به دست راست داده شود شادمان به سوى((اهل )) خود باز مى گردد
- رد پندار آن كس كه نامه اعمالش از پشت سر به او داده مى شود و در دنيا در((اهل )) خود مسرور بود و مى پنداشت به سوى خدا و براى حساب بازگشتى ندارد
- جوابى كه به اين سوال و اشكال داده شده كه مومنان گنهكار در زمره ((من اوتى كتابهبيمينه )) هستند يا ((من اوتى كتابه وراء ظهره ))؟
- تقسيم اهل محشر به دو طائفه اصحاب يمين و اصحابشمال تقسيمى كلى نيست
- معناى آيه : ((لتركبن طبقا عن طبق ))
- معناى جمله ((والله اعلم بما يوعون ))
- (رواياتى درباره محاسبه اعمال در قيامت ، نزول آيه : ((و اما من اوتى كتابه ....))،((لتركبن طبقا عن طبق )) و...)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ «22» وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ «23» فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «24» إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «25»
«1». تفسير الميزان.
«2». بقره، 46.
جلد 10 - صفحه 430
بلكه كافران (آيات الهى را) تكذيب مىكنند. و خدا به آنچه در دل دارند آگاهتر است.
پس ايشان را به عذابى دردناك بشارت ده. مگر كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند كه براى آنان پاداشى است ابدى و قطع نشدنى (و بى منّت).
نکته ها
«يُوعُونَ» از «وعاء» به معناى ظرف است و مراد از آن در اينجا، ظرف دل است و آنچه انسان در دل دارد. «بشر» از بشارت، به خبرى گويند كه به واسطه آن، در چهره و بَشَره انسان تغييرى صورت گيرد و معمولًا به خبرهاى خوش گفته مىشود. گاهى براى تحقير نيز مىآيد، چنانكه مىگويند: «خبر خوش فلانى، مرگ است»
پیام ها
1- كافران، نه تنها در برابر آيات قرآن تسليم نمىشوند، بلكه آن را تكذيب مىكنند. لا يَسْجُدُونَ بَلِ ... يُكَذِّبُونَ
2- كسى كه خط كفر را پذيرفت، به هر مسئلهاى كه رسيد تكذيب مىكند. «بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ»
3- خداوند، به اسرار درونى انسان احاطه دارد. «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ»
4- گاهى انسان در قالب انكار و تكذيب، اهداف ديگرى را دنبال مىكند كه خداوند به آن آگاه است. «يُكَذِّبُونَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ»
5- گاهى انسان به خاطر حفظ منافعش، در ظاهر تكذيب مىكند ولى در دل آن را مىپسندد. «يُكَذِّبُونَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ»
6- گرچه مبناى كيفر و پاداش عمل است، امّا ارزش عمل به هدف و انگيزه آن است كه خداوند به آنها آگاه است. «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ»
7- لازمه ايمان، انجام هر عمل است كه صالح و شايسته باشد، در هر زمينهاى كه باشد. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» (عبادت، يكى از مصاديق عمل صالح است.)
8- ايمان از عمل جدا نيست و لازم ملزوم يكديگرند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
9- پاداشهاى الهى، گسسته نمىشود و همراه با منّت نيست. «لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»
جلد 10 - صفحه 432
سوره بروج
اين سوره بيست و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آيه اول است و مراد از آن، ستارگان درخشان است كه همچون برج بلند در آسمان مىدرخشند.
اين سوره با بيان جنايات گروهى شكنجهگر آغاز مىشود كه گودالى عميق حفر مىكردند و آتشى عظيم در آن مىافروختند و مؤمنان را به سوزاندن در آتش تهديد مىكردند و هركه دست از ايمان برنمىداشت، در آتش مىافكندند.
خداوند نيز آنان را به آتش سخت دوزخ وعده مىدهد كه با آتش دنيا قابل مقايسه نيست و بدين وسيله مؤمنان را دلدارى مىدهد و آنان را به مقاومت در برابر ستمگران دعوت مىنمايد.
ادامه سوره، اشارهاى گذرا به ماجراى فرعون و قوم ثمود دارد كه چگونه با همه قدرتى كه داشتند، در برابر اراده الهى شكست خوردند و به هلاكت رسيدند.
آيات پايانى سوره، بيانگر عظمت قرآن و جايگاه والاى وحى الهى است.
جلد 10 - صفحه 433
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «25»
«1» تحف العقول (چ حيدرى 1376 هج) ص 169.
جلد 14 - صفحه 125
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا: مگر آنان كه ايمان آورند به خدا و پيغمبر و قيامت، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و به جا آورند كارهاى شايسته از عبادات و طاعات و خيرات و مبرّات كه رضاى الهى باشد، لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ: مر ايشان راست اجر و مزدى، منت نگذاشته. يعنى بدون منت يا غير منقطع و ناقص نشونده، يعنى اجر دائم و ثابت.
تنبيه- آيه شريفه دالّ است بر آنكه عمل شايسته مثبت و محقّق ايمان است، و ايمان بدون عمل صالح ناقص خواهد بود. بلكه ايمان به تمامه عمل است.
چنانچه در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام در ذيل حديثى، راوى گويد: قلت: الا تخبرنى عن الايمان، اقوّل هو و عمل ام قول بلا عمل؟ فقال:
الايمان عمل كلّه و القول بعض ذلك العمل بفرض من اللّه .... يعنى: گفتم آيا خبر نمىدهى مرا از ايمان كه آيا گفتار است آن با عمل، يا گفتار بدون عمل؟
پس فرمود: ايمان عمل باشد به تمامه، و گفتار بعض آن عمل است به وجوب از جانب حق تعالى «1».
«1» اصول كافى (چ سوم 1388)، ج 2- كتاب الايمان- ص 34 ذيل روايت 1.
جلد 14 - صفحه 126
جلد 14 - صفحه 127
سوره هشتاد و پنجم « (البروج)»
سورة البروج- اين سوره مباركه مكّى است.
عدد آيات- بيست و دو آيه به اجماع مفسرين.
عدد كلمات- يكصد و نه.
عدد حروف- چهار صد و هشت.
ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- عن الصادق عليه السّلام: من قرء «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» فى فرائضه فانّها سورة النّبيّين كان محشرة و موقفه مع النّبيّين و المرسلين و الصّالحين.
فرمود حضرت صادق عليه السّلام: هر كه قرائت كند «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» را در نمازهاى واجب، پس به درستى كه آن سوره پيغمبران است.
مىباشد حشر او و موقف او با انبياء و رسولان و شايستگان «1».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ چون حق تعالى ختم سوره سابقه به ذكر مؤمنان فرمود، افتتاح اين سوره نيز به ذكر مؤمنان اصحاب اخدود مىفرمايد:
«1» ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، (چ حيدرى 1391 هج)، ص 150.
جلد 14 - صفحه 128
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ «1» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «2» وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ «3» وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ «4»
وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ «6» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً «9»
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ «10» فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً «11» وَ يَصْلى سَعِيراً «12» إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً «13» إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ «14»
بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً «15» فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ «16» وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ «17» وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ «18» لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ «19»
فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20» وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ «21» بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ «22» وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ «23» فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «24»
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ «25»
ترجمه
وقتى كه آسمان شكافته شود
و شنوا گردد براى پروردگارش و سزاوار باشد بآن
و وقتى كه زمين كشيده شود
و بيرون افكند آنچه را در آنست و خالى نمايد بجدّ و جهد خود را
و شنوا گردد براى پروردگارش و سزاوار باشد بآن
اى آدميزاد همانا تو سعى كنندهاى بسوى پروردگارت سعى كردنى پس ملاقات كنندهاى نتيجه آنرا
پس امّا كسيكه داده شود نامه عمل او بدست راستش
پس در آتيه حساب كرده ميشود حساب آسانى
و برميگردد بسوى كسانش خوشحال
و امّا كسيكه داده شود نامه عمل او از جانب پشتش
پس در آتيه ميخواهد هلاك خود را
و در آيد در آتش افروخته
همانا او بوده است در ميان كسان خود شادمان
همانا او گمان كرده آنكه هرگز باز گشت نميكند
بلى همانا پروردگار او باو بينا است
پس قسم نميخورم بسرخى ظاهر بعد از غروب در آسمان
و بشب و آنچه مستور نمايد
و بماه وقتى كه كامل گردد
هر آينه مرتكب شويد گناه را حالى بعد از حالى مطابق يكديگر
پس چيست مر آنها را كه ايمان نمىآورند
و چون خوانده شود بر آنها قرآن سجده نميكنند
بلكه
جلد 5 صفحه 365
آنانكه كافر شدند تكذيب ميكنند
و خدا داناتر است بآنچه در دل جاى ميدهند
پس مژده ده آنها را بعذاب دردناك
ولى كسانيكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته را براى ايشان است مزدى بىمنّت.
تفسير
خداوند حميد در قرآن مجيد مكرّر از اوضاع قيامت متعرّض انشقاق آسمان شده و در اين سوره ميفرمايد وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و بهم خوردن اوضاع دنيا و از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه شكافته شود از كهكشان كه آن راه سفيدى در وسط آسمان شب نمايان است و بشنود فرمان الهى را و منقاد شود در برابر اراده پروردگارش بتمام اجزاء وجود خود چون اذنت بمعناى استمعت است و سزاوار است كه آن منقاد و فرمان بردار پروردگار باشد و وقتى كه زمين ممدود و مبسوط و كشيده شود و بلندى و پستيهاى آن يكسان گردد و مستعدّ گردد براى اجتماع خلق اوّلين و آخرين در آن و در حديث نبوى است كه مبدّل ميشود زمين بزمين ديگرى و كشيده شود مانند چرم كشيده شده و ديده نشود در آن اعوجاج و نشيب و فرازى و بيرون اندازد آنچه در آنست از كنوز و معادن و اموات و خالى نمايد خود را بجدّ و جهد تا چيزى در باطن آن باقى نماند و قمّى ره نقل فرموده كه زمين ممتدّ و منشقّ ميشود پس مردم از آن بيرون ميآيند و اجابت نمايد فرمان حق را بانقياد ذاتى در تخليه و القاء و شايسته است براى آن كه منقاد و فرمانبردار باشد چون مخلوق و مقهور او است و نكته تكرار آيه معلوم است كه بملاحظه تعدّد منقاد است كه آسمان و زمين باشد و جواب اذا براى وضوح آن از سابق و لا حق ذكر نشده چون فرموده اى آدميزاده همانا تو با تمام قوى و اعمالت بجانب پروردگارت سير مينمائى سير مخصوصى پس در پيشگاه او براى حساب و جزا حاضر خواهى شد و آنرا خواهى ديد پس كسيكه نامه اعمالش بدست راستش داده شده باشد و حسنات او بر سيّئاتش غالب باشد در آن روز حساب سهل و آسانى دارد چون ثواب حسناتش باو داده ميشود و از سيّئاتش خداوند كريم ميگذرد چنانچه در جوامع نقل نموده كه حساب يسير ثواب دادن بر كارهاى خوب و گذشتن از كارهاى بد است و كسيكه سختگيرى شود باو در حساب
جلد 5 صفحه 366
معذّب است و چنين كسى بعد از فراغت از حساب باز گشت ميكند نزد كسان خود از اهل ايمان و عمل صالح كه قبل از او يا با او ببهشت ميروند خوشحال و مسرور و فرحناك يا نزد اهل و عيال خود در بهشت از خدمتگزاران و حور العين و اطفال بيگناهش و كسيكه نامه اعمالش از پشت سرش بدست چپش داده شود چون فرشتگان از ديدار رخسار او كراهت دارند پس آن روز فرياد و فغان او بويل و ثبور بلند شود و مرگ و هلاك خود را از خدا طلب نمايد و داخل در جهنّم گردد چون در دنيا باهل و عيال و جاه و جلال و مال و منال مغرور و مسرور و شادمان بوده و در بند آخرت نبوده و گمان داشته كه رجوع بحكم الهى نميكند و بعد از مردن زنده نميشود بلى رجوع ميكند و زنده خواهد شد چون خدا بأعمال بنده خود بصير و بينا است و بايد داد مظلوم را از ظالم بستاند و هر كس را بجزاى عملش برساند پس قسم نميخورم چون محتاج بقسم نيست يا نه چنين است كه شما تصوّر كرديد قسم ياد ميكنم يا لا زائده و مراد آنست كه سوگند بشفق چنانچه مكرّر اين احتمالات در اين جمله ذكر شده و قمّى ره فرموده مراد از شفق سرخى بعد از غروب آفتاب است و سوگند بشب و آنچه جمع نمايد و مستور كند بظلمت خود از حيوانات و مبصرات و سوگند بماه وقتى كه تابش آن مجتمع و به اتمام رسد و بدر گردد كه شما مردم آخر الزّمان هر آينه مرتكب اعمالى خواهيد شد مانند اعمال پيشينيانتان بعينها و هو هو حالى بعد از حالى و طبقهئى بعد از طبقهئى تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زنده است از آزار او دست بردار نيستيد و بعد از او با اوصياء او ستيزه نمائيد و حق ايشان را غصب كنيد و پى در پى مقتول و مسمومشان نمائيد تا آنكه كار بجائى رسد كه وصى دوازدهم از انظار شما غائب گردد و در تكاليف خودتان حيران و سر گردان بمانيد و احكام اسلام را يك يك نقض نمائيد و اوّل آنها امامت است و آخرشان نماز چنانچه مستفاد از روايات متعدّده اين مقام است و در جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه روزى آن حضرت آخر سوره علق را قرائت فرمود پس او و حاضرين از اهل ايمان سجده نمودند و قريش دست ميزدند بالاى سر ايشان و صفير ميكشيدند پس نازل شد اين آيه كه مفادش آنست كه پس چه عذرى دارند كفّار قريش و چه
جلد 5 صفحه 367
موجب شده براى آنها كه بعد از اتمام حجّت از طرف خداوند بر آنها بظهور معجزات ايمان نميآورند و وقتى كه قرآن بر آنان تلاوت شود سجده نميكنند معلوم ميشود اينها جز تكذيب همّ ديگرى ندارند و خدا ميداند كه چه كينه و عداوت و تعصّب و جهالتى را در باطن خود جاى دادند كه نميگذارد فكر در آيات الهى نمايند و بيابند اعجاز آنرا پس بشارت ده اى پيغمبر آنها را بعذاب دردناك و بر سبيل استهزاء از آن تعبير ببشارت شده ولى كسانيكه ايمان آوردند و اطاعت نمودند اوامر الهى را براى ايشان اجر و مزدى است كه قطع نميگردد و دوام دارد كه نعم بهشتى باشد يا اجرى است كه در مقابل آن منّت بر آنها نهاده نميشود اين بنابر آنست كه مراد از اين آيه استثناء منقطع باشد و الامراد از مأجورين به اجر غير مقطوع از آن كفّار كسانى هستند كه ايمان بياورند و توبه كنند از كفر و معاصى خودشان و ثواب تلاوت اين سوره در ذيل سوره انفطار گذشت و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 368
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنُونٍ «25»
مگر كساني که ايمان آوردند و عمل بصالحات كردند براي آنها اجري است بدون منت تفضلات الهي منت است که بر سر بندگان دارد لكن آنچه دستور داده که منت گذارده از هدايت و ارشاد و دلالت و توفيق و تأييد و اسباب هدايت چنانچه ميفرمايد: لَقَد مَنَّ اللّهُ عَلَي المُؤمِنِينَ إِذ بَعَثَ فِيهِم رَسُولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلُوا عَلَيهِم آياتِهِ
جلد 18 - صفحه 58
وَ يُزَكِّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَةَ وَ إِن كانُوا مِن قَبلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ آل عمران آيه 164. چون قبلا قابل تفضلات نبودند پس از آنكه قابليت پيدا كردند اجر آنها از راه تفضل بدون منت است.
هذا آخر ما اردنا في تفسير سورة الانشقاق و يتلوه ان شاء اللّه تعالي تفسير بقيه السور بتوفيقه و تأييده و الحمد للّه و الصلاة لنبيه و آله، و اللعن علي اعدائه و انا العبد عبد الحسين المدعو بالطيب.
سورة البروج
بسم اللّه تعالي و الحمد له و الصلاة علي رسوله و آله و اللعن علي مخالفيهم ابد الابدين و دهر الداهرين.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- در آخرین آیه این سوره، به صورت یک استثناء بار دیگر به سرنوشت مؤمنان صالح العمل اشاره کرده، میفرماید: «مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند که برای آنها پاداشی است قطع نشدنی» (الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم اجر غیر ممنون).
این آیه راه بازگشت را به روی کفار میگشاید، و میفرماید: این عذاب الیم از کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و اعمال صالح انجام دهند قطعا برداشته شده و پاداش دائم و نقصان ناپذیر به آنها داده میشود.
«پایان سوره انشقاق»
ج5، ص453
سوره بروج [85]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 22 آیه است
محتوای سوره:]
با توجه به این که این سوره از سورههای «مکّی» است چنین به نظر میرسد که هدف اصلی تقویت روحیه مؤمنان در برابر دشمنان و تشویق آنان به پایمردی و استقامت است.
و در همین رابطه در این سوره داستان «اصحاب اخدود» را نقل میکند، همانها که خندقها کندند و آتشهای عظیمی در آن افروختند، و مؤمنان را تهدید به شکنجه با آتش کردند، گروهی را زنده زنده در آتش سوزاندند، اما آنها از ایمانشان بازنگشتند.
در قسمت دیگری از این سوره کافرانی را که مؤمنان را تحت فشار قرار میدهند سخت مورد حمله قرار داده و آنها را به عذاب سوزان جهنم تهدید میکند، در حالی که مؤمنان را بشارت به باغهای پر نعمت بهشتی میدهد.
در مقطع بعد آنها را به گذشته تاریخ باز میگرداند، و داستان فرعون و ثمود و اقوام زورمند را در برابر دیدگانشان مجسم میسازد، تا کفّار «مکّه» که نسبت به آنها قدرت ناچیزی داشتند حساب خود را بکنند، و هم مایه تسلّی خاطر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان بوده باشد.
و در آخرین مقطع سوره اشاره به عظمت قرآن مجید و اهمیت فوق العاده این وحی الهی میکند، و سوره را با آن پایان میدهد.
ج5، ص454
نامگذاری این سوره به «بروج» به تناسب سوگندی است که در آیه نخستین آن آمده است.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «هر کس این سوره را بخواند خداوند به تعداد تمام کسانی که در نماز جمعه اجتماع میکنند، و تمام کسانی که روز عرفه (در عرفات) جمع میشوند، ده حسنه به او میدهد، و تلاوت آن انسان را از ترسها و شدائد رهائی میبخشد».
با توجه به این که یکی از تفسیرهای آیه «و شاهد و مشهود» روز جمعه و روز عرفه است، و نیز با توجه به این که سوره حکایت از مقاومت شدید مؤمنان پیشین در برابر شدائد و فشارها میکند، تناسب این پاداشها با محتوای سوره روشن میشود، و در ضمن نشان میدهد که این همه اجر و پاداش از آن کسانی است که آن را بخوانند و در آن بیندیشند و سپس عمل کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - مؤمنانى که عمل صالح دارند، از عذاب الهى در امان اند. (فبشّرهم بعذاب ألیم . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) «إلاّ» براى استثناى منقطع به کار رفته است و معناى «لکن» را افاده مى کند.
۲ - کافران و مکذبان، در صورت ایمان آوردن و انجام دادن عمل صالح، گرفتار عذاب نخواهند شد. (فبشّرهم ... إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) این احتمال که فعل هاى «آمنوا» و «عملوا»، شامل ایمان و عمل در زمان آینده نیز باشد، چندان بعید نیست; زیرا از طرفى براى آینده قطعى ماضى آورده مى شود و از طرف دیگر در قضیه حقیقى، زمان خاصى مورد نظر نیست.
۳ - باور داشتن معاد و معارف قرآن و انجام دادن کارهاى صالح، نجات بخش انسان از عذاب دردناک است. (فبشّرهم بعذاب ألیم . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت) متعلق «آمنوا» - به قرینه آیات پیشین - معاد و قرآن است و «الصالحات» - که جمع با حرف «ال» است - دلالت بر عموم مى کند. در این موارد، مراد عموم عرفى است; یعنى، تمام صالحاتى که امکان پذیر است.
۴ - مؤمنانِ نیکوکار، با شنیدن آیات قرآن، در برابر آن سر تسلیم فرود آورده، خضوع مى کنند. (فما لهم ... و إذا قرىء علیهم القرءان لایسجدون ... إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت)
۵ - توأم بودن ایمان و عمل صالح، شرط تأثیربخشى آنها است. (ءامنوا و عملوا الصلحت)
۶ - خداوند، براى مؤمنانى که عمل صالح دارند، پاداش بزرگى قرار داده است. (لهم أجر) نکره آوردن «أجر»، بیانگر عظمت آن است.
۷ - پاداش مؤمنانى که عمل صالح دارند، هرگز کاسته یا قطع نخواهد شد. (لهم أجر غیر ممنون) از معانى «منّ» قطع است و معناى «نقص» نیز براى آن گفته شده است. (لسان العرب)
۸ - خداوند در قیامت، مؤمنان را با یادآورى مکرر پاداش هاى خویش، آزار نداده و بر آنان منت نخواهد گذاشت. (لهم أجر غیر ممنون) در معانى «مَنّ» آورده اند که: منت گذاشتن بر کسى، به این است که احسان به او را بزرگ شمرده و به آن فخر کنند و درباره اش سخن را آغاز و تکرار کنند تا آن جا که شخص را متنفر سازند. (لسان العرب)
موضوعات مرتبط
- ایمان: آثار ایمان ۲، ۵; آثار ایمان به قرآن ۳; آثار ایمان به معاد ۳
- پاداش: پاداش بى منت ۸; مراتب پاداش ۶
- صالحان: پاداش بزرگ صالحان ۶; پاداش کامل صالحان ۷; حتمیت پاداش صالحان ۷; خضوع صالحان ۴; مصونیت صالحان ۱
- عذاب: عذاب دردناک ۳; عوامل مصونیت از عذاب ۲، ۳; مراتب عذاب ۳; مصونیت از عذاب ۱
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۱، ۲، ۳، ۵; پاداش عمل صالح ۶
- قرآن: آثار استماع قرآن ۴; خضوع براى قرآن ۴
- کافران: عوامل مصونیت کافران ۲
- مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۸; پاداش بزرگ مؤمنان ۶; پاداش کامل مؤمنان ۷; حتمیت پاداش مؤمنان ۷; خضوع مؤمنان ۴; عمل صالح مؤمنان ۶، ۷; مصونیت مؤمنان ۱