البقرة ٧٤
ترجمه
البقرة ٧٣ | آیه ٧٤ | البقرة ٧٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَسَتْ»: سخت شد. «الْحِجَارَةِ»: سنگ. «أَشَدُ قَسْوَةً»: سفتتر و سختتر. واژه (أَشَدُّ) مرفوع است چون عطف بر (کَالْحِجَارَةِ) است که در محلّ رفع است؛ زیرا خبر (هِیَ) است. (قَسْوَةً) منصوب است چون تمییز است. «لَمَا» در هر سه مورد آیه، از لام تأکید و مای موصول فراهم آمده است و (مَا) مرفوع است چون خبر (إِنَّ) است. «یَشَّقَّقُ»: از هم شکافته میشود. از باب تفعّل است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا... (۳) لَوْ أَنْزَلْنَا هٰذَا الْقُرْآنَ... (۱)
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ... (۲) أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ... (۰) تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ... (۰) فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا... (۰) وَ الَّذِينَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ... (۲) أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍ... (۱) إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى... (۰) قُلْ مَنْ يَرْزُقُکُمْ مِنَ... (۰) وَ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ... (۰) ثُمَ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ... (۰) وَ قَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ... (۰) فَکَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ... (۰) وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدَانِ (۰) لَوْ أَنْزَلْنَا هٰذَا الْقُرْآنَ... (۱) فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لاَ... (۰) وَ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ... (۰) فَکَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ... (۰) مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِي... (۰) أَوْ کَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ... (۰) فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ... (۱)
تفسیر
- آيات ۶۳ ۷۴ بقره
- برداشتن كوه بمنظور اكراه مردم نبوده
- نمى شود به خدا نسبت اميد داد
- نكاتى كه باعث بيان داستان گاو بنى اسرائيل با اسلوب مخصوص شده
- بى ادبى بنى اسرائيل و آزار حضرت موسى (ع ) توسط آنان كه از آيات قرآنى استفاده مى شود
- داستان گاو در تورات
- داستان گاو بنى اسرائيل و برخورد آنان با پيامبر عصر خود
- تشبيه قساوت قلوب به سنگ سخت
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته و درباره داستان گاو بنىاسرائيل )
- بحث فلسفى (درباره دو معجزه : زنده كردن مردگان و مسخ )
- اشكالى بر گفتار فوق و پاسخ به آن
- بحث علمى و اخلاقى (درباره رفتار و اخلاق بنىاسرائيل )
- هر تقليدى مذموم نيست
- در زندگى اجتماعى ، انسان ناچار از تقليد است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«74» ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
سپس دلهاى شما بعد از اين جريان سخت شد، همچون سنگ يا سختتر! چرا كه از پارهاى سنگها، نهرها شكافته (وجارى) مىشود وپارهاى از آنها، شكاف برمىدارد و آب از آن تراوش مىكند، و بعضى از سنگها از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مىافتد. (امّا دلهاى شما هيچ متأثّر نمىشود) و خداوند از اعمال شما غافل نيست.
نکته ها
آيات قبل، بسيارى از الطاف الهى درباره بنىاسرائيل، از قبيل: رهايى از شرّ فرعون، شكافته شدن دريا، قبول توبه آنان از گوسالهپرستى، نزول بهترين غذاها، سايهبان قرار دادن ابرها و رهبرى معصوم را يادآور شد و در نهايت، ماجراى قتل نفس وچگونگى كشف
جلد 1 - صفحه 141
قاتل با يك روش اعجازآميز را بازگو كرد. خداوند در اين آيه مىفرمايد: به جهت بىتوجّهى شما به اين همه نشانه و آيه كه از روى لجاجت وكينه بود، دلهاى شما را قساوت فراگرفت و سنگدل شديد و اىبسا كه دلهايتان از سنگ نيز سختتر شد.
سنگها، مراحل مختلفى دارند:
الف: خرد مىشوند، از آنها نهرها جارى شده وانسانها را سيراب مىكنند. «يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ»
ب: انفجار ندارند، ولى حدّاقل خود و اطراف خود را تر مىكنند. «فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ»
ج: از خشيت الهى، سقوط و سجود دارند. «يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ»
پیام ها
1- قساوت و سنگدلى، مرض روحى سختى است كه به جهت لجاجتهاى پىدرپى، براى انسان پيدا مىشود. «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ»
2- مشاهدهى آيات و الطاف الهى، در افراد لجوج به جاى تقويت ايمان، موجب قساوت قلب مىگردد. «1» «قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ»
3- كارى نكنيم كه نسل ما، شرمنده رفتار ما شود. نياكان سنگدل شدند، ولى خداوند به نسل آنان مىگويد: «قَسَتْ قُلُوبُكُمْ»
4- علم، به تنهايى نورانيّت نمىآورد. بعد از ديدن آن همه معجزه، باز سنگدل شدند. «قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ»
5- قساوت، مراحلى دارد. «كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً»
6- با سادهترين تشبيه، عميقترين معارف را مىتوان بيان كرد. «كَالْحِجارَةِ»
7- انتقادات بايد مستند باشد. قرآن كه مىفرمايد: دلهاى بعضى از سنگ سفتتر است، دليل آن را كه جارى شدن آب از كنار سنگ است، بيان مىدارد. «و انّ
«1». همچنان كه قرآن، براى مؤمنان مايهى شفا ورحمت و براى ظالمان، موجب زيان و خسارت است. اسراء، 82.
باران كه در لطافت طبعش، خلاف نيست
در باغ، لاله رويد و در شورهزار، خَس
جلد 1 - صفحه 142
مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ ...»
8- جمادات، مرحلهاى از شعور را دارا هستند. زيرا خوف و خشيت دارند. «وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «1»
9- داروى قساوت، توجّه به علم خداوند است. «كَالْحِجارَةِ ... وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ»
10- سنگدلى، در رفتار ما مؤثّر است. «قَسَتْ قُلُوبُكُمْ ... عَمَّا تَعْمَلُونَ»
11- خداوند به همهى كارهاى ما آگاه است. «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (74)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 176
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ: پس سخت و شديد شد قلبهاى شما بعد از مشاهده آن آيات باهره و معجزات ظاهره، كه هيچ تأثير ننمود در ايمان و اعتقادات شما. فَهِيَ كَالْحِجارَةِ: پس آن دلهاى شما مانند سنگ است در سختى و درشتى، كه متأثر نشود؛ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً: يا شديدتر و سختتر از سنگ.
بعد از آن در بيان سختتر بودن قلوب مىفرمايد: وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ: و بدرستى كه بعضى از سنگها هر آينه روان مىگردد و جارى مىشود از آن جويهاى بزرگ، وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ: و به تحقيق بعضى از سنگها مىشكافد، فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ: پس خارج مىشود از آن آب خوردن.
نكته: در بيان حجاره تكرار نيست، زيرا اوّلى عين جاريه است و دومى نابعه، يا اولى سنگ كوهها و دومى سنگ حضرت موسى عليه السلام، يا اولى جريان چشمه است خود بخود بدون عمل دست، و دومى جريان است به معاونت دست.
وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ: و به درستى كه برخى ديگر از سنگها هر آينه آن سنگهائى است كه فرود آيد و از بلندى به پستى ميل كند، از جهت ترس خداى تعالى. حاصل آنكه سنگ متأثر و منفعل مىشود، به اين وجه كه بعضى از آن منشق شود و آب از آن نابع، و انهار از آن متفجّر مىگردد، و برخى از آن در اعلاى كوه متزلزل شود به جهت عظمت فرمان الهى؛ چنانچه كوه طور از سطوت سبحانى از هم پاشيد. لكن قلوب يهود اصلا متأثر نمىگردد. وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ: و نيست خدا غافل و بىخبر از آنچه به جا مىآوريد، بلكه عالم است به تمام افعال شما، و به سبب آن به عذاب اليم و عقاب عظيم معاقب خواهد نمود. اين فرمايش تهديد و تخويف بزرگى است به جهت قساوت قلب و متأثر نشدن به آيات الهى.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 177
تبصره: آيه شريفه اشعار است به آنكه قلب انسانى كه داراى قوّه مدركه و فهم مورد تأثر و تألم است؛ و به سبب ظلمت گمراهى و كدرت معاصى، قساوت آن به مرتبهاى رسد مانند سنگ كه فاقد است شعور و ادراك را، بلكه از آن مرتبه هم تجاوز نموده شديدتر و سختتر از سنگ شود؛ زيرا مراتب سه گانه در سنگ يافت شود كه هر يك آثار تأثر است: 1- تأثر ضعيف- بعض سنگها آب از آن تراوش كند و نهرى از آن جاى شود. 2- تأثر قوى- بعضى از سنگها آب از آن منفجر و فوران نمايد كه قناتها از آن حاصل گردد. 3- تأثر اقوى- بعضى سنگها ممكن است به سبب امر عظيمى متزلزل و فرود آيد؛ چنانچه كوه طور به ظهور سطوت و عظمت الهيه متزلزل و از هم پاشيد.
بنابراين اهل قرآن را لازم است كه نهايت مواظبت را نسبت به قلوب خود بنمايند، و از آنچه موجب قساوت قلب است، از خوردن حرام؛ و بجا آوردن محرمات، و تكاهل در واجبات، و طول امل، و بدى عمل، و غير آن اجتناب نمايند؛ زيرا عاقبت آن وخيم است؛ چنانچه مشاهده مىشود در عده بسيارى از ابناء زمان با ادعاى انتساب به قرآن، بطورى قساوت قلب آنها را فراگرفته، مانند سنگ بلكه از سنگ هم سختتر گرديده، كه هر چه آيات عظمت سبحانى بر آنها تلاوت شود، ابدا تأثير عملى و تغيير حالى براى آنها حاصل نشود، و اين باعث دورى از رحمت الهى است.
در كتاب كافى از جمله مناجات حق تعالى بموسى عليه السلام فرمايد:
يا موسى لا تطوّل فى الدّنيا املك فيقسو قلبك و القاسى القلب منّى بعيد «1».
(خطاب ارشادى است) يعنى: اى موسى دراز نشود در دنيا آرزوى تو، پس قساوت يابد قلب تو، و كسى كه قلب او قساوت داشته باشد، از قرب من دور است.
«1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب القسوه، حديث اوّل (جلد 2 صفحه 329)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 178
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (74)
ترجمه
پس سخت شد دلهاى شما بعد از اين پس آنها مانند سنگها هستند يا سختتر و همانا بعضى سنگها هر آينه چيزى است كه جارى ميشود از آن نهرها و همانا بعضى از آنها هر آينه چيزى است كه شكافته ميشود پس بيرون مىآيد از آن آب و همانا بعضى از آنها هر آينه چيزى است كه فرود مىآيد از ترس خدا و نيست خداوند غافل از آنچه بجا مىآوريد.
تفسير
پس غليظ و خشك شد و باز ماند از خير و رحمت دلهاى شما گروه يهود بعد از آنكه واضح شد آيات باهرات در زمان حضرت موسى (ع) و معجزات ظاهرات كه مشاهده نموديد آنها را در زمان محمد (ص) پس دلهاى شما مانند سنگهاى خشك است كه بهيچ وجه رطوبتى ندارد در آنكه از شما فايده و خيرى بكسى نميرسد نه حق اللّه را از نقود و مواشى خودتان ادا مينمائيد و نه صدقات مستحبه و اكرامات لازمه را ملتزم ميباشيد و نه مهمان دارى ميكنيد و نه از درمانده دستگيرى مينمائيد و نه آداب انسانيت و معاشرت را بجا مىآوريد يا آنكه دلهاى شما فرقه يهود از سنگ سختتر است اولا بطور ابهام فرمود مانند سنگ است ثانيا بيان فرمود از سنگ هم سختتر است تا وقع آن در قلوب زيادتر باشد و بعضى گفتهاند بمناسبت درجات قساوت قلوب آنها است و بعضى كلمه او را بمعنى بل گرفتهاند يعنى بلكه سختتر است چون بعضى سنگها بقدرى پر بركتند كه نهرها از آن جارى ميشود كه مزارع از آنها مشروب ميشود و
جلد 1 صفحه 114
عامه خلق از آنها استفاده مينمايند و بعضى از سنگها آب كمى از آن ترشح مينمايد كه اگر تشنه باو برسد سيرآب ميشود و شما هيچ خير نداريد نه كم و نه زياد و بعضى سنگها قبول ولايت را نمودهاند كه اگر آنها را باسم خداوند و خمسه اطهار قسم بدهند و بخوانند سرازير ميشوند و خضوع ميكنند در مقابل ايشان و بعضى گفته اند فرود آمدن سنگها از كوهها بدون سبب ظاهرى از ترس خدا است چون تمام موجودات بحسب درجات خودشان ادراك و وظيفه دارند و اين سجود آنها است و خدا غافل از اعمال بندگان نيست بلكه عالم است و هر كس را بر طبق حكمت و عدالت بپاداش عمل خود ميرساند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ قَسَت قُلُوبُكُم مِن بَعدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالحِجارَةِ أَو أَشَدُّ قَسوَةً وَ إِنَّ مِنَ الحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنهُ الأَنهارُ وَ إِنَّ مِنها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخرُجُ مِنهُ الماءُ وَ إِنَّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن خَشيَةِ اللّهِ وَ مَا اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلُونَ (74)
(سپس دلهاي شما سخت شد بعد از همه اينکه آياتي که شما مشاهده نموديد پس آن دلها مانند سنگ يا سخت تر از سنگ گرديد زيرا از آن سنگها بهري بود که از آن آب بدر آيد و از آنها بعضي بود که شكافته شود و از آن چشمهها جاري گردد و از آنها پاره بود که از ترس خدا فرو ريزد و خداوند از آنچه شما ميكنيد غافل نيست.
قساوت قلب كنايه از عدم تأثير آيات و معجزات باهرات و مواعظ و ادلّه و براهين عقلي در نفوس آنها است بواسطه عناد و عصبيت و توغل در ماديت و ساير امراض روحي که در آنان رسوخ نموده چنانچه در ذيل آيه شريفه:
جلد 2 - صفحه 61
فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ بيان نموديم«1» و هر گاه در حالات يهود از زمان حضرت موسي «ع» تا اينکه زمان بررسي كنيد ميفهميد که هيچ طائفه بقدر اينها قساوت نداشته که حتي نسبت بزن و فرزند خود ترحم نمينمايند و البته دلهاي اينان از سنگ خارا سختتر است.
مِن بَعدِ ذلِكَ يعني از بعد آن همه آيات و معجزات که مشاهده نمودند أَو أَشَدُّ قَسوَةً او بمعني بل و براي اضراب است يعني بلكه از سنگ سختترند سپس بيان سختتر بودن دلهاي آنان را از سنگ ميفرمايد به اينكه بعضي از سنگها هست که نهرها از آنها جاري ميشود و بعضي از آنها در اثر زلزله در كوهها شكافته و چشمههاي آب از آنها بيرون ميآيد و بعضي از آنها از ترس خدا فرو ميريزند و در جمله إِنَّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن خَشيَةِ اللّهِ مفسرين وجوهي در تأويل آن گفتهاند و همه آنها مبتني بر اينکه اصل است که حجارة و سنگ مورد خوف و خشيت قرار نميگيرد لكن مقتضاي بسياري از آيات و اخبار متواتره بتواتر اجمالي اينکه است که جميع موجودات عالم علوي و سفلي و جمادات و نباتات و حيوانات در حدّ خود شعور و ادراك و معرفت بخدا و انبياء و اولياء دارند مانند آيه شريفه وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لكِن لا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم«2» و آيه شريفه:
وَ يُسَبِّحُ الرَّعدُ بِحَمدِهِ وَ المَلائِكَةُ مِن خِيفَتِهِ«3» و آيه وَ النَّجمُ وَ الشَّجَرُ يَسجُدانِ«4» و غير اينها از آيات ديگر.
و اخبار عرض ولايت بر كوهها و نهرها و آسمانها و حيوانات و اخبار تأثر آنها در شهادت حضرت سيد الشهداء عليه السّلام و اخبار آمدن حيوانات و عرض حاجت آنها نزد ائمه «ع» و قصه هدهد و قضيه مورچه در سوره نمل و شهادت سوسمار برسالت
1- مجلد اول ص 363
2- سوره اسراء آيه 46
3- سوره الرعد آيه 13
4- سوره الرحمن آيه 6
جلد 2 - صفحه 62
حضرت نبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و تسبيح سنگ ريزه در دست مبارك آن حضرت و قضاياي بسيار ديگر که در كتاب مدينة المعاجز و غير آن در باب معجزات نبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه «ع» نقل نمودهاند.
مولوي گويد:
جمله ذرّات پيدا و نهانبرگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 74)- در این آیه به مسأله قساوت و سنگدلی بنی اسرائیل پرداخته میگوید: «بعد از این ماجراها و دیدن این گونه آیات و معجزات و عدم تسلیم در برابر آنها دلهای شما سخت شد همچون سنگ یا سختتر» (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً).
چرا که «پارهای از سنگها میشکافد و از آن نهرها جاری میشود» (وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ).
یا لا اقل «بعضی از آنها شکاف میخورد و قطرات آب از آن تراوش مینماید» (وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ).
و گاه «پارهای از آنها (از فراز کوه) از خوف خدا فرو میافتد» (وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ).
اما دلهای شما از این سنگها نیز سختتر است، نه چشمه عواطف و علمی از آن میجوشد و نه قطرات محبتی از آن تراوش میکند، و نه هرگز از خوف خدا میطپد.
و در آخرین جمله میفرماید: «خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» (وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).
و این تهدیدی است سر بسته برای این جمعیّت بنی اسرائیل و تمام کسانی که خط آنها را ادامه میدهند.
ج1، ص90
نکات آموزنده این داستان
این داستان عجیب، علاوه بر این که دلیل بر قدرت بیپایان پروردگار بر همه چیز است، دلیلی بر مسأله معاد نیز میباشد.
از این گذشته این داستان به ما درس میدهد که سختگیر نباشیم تا خدا بر ما سخت نگیرد به علاوه انتخاب گاو برای کشتن شاید برای این بوده که بقایای فکر گوساله پرستی و بتپرستی را از مغز آنها بیرون براند.
نکات آیه
۱ - قلبهاى بنى اسرائیل - على رغم دریافت آیات و معجزه هاى فراوان - به سختى گرایید و از درک معارف و آیات الهى ناتوان شد. (لعلکم تعقلون. ثم قست قلوبکم من بعد ذلک) «قساوة» (مصدر قست) به معناى غلظت پیدا کردن و سخت شدن است. جمله «لعلکم تعقلون» بیان مى دارد که: سخت شدن دلهاى بنى اسرائیل در برابر فهم و درک آیات و معارف الهى است. «ذلک» اشاره به نعمتها و معجزاتى است که خداوند به بنى اسرائیل ارائه کرد و در آیات پیشین مطرح شد.
۲ - قلبها و دلهاى بنى اسرائیل در سختى و نفوذناپذیرى همانند سنگ و از آن سخت تر شد. (فهى کالحجارة أو أشد قسوة) «حجارة» جمع حجر و به معناى سنگها و صخره هاست.
۳ - قساوت قلب بنى اسرائیل، نتیجه لجاجتها، بهانه جوییها و عصیانگریهاى آنان بود. (قالوا أتتخذنا هزواً ... ثم قست قلوبکم)
۴ - قلبهاى بنى اسرائیل با سخت شدن، از تراوش کمترین معرفتى ناتوان شد. (ثم قست قلوبکم ... فهى کالحجارة أو أشد قسوة و إن من الحجارة) به مقتضاى ارتباط «ثم قست ...» با جمله «یریکم آیاته لعلکم تعقلون» سختى دل به نپذیرفتن معارف القاشده به آن، تفسیر شد و به مقتضاى جمله «إن من الحجارة ...» سختى دل به تراوش نکردن معارف و حقایق تفسیر مى شود; یعنى، قلب قسى نه از خارج متأثر مى شود و نه از درون تراوشى دارد.
۵ - بیرون زدن و جارى شدن نهرهاى آب از برخى صخره ها، شاهدى بر سختى قلبهاى سخت تر از سنگ بنى اسرائیل (أو أشد قسوة و إن من الحجارة لما یتفجر منه الأنهر) «تفجّر» (مصدر یتفجر) به معناى بیرون آمدن و جارى شدن است (اقتباس از مجمع البیان). جمله «إن من الحجارة» به منزله دلیل براى «أشد قسوة» مى باشد. «لما» مرکب از لام تأکید و «ما»ى موصوله است و مراد از آن، سنگ مى باشد. بنابراین «إن من الحجارة لما ...»; یعنى، برخى از سنگها همانا سنگى است که ... .
۶ - شکاف برداشتن برخى سنگها و بیرون آمدن آب از آن، نشانه سخت تر بودن قلبهاى بنى اسرائیل از سنگها (و إن منها لما یشقق فیخرج منه الماء) «تَشَقُق» (مصدر یشقق = یتشقق) به معناى شکاف برداشتن است. برخى از اهل لغت برآنند که «شق» به شکاف ریز که به روشنى معلوم نباشد، گفته مى شود.
۷ - سقوط سنگها بر اثر هراس و خشیت از خدا، نشانه افزونتر بودن سختى دلهاى بنى اسرائیل از پاره سنگهاست. (و إن منها لما یهبط من خشیة اللّه) «من» در «من خشیة اللّه» تعلیلیه است. «هبوط» (مصدر یهبط) به معناى افتادن و سقوط کردن است. بنابراین جمله «إن منها ...»; یعنى، برخى سنگها همانا سنگى است که به علت ترس از خدا سقوط مى کند.
۸ - طبیعت و جهان مادى داراى شعور است. (و إن منها لما یهبط من خشیة اللّه)
۹ - طبیعت و جهان مادى، آشنا با خدا و آگاه به مقام الوهیت است. (و إن منها لما یهبط من خشیة اللّه)
۱۰ - هراس جهان طبیعت از خداوند، منشأى براى فعل و انفعالات آن (و إن منها لما یهبط من خشیة اللّه)
۱۱ - خطر سقوط آدمى به مرحله اى پست تر و ناشایسته تر از جمادات (و إن من الحجارة لما یتفجر ... و إن منها لما یهبط من خشیة اللّه)
۱۲ - درک نکردن و نپذیرفتن حقایق دینى و معارف الهى، نشانه سخت شدن و قساوت پیدا کردن دلهاست. (یریکم ءایته لعلکم تعقلون. ثم قست قلوبکم من بعد ذلک)
۱۳ - قساوت و سخت دلى، داراى مراحل و مراتبى مختلف است. (فهى کالحجارة أو أشد قسوة) کلمه «أو» در جمله فوق، مى تواند براى تقسیم و تنویع باشد. بر این مبنا جمله «فهى کالحجارة ...» دلالت مى کند که: برخى از قلبهاى قسى همانند سنگ است و برخى سخت تر از سنگ.
۱۴ - دل و قلب آدمى، باید از هراس و خشیت خدا لرزان بوده و در مسیر او به حرکت در آید. (و إن منها لما یهبط من خشیة اللّه)
۱۵ - قلب و دل آدمى باید منشأ بروز حقایق و معارف الهى بوده و خاستگاه علم و حکمت باشد. (و إن من الحجارة لما یتفجر منه الأنهر و إن منها لما یشقق فیخرج منه الماء)
۱۶ - صدور خیرها و برکتها و جوشش علم و حکمت، نشانه منزه بودن قلب از قساوت و کدورت است. (ثم قست قلوبکم ... فهى کالحجارة أو أشد ... و إن من الحجارة لما یتفجر منه الأنهر)
۱۷ - خشوع و خضوع در برابر خدا، نشانه سلامت قلب از قساوتها و کدورتهاست. (ثم قست قلوبکم ... فهى کالحجارة أو أشد ... و إن من منها لما یهبط من خشیة اللّه)
۱۸ - خداوند، به تمامى اعمال و رفتار آدمیان آگاه است. (و ما اللّه بغفل عما تعملون)
۱۹ - بنى اسرائیلیان گنهکار و داراى اعمال ناشایست، مورد تهدید خداوند به کیفر و مجازات (و ما اللّه بغفل عما تعملون) از هدفهاى بیان آگاهى و توجّه خداوند به اعمال گنهکاران، تهدید ایشان به کیفر است.
۲۰ - انسانهاى گنهکار و داراى رفتار و کردار ناروا، در خطر گرفتار شدن به کیفر و مجازات الهى هستند. (و ما اللّه بغفل عما تعملون)
موضوعات مرتبط
- آب: جوشش آب از سنگ ۵، ۶
- انسان: عمل انسان ۱۸; مراتب انحطاط انسان ۱۱
- بنى اسرائیل: ارائه آیات به بنى اسرائیل ۱; بنى اسرائیل گناهکار ۱۹; بهانه جویى بنى اسرائیل ۳; تهدید بنى اسرائیل ۱۹; عصیان بنى اسرائیل ۳; قساوت قلب بنى اسرائیل ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷; لجاجت بنى اسرائیل ۳
- بهانه جویى: آثار بهانه جویى ۳
- تشبیهات: تشبیه به صخره ۲
- حکمت: آثار حکمت ۱۶; جایگاه حکمت ۱۵
- خدا: تهدیدهاى خدا ۱۹; علم خدا ۱۸; کیفرهاى خدا ۱۹، ۲۰
- خشیت: آثار خشیت ۱۷; خشیت از خدا ۱۰، ۱۴
- دین: اعراض از دین ۱۲; جایگاه دین ۱۵
- سنگ: سقوط سنگ ها ۷; شکافتن سنگ ۶
- شناخت: موانع شناخت ۴
- طبیعت: خداشناسى طبیعت ۹; خشیت طبیعت ۱۰; شعور طبیعت۸، ۹; منشأ تحولات در طبیعت ۱۰
- عصیان: آثار عصیان ۳
- علم: آثار علم ۱۶; جایگاه علم ۱۵
- عمل: کیفر عمل ناپسند ۲۰
- قرآن: تشبیهات قرآن ۲
- قلب: آثار قساوت قلب ۴; خشیت قلب ۱۴; عوامل قساوت قلب ۳; مراتب قساوت قلب ۱۳; نشانه هاى قساوت قلب ۱۲; نشانه هاى قلب سلیم ۱۶، ۱۷; نقش قلب ۱۵
- کیفر: موجبات کیفر ۲۰
- گناهکاران: کیفر گناهکاران ۱۹، ۲۰; هشدار به گناهکاران ۲۰
- لجاجت: آثار لجاجت ۳