الأعراف ٩١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

سپس زمین لرزه آنها را فرا گرفت؛ و صبحگاهان بصورت اجسادی بی‌جان در خانه‌هاشان مانده بودند.

پس زلزله آنها را در گرفت و صبحگاهان در خانه‌هاى خود در جاى مردند
پس زمين‌لرزه آنان را فرو گرفت، و در خانه‌هايشان از پا درآمدند.
پس زلزله آن منکران را درگرفت، پس شب را صبح کردند در حالی که در خانه‌های خود به خاک هلاک افتادند.
پس زلزله ای سخت آنان را فراگرفت و در خانه هایشان [به رو درافتاده] جسمی بی جان شدند!
پس زلزله‌اى سخت آنان را فرو گرفت و در خانه‌هاى خود بر جاى مُردند.
آنگاه زلزله آنان را فروگرفت و در خانه‌شان از پا درآمدند
پس زمين‌لرزه- در اثر صاعقه آسمانى- آنان را بگرفت تا در خانه‌هاى خويش به رو درافتادند [و مُردند].
(در نتیجه ستیزه‌جوئی و طغیانگری) زلزله‌ای (قصرها و خانه‌های) ایشان را در برگرفت (و زندگی پرزرق و برق آنان را درهم کوبید) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند.
پس زمین‌لرزه‌ی شدید آنان را فرو گرفت؛ سپس در خانه‌هایشان از پا در آمده (و) زمین‌گیر شدند.
پس بگرفتشان زمین‌لرزش که گردیدند در خانه خود مردگان‌


الأعراف ٩٠ آیه ٩١ الأعراف ٩٢
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الرَّجْفَةُ»، «أَصْبَحُوا»، «جَاثِمِینَ»: (نگا: اعراف / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ «91»

پس (به كيفر عنادشان) زمين‌لرزه شديدى آنان را فراگرفت، پس شب را به صبح آوردند، در حالى كه در خانه‌هاى خود به زانو در افتادند (و مردند).

نکته ها

شايد از اين‌كه در اين آيه كلمه‌ى «رجفة»، در آيه‌ى 94 سوره‌ى هود كلمه‌ى «صيحة» و در آيه‌ى 189 سوره شعراء، عبارت‌ «عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ» بكار رفته، استفاده شود كه زلزله همراه با صيحه و ابر تيره بوده است. «1» ممكن است مراد از «رجفه» همان اضطراب و لرزش اندام باشد كه از ترس حاصل مى‌شود، نه زمين لرزه.

چنانكه در آيه‌ى 78 گذشت، «جاثم» به كسى گفته مى‌شود كه به‌رو بر زمين افتاده و يا به زانو افتاده و توان برخاستن ندارد.

پیام ها

1- طبقه‌ى اشراف، غالباً مخالف پيامبران بوده‌اند. «وَ قالَ الْمَلَأُ»

2- يكى از شيوه‌هاى كفّار براى بازداشتن مردم از پيروى انبيا، (هنگامى كه ببينند آنان از ايمانشان دست برنمى‌دارند،) تهديد مادّى و اقتصادى است. «إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ» آرى، محروميّت از درآمدهايى كه از طريق كم‌فروشى به دست مى‌آيد، از ديد كافران خسارت است!


«1». تفسير نمونه.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 119

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ (91)

فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ: پس فرا گرفت ايشان را زلزله، فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ‌: پس گشتند در خانه‌هاى خود به زمين افتادگان به جسدهاى بى‌ارواح. و اينكه در سوره هود فرموده: فاخذتهم الصيحة، منافى اين نيست،


جلد 4 صفحه 141

زيرا مراد صيحه عظيمه منكره است كه به جهت عظم صوت آن، زمين به لرزه درآيد و همه هلاك شدند. و يا صيحه، مقدمه زلزله بود، چه مقرر شده كه زلزله بى‌صياح و رياح متصور نشود. و در منهج- مروى است كه جبرئيل عليه السّلام فريادى نمود، زلزله در شهر ايشان افتاد، و همه به لرزه درآمدند. و از ابى عبد اللّه عليه السّلام مروى است كه بعضى به زلزله هلاك شدند، و برخى به صيحه. «1» در تفسير شيخ أبو الفتوح رازى رحمه اللّه از ابن عباس نقل است كه خداى تعالى درى از درهاى جهنم بر آنها بگشاد و حرارتى بر ايشان فرستاد كه نفسهاى آنها منقطع شد، هر چند در سردابها رفتند فايده نبخشيد. و حق تعالى ابرى فرستاد و در او بادى خوش بود، ايشان سردى باد ديدند به سايه ابر شتافتند، تمام مردم زن و مرد و بزرگ و كوچك به بيابان رفتند و به زير ابر مجتمع شدند.

أبو العالية گفت: آن ابر بالاى شهر در آمد و ايشان در منازل بودند، چون ابر بر همه شهر سايه افكند و همه جمع گرديدند، به امر الهى زمين متزلزل، و آتش به سر ايشان فرو ريخت. تمام هلاك شدند، فذلك قوله: فاخذهم عذاب يوم الظّلّة، فاصبحوا فى دارهم جاثمين؛ «2» حاصل آنكه به عذاب الهى هلاك شدند و افتادند بر زمين اجساد بدون روح.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 90 تا 92

وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ (90) فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ (91) الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ (92)

ترجمه‌

و گفتند جماعتى كه كافر بودند از قومش هر آينه اگر پيروى كنيد شعيب را همانا شما آنگاه هر آينه زيانكارانيد

پس گرفت آنها را زلزله پس صبح كردند در خانه خودشان فروماندگان‌

آنانكه تكذيب نمودند شعيب را گويا مسكن نگرفتند در آن كسانيكه تكذيب نمودند شعيب را بودند آنها زيان كاران.

تفسير

جماعت اشراف از اقوام حضرت شعيب بساير كفار گفتند اگر شما دست از دين قديم خود برداريد و متابعت شعيب را نمائيد متضرر ميشويد براى آنكه دين شما حق است و دين شعيب باطل علاوه بر آنكه در صورت متابعت از او شما بايد كم فروشى نكنيد و اين ضرر شما است پس خدا بر آنها غضب فرمود بصيحه آسمانى كه در اثر آن زمين متزلزل شد يا بزلزله كه از آن صداى مهيبى برخواست كه همه از ترس مردند چنانچه در مجمع از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه خداوند يك صيحه فرستاد بر آنها كه همه هلاك شدند و در منهج از آنحضرت نقل نموده كه بعضى بزلزله مردند و بعضى بصيحه و در سوره هود خداوند تصريح بصيحه فرموده است در هر حال ديگر از جاى خود برنخواستند و خوابگاه ابدى را براى خود تهيه نمودند مانند آنكه هيچ وقت در آن بلد نبودند يعنى هيچ اثرى از آثار آنها باقى نماند پس آنانكه تكذيب نمودند آنحضرت را مخصوص شدند بخسران و زيانكارى در دنيا و آخرت و آنانكه متابعت كردند رستگار گشتند و بمناسبت تطابق با گفته كفار فرموده آنانكه تكذيب نمودند شعيب را بودند


جلد 2 صفحه 453

آنها زيان كاران تا جواب مطابق مقال شود و تأكيد و مبالغه در تسفيه و ردّ آنها حاصل گردد و براى مراعات اين نكته الّذين كذّبوا شعيبا در آيه شريفه تكرار شده است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأَخَذَتهُم‌ُ الرَّجفَةُ فَأَصبَحُوا فِي‌ دارِهِم‌ جاثِمِين‌َ (91)

‌پس‌ گرفت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ لرزه‌ ‌پس‌ صبح‌ كردند ‌در‌ خانه‌ ‌خود‌ فرود افتادگان‌.

فَأَخَذَتهُم‌ُ الرَّجفَةُ بعضي‌ گفتند صيحه‌ آسماني‌ بوده‌ طبق‌ روايت‌ منسوب‌ بحضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌، و بعضي‌ گفتند زلزله‌ بوده‌، و بعضي‌ گفتند صاعقه‌ بوده‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ سوزانيد و بعضي‌ گفتند گاز خفه‌كن‌ بوده‌ و ‌آنها‌ هلاك‌ شدند، لكن‌ اصل‌ رجفه‌ تزلزل‌ بدن‌

جلد 7 - صفحه 392

‌است‌ ‌که‌ ‌آنها‌ بلرزه‌ افتادند و منشأ ‌آن‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ امور بوده‌، و ممكن‌ ‌است‌ چون‌ حضرت‌ شعيب‌ ‌بر‌ دو طائفه‌ مبعوث‌ ‌بود‌ يكي‌ قوم‌ ‌خود‌ اصحاب‌ مدين‌ و يكي‌ اصحاب‌ ايكه‌ و ‌هر‌ دو هلاك‌ شدند بعضي‌ بصيحه‌ و بعضي‌ بزلزله‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد ‌در‌ مورد اصحاب‌ ايكه‌ ميفرمايد فَأَخَذَهُم‌ عَذاب‌ُ يَوم‌ِ الظُّلَّةِ شعراء ‌آيه‌ 189 و ظاهرا صاعقه‌ ‌باشد‌ و نيز ميفرمايد وَ أَخَذَت‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا الصَّيحَةُ راجع‌ باصحاب‌ مدين‌ ‌است‌ بقرينه‌ وَ إِلي‌ مَديَن‌َ أَخاهُم‌ شُعَيباً هود ‌آيه‌ 86.

فَأَصبَحُوا فِي‌ دارِهِم‌ صبحگاه‌ ‌که‌ معلوم‌ ميشود عذاب‌ شبانه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نازل‌ شد ‌در‌ خانه‌ ‌خود‌ جاثمين‌ افتاده‌گان‌ بودند تمام‌ مرده‌ و هلاك‌ ‌شده‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفته‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 91)- هنگامی که کارشان به اینجا رسید و علاوه بر گمراهی خویش در گمراه ساختن دیگران نیز اصرار ورزیدند، و هیچ گونه امیدی به ایمان آوردن آنها نبود، مجازات الهی به حکم قانون قطع ریشه فساد به سراغ آنها آمد، «پس زلزله سخت و وحشتناکی آنها را فراگرفت، آنچنان که صبحگاهان همگی به صورت اجساد بی‌جانی در درون خانه‌هایشان افتاده بودند» (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دارِهِمْ جاثِمِینَ).

نکات آیه

۱- کفرپیشگان قوم شعیب با گرفتار شدن به لرزشى شدید به هلاکت رسیدند. (فأخذتهم الرجفة فأصبحوا فى دارهم جثمین) «رجفة» به معناى اضطراب و لرزش است و به قرینه «فاصبحوا ... » معلوم مى شود که آن لرزش بسیار شدید بوده است. قابل ذکر است که «فأخذتهم الرجفة»، (لرزش آنان را فراگرفت) هم مى تواند به این معنى باشد که لرزشى شدید به اندام آنان مستولى شد و هم مى تواند به این معنى باشد که زمین لرزه شدید آنان را فراگرفت.

۲- کافران قوم شعیب پس از تمام شدن حجت الهى بر آنان و اصرارشان به کفرورزى و مبارزه با شعیب و مؤمنان به وى، به هلاکت رسیدند. (قال الملأ ... فأخذتهم الرجفة) کلمه «فا» در «فأخذتهم» نزول عذاب را بر قضایاى بیان شده در آیات قبل مرتبط مى سازد و از آن قضایاست، کفرورزى مردم مدین، مبارزه آنان با شعیب و در آخر دعاى شعیب که خواهان داورى خداوند شد.

۳- کافران قوم شعیب شب هنگام به عذاب گرفتار شدند و صبحگاهش به هلاکت رسیدند.* (فأصبحوا فى دارهم جثمین) برداشت فوق مبتنى بر این است که «اصبحوا» به معناى «ادخلوا فى الصباح» (داخل در صبح شدند) باشد، نه به معناى «صاروا». بر این مبنا «فاصبحوا ... » مى رساند که هلاکت به هنگام صبح اتفاق افتاد و در نتیجه عذاب لرزش پیش از صبح، یعنى درشب، بر کافران قوم شعیب عارض شده است.

۴- کفرپیشگان قوم شعیب بر اثر عذاب الهى، همگان به رو بر زمین افتادند و هلاک شدند. (فأصبحوا فى دارهم جثمین) «جثوم» به معناى به زمین چسبیدن و حرکت نکردن است و برخى گفته اند به معناى فرو افتادن شخص است بر سینه خود.

۵- لرزش شدید و عذاب نازل شده بر قوم شعیب توان حرکت و بیرون آمدن از خانه ها را از ایشان سلب کرد. (فأصبحوا فى دارهم جثمین) «فى دارهم» هم مى تواند اشاره به این نکته باشد که نزول عذاب هنگامى بود که همه و یا اکثر آنان در خانه هایشان استراحت مى کردند و هم مى تواند علاوه بر این، اشاره به این داشته باشد که با احساس لرزش زمین، که طبعاً آدمى از خانه مى گریزد، قوم شعیب نیز خواستند از خانه ها بیرون شوند، ولى عذاب مهلت نداد و در همانجا به هلاکت رسیدند. با توجه به اینکه «فى دارهم» متعلق به «جثمین» است، این معنا وضوح بیشترى پیدا مى کند.

۶- هلاکت کافران قوم شعیب و نجات مؤمنان آن قوم، داورى به حق خداوند در میان آنان (ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق ... فأخذتهم الرجفة)

۷- نزول عذاب بر کفرپیشگان قوم شعیب، پاسخ خداوند به درخواست او (داورى میان مؤمنان و کافران) (ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق ... فأخذتهم الرجفة)

موضوعات مرتبط

  • اهل مدین: عذاب دنیوى اهل مدین ۳، ۴، ۵، ۷ ; فرجام اهل مدین ۱، ۴، ۵، ۶
  • پیروان شعیب: مبارزه با پیروان شعیب ۲
  • خدا: اتمام حجت خدا ۲ ; عذابهاى خدا ۴ ; قضاوت خدا ۶، ۷
  • شعیب(ع): اجابت دعاى شعیب(ع) ۷ ; قصه شعیب(ع) ۳، ۵ ; مبارزه با شعیب(ع) ۲
  • عذاب: با رعشه ۵ ; عذاب شبانه ۳ ; عذاب همگامى ۴ ; نزول عذاب ۷
  • قضاوت: بین مؤمنان و کافران ۷ ; قضاوت به حق ۶
  • قوم شعیب: تاریخ قوم شعیب ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶
  • کافران: عذاب دنیوى کافران ۳، ۴، ۷
  • کفر: اصرار بر کفر ۲
  • مدین: عذاب کافران مدین ۷ ; کافران مدین و شعیب(ع) ۲ ; نجات مؤمنان مدین ۶ ; هلاکت کافران مدین ۱، ۲، ۳، ۴، ۶
  • هلاکت: با رعشه ۱

منابع