الملك ٥
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَ جَعَلْنَاهَا رُجُوماً لِلشَّيَاطِينِ وَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ |
ترجمه
الملك ٤ | آیه ٥ | الملك ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السَّمَآءَ الدُّنْیَا»: آسمان نزدیک. آسمان فُرودین (نگا: صافّات / . «زَیَّنَّا السَّمَآءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ»: (نگا: فصّلت / ). «رُجُوماً»: جمع رَجْم، مصدر است و به معنی اسم مفعول، یعنی چیزی که همچون سنگ انداخته میشود. اشاره به شهابها است که باقیمانده ستارگانی است که طیّ حوادثی متلاشی شدهاند و از یک سوی آسمان به سوی دیگر پرتاب میشوند (نگا: حجر / و ، صافّات / - ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تَبَارَکَ الَّذِي جَعَلَ فِي... (۳) إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا... (۴) دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (۱) إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا... (۳) وَ حِفْظاً مِنْ کُلِ شَيْطَانٍ مَارِدٍ (۱) لاَ يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ... (۰)
فَأَنْجَيْنَاهُ وَ أَصْحَابَ... (۱) دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (۱) إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴ سوره مُلك
- بیان كمال تسلط خدا بر مُلك، در جملۀ «بِيَدِهِ المُلك»
- وجه اين كه فرمود: «خَلَقَ المَوتَ وَ الحَیاةَ...»
- آفرينش مرگ و حيات، برای معلوم شدن بهترین انسان های نیکوکار
- مقصود از نبودن تفاوت در خَلق چیست؟
- مراد از اين كه: ستارگان را رُجُوم براى شياطين قرار داديم
- وصف جهنّم و سؤال و جواب فرشتگان موكّل بر دوزخ، با دوزخيان
- چرا دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند: «لَو كُنّا نَسمَعُ أو نَعقِلَ...»
- جواب به شبهه اى درباره معاد، و احاطه مطلق خداوند بر اعمال و احوال موجودات
- بحث روایی: (رواياتى پیرامون برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ «5»
و همانا ما آسمان دنيا را با چراغ هايى زينت داديم و آن را وسيله راندن شياطين قرار داديم و براى آنها عذاب فروزان آماده كرديم.
نکته ها
«طباق»، يا مصدر «طابق» يا جمع «طبق» است؛ در صورت اول «سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً» به معناى آن است كه آسمانها متناسب و مطابق يكديگرند و در صورت دوم به معناى آن است كه آسمانها هفت طبقه بر فراز يكديگرند.
«تَفاوُتٍ» از «فَوْتَ» به معناى بروز اختلال و ناهماهنگى و «فُطُورٍ» به معناى شكاف از طول است. «خاسِئاً» به معناى خسته و ناكام و «حَسِيرٌ» به معناى ناتوان است.
تلخىها و كمبودها در نزد انسانهاى سطحى ناگوار به نظر مىآيد و گرنه محقّقان به هر چيز با ديده مثبت مىنگرند. ترشى و فلفل براى كودك ناگوار است، ولى براى والدين او، ترشى به اندازه مربّا، ارزشمند است.
«مصباح» از «صبح»، وسيلهاى است كه شب را همانند صبح، روشن كند، مانند چراغ.
در اين آيات، سه تعبير در مورد ستارگان آسمان آمده است. 1. مصباح و چراغ؛ 2. زينت و
جلد 10 - صفحه 149
جلوه؛ 3. رجم شياطين.
در آيات هفتم و هشتم سوره صافّات خوانديم كه شيطانها براى استراق سمع و شنود اخبار آسمان، قصد نفوذ به آن جا را دارند ولى هر بار مورد هدف قرار مىگيرند و رانده مىشوند و اين گونه ستارگان وسيله حفظ آسمان هستند.
پیام ها
1- نظام آفرينش بر اساس رحمت خداوند است. «فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ»
2- نظام موجود، نظام احسن است و در نظام آفرينش، هيچ نقص و كمبودى وجود ندارد. «ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ»
3- خداشناسى بايد بر اساس نظر و دقت باشد، تا ايمان انسان به عظمت هستى و قدرت آفريدگار بيشتر شود. فَارْجِعِ الْبَصَرَ ... ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ
4- براى كسب معرفت، يك بار ديدن و نظر كردن كافى نيست. فَارْجِعِ الْبَصَرَ ... ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ (در اين آيه كلمه «تَرى» دو بار و كلمه «بصر» سه بار همراه با لفظ «كَرَّتَيْنِ» تكرار شده است.)
5- خداوندى كه كار خود را محكم و حكيمانه انجام داده است، از دقّت نظر ديگران نگران نيست، بلكه ديگران را به بازديد دعوت مىكند. فَارْجِعِ الْبَصَرَ ... ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ
6- خداوند از آفريدن خسته نمىشود: «وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ» «1» ولى چشم ما از نگاه به آفريدههاى او خسته مىشود. «يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ»
7- زينت، يكى از خواستههاى فطرى بشر است. (يكى از نعمتهاى ستارگان، زينت بودن آنها شمرده شده است. «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا»
8- آفريدههاى الهى در عين استوارى و استحكام، «سَبْعاً شِداداً» «2» از زينت ويژهاى برخوردارند. (در معمارى علاوه بر استحكام ساختمان، زيبايى نماى
«1». ق، 38.
«2». نبأ، 12.
جلد 10 - صفحه 150
بنا نيز بايد مورد توجّه باشد.) «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا»
9- آفريدههاى الهى داراى كاربردهاى گوناگونى هستند. «بِمَصابِيحَ- رُجُوماً»
10- در برابر دشمن نبايد انفعالى برخورد كرد؛ برخورد ما با دشمن بايد تهاجمى باشد. «رُجُوماً لِلشَّياطِينِ»
11- شياطين به آسمانها نيز طمع دارند. «رُجُوماً لِلشَّياطِينِ»
12- شياطين، ضربه پذيرند. «رُجُوماً لِلشَّياطِينِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ «5»
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا: و هر آينه بتحقيق بياراستيم و زينت داديم به زينت تمام، السَّماءَ الدُّنْيا: آسمان نزديكتر به زمين، بِمَصابِيحَ: به چراغها، يعنى ستارگان كه به مثابه چراغ درخشانند در شب. وَ جَعَلْناها: و گردانيديم ستارگان را، رُجُوماً لِلشَّياطِينِ: راننده شياطين كه به جهت استراق كلمات ملائكه، قصد آسمان كنند و خواهند به دزدى، گوش به سخنان آنان دهند. ملائكه آنها را رجم كنند به شهاب ثاقب. بنا به قولى خداى تعالى خلق فرمود ستارگان را براى
جلد 13 - صفحه 241
سه چيز: زينت آسمان، رجوم شياطين، هدايت و راهنمائى در بر و بحر.
وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ: و آماده ساختهايم براى شياطين جن و انس متمردان از فرمان خدا، عَذابَ السَّعِيرِ: عذاب آتش سوزان در آخرت. اين كلام دال است بر آنكه شياطين مكلفند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «1» الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ «2» الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ «3» ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ «4»
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ «5»
ترجمه
بلند مرتبه و پرخير و بركت است آنكه بدست او است اختيار امور و او بر همه چيز توانا است
آنكه پديد آورد مرگ و زندگانى را تا بيازمايد شما را كه كدام خوبتريد از جهت كردار و او است ارجمند آمرزنده
آنكه آفريد هفت آسمانرا طبقه بر طبقه بالاى يكديگر نمىبينى در آفرينش خداى بخشاينده تفاوتى پس بازگردان ديده را آيا مىبينى هيچ خللى
پس بازگردان ديده را مكرّر باز گردد بسوى تو ديده دور شده از منظور با آنكه خسته و مانده شده است
و بتحقيق آراستيم آسمان نزديكتر را بچراغهائى و قرار داديم آنها را رانندگانى براى شيطانها و مهيّا ساختيم براى آنها عذاب آتش سوزان.
تفسير
بزرگى و بزرگوارى و برترى و بالاترى و منشأ خيرات و بركات بودن ذات احديّت محتاج ببيان نيست و نفوذ اراده و اختيار و سلطنت حقّه و قدرت مطلقه او در كائنات و بر ممكنات واضح و آشكار در نزد اولو الابصار است و مقدّر فرموده مرگ و زندگانى را و قمّى ره نقل فرموده مراد تقدير حيات است پيش از موت و در كافى از امام باقر عليه السّلام اينمعنى تأييد شده است و بعضى گفتهاند مراد خلق
جلد 5 صفحه 237
اشياء بيروح است مانند خاك و نطفه قبل از حيوان كه داراى روح است و بنظر حقير مطلب همانستكه امام عليه السّلام فرموده نهايت آنكه تقديم موت بر حيات در كلام الهى براى مزيد تأثير آن در آزمايش الهى است بندگانرا كه مقصود از خلقت است و خداوند بيان فرموده چون مرگ و ياد آن بيشتر از هر چيز انسانرا وادار مينمايد كه بتكليف الهى عمل كند و آزمايش بآن حاصل ميشود و حسن عمل بخلوص نيّت و مزيد همّت و ورع از معصيت و مقارنت با خوف و خشيت و ازدياد نظر و فكرت و امتثال اوامر و نواهى بسرعت است نه بكثرت عبادت و اشتغال بنوافل و تهيّه وسائل چنانچه از روايات معتبره اينمقام استفاده ميشود و خداوند عزيز است از عمل بد كسى عاجز نميشود و غفور است گناه تائب را ميآمرزد آنذات مقدّسى كه خلق فرمود هفت آسمانرا طبقه بطبقه هر يك فوق ديگرى چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده نمىبيند بينا در مخلوقات خداوند تفاوتى در اتقان صنع و مطابقت حكمت و مصلحت با اختلاف فاحش در صورت و هيئت و هر قدر انسان در اجزاء عالم وجود نظر نمايد بيشتر پى بعظمت صنع و صانع آن ميبرد ولى افسوس كه نظر خسته و بصر مانده و بصيرت رانده و بعشرى از اعشار و بكمى از مصالح و حكم بسيار آن پى نخواهد برد و لذا امر فرموده بناظرى كه نظام عالم را مشاهده نموده كه اعاده نظر نمايد در صنع و به بيند نقص و خللى ندارد پس تكرار كند آنرا تا رانده شود از مقام عقل گويا باو ميگويند ديگر بس است و خسته و مانده شود از فكر و يقين كند كه عيبى نداشته چون لفظ كرّتين اگر چه تثنيه است ولى مراد تكرار و ازدياد است و از اين قبيل تثنيه در كلام عرب يافت ميشود و مخفى نماند كه ناظر هر چه بيشتر نظر كند بهتر ميفهمد صانع اين مصنوعات عالم و حكيم و تمام آنها بر طبق حكمت و مصلحت است ولى حكم و مصالح آنها را كاملا درك نميكند و بايد باين ملاحظه امر بتكرار نظر شده باشد با آنكه ناظر نااميد و نظر نامراد بصاحبش برميگردد اگر چه گفته شده مراد آنستكه هر قدر نظر كنى نقصى نخواهى يافت خسته و نااميد از يافتن نقص برميگردى و بنابراين مقصود از امر فقط اثبات عجز مأمور است از پيدا كردن عيب و نقص در دستگاه
جلد 5 صفحه 238
خلقت بتأمّل و نظر نه اثبات عجز او از ادراك مصالح و حكم و اعتراف بعظمت صنع و صانع آن كه بيان شد و خاسئ بر سگ و خوك رانده و دور شده اطلاق ميشود و حسير بر شتر خسته مانده و خساء البصر گويند وقتى چشم خيره و تيره شود و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از تفاوت فساد است و مقصود از تكرار نظر تأمّل در ملكوت آسمانها و زمين است و خداوند آسمان اوّل را كه مشهود است زينت فرموده بچراغهائى از انواع ستارگان و قرار داده است آنها را وسيله از براى راندن شيطانها از نفوذ در آسمان كه گاهى مشاهده ميشود از آنها برقى لامع و بجانبى سريعا سير مينمايد و شرح آن مكرّر گذشته است و اين راندن و سوزاندن آنها منافات با عذاب آخرتشان ندارد چون آنها هم تكليف دارند و در صورت تخلّف بعذاب دنيا و عقبى مبتلا خواهند شد چون خداوند آتش سوزان جهنّم را براى كفّار از جنّ و انس آماده و مهيّا فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعتَدنا لَهُم عَذابَ السَّعِيرِ «5»
و هر آينه بتحقيق زينت داديم آسمان نزديك را به چراغها و قرار داديم آن چراغها را تيرها براي شياطين و آماده نموديم از براي شياطين عذاب برفروخته را.
وَ لَقَد زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا که همان آسمان اول است که نزديكتر از ساير آسمانها است بكره زمين زيرا دنيا از ماده دنو است بمعني نزديك و اينکه عالم را دنيا گفتند براي اينکه که انسان و ساير مخلوقات قبلا در اينکه عالم وارد ميشوند سپس در عالم برزخ که فاصله است بين اينکه عالم و عالم قيامت که آخرت ميگويند که پس از عالم برزخ وارد عالم آخرت ميشوند که ديگر ابد الاباد باقي است و آخر ندارد که معني خلود است و پس از آن عالم ديگري نيست بخلاف مذهب عرفاء که مثنوي ميگويند:
بعد از آن هم از ملك پران شومبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- این آیه، نظری به صفحه آسمان افکنده، و از ستارگان درخشنده و زیبا سخن به میان آورده، میگوید: «ما آسمان پایین را با چراغهای فروزانی زینت بخشیدیم، و آنها [- شهابها] را تیرهائی برای شیاطین قرار دادیم، و برای آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم» (و لقد زینا السماء الدنیا بمصابیح و جعلناها رجوما للشیاطین و اعتدنا لهم عذاب السعیر).
این آیه بار دیگر این حقیقت را تأکید میکند که تمام ستارگانی که ما میبینیم همه بخشی از آسمان اول است، آسمانی که از میان آسمانهای هفتگانه به ما نزدیکتر میباشد، و به همین دلیل به عنوان «السماء الدنیا» (آسمان نزدیک و پائین)
ج5، ص234
از آن تعبیر شده است.
نکات آیه
۱ - آسمان پرستاره، نزدیک ترین آسمان به زمین (و لقد زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح) «دنیا» (افعل تفضیل) مؤنث «أدنى» است و از ریشه «دنوّ» (نزدیک بودن) مشتق شده است. بنابراین «السماء الدنیا»; یعنى آسمان نزدیک تر. گفتنى است مقصود از «مصابیح»، کواکب و ستارگان است که همچون چراغ هاى پرفروغ مى درخشند; چنان که در آیه ۶ سوره «صافات»، به صراحت آمده است: «إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینة الکواکب».
۲ - جلوه زیباى آسمان، نشان دیگرى از ربوبیت یگانه خداوند (تبرک الذى بیده الملک ... و لقد زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح) برداشت یاد شده، از آن جا است که این آیه، در توضیح و تبیین آیات گذشته است. گفتنى است که در آن آیات درباره فرمان روایى و قدرت بى همتاى خداوند سخن به میان آمده است.
۳ - جهان آفرینش، داراى آسمان هاى متعدد (إنّا زیّنّا السماء الدنیا)
۴ - ستارگان، زینت بخش آسمان (إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح)
۵ - انسان، موجودى زیباشناس و زیبایى خواه (إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح) برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که آیه شریفه، درصدد بیان جلوه هاى فرمان روایى و قدرت بى همتاى خداوند در طبیعت است و اگر زیبایى آسمان پرستاره براى بشر محسوس و مطلوب نباشد، بیان این مطلب بیهوده خواهد بود.
۶ - زینت و زیبایى، امرى مطلوب و پسندیده در نگاه دین (إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح)
۷ - از میان مجموعه آسمان ها، تنها نزدیک ترین آسمان ها به اهل زمین، مزیّن به ستارگان است. * (إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح) «الدنیا»، صفت براى «السماء»است. این وصف مى تواند قید احترازى و گویاى این حقیقت باشد که نزدیک ترین آسمان - نه همه آسمان ها - به زیور ستارگان آراسته شده است.
۸ - ستارگان پرفروغ و زیبا، از نعمت هاى الهى براى بشر (إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمصبیح)
۹ - ستارگان پرفروغ، مایه طرد شیطان ها و حفظ آسمان نزدیک از نفوذ آنها است. (و جعلنها رجومًا للشیطین)
۱۰ - تلاش شیاطین، براى نفوذ در آسمان جهت شنود اخبار آن (و جعلنها رجومًا للشیطین) از آیات مشابه (مانند آیات ۷ و ۸ سوره «صافات») استفاده مى شود که شیطان ها، به منظور استراق سمع و شنود اخبار آسمان، به آن جا نفوذ مى کنند; ولى هربار مورد هدف قرار مى گیرند و رانده مى شوند.
۱۱ - شیطان ها، ناتوان از شنود و دستیابى به اطلاعات و اخبار آسمان (و جعلنها رجومًا للشیطین)
۱۲ - شیطان، حقیقتى داراى مصادیق و افراد متعدد (للشیطین)
۱۳ - آتشِ فروزان، کیفر شیاطین در قیامت (و أعتدنا لهم عذاب السعیر)
۱۴ - شیطان ها، موجوداتى مختار و مکلف (للشیطین و أعتدنا لهم عذاب السعیر) مطلب یاد شده، با توجه به این نکته است که عذاب و کیفر شدن، دلیل مکلف بودن و تکلیف شدن نشانه آزاد و مختار بودن است; زیرا تکلیف اجبارى، نه کیفر دارد و نه ثواب.
۱۵ - «سعیر»، از نام هاى دوزخ (عذاب السعیر)
۱۶ - دوزخ، جایگاهى به غایت گرم و داراى آتشى به شدت برافروخته و شعلهور است. (عذاب السعیر) «سعیر»، به معناى گرم و نیز آتش افروخته و ملتهب است. دخول «ال» کمالیه بر «سعیر»، بیانگر گرماى بى اندازه دوزخ و التهاب و برافروختگى شدید آتش آن است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: آسمان اول ۱; تعدد آسمان ها ۳; خبرهاى آسمان ۱۱; زیبایى آسمان۲; زینت آسمان ۴; زینت آسمان اول ۷
- انسان: زیباطلبى انسان ۵
- جهنم: آتش جهنم ۱۳; سعیر ۱۵; شدت گرماى جهنم ۱۶; شعله آتش جهنم ۱۶; صفات جهنم ۱۶; نامهاى جهنم ۱۵
- خدا: نشانه هاى ربوبیت خدا ۲; نعمتهاى خدا ۸
- زیبایى: ارزش زیبایى ۶
- ستارگان: زیبایى ستارگان ۸; نقش ستارگان ۴، ۷، ۹
- شیاطین: اختیار شیاطین ۱۴; استراق سمع شیاطین ۱۰، ۱۱; تکلیف شیاطین۱۴; تلاش شیاطین ۱۰، ۱۲; حقیقت شیطان ۱۲; عجز شیاطین ۱۱; عوامل طرد شیاطین ۹; کیفر اخروى شیاطین۱۳; موانع نفوذ شیاطین به آسمان ۹; نفوذ شیاطین به آسمان ۱۰
- نعمت: نعمت ستارگان ۸
منابع