الأنعام ٦٢
ترجمه
الأنعام ٦١ | آیه ٦٢ | الأنعام ٦٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رُدُّوا»: برگردانده شدند. «مَوْلَی»: سَرور. مالک. متصرّف. واژه (مَوْلَی) مجرور است و بدل (اللهِ) است. و واژه (الْحَقِّ) صفت (مَوْلَی) است. «الْحُکْمُ»: فرمان. داوری. «الْحَاسِبِینَ»: حسابگران. حسابرسان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
هُنَالِکَ الْوَلاَيَةُ لِلَّهِ... (۲) إِلَى رَبِّکَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ (۰) ارْجِعِي إِلَى رَبِّکِ رَاضِيَةً... (۰)
وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَ... (۰) وَ وُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى... (۰) قُلْ إِنَ الْأَوَّلِينَ وَ... (۰) لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ... (۰) وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ... (۰)
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام
- حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .
- معنا و تفسير (ان الحكم الا لله ) و (يقص الحق و هو خير الفاصلين ).
- افراط و تفريط دو گروه از مسلمين در مساءله حسن و قبح و رابطه آن با تشريع .
- شرايع و احكام الهى ، معلل به جهات حسن و مزاياى مصالح است ولى نه آنچنانكه افعال و احكام بشرى چنين است .
- عقول بشرى از درك تمام حقائق عاجز است .
- جهات حسن و مصلحت نسبت به احكام و افعال ما حاكميت دارند ولى خداوند محكوم به اين جهات نيست .
- وجه ارتباط اين آيه با ماقبل خودش .
- معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) .
- مراد از (( كتاب مبين )) .
- فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) .
- عموميت علم خداوند و نامتناهى بودن آن (يعلم ما فى البرّ و البحر... )) .
- حقيقت انسان كه از آن به (( من )) تعبير مى شود، همان روح انسانى است و بس .
- جهت و هدف از گماشتن ملائكه (( حفظه )) براى آدمى تا زمان مرگ .
- ريشه فطرى توجه انسان به خدا و وعده شكر و طاعت دادن او به هنگام گرفتارى هاىشديد.
- تهديد امت به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى .
- وجوهى كه در معناى (( عذاب از فوق )) در آيه شريفه گفته شده است .
- پيشگوئى تفرقه امت و درگيرى هاى بين آنها پس ازرسول خدا (ص ).
- مردم از قوم رسول خدا كه براى نخستين بار نفاق ورزيده ، مخالفت و اعتراض كردند وراه مخالفت را براى سايرين باز كردند.
- آنچه بر سر امت اسلام پديد آمده همه زاييده اختلافات و مشاجرات بعد از رحلت پيامبراست .
- پيغمبر (ص ) معصوم از فراموشى است و خطاب (( ينسينك )) در حقيقت خطاب به امت است .
- آميزش با گناهكاران و حضور در مجلس معصيت ، خطر وقوع در معصيت را براى انسان افزايش مى دهد.
- معناى (بسل ) و مراد از (و ذكر به اءن تبسل نفس ).
- استدلالفاسد و عجيب برخى ، به بعضى آيات براى اثبات اين ادعا كه پيغمبران قبل از بعثت كافر بوده اند.
- معناى اينكه هدايت خدا هدايت است (ان هدى الله هوالهدى ).
- وجه وجهت اثبات ملك و سلطنت براى خداى تعالى در روز قيامت .
- چند نكته :
- رواياتى در ذيل آيه مربوط به نزول بلا بر امت محمد (ص ) و بيان اختلاف و عدم اعتباراين روايات .
- چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض مى كنند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ «62»
سپس مردم به سوى خداوند، مولاى حقّشان بازگردانده مىشوند، آگاه باشيد كه دادرسى و داورى تنها از آنِ خداوند است و او سريعترين حسابرسان است.
نکته ها
در روايات آمده است كه خداوند، حساب بندگانش را به اندازهى دوشيدن شير يك گوسفند
«1». تحريم، 6.
جلد 2 - صفحه 478
و در زمانى بسيار كوتاه، انجام مىدهد. «1»
از امام على عليه السلام سؤال شد: «كيف يُحاسِبُ اللّه الخلقَ على كثرتهم؟ فقال: كما يَرزقُهم على كثرتهم. فقيل: كيف يُحاسِبهم و لايرونه؟ فقال: كما يَرزقهم و لايرونه» «2» چگونه خداوند با وجود مخلوقهاى زياد به حساب آنان رسيدگى مىكند؟ حضرت فرمودند: همان گونه كه آنان را روزى مىدهد. سؤال شد: چگونه حسابرسى مىكند در حالى كه او را نمىبينند؟
فرمودند: همان گونه كه روزىشان مىدهد، ولى او را نمىبينند.
سؤال: با اين همه آيات وروايات بر حسابرسى سريع الهى، پس طولانى بودن روز قيامت براى چيست؟
پاسخ: بلندى روز قيامت، نوعى عقوبت است، نه به خاطر فشار كار و ناتوانى از محاسبهى سريع. «3» (بشر كه مخلوق الهى است، در دنياى امروز به وسيلهى كامپيوتر، در كمتر از يك دقيقه بزرگترين محاسبات را انجام داده و مثلا انبارها و كالاهاى آن و امور مالى مربوط به آن را بررسى و محاسبه مىكند).
پیام ها
1- بازگشت همه به سوى خداست و او يگانه قاضى قيامت است. رُدُّوا إِلَى اللَّهِ ... لَهُ الْحُكْمُ
2- مولاى حقيقى كسى است كه آفريدن، نظارت كردن، خواب و بيدارى، مرگ و بعثت، داورى و حسابرسى به دست او باشد، «إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ»
3- همهى مولاها يا باطلند، يا مجازى، مولاى حقيقى تنها خداوند است. «اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ» و ولايت انبيا و اوليا، پرتوى از ولايت الهى است. 4- سرعت حسابرسى خداوند، از هر نوع و هر وسيلهى حسابرسى سريعتر است. «وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ» 6: 62
«1». تفاسير مجمعالبيان و نورالثقلين.
«2». نهجالبلاغه، كلام 300.
«3». تفسير اطيبالبيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 479
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ (62)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ: پس بازگردانيده شوند مردمان بعد از موت به حكم و جزاى خدائى كه مَوْلاهُمُ الْحَقِ: مولى و متولى امور ايشان است به حق و حقيقت حق، كه حكم نفرمايد مگر به حق و صواب، يا ثابت الذات و باقى است و فناء به ساحت جلالش راه ندارد أَلا لَهُ الْحُكْمُ: بدانيد مر ذات سبحانى راست خاصه
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 389- بحار الانوار، جلد 18، صفحه 322 (با اندكى تفاوت)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 294
حكم در آن روز كه هيچ حاكمى را مجال حكم نباشد وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ: و او است سريعترين حسابكنندگان.
در روايت صحيحه است «1» كه حق تعالى مقدار دوشيدن گوسفندى، حساب همه شما مكلفان را فرمايد با وجود كثرت جن و انس و بسيارى اعمال آنها بر وجهى كه حسابى او را از حساب ديگر باز ندارد، و اين دليل است بر كمال قدرت و علم او.
تنبيه- طول موقف با محاسبه در آن واحد، براى آن است كه گرچه حساب تمام خلايق به مقدار قليلى شود، لكن بنده بايد جواب مكتسبات اعمال خود را دهد، لذا مدت متمادى متحير، و عرق خجالت تا سينه او را فرا گيرد، پس مؤمن متقى به فرمايش «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» «2» عمل نموده، محاسبه نفس خود را در دنيا كرده، به تدارك آن مقدم و بقيه عمر را سعى در طاعات بنمايد.
موعظه- اى عزيز عمر را اعتبارى نيست و ايام حيات را بقائى نه. دنيا گذشتى و چشم خواهش به خاك انباشتى است، از خواب غفلت برخيز و براى عاقبت خود فكرى كن. تا كى وزر وبال كنى و چون شمع خود را براى ديگران سوزى. سعى بيهوده تا چند، مگر ديدهات بيوفائى دنيا نديده، و گوشت حساب مؤاخذه قيامت نشنيده؛ زنهار زنهار، غافل از گرگ اجل مباش. ناگهان بانگى برآمد، خواجه مرد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ (62)
ترجمه
پس بازگردانيده شوند بسوى صاحب اختيارشان كه حق است آگاه باشيد مر او را است حكم و او است زودترين حساب كنندگان.
تفسير
در روز قيامت بازگشت خلق بحكم و جزاء صاحب اختيار على الاطلاقى است كه او ثابت و عدل و بر حق است و حكم نمىكند مگر بحق و كسى غير از او در آن روز حاكم نيست و او بمقدار يك چشم بهم زدن از حساب خلق اوّلين و آخرين فارغ ميشود چنانچه در سوره بقره گذشت و در اعتقادات است كه خداوند خطاب ميفرمايد خلق اولين و آخرين را در موقع حساب روز قيامت بيك مخاطبه بطوريكه هر مخاطبى خطاب خود را ميشنود و منحصر بخود مىپندارد و خطاب غير را نمىشنود و بازنميدارد خداوند را هيچ مخاطبه از مخاطبه ديگر و فارغ مىشود از حساب تمام خلق در مقدار نيم ساعت از ساعات دنيا حقير عرض مىكنم مراد از ساعت شصت دقيقه نيست بلكه معنى ساعت پاره از زمان است و براى تقريب بذهن عامّه تحديد شده است و با چشم بهم زدن منافات ندارد.
جلد 2 صفحه 331
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَي اللّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ أَلا لَهُ الحُكمُ وَ هُوَ أَسرَعُ الحاسِبِينَ (62)
پس ملائكه قابض ارواح ردّ ميكنند آنها را بسوي خداوند مولا و صاحب اختيار آنها که حق تبارك و تعالي باشد آگاه باشيد که از براي او تبارك و تعالي حكم است و او سريعترين حسابكنندگان است.
ثُمَّ رُدُّوا ردّوا فعل مجهول است يعني برگردانيده ميشوند و فاعل ردّوا ملائكه که موكّل قبض روح بودند هستند و اينکه جمله منافات ندارد که ارواح پس از مردن تعلق ميگيرد بقالب مثالي که صور برزخيه باشند که واسطه بين صور جسمانيه دنيويه و صور جسمانيه اخرويه هستند که صورت بلاماده باشند و در لسان حكماء تعبير بمثل افلاطونيه ميكنند زيرا در عالم برزخ اينکه ارواح متعلقه باين صور سپرده بهمان ملائكه قابضين ارواح هستند و اينها دو دستهاند ملائكه رحمت که ارواح
جلد 7 - صفحه 97
مؤمنين و صلحاء بآنها سپرده شود و در بهشت عالم برزخ متنعم بنعم برزخيه هستند و ملائكه عذاب که ارواح كفار و فسّاق بآنها سپرده شده و در جهنم عالم برزخ معذّب بعذابهاي برزخيهاند و ممكن است دسته سوم باشند که آنها را مهمل گذارند مثل قصّار از كفار و مجانين و اطفال كفار و معناي ردّ الي اللّه همان معناي إِنّا إِلَيهِ راجِعُونَ است يعني سلب كليه حيثيات و اختيارات از كليه ميشود و فقط حكم حكم الهي است لِمَنِ المُلكُ اليَومَ لِلّهِ الواحِدِ القَهّارِ مؤمن آيه 16.
مَولاهُمُ الحَقِّ ولايت كليه ذاتيه اختصاص باو دارد و احدي بر احدي روز قيامت ولايت ندارد بلي مانعي ندارد که خداوند اختيارات تامه دهد ببعض مقربان درگاهش مثل اختيار بمالك خازن جهنم و رضوان خازن جنّت و مثل اختيار كليه اهل جنّت و نار بمحمد و آل صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که عبارت از مقام محمود است و يكي از شئون مقام محمود مقام شفاعت و خصومت است لذا يكي از القاب امير المؤمنين عليه السّلام قسيم الجنة و النار است
(و اياب الخلق اليكم و حسابهم عليكم)
زيارت جامعه، و حقّ يكي از اسامي الهيست که گفتند از براي خداوند سه اسم است: اللّه اشاره بذات مستجمع جميع كمالات و منزه از جميع عيوب و نواقص. و هو اشاره بمقام غيب الغيوبي. و حق اشاره بمقام واجب الوجودي. و بقيه اسماء اسماء صفات و افعال است، و تعبير بحق در اينکه جمله شايد اشاره باين باشد که بحق حكم ميفرمايد چيزي از تفضلات خود در حق مطيع كسر نميگذارد و چيزي زائد بر استحقاق در حق عاصي عذاب نميكند و بمقدار ذره ظلم باحدي روا ندارد إِنَّ اللّهَ لا يَظلِمُ مِثقالَ ذَرَّةٍ نساء آيه 44.
أَلا لَهُ الحُكمُ احدي نسبت باحدي حكومت ندارد حاكم در قيامت خدا است و بس اختصاص بذات مقدس او دارد وَ هُوَ أَسرَعُ الحاسِبِينَ
(لا يشغله شأن عن شأن)
همان نحوي که در آن واحد روزي بتمام مرزوقين ميرساند و حيات بجميع
جلد 7 - صفحه 98
موجودات ميبخشد در آن واحد بحساب جميع رسيدگي ميفرمايد و طول قيامت نه براي حساب است بلكه يك نوع عقوبت است که فرمودند
(للقيمة خمسين موقفا كلّ موقف مقام الف سنة ثمّ تلا هذه الاية الشريفة فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسِينَ أَلفَ سَنَةٍ
)
منسوب بحضرت صادق عليه السّلام است.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- آدمیان پس از مرگ، به سوى خداوند (مولاى حقیقى خود) بازمى گردند. (ثم ردوا إلى الله مولیهم الحق)
۲- خداوند، مولا و سرپرست حقیقى آدمیان است. (ثم ردوا إلى الله مولیهم الحق)
۳- حکم نافذ و لازم الاجرا در آفرینش و حیات و مرگ انسان، تنها از آن خداوند است. (و یرسل علیکم ... ثم ردوا إلى الله مولیهم الحق ألا له الحکم)
۴- ولایت غیر خداوند، بى اساس و باطل است. (ثم ردوا إلى الله مولیهم الحق)
۵- حکمرانى قیامت تنها از آن خداوند و در اختیار اوست. (ثم ردوا إلى الله مولیهم الحق ألا له الحکم) از کلمه «ثم» استفاده مى شود که انسانها در مرحله اى بعد از مردن به سوى خدا برگردانده مى شوند که ظاهراً همان مرحله قیامت است.
۶- سریعترین محاسبه کننده امور خداوند است. (ألا له الحکم و هو أسرع الحسبین)
۷- سریعترین نظام محاسبه و رسیدگى به اعمال در قیامت استقرار دارد. (ثم ردوا ... ألا له الحکم و هو أسرع الحسبین)
۸- قضاوت و صدور حکم در قیامت، بر اساس محاسبه و سنجش اعمال آدمیان است. (ثم ردوا ... ألا له الحکم و هو أسرع الحسبین)
۹- سرعت در حسابرسى و قضاوت و حکم، معیارى مهم و اساسى در نظام قضائى شایسته (ألا له الحکم و هو أسرع الحسبین) بیان سرعت حسابرسى به عنوان یکى از ویژگیهاى مهم در حکم و قضاوت خداوند، گویاى رجحان و مزیت قضاوت و حکمى است که سرعت هر چه بیشتر و بدون فوت وقت انجام پذیرد.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: حاکم آفرینش ۳
- انسان: پس از مرگ ۱ ; حیات انسان ۳ ; مرگ انسان ۳ ; مولاى حقیقى انسان ۱، ۲
- بازگشت به خدا:۱
- حسابرسى: سرعت در حسابرسى ۹
- خدا: اختصاصات خدا ۳، ۵، ۶ ; اختیارات خدا ۵ ; حسابرسى خدا ۶ ; حکم خدا ۳ ; ولایت خدا ۱، ۲
- عمل: حسابرسى اخروى عمل ۷، ۸
- قضاوت: سرعت در قضاوت ۹ ; نظام قضایى ۹
- قیامت: حاکم قیامت ۵ ; حسابرسى در قیامت ۷ ; قضاوت در قیامت ۸
- مرگ: آثار مرگ ۱
- ولایت: باطل ۴ ; ولایت حقیقى ۲ ; ولایت غیر خدا ۴