غافر ٤٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

قطعاً آنچه مرا بسوی آن می‌خوانید، نه دعوت (و حاکمیّتی) در دنیا دارد و نه در آخرت؛ و تنها بازگشت ما در قیامت بسوی خداست؛ و مسرفان اهل آتشند!

|بى‌ترديد آنچه مرا به سوى آن دعوت مى‌كنيد، نه در دنيا دعوت [و حاكميّتى‌] دارد و نه در آخرت. و به راستى، برگشت ما تنها به سوى خداست، و افراطگران اهل آتشند
آنچه مرا به سوى آن دعوت مى‌كنيد، به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخور] خواندن نيست، و در حقيقت، برگشت ما به سوى خداست، و افراطگران همدمان آتشند.
بی‌شک آنچه شما مرا به سوی او می‌خوانید (از بتها و فراعنه و معبودان باطل) آن هیچ دعوتی (و اثر سودمندی) در دنیا و آخرت ندارد و محققا (بدانید که در قیامت) بازگشت ما به سوی خداست و البته مسرفان (ستمکاران فاسق در آنجا) همه اهل آتش دوزخند.
ثابت و یقینی است اینکه آنچه مرا به سویش می خوانید برای او در دنیا و آخرت حقّ ادعا [ی الوهیت و ربوبیت] نیست، و اینکه بازگشت ما به سوی خداست، و اینکه اسراف کاران اهل آتش اند.
بى‌شك آنچه شما مرا به آن دعوت مى‌كنيد ياراى آنش نيست كه در دنيا و آخرت كسى را به سوى خود خواند، حال آنكه بازگشت ما به سوى خداى يكتاست، و گزافكاران در جهنم باشند.
حقا که آنچه مرا به آن می‌خوانید، در دنیا و آخرت صاحب دعوتی نیست، و سرانجام بازگشتمان به سوی خداوند است و گزافکاران دوزخی‌اند
بى‌گمان آنچه مرا به [پرستش‌] آن مى‌خوانيد نه در اين جهان و نه در آن جهان دعوتى ندارند- كسى را به سوى خود نمى‌خوانند-، و بازگشت ما به خداست، و گزافكاران همان دوزخيانند.
قطعاً چیزهائی که مرا به سوی آنها فرا می‌خوانید، نه در دنیا دعوتی دارند و نه در آخرت. (در دنیا دیده یا شنیده نشده است که بتها پیغمبرانی را به سوی مردم فرستاده باشند تا ایشان را توسّط انبیاء به پرستش خود دعوت کنند و بدین وسیله حق الوهیّت داشته باشند، و در آخرت هم کسی را برای دادگاهی و حسابرسی خویش به سوی خود نمی‌خوانند) و بازگشت ما در آخرت تنها به سوی خدا است و بس. و (باید بدانید که) اسرافکاران، دوزخی و همدم آتشند.
«آنچه مرا سوی آن دعوت می‌کنید، ناچار نه در دنیا و نه در آخرت هیچ‌گونه دعوتی (راستا برای الوهیت) ندارد و برگشت ما همانا سوی خداست. و زیاده‌روها، (هم)آنان همدمان آتشند.»
ناگزیر آنچه مرا بسویش خوانید نیستش دعوتی در دنیا و نه در آخرت و آنکه بازگشت ما بسوی خدا است و آنکه فزونی‌خواهانند یاران آتش‌


غافر ٤٢ آیه ٤٣ غافر ٤٤
سوره : سوره غافر
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لاجَرَمَ»: به ناچار. قطعاً (نگا: هود / ، نحل / و و . «دَعْوَةٌ»: فرا خواندن. مراد فرا خواندن مردمان برای پرستش در دنیا و دادگاهی در آخرت است. به عبارت دیگر، بتها نه فرستادگانی به سوی مردمان برای اطاعت از خود روانه کرده‌اند، و نه در آخرت می‌توانند مردمان را به دادگاهی خوانند (نگا: کهف / ، قصص / ، فاطر / ). لذا اله و معبودِ کسی نمی‌توانند باشند. امّا الله، هم در دنیا پیغمبرانی به سوی مردمان روانه فرموده است و ایشان را به پرستش خویش فرا خوانده است، و هم در آخرت مردمان را به دادگاه قیامت فرا می‌خواند و دادرسی می‌فرماید (نگا: اسراء / ، روم / ). دعاء. در این صورت مضاف محذوف است و تقدیر چنین است: لَیْسَ لَهُ إِسْتِجابَةُ دَعْوَة. (نگا: نمل / ، فاطر / ). «مَرَدَّ»: (نگا: رعد / ، روم / ، شوری / و ، مریم / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - معبودهاى ادعایى مشرکان - نه در دنیا و نه در آخرت - هرگز براى انسان ها پیامى نداشته، آنان را به عبادت خویش فرا نخوانده اند. (لاجرم أنّما تدعوننى إلیه لیس له دعوة فى الدنیا و لا فى الأخرة) مقصود از «دعوت» معبودهاى ادعایى در آیه شریفه، دو چیز مى تواند باشد: ۱- داشتن پیام براى انسان ها و فراخواندن به عبادت خود; ۲- استجابت دعوت و یا دعاى مستجاب شده; یعنى، به تقدیر کلمه اى باشد مانند: «استجابة دعوة أو دعوة مستجابة». برداشت یادشده مبتنى بر معناى نخست است.

۲ - مؤمن آل فرعون قومش را از نقش نداشتن معبودهاى ادعایى در سعادت دنیوى و اخروى و نیز بى ثمر بودن عبادت آنها آگاه ساخت. (لاجرم أنّما تدعوننى إلیه لیس له دعوة فى الدنیا و لا فى الأخرة)

۳ - معبودهاى ادعایى مشرکان، در دنیاو آخرت از استجابت دعا و درخواست انسان ها ناتوان اند. (لاجرم أنّما تدعوننى إلیه لیس له دعوة فى الدنیا و لا فى الأخرة)

۴ - داشتن پیام هدایت آفرین و نجات بخش براى زندگى دنیایى و اخروى انسان ها، از ویژگى هاى خداى بر حق و شایسته پرستش (لاجرم أنّما تدعوننى إلیه لیس له دعوة فى الدنیا و لا فى الأخرة) از این که مؤمن آل فرعون در رد عقیده مشرکان، به این مطلب استدلال کرد که معبودهاى ادعایى شما، پیامى براى بشر ندارد; مى توان استفاده کرد که داشتن پیام، از خصوصیات معبود حقیقى و شایسته پریستش است.

۵ - بازگشت همه انسان ها، به سوى خدا است. (و أنّ مردّنا إلى اللّه)

۶ - اسراف گران و افراط کنندگان در گناه و حق ستیزى، اهل دوزخ اند. (و أنّ المسرفین هم أصحب النار) «اسراف» به معناى افراط است و مقصود از «مسرفین» در آیه شریفه، کسانى اند که در گناه و حق ستیزى افراط مى کنند.

۷ - فرعونیان در عصر موسى(ع)، مردمى اسراف گر و افراط کننده در گناه و حق ناپذیرى (و أنّ المسرفین هم أصحب النار) از مصداق هاى بارز «مسرفان»، در آیه شریفه، فرعونیان است.

۸ - فرعونیان، محکوم به دوزخ (و أنّ المسرفین هم أصحب النار)

۹ - اسراف و زیاده روى در گناه و حق ستیزى، موجب دوزخى شدن انسان ها است. (و أنّ المسرفین هم أصحب النار)

موضوعات مرتبط

  • آل فرعون: تبلیغ مؤمن آل فرعون ۲
  • اسراف: آثار اسراف ۹
  • انسان: فرجام انسان ها ۵
  • بازگشت به خدا: ۵
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۵
  • جهنم: موجبات جهنم ۹
  • جهنمیان: ۶، ۸
  • حق: آثار حق ستیزى ۹; حق ستیزان در جهنم ۶
  • دعا: منشأ اجابت دعا ۳
  • سعادت: منشأ سعادت ۲
  • عبادت: بى تأثیرى عبادت معبودان باطل ۲
  • فرعونیان: اسراف فرعونیان ۷; حق ناپذیرى فرعونیان ۷; صفات فرعونیان ۷; فرعونیان در جهنم ۸; گناهکارى فرعونیان ۷
  • گناه: آثار گناه ۹
  • گناهکاران: گناهکاران در جهنم ۶
  • مسرفان: مسرفان در جهنم ۶
  • معبودان باطل: درخواست معبودان باطل ۱; عجز معبودان باطل ۳; نقش معبودان باطل ۱، ۲
  • معبودراستین: نجات بخشى معبودراستین ۴; هدایتگرى معبودراستین ۴
  • معبودیت: ملاک معبودیت ۴

منابع