الأنفال ٥١
ترجمه
الأنفال ٥٠ | آیه ٥١ | الأنفال ٥٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظَلّام»: صیغه مبالغه در کمیّت است؛ نه کیفیّت (نگا: آلعمران / . به معنی (ذی ظُلْم) است، از قبیل: عَطاّر. تَمّار.
تفسیر
- آيات ۵۴ - ۴۱، سوره انفال
- توضيح و تفسير مفردات و جملات آيه شريفه مربوط به خمس : (( واعملوا انما غنمتم منشى ء فان لله خمسه و للرسول ... ))
- ياد آورى امدادهاى غيبى الهى در جنگ بدر كه موجب پيروزى مسلمين گرديد
- شش دستور جنگى به سربازان اسلام
- توضيح در مورد زينت دادن شيطان ، اعمال مشركين راو تحريك آنها به جنگ با مسلمين و سپس تنها گذاشتن آنانرا
- سخن منافقين و بيمار دلانى كه در ميان اصحاب بدر بودند، درباره مسلمان مجاهد
- تبدل نعمت به نقمت و عذاب هنگامى است كه صاحبان نعمت استعداد درونى خود را از دست داده مستعد عقاب شده باشند.
- رواياتى در مورد خمس و مستحقيقن آن در ذيل آيه شريفه : (( واعملوا انما غنمتم من ... ))
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به جنگ بدر
- اشاره به اينكه تجسم شيطان در صورتهاى انسانى ، امر محالى نيست تا استعباد شود
نکات آیه
۱- شکنجه و عذاب کافران به هنگام مرگ و پس از آن نتیجه اعمال خود آنان است، نه ظلمى از جانب خداوند بر ایشان. (ذوقوا عذاب الحریق. ذلک بما قدمت أیدیکم و أن اللّه لیس بظلّم) «ذلک» مى تواند اشاره به خصوص «عذاب الحریق» باشد و مى تواند اشاره به مجموع عذابى باشد که در آیه قبل بیان شد. قابل ذکر است که در برداشت فوق «أن اللّه ... » ناظر به این حقیقت گرفته شده که عذاب کافران بیش از استحقاق آنان نیست، نه تعلیلى براى ضرورت گرفتارسازى ایشان به عذابهاى الهى.
۲- کیفر الهى در مورد گنهکاران، عادلانه و به دور از هر گونه ظلم (ذلک بما قدمت أیدیکم و أن اللّه لیس بظلّم للعبید)
۳- گرفتار نشدن کفرپیشگان به عذاب الهى، ستمى است از جانب خدا بر بندگان مؤمن (ذلک بما قدمت أیدیکم و أن اللّه لیس بظلّم للعبید) برداشت فوق مبتنى بر این است که «أن اللّه ... » عطف بر «ما قدمت» و بیانگر علتى دیگر براى گرفتار سازى کافران به عذاب حریق باشد. بر این اساس مفهوم آیه چنین مى شود: اگر خدا کفرپیشگان را عذاب نکند ستم کرده است. و چون عذاب نکردن آنان ستمى به خود آنان محسوب نمى شود، باید گفت این ستم نسبت به بندگان مؤمن است.
۳- اعمال انسان، اندوخته ها و پیش فرستاده هایى است که داراى آثارى مثبت یا منفى در لحظه مرگ و پس از آن است. (ذوقوا عذاب الحریق. ذلک بما قدمت أیدیکم)
۵- خداوند منزه از اعمال کمترین ظلم به بندگان خویش (و أن اللّه لیس بظلّم للعبید) با توجه به اینکه «أن اللّه ... » در مقام استدلال بر این حقیقت است که گرفتارى کافران به عذاب حریق ستمى به آنها نیست، باید مراد از ظلام نبودن خدا، نفى کمترین ظلم از ساحت قدس وى باشد، و گر نه استدلال تمامى نیست. و بسیار ستمگر نبودن، نمى تواند دلیل باشد بر اینکه آتش سوزان ستمى بر گرفتاران به آن نیست.
۶- کمترین ستم از جانب خدا، ستمى بزرگ است و وى منزه از آن مى باشد. (و أن اللّه لیس بظلّم للعبید) با توجه به اینکه مراد از ظلام نبودن خدا، نفى کمترین ظلم از جانب اوست، به کارگیرى صیغه مبالغه مى تواند اشاره به این نکته باشد که حتى کوچکترین ستم از ناحیه خدا ستمى بزرگ محسوب مى شود.
۷- ستم خداوند بر یک فرد ملازم با ستم بر همگان است. (و أن اللّه لیس بظلّم للعبید) به کارگیرى کلمه اى همانند «لاحد» به جاى «للعبید» مى توانست وافى به معناى مقصود باشد. بنابراین آوردن «للعبید» (همه بندگان) مى تواند اشاره به این باشد که اگر خدا به احدى ستم کند به همگان ستم کرده و خدا منزه از آن است.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: صفات جلال ۲، ۵
- انسان: توشه انسان ۴
- خدا: تنزیه خدا ۲، ۵، ۶ ; خدا و ظلم ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷ ; عدالت خدا ۲ ; عذابهاى خدا ۳ ; کیفرهاى خدا ۲
- روح: قبض روح ۴
- ظلم: بزرگ ۶ ; ظلم همگانى ۷
- عمل: آثار اخروى عمل ۴ ; آثار عمل ۱
- کافران: عذاب کافران ۱ ; قبض روح کافران ۱ ; کیفر عمل کافران ۱ ; نجات کافران از عذاب ۳
- کیفر: عدالت در کیفر ۲
- گناهکاران: کیفر گناهکاران ۲
- مؤمنان: ظلم به مؤمنان ۳
- نظام جزایى:۶
- نظام کیفرى:۲