الأعراف ٣٦
ترجمه
الأعراف ٣٥ | آیه ٣٦ | الأعراف ٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِسْتَکْبَرُوا عَنْهَا»: خویشتن را بالاتر از آن میدانند که آیات خدا را بپذیرند و از آنها رهنمود گیرند.
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۳۶، سوره اعراف
- جميع موجودات و آثار و اعمال طبيعى و اختيارى آنها منتهى به ذات پروردگارند.
- مراد از (( لباس تقوى (( و بهتر بودن لباس تقوى از لباس ظاهر.
- بيان ولايت شيطان بر غيرمؤ من و اشاره به اينكه بيرون آوردن لباس آدم و حوا در بهشتتمثيلى است از درآوردن لباس تقوى از اندام همه آدميان توسط شيطان .
- آنچه در مورد مراد از (( فاحشه (( در: (( اذا فعلوا فاحشة قالوا...(( گفته شده است .
- معناى (( قسط((
- وجوهى كه در معناى جمله : (( اقيموا وجوهكم عندكل مسجد(( گفته شده است .
- معناى جمله : (( كما بداكم تعودون ((
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله فوق محتمل است .
- اگر انسان به جايى برسد كه باطل را حق بپندارد، اميدى به رستگارى و هدايت يافتن اونيست .
- اختلاف مفسرين در بيان ارتباط جمله : (( كما بداءكم تعودون ...(( با آياتقبل از آن
- معناى اخراج زينت در طيبات رزق (در ذيل آيه :قل من حرم زينة الله ...)
- چرا خداوند به ضروريات زندگى از قبيل لباس پوشيدن و خود را آراستن امر نموده است؟
- معناى عبارت : (( خالصة يوم القيمة (( در آيه شريفه و اشكالى كه بر بيان صاحبالمنار در اين مورد وارد است .
- معناى (( فواحش ))، (( اثم (( و (( بغى (( و اشاره به اينكه امم و جوامع بشرى هم مانندافراد عمر و اجل معينى دارند.
- بحث روايتى رواياتى در مورد شاءن نزول آيه : (( قد انزلنا عليكم لباسا...(( و((خذوا زينتكم عند كل مسجد((
- چند روايت درباره : (( لباس التّقوى (( در آيه شريفه
- روايتى كه مى گويد فاحشه اى كه مى گفتند خدا به آن امر كرده است ، ادعاى لزوم اطاعتاز زمامداران جائر است .
- چند روايت در مورد دروغ بستن به خدا تعالى
- رواياتى در ذيل جمله : (( و اقيموا وجوهكم عندكل مسجد((
- رواياتى در ذيل جمله : (( خذوا زينتكم ...(( و(( قل من حرم زينة الله ...(( پيرامون استفاده از نعمتهاى الهى
- روايتى در معناى : (( اسراف (( و (( اقتار(( چند روايت در بيان مراد از فواحش ظاهر وباطن .
- بحث و بررسى پيرامون چند روايت بررسى آيات و رواياتى كه ذاتى بودن سعادت وشقاوت را مى رسانند.
- آنچه از قرآن درباره ماهيت انسان و سعادت و شقاوت او استفاده مى شود.
- بررسى رواياتى كه به خلقت انسانها از طبيعتهاى مختلف دلالت دارند و بيان مراد آنروايات .
- سعادت و شقاوت آدمى ، به نحو اقتضا نه عليت ، ارتباط مستقيمى با آب وگل (مواد اصلى ) او دارد.
- وجه دقيق ترى در بيان روايات گذشته
- بررسى رواياتى كه مى گويند خلقت انسان منتهى به آب گوارا و آب تلخ و شور است.
- بررسى رواياتى كه برگشت اختلاف در خلقت را به نور و ظلمت مى داند
- بررسى روايات كه به انتقال حسنات اشقياء به نامهاعمال سعداء و انتقال سيئات سعداء به نامه عمل اشقياء دلالت دارند.
- توضيح بخش ديگرى از كلام امام (ع )
- وجه استشهاد در روايت به آيه : (( لائسئل عمّايفعل و هم يسئلون (( براى اينكه نقل حسنات سعداء به اشقياء و به عكس ، ظلم و خلافعدل نيست .
- وجه اختصاص حسنات به ذوات طيبه و اختصاص سيئات به ذوات خبثيه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «36»
و كسانى كه آيات مارا تكذيب و از روى استكبار از آن سرپيچى، آنان همدم آتشند و هميشه در آن خواهند بود.
«1». كهف، 59.
جلد 3 - صفحه 59
نکته ها
«خَوْفٌ» و ترس، مربوط به امور آينده و در مقابل امنيّت و آسايش است؛ امّا «حزن» و اندوه، مربوط به گذشته و آنچه از دست رفته مىباشد و در مقابل سرور و شادمانى است. «1»
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى، ارسال رسولان براى بيان وحى الهى است. يَأْتِيَنَّكُمْ ... يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي
2- از راههاى نفوذ و تأثير سخن، سنخيّت پيامآور با خود مردم است. «مِنْكُمْ»
3- انسان، آزاد و داراى اختيار است و سرنوشتش در گرو گرايش و عمل خود اوست. «فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ»
4- متّقى، اصلاحگر و داراى فعّاليّت مثبت است، نه گوشهگير. «اتَّقى وَ أَصْلَحَ»
5- تقوا و خودسازى بايد قبل از اصلاح ديگران باشد و اصلاحگران بايد خود متّقى باشند. «اتَّقى وَ أَصْلَحَ»
6- مؤمنان و پيروان واقعى انبيا، آنانند كه اهل تقوا و اصلاح باشند. يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ ... فَمَنِ اتَّقى وَ أَصْلَحَ و نفرمود: «فمن آمن بهم»
7- آرامش حقيقى در سايهى تقوا و اصلاح است. «اتَّقى وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ»
8- پيامد تكذيب، تكبّر و سرپيچى از انبيا، عذاب ابدى و دوزخ است.
اسْتَكْبَرُوا ... أَصْحابُ النَّارِ ... فِيها خالِدُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (36)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و آن كسانى كه بعد از بلاغ و اتمام حجت، تكذيب كنند آيات ما را به تكبر و اعراض از حق و ترك نمايد توحيد و اطاعت ما را، وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها: و تكبر و سركشى نمودند از دلائل توحيد ما، أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ: آن گروه معرضين و مكذبين مصاحب و ملازم آتش جهنمند، هُمْ فِيها خالِدُونَ: ايشان در نار جهنم دائم و ثابتاند به بقاى ابدى و خلود سرمدى.
تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد عموم مكذبين و معرضين آيات الهى از توحيد و نبوت و امامت و معاد، چنانچه بدون توبه و تدارك مردند، مخلد در عذاب جحيم ابدى خواهند بود.
عقاب الاعمال- صدوق رحمه اللّه از حضرت ابى عبد اللّه عليه السّلام:
ايّاكم و الغفلة فانّه من غفل فانّما يغفل على نفسه، و ايّاكم و التّهاون بامر اللّه عزّ و جلّ فانّه من تهاون بامر اللّه اهانه اللّه يوم القيمة. «1» فرمود
«1» عقاب الاعمال، صفحه 242.
جلد 4 صفحه 61
حضرت صادق: بر شما باد بپرهيز از غفلت، بدرستى كه هر كه غافل شود غفلت از خود نموده. و بر شما باد بحذر از سستى و بى اعتنائى به امر خداى عز و جل، بدرستى كه هركه تهاون و بى اعتنائى نمايد به امر الهى، خوار و ذليل فرمايد او را خداى تعالى روز قيامت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (36)
ترجمه
و آنانكه تكذيب نمودند آيتهاى ما را و سركشى كردند از آنها آنگروه اهل آتشند آنها در آن جاودانيانند.
تفسير
گفتهاند دخول قادر آيه سابقه بر جزاء شرط و ترك آن در اين آيه براى مبالغه در وعد و مسامحه در وعيد و تنبيه بر سبقت رحمت بر غضب است و خلود براى كفار در سوره بقره بنحو اكمل اثبات شد.
جلد 2 صفحه 424
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ استَكبَرُوا عَنها أُولئِكَ أَصحابُ النّارِ هُم فِيها خالِدُونَ (36)
و كساني که تكذيب كردند بآيات ما و طلب بزرگي كردند و تكبر ورزيدند
جلد 7 - صفحه 314
از آن آيات اينها اصحاب و ياران آتش هستند و آنها در آتش هميشه هستند.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا عطف به فَمَنِ اتَّقي است خلاصه فرزندان آدم بعد از آمدن رسل دو دسته هستند يك دسته كساني که گرويدند برسولان و ايمان آوردند و متقي و صالح شدند خوف و حزني ندارند و يك دسته كساني هستند که تكذيب رسل كردند و آيات خداوند را دروغ پنداشتند و گفتند از جانب خدا نيست وَ استَكبَرُوا زير بار نرفتند و تكبر كردند عَنها از آن آيات که قبلا ذكر شد أُولئِكَ اينکه مكذبين و منكرين أَصحابُ النّارِ همراه آتش هستند که از آنها جدا نميشود هُم فِيها خالِدُونَ اينها در آن آتش که جهنم باشد ابد الاباد معذب هستند که ديگر خلاصي ندارد، و اينکه جمله رد بسياري از حكماء و صوفيه و شيخيه که خود را از عرفاء ميشمارند و منكر خلود در عذاب هستند است چنانچه بسياري از آيات صريح در مسئله خلود است.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 36)- و در این آیه اضافه میکند: «اما آنها که آیات ما را تکذیب کنند و در برابر آن تکبر ورزند آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند» (وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
نکات آیه
۱- گرفتارى به آتش دوزخ فرجام منکران رسالت انبیا و تکذیب کنندگان آیات الهى (احکام و معارف نازل شده بر پیامبران) (و الذین کذبوا ... هم فیها خلدون)
۲- اعراض و امتناع از پذیرش آیات الهى بر اثر کبرورزى و خودبرتربینى، در پى دارنده آتش دوزخ است. (و الذین کذبوا بأیتنا و استکبروا عنها أولئک أصحب النار) استکبار به معناى کبرورزى و خودبرتربینى است، و چون این کلمه با حرف «عن» متعدى شده، متضمن معناى اعراض و امتناع است. بنابراین «استکبروا عنها» یعنى اعرضوا عنها متکبّرین.
۳- آتش دوزخ ابدى است و تکذیب کنندگان آیات الهى در آن جاودان هستند. (أولئک أصحب النار هم فیها خلدون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: فرجام مکذّبان آیات خدا ۱ ; کیفر اعراض از آیات خدا ۲ ; کیفر مکذّبان آیات خدا ۱، ۳
- استکبار: آثار استکبار ۲
- انبیا: فرجام مکذّبان انبیا ۱ ; کیفر مکذّبان انبیا ۱
- تکبّر: آثار تکبّر ۲
- جهنم: آتش جهنم ۲، ۳ ; جاودانگى جهنم ۳ ; جاودانگى در جهنم ۳ ; موجبات جهنم ۲
- جهنمیان:۱، ۳