ابراهيم ١١
ترجمه
ابراهيم ١٠ | آیه ١١ | ابراهيم ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَمُنُّ»: منت مینهد. لطف و بزرگواری میکند. «مَا کَانَ لَنَا»: ما را نرسد. ما نمیتوانیم.
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۶،سوره ابراهيم
- نقل و برسى اقوالمفسرين درباره جمله ((و اذتاذن ))
- معناى اين كلام موسى (ع ) كه فرمود: اگر سما و تمامىاهل زمين كافر شويد خدا غنى و حميد است
- حكايت تكذيب انبياء توسط اقوام پيشين
- اقوال مفسرين در معناى آيه ((الم ياءتكم نبؤ الذين ...))
- اقوال گوناگون مفسرين در معناى آيه ((فردوا ايديهم فى افواههم ))
- معناى ((فطر)) و ((فاطر)) و اثبات توحيد ربوبى خداوند در اين آيه
- توضيح برهانى كه توحيد الوهيت و ربوبيت خدا را اثبات مى كند
- توضيح برهانى كه از جمله : ((يدعوكم ليغفرلكم ...)) براى اثبات نبوت عامهاستفاده مى شود
- معناى ((من )) در جمله : ((ليغفر لكم من ذنوبكم )) و وجوهى كه درباره آن گفته شدهاست
- گفتار زمخشرى درباره تبعيض در جمله ((من ذنوبكم ))
- توضيحى درباره معجزه در بيان جمله : ((فاءتوا بسلطان مبين ))
- پاسخ انبياء به ايراد كفار
- معناى جمله : ((و ما لنا ان لا نتوكل على الله ... و على الله فليتوكل المتوكلون )) در گفتگوى انبياء (ع ) با مكذبان
- توضيح معناى ((عود)) در تهديد كفاره خطاب به پيامبران (ع ) و مؤ منان : ((اولتعودنفى ملتنا))
- پاسخ خداوند در مقابل تهديد كافران مكذب : ((لنهلكن الظالمين و لنسكننكم الارض ...))
- (روايتى درباره شكر نعمت و چند روايت ديگر درذيل آيات گذشته )
- رواياتى درباره معناى ((صديد))
نکات آیه
۱- انبیا در مقابل اقوام کافر که بشر بودن را با مقام پیامبرى منافى مى دانستند، بر بشر بودن خود تأکید مى کردند و عدم تنافى آن را با مقام نبوت اعلام مى داشتند. (قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا ... قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر مثلکم و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده)
۲- انبیاى الهى در برخورد با مخالفان خود، داراى سخنى واحد و روشى متحد بودند. (قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر مثلکم)
۳- اعتراف به سخن حق، اگر چه دشمن آن را گفته باشد، مطلوب و پسندیده است. (قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا ... قالت ... إن نحن إلاّ بشر مثلکم) اینکه انبیاى الهى در مقام پاسخ گویى به مخالفان، کلام آنها را درباره بشر بودن خود مورد تأیید قرار مى دادند، حکایت از پسندیده بودن اعتراف به سخن مطابق با واقع مى کند.
۴- خداوند به هر کس که بخواهد نعمتى بزرگ عطا مى کند. (و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده) «منّت» در لغت به معناى نعمت سنگین و بزرگ است.
۵- انبیاى الهى، برگزیدگى خویش را از سوى خداوند به مقام پیامبرى، نعمتى بزرگ از سوى او بر خود مى دانستند. (و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده)
۶- رسیدن به مقام نبوت منوط به مشیت الهى است. (و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده)
۷- مقام پیامبرى، موهبت و نعمتى بزرگ از سوى خداوند براى بندگانى خاص است. (و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده)
۸- انبیا داراى تواضع خاص و ادبى ویژه در اعلام برخوردارى خویش از موهبت بزرگ الهى (إن نحن إلاّ بشر مثلکم و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده) از اینکه انبیا براى بیان برخوردارى خود از نعمت خداوند به جاى اینکه بگویند: ما داراى چنین مقام و نعمتى هستیم، مى گفتند: خداوند چنین تفضلى کرده است، برداشت فوق به دست مى آید.
۹- انسانها داراى رتبه و درجات متفاوت در برخوردارى از نعمتهاى بزرگ خداوند (إن نحن إلاّ بشر مثلکم و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده) پیامبران به همانندى خویش با مردم از جهت بشر بودن معترف بودند و همچنین یادآورى مى کردند که آنان این تفاوت را با سایر انسانها دارند که از موهبت ویژه خداوند برخوردار شده اند و این، از تفاوت رتبه انسانها حکایت مى کند.
۱۰- شایسته است برخورداران از نعمتهاى خداوند، فروتنى پیشه کنند و برخوردارى خویش را تفضل الهى بدانند. (و لکنّ الله یمنّ على من یشاء من عباده)
۱۱- انبیا در مقابل درخواست معجزه از سوى اقوام کفرپیشه، خود را جز به اذن خداوند، فاقد توانایى لازم براى آن مى دانستند. (و ما کان لنا أن نأتیکم بسلطن إلاّ بإذن الله)
۱۲- انبیاى الهى به اقوام خود اعلام کردند مؤمنان باید تنها خداوند راتکیه گاه خویش قرار بدهند و بر او توکل کنند. (و على الله فلیتوکّل المؤمنون)
۱۳- اتکا و توکل بر خداوند از رهنمودهاى انبیا براى تقویت جبهه مؤمنان در مقابل ستیزه جویى کافران (و على الله فلیتوکّل المؤمنون) اینکه رسولان الهى پس از پاسخ گویى به شبهات مخالفان، اعلام مى کنند که مؤمنان باید بر خداوند اتکا داشته باشند، در واقع رهنمودى است از سوى آنان که در برابر مخالفان و دشمنان باید به خدا متکى بود.
۱۴- ایمان به خداوند مقتضى توکل بر اوست. (و على الله فلیتوکّل المؤمنون) ذکر اسم فاعل وصفى (مؤمنون) در جمله «و على الله فلیتوکّل المؤمنون» به جاى «و على الله فلنتوکّل» و التفات از تکلم به غیبت، مى تواند اشاره به نکته یاد شده باشد.
۱۵- انبیاى الهى خود را از مؤمنان مى دانستند. (قالت لهم رسلهم ... و على الله فلیتوکّل المؤمنون) به قرینه عبارت «و ما لنا ألاّ نتوکّل على الله» در آیه بعد، «فلیتوکّل المؤمنون» قطعاً شامل خود انبیا نیز مى شود. و سرّ استفاده از فعل غایب و فاعل جمع براى بیان ضرورت توکل بر خداوند، عمومیت دادن حکم به مؤمنان است.
۱۶- عنایت انبیا به دادن پاسخ منطقى و بى ابهام به شبهات و اشکالات کافران و مخالفان خویش قالوا إنا کفرنا ... إنا لفى شکّ ممّا تدعوننا ... قالت رسلهم أفى الله شکّ ... قالوا إن أنتم إلاّ بشر ... قالت لهم رسلهم إن نحن إلاّ بشر ... و ما کان لنا أن نأتیکم بسلطن
۱۷- لزوم پاسخ گویى منطقى به شبهات دینى (قالت لهم رسلهم ... و على الله فلیتوکّل المؤمنون) از اینکه خداوند سیر برخورد منطقى انبیا را با مخالفان در این آیات بیان مى کند، مى تواند به خاطر ارائه الگویى باشد براى برخورد با شبهات دینى.
موضوعات مرتبط
- اقرار: اقرار به حق ۳
- اقوام پیشین: بینش اقوام پیشین ۱; خواسته هاى اقوام پیشین ۱۱
- انبیا: ادب انبیا ۸; انبیا و اقوام پیشین ۱; انبیا و پاسخ منطقى ۱۶; انبیا و شبهات کافران ۱۶; انبیا و معجزه اقتراحى ۱۱; ایمان انبیا ۱۵; برگزیدگى انبیا ۵; بشر بودن انبیا ۱; بینش انبیا ۵، ۱۱; تعالیم انبیا ۱۲، ۱۳; تواضع انبیا ۸; روش احتجاج انبیا ۱۶; روش برخورد انبیا ۲; فضایل انبیا ۸; محدوده اختیارات انبیا ۱۱; هماهنگى انبیا ۲
- انسان: تفاوت انسان ها ۹
- ایمان: آثار ایمان ۱۴
- توکل: اهمیت توکل ۱۲، ۱۳; دعوت به توکل ۱۲; زمینه توکل ۱۴
- خدا: اهمیت اذن خدا ۱۱; عطایاى خدا ۴، ۷; فضل خدا ۱۰; مشیت خدا ۴، ۶; نعمتهاى خدا ۵، ۷، ۸
- شبهات: اهمیت پاسخ به شبهات دینى ۱۷
- عمل: عمل پسندیده ۳
- کافران: روش مبارزه با کافران ۱۳
- مؤمنان ۱۵: دعوت از مؤمنان۱۵ ۱۲; عوامل تقویت مؤمنان۱۵ ۱۳
- معجزه: معجزه اقتراحى ۱۱; منشأ معجزه ۱۱
- نبوت: مقام نبوت ۵; منشأ نبوت ۶; نبوت بشر ۱
- نعمت: تفاوت مشمولان نعمت ۹; تواضع مشمولان نعمت ۱۰; مراتب نعمت ۴، ۵، ۷، ۸ ، ۹; مشمولان نعمت ۵، ۷، ۸; نعمت بزرگ ۴، ۵، ۷، ۹; نعمت نبوت ۵، ۷