يوسف ٣٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم! برای ما شایسته نبود چیزی را همتای خدا قرار دهیم؛ این از فضل خدا بر ما و بر مردم است؛ ولی بیشتر مردم شکرگزاری نمی‌کنند!

|و از آيين پدران خويش ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كرده‌ام. براى ما سزاوار نيست كه چيزى را شريك خدا كنيم. اين از كرم خدا بر ما و بر مردم است، ولى بيشتر مردم ناسپاسند
و آيين پدرانم، ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروى نموده‌ام. براى ما سزاوار نيست كه چيزى را شريك خدا كنيم. اين از عنايت خدا بر ما و بر مردم است، ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى‌كنند.
و از آیین پدرانم ابراهیم (خلیل) و اسحاق و یعقوب (که دین توحید و خداپرستی است) پیروی کردم، در آیین ما هرگز نباید چیزی را با خدا شریک گردانیم، این از فضل و عطای خداست بر ما و بر همه مردم لیکن اکثر مردمان شکر به جا نمی‌آورند.
و [از ابتدا] از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کرده ام، برای ما شایسته نیست که چیزی را شریک خدا قرار دهیم. این از فضل خدا بر ما و بر مردم است، ولی بیشتر مردم ناسپاسند.
من پيرو كيش پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب هستم و ما را نسزد كه هيچ چيز را شريك خدا قرار دهيم. اين فضيلتى است كه خدا بر ما و بر مردم ديگر ارزانى داشته است ولى بيشتر مردم ناسپاسند.
و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کرده‌ام سزاوار نیست که ما هیچ‌گونه شریکی برای خدا قائل شویم، این از فضل الهی در حق ما و در حق مردم است، ولی بیشترینه مردم سپاس نمی‌گزارند
و كيش پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروى كرده‌ام ما را نرسد كه چيزى را با خدا انباز گيريم اين از فزون‌بخشى خداى بر ما و بر مردم است و ليكن بيشتر مردم سپاس نمى‌دارند.
و من از آئین پدران (و نیاکان) خود ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کرده‌ام (و به دنبال ایشان رفته‌ام). ما (انبیاء) را نسزد که چیزی را انباز خدا کنیم. این (توحید و یگانه‌پرستی)، لطف خدا است در حق ما (انبیاء که افتخار تبلیغ آن را پیدا کرده‌ایم) و در حق همه‌ی مردمان (که با پذیرش آن راه بهشت را می‌سپرند) ولیکن بیشتر مردمان سپاسگزاری (چنین لطفی را) نمی‌کنند (و چیزهائی را انباز خدا می‌نمایند که کاری از آنها ساخته نیست).
«و آیین پدرانم -ابراهیم و اسحاق و یعقوب- را پیروی نمودم. برای ما هرگز سزاوار نبوده که هیچ چیزی را شریک خدا کنیم. این (فضیلت) از فضل خداست بر ما و بر مردم‌؛ ولی بیشتر مردم سپاسگزاری نمی‌کنند.»
و پیروی کردم آئین پدرانم ابراهیم و اسحق و یعقوب را نرسد ما را که شرک ورزیم به خدا چیزی این از فضل خداوند است بر ما و بر مردم لیکن بیشتر مردم سپاس نگزارند


يوسف ٣٧ آیه ٣٨ يوسف ٣٩
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا کَانَ لَنَا»: ما را نرسد و نسزد. «مِن شَیْءٍ»: چیزی را، اعم از فرشته و پری و انسان و بت و غیره. حرف (مِنْ) زائد و واژه (شَیْءٍ) مفعول‌به است. یا معنی چنین است: چیزی از شرک، کم باشد یا زیاد. «ذلِکَ»: این توحیدی که از نفی شرک مستفاد است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- ابراهیم ، اسحاق و یعقوب(ع) ، پدران و اجداد یوسف(ع) بودند. (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم و إسحق و یعقوب)

۲- یوسف(ع) در زندان مصر ، پیروى خویش از آیین ابراهیم ، اسحاق و یعقوب(ع) را فاش ساخت. (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم و إسحق و یعقوب)

۳- یوسف(ع) در زندان مصر ، حسب و نسب خویش را براى زندانیان بیان کرد. (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم و إسحق و یعقوب)

۴- یوسف(ع) ، پیرو شریعت پدرانش ، ابراهیم ، اسحاق و یعقوب(ع) بود و برانگیخته به شریعتى جدید نبود. (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم و إسحق و یعقوب)

۵- اسحاق و یعقوب(ع) ، پیامبرانى پیرو شریعت پدرشان ابراهیم(ع) (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم و إسحق و یعقوب)

۶- ابراهیم ، اسحاق و یعقوب(ع) ، پیامبرانى شناخته شده براى مردم مصر (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم و إسحق و یعقوب)

۷- پیروى یوسف(ع) از آیین ابراهیم ، اسحاق و یعقوب(ع) ، موجب عنایت خدا به وى و آموزش علم غیب و دانش تعبیر رؤیا به او شد. (ذلکما مما علمنى ربى إنى ترکت ... واتبعت ملّة ءاباءِى) جمله «اتبعت ...» عطف بر «ترکت» در آیه قبل است. بنابراین دلالت مى کند که: پیروى از آیین ابراهیم نیز در بهره مند شدن یوسف(ع) از علوم الهى ، نقش داشته است.

۸- رسیدن به حق ، در گرو شناخت باطل و نفى آن است. (إنى ترکت ملّة قوم لایؤمنون ... واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم)

۹- یوسف(ع) و پدرانش ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب(ع) ، موحدانى مبرّا از کمترین شرک ورزى به خدا (ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء)

۱۰- پیامبران، پیراسته از هرگونه شرک ورزى و همتا پنداشتن براى خدا (ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء)

۱۱- خداوند ، از داشتن هرگونه شریک و همتایى منزه است. (ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء) مراد از «شىء» مى تواند موجوداتى نظیر فرشتگان، ستارگان، بتها و ... باشد. بر این اساس جمله «ما کان ...» ; یعنى: براى ما شایسته نیست که موجودى را شریک خداوند بدانیم. همچنین مى تواند مراد از «شىء»، شریک قرار دادن باشد. بر این مبنا جمله «ما کان لنا...» چنین معنا مى شود: براى ما زیبنده نیست که به هیچ نوع شرکى (شرک خفى و جلى، و شرک در عبادت خدا و اطاعت او و ...) گرایش پیدا کنیم.

۱۲- شرک ، داراى انواع و مراتبى متفاوت است. (ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء) برداشت فوق ، بر این اساس است که مراد از «شىء» شرک ورزى باشد.

۱۳- شریک براى خدا پنداشتن ، در حقیقت ایمان نداشتن به اوست. (إنى ترکت ملّة قوم لایؤمنون بالله ... اتبعت ملّة ءاباءِى ... ما کان لنا أن نشرک بالله) از جمله «ما کان لنا أن نشرک بالله» معلوم مى شود مراد از «لایؤمنون بالله» در آیه قبل ، این است که براى خدا شریک مى پندارند. تعبیر کردن از شرک ورزى به ایمان نداشتن به خدا ، گویاى برداشت فوق است.

۱۴- توحید ، روح و رکن اصیل آیین ابراهیم، اسحاق، یعقوب و یوسف(ع) (واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهیم ... ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء) جمله «ما کان لنا ...» توصیف «ملّة آباءى ...» مى باشد. تفسیر و تبیین یک آیین به یکى از حقایق آن ، مى رساند که حقیقت یاد شده رکن و پایه اصلى آن آیین است.

۱۵- شرک و کفر ، از موانع دستیابى به علوم موهبتى و خدادادى است. (ذلکما مما علمنى ربى إنى ترکت ملّة قوم لایؤمنون بالله ... ما کان لنا أن نشرک بالله)

۱۶- اعتقاد ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب و یوسف(ع) و دیگر پیامبران به توحید و مصونیتشان از هرگونه شرک ورزى ، تفضّلى از ناحیه خدا بر آنان بود. (ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء ذلک من فضل الله علینا)

۱۷- بعثت پیامبران براى آموزش توحید و نفى شرک ، از تفضّلات الهى بر مردم است. (ما کان لنا أن نشرک ... ذلک من فضل الله ... على الناس)

۱۸- پرهیز از شرک و گرایش به توحید ، تنها در پرتو عنایتها و امدادهاى الهى میسّر است. (ما کان لنا أن نشرک ... ذلک من فضل الله علینا)

۱۹- اظهار بهره مندى از نعمتهاى خدادادى و تفضّلات الهى ، جایز و امرى پسندیده است. (ذلکما مما علمنى ربى ... ذلک من فضل الله علینا و على الناس)

۲۰- انبیا ، پیام آوران توحید و معلمان یکتاپرستى بودند. (ما کان لنا أن نشرک بالله من شىء ذلک من فضل الله علینا و على الناس) اعتقاد توحیدى پیامبران خدا را ، تفضّل خدا بر مردمان دانستن - که مفاد «ذلک من فضل الله ... على الناس» است - مى رساند که: عموم مردم از طریق پیامبران ، به توحید دسترسى پیدا مى کنند.

۲۱- پیامبران ، واسطه جریان فضل الهى بر مردمان (ذلک من فضل الله علینا و على الناس)

۲۲- مردم در برابر نعمت وجود پیامبران و معلمان توحید ، ناسپاسند. (ذلک من فضل الله علینا و على الناس و لکنّ أکثر الناس لایشکرون) شکر، در برابر نعمت است و نعمتهایى که آیه مورد بحث گویاى آن است عبارت است از: ۱- توحید (ما کان لنا أن نشرک ...)، ۲- وجود پیامبران به عنوان معلمان توحید و بیانگران شریعت و آیین الهى (ملّة آبائى ابراهیم ...). برداشت فوق، ناظر به دومین نعمت یاد شده در آیه است.

۲۳- اکثریت مردم آلوده به شرکند. (ما کان لنا أن نشرک بالله ... و لکنّ أکثر الناس لایشکرون)

۲۴- لزوم سپاسگزارى در برابر تفضلات الهى (ذلک من فضل الله ... و لکنّ أکثر الناس لایشکرون)

۲۵- شرک ورزى ، ناسپاسى در برابر خداست. (و لکنّ أکثر الناس لایشکرون)

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): ابراهیم(ع) و یوسف(ع) ۱; پیروان دین ابراهیم(ع) ۲، ۴، ۵; تنزیه ابراهیم(ع) ۹; توحید ابراهیم(ع) ۹، ۱۶; توحید در دین ابراهیم(ع) ۱۴; عصمت ابراهیم(ع) ۱۶; نبوت ابراهیم(ع) ۶
  • ادیان: ادیان توحیدى ۱۴; مشترکات ادیان ۱۴
  • اسحاق(ع): اسحاق(ع) و دین ابراهیم(ع) ۵; اسحاق(ع) و یوسف(ع) ۱; پیروان دین اسحاق(ع) ۲، ۴; تنزیه اسحاق(ع) ۹; توحید اسحاق(ع) ۹، ۱۶; توحید در دین اسحاق(ع) ۱۴; دین اسحاق(ع) ۵; عصمت اسحاق(ع) ۱۶; نبوت اسحاق(ع) ۵، ۶
  • اکثریت: شرک اکثریت ۲۳
  • انبیا: انبیا و توحیدعبادى ۲۰; انبیا و شرک ۱۰، ۱۶; انبیا و فضل خدا ۲۱; انبیا و نفىشرک ۱۷; تعالیم انبیا ۱۷; تفضل به انبیا ۱۶; تنزیه انبیا ۱۰; توحید انبیا ۱۶،۱۰; عصمت انبیا ۱۰; عقیده انبیا ۱۶; فلسفه بعثت انبیا ۱۷; نعمت انبیا ۲۲; نقش انبیا ۲۰، ۲۱
  • انسان: تفضل به انسان ها ۱۷
  • ایمان: بى ایمانى به خدا ۱۳
  • باطل: آثار شناخت باطل ۸; آثار نفى باطل ۸
  • تبرى: تبرى از شرک ۹
  • توحید: اهمیت توحید ۱۴; تعلیم توحید ۱۷; توحید ذاتى ۱۱; مبلغان توحید ۲۰; معلمان توحید ۲۰، ۲۲
  • حق: زمینه ایصال به حق ۸
  • خدا: آثار امدادهاى خدا ۱۸; آثار عنایتهاى خدا ۱۸; استفاده از نعمتهاى خدا ۱۹; بى نظیرى خدا ۱۱; تعالیم خدا ۷; تنزیه خدا ۱۱; فضل خدا ۱۶، ۱۷; موانع عطایاى خدا ۱۵; موجبات عنایتهاى خدا ۷; واسطه فضل خدا ۲۱
  • دین: اصول دین ۱۴
  • شرک: آثار شرک ۲۵،۱۵; اقسام شرک ۱۲; حقیقت شرک ۱۳; زمینه اجتناب از شرک ۱۸; مراتب شرک ۱۲
  • شکر: اهمیت شکر نعمت ۲۴
  • علم: موانع علم لدنى ۱۵
  • عمل: عمل پسندیده ۱۹
  • کفر: آثار کفر ۱۵
  • کفران: کفران نعمت ۲۲; موارد کفران نعمت ۲۵
  • گرایشها: زمینه گرایش به توحید ۱۸
  • مردم: کفران مردم ۲۲
  • مشرکان: ۲۳
  • مصریان باستان: مصریان باستان و ابراهیم(ع) ۶; مصریان باستان و اسحاق(ع) ۶; مصریان باستان و یعقوب(ع)۶
  • موحدان: ۹، ۱۰، ۱۶، ۲۰
  • نعمت: جواز اظهار نعمت ۱۹; نعمت انبیا ۲۲
  • یعقوب(ع): پیروان دین یعقوب(ع) ۲، ۴; تنزیه یعقوب(ع) ۹; توحید در دین یعقوب(ع) ۱۴; توحید یعقوب(ع) ۹، ۱۶; دین یعقوب(ع) ۵; عصمت یعقوب(ع) ۱۶; نبوت یعقوب(ع) ۵، ۶; یعقوب(ع) و دین ابراهیم(ع) ۵; یعقوب (ع) و یوسف(ع) ۱
  • یوسف(ع): آثار اطاعت یوسف(ع) ۷; پدر یوسف(ع) ۱; تعلیم تعبیر رؤیا به یوسف(ع) ۷; تعلیم علم غیب به یوسف(ع) ۷; توحید در دین یوسف(ع) ۱۴; توحید یوسف(ع) ۹، ۱۶; حسب یوسف(ع) ۳; دین یوسف(ع) ۲، ۴; عصمت یوسف(ع) ۱۶; قصه یوسف(ع) ۲، ۳; معلم یوسف(ع) ۷; نیاکان یوسف(ع) ۱; یوسف(ع) در زندان ۲، ۳; یوسف(ع) و دین ابراهیم(ع) ۲، ۴، ۷; یوسف(ع) و دین اسحاق(ع) ۴، ۷; یوسف(ع) و دین یعقوب(ع) ۴، ۷

منابع