کپی متن آیه
|
أَلاَ إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلاَ حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
|
ترجمه
آگاه باشید، آنها (سرها را به هم نزدیک ساخته، و) سینههاشان را در کنار هم قرارمیدهند، تا خود (و سخنان خویش) را از او [= پیامبر] پنهان دارند! آگاه باشید، آنگاه که آنها لباسهایشان را به خود میپیچند و خویش را در آن پنهان میکنند، (خداوند) میداند آنچه را پنهان میکنند و آنچه را آشکار میسازند؛ چرا که او، از اسرار درون سینهها، آگاه است!
آگاه باش كه آنها سينههاى خود را خم مىكنند [و سر به زير مىاندازند] تا خود را از او [و شنيدن كلام خدا] پنهان دارند. آگاه باش، آنگاه كه جامههايشان را بر سر مىكشند [تا به خيال خود پنهان بمانند] خدا هر آنچه را نهان مىدارند يا عيان مىكنند، مىداند.
آگاه باشيد كه آنان دل مىگردانند [و مىكوشند] تا [راز خود را] از او نهفته دارند. آگاه باشيد آنگاه كه آنان جامههايشان را بر سر مىكشند [خدا] آنچه را نهفته و آنچه را آشكار مىدارند، مىداند، زيرا او به اسرار سينهها داناست.
آگه باشید که آنان (یعنی منافقان امت) روی دلها از خدا میگردانند (و از حضور رسول و استماع کلام خدا دوری جسته و احتراز میکنند) تا خود را از او پنهان دارند، آگه باش که هر گه سر در جامه خود بپیچند (که از حق پنهان شوند) خدا هر چه پنهان یا آشکار کنند همه را میداند، که او بر درون دلها محققا آگاه است.
آگاه باشید که مشرکان سر در گریبان فرو می برند تا [خود را] از شنیدن قرآن [به هنگام تلاوتش به وسیله پیامبر و مؤمنان] پنهان بدارند؛ آگاه باشید! چون جامه هایشان را بر سر و روی خود می پوشانند [تا دیده نشوند، این پنهانکاری سودی به حال آنان ندارد] خدا آنچه را پنهان می کنند وآنچه را آشکار می نمایند، می داند؛ یقیناً او به آنچه در سینه هاست، داناست.
آگاه باش كه اينان صورت برمى گردانند تا راز دل خويش پنهان دارند، حال آنكه بدان هنگام كه جامههاى خود در سر مىكشند خدا آشكار و نهانشان را مىداند، زيرا او به راز دلها آگاه است.
آری آنان دل میگردانند تا از او رازشان را پنهان دارند، بدانید آنگاه که جامههایشان را بر سر میکشند، او هر آنچه پنهان میدارند و هر آنچه آشکار میدارند، میداند، چرا که دانای راز دلهاست
آگاه باشيد كه آنان
هان! (برخی از) آنان، کینه و دشمنی (پیغمبر و مؤمنان) را به دل میگیرند و سعی میکنند تا آن را از خدا پنهان دارند! هان! آنان هنگامی که با جامهها خویشتن را میپوشانند (و رازها به همدیگر میگویند و نیرنگها میجویند تا با آشکار شدن کارشان رسوا نشوند) خداوند از آنچه نهان میدارند و از آنچه آشکار میسازند (به طور یکسان) باخبر و آگاه است. چرا که او آگاه از رازهای سینهها است.
هان! آنان همواره سینههاشان را دو تَه و پنهان میگردانند (و میکوشند) تا (رازهای خود را) با کوشش از او نهفته دارند. هان! آگاه باشید آنگاه که آنان جامههایشان را بر سر میکشند، خدا آنچه را نهفته و آنچه را آشکار میدارند میداند. همانا او به ذات (و درون) سینهها بسی داناست.
همانا ایشان برمی تابند سینههای خود را تا پوشیده دارند از او همانا گاهی که میپوشند جامههای خود را میداند آنچه را نهان کنند و آنچه را آشکار سازند که او دانا است بدانچه در سینهها است
They wrap their chests to hide from Him. But even as they cover themselves with their clothes, He knows what they conceal and what they reveal. He knows what lies within the hearts.
معنی کلمات و عبارات
«یَثْنُونَ»: خم میکنند و پیچ میدهند. در هم میپیچند و پنهان میدارند. از ماده (ثنی). «یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ»: سینههایشان را میپیچانند و خمیده و دولایش میگردانند. مراد پنهان داشتن کارها و مخفی کردن رازها است. «یَسْتَغْشُونَ»: حجاب و پرده میگردانند. «یَسْتَغْشُونَ ثِیَابَهُمْ»: با جامههایشان خویشتن را میپوشانند (نگا: نوح / . «ذَاتِ الصُّدُورِ»: (نگا: مائده / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محمد بن یعقوب کلینى بعد از دو واسطه از سدیر او از امام باقر|امام محمدباقر علیهالسلام[۱] و نیز جابر بن عبدالله از امام محمدباقر علیهالسلام روایت کنند که مشرکین وقتى که به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم میرسیدند، پشت مى کردند و سر خود را در مقابل خویش به جلو مى افکندند و نیز روى خود را با لباس مى پوشانیدند تا رسول خدا آنها را نبیند سپس این آیه نازل گردید.[۲]
ابن عباس و کلبى گویند: که این آیه درباره اخنس بن شریق که یکى از منافقین بود، نازل گردید چون مردى بود که نسبت به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و مؤمنین به ظاهر خوش منظر و خوش گفتار ولى در باطن از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام و مسلمین محسوب میشده است.[۳]
عبدالله بن شداد گوید: که مرد منافقى هر وقتى به رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمین میرسید، پشت میکرد و روى خود را با لباس مى پوشانید و این آیه براى او نازل شده است.[۴]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
بدانيد كه مخالفان براى آنكه خود را از پيامبر پنهان دارند، سر و سينههاى خود را به هم نزديك مىكنند و لباسهاى خويش را بر سر مىكشند (تا شناخته نشوند، غافل از آنكه) خداوند تمام كارهاى سرّى و آشكار آنان را مىداند. همانا او به اسرار درون سينهها آگاه است.
نکته ها
«يَثْنُونَ»، به معناى نزديك قراردادن و خم كردن دو چيز است؛ ( «اثْنانِ» يعنى دوتا) و به كينه در دل گرفتن نيز گفته مىشود. بنابراين جمله «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ» يا به معناى آن است كه كفّار سينههاى خود را براى حرفهاى محرمانه و توطئه عليه انبيا به هم نزديك مىكنند و يا به معناى آن است كه آنها كينهى انبيا را در دل دارند.
در آيه 7 سورهى نوح مىخوانيم: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ» يعنى كفّار انگشتان خود را در گوشهايشان مىگذارند و لباس خود را بر سرشان مىكشند تا نداى انبيا
جلد 4 - صفحه 20
را نشنوند.
مهمترين اشكال منكرين معاد دو چيز است:
الف: چه قدرتى مىتواند مردگان را زنده كند، كه آيهى 4 مىفرمايد: «هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» خداوند بر هر كارى قادر است.
ب: چگونه ذرّات پخش شده يكجا جمع مىشوند، كه آيهى 5 مىفرمايد: «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
پیام ها
1- بازگشت ما تنها به سوى خداست، نه ديگران. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
2- در آيات قبل توحيد و نبوّت مطرح بود، اين آيه اصل معاد را مطرح مىكند.
«إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
3- بر فرض اهداف شوم خود را از پيامبر مخفى بداريد، خداوند كه عالم به اسرار سينههاست. يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ ... إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
جلد 4 - صفحه 21
جزء «12»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
شأن نزول «1»: ابن عباس نقل نمايد: بعضى منافقان كه با پيغمبر مصادف شدى سينه را در پيچيدى و راه را كج نمودى تا پيغمبر صلى اللّه عليه و آله را نبيند. و
«1» از تفسير مجمع البيان ج 5 ص 143.
جلد 6 - صفحه 17
سر در پيش و روى پوشيدى تا پيغمبر نيز او را نبيند. آيه شريفه نازل شد:
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ: آگاه باش به تحقيق كفار و منافقين برمىگردانند به تكبّر سينههاى خود را، يا اعراض دهند سينهها را از روى شك و نفاق و عناد، لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ: براى آن كه پنهان كنند خود را از پيغمبر و نبينند او را، يا به جهت آن كه نشنوند كلام قرآن و سخن پيغمبر را. ابن زيد گفته: «1» منافقين مجالس سرّى در باب پيغمبر صحبت مىداشتند، چون كسى وارد شدى خود را بهم آوردى و سينه به سينه هم گذاردى و نجوى نمودى تا مطلب مخفى گشتى. نزد بعضى معنى آن كه بهم مىپيچيدند تا از خداى تعالى پنهان دارند اگر ممكن شدى و لكن چه فايده داشت. أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ: آگاه باش در آن هنگام كه مىپوشانند سرهاى خود را به جامهها، و گفتگو كنند سرّا در تدبير دشمنى با پيغمبر و مؤمنين. يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ: ذات احديت الهى مىداند آنچه را كه به كوشش خود پنهان نمايند و جامه به سر انداخته نجوى كنند و آنچه آشكارا گويند.
حاصل آن كه خداوند متعال به علم ازلى عالم است به درونه مخفيات و كشفيات امور ايشان. و ذرهاى از جزئيات اقوال و افعال، بر ذات سبحانى پوشيده نيست.
كافى و عياشى به اسناد خود از حضرت باقر عليه السلام نقل مىكنند كه فرمود: جابر بن عبد اللّه انصارى مرا خبر داد كه مشركين وقتى اطراف كعبه بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مىگذشتند، سر و پشت را خم و سر را مىپوشانيدند تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را نبيند. حق تعالى آيه شريفه را نازل و فعل شنيع آنها را اعلام نمود. «2» إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ: به تحقيق ذات سبحانى عالم است به حقيقت آنچه در قلوب مىباشد از سرائر و خواطر.
«1» تفسير أبو الفتوح رازى ج 6 ص 244.
«2» تفسير عياشى ج 2 ص 139.
جلد 6 - صفحه 18
على بن ابراهيم قمى قدس سره در اين آيه فرمايد: كتمان مىكنند آنچه را كه در سينه ايشان است از بغض على عليه السّلام. فرمود پيغمبر صلى اللّه عليه و اله: علامت منافق بغض على عليه السّلام است. و جماعتى بودند كه اظهار مودت مىنمودند به حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و پنهان مىداشتند عداوت او را. «1» تذكره: شخص متفطن وقتى تأمل نمايد در تفسير آيات الهيه هر آينه دريابد كه هر آيهاى در مرحله خود يك نوع دستور اخلاقى، علمى و عملى است براى نوع بشر، كه فوق آن متصور نيست. از جمله تدبر در اين آيه مباركه، تسليه خاطرى است براى غمزدگان ناملايمات هر عصرى و آزردهشدگان تهاجمات هر زمانى كه در ديانت حقه اسلاميه استقامت و ثبات ورزيده مانند همج رعاع به هر باد مخالفى متزلزل نگردد و اساس ديانتى را از دست ندهد. قدرى مطالعه نمايد احوال آن وجودى كه خير محض و محض خير در جامعه دنيا به تبليغ فرامين خلاق عالم و ارشاد بنى آدم علم استقامت برافراشته و نهايت جديت را داشته؛ بر ناهنجاريهاى گوناگون صبر نموده تا آنكه نام نامى اسلامى را باقى، و صيت شهريارى نبوى را در اكناف عالم جارى گردانيد. زهى سعادت جوانمردانى كه در اظهار علاقهمندى و ديندارى اين رويه پسنديده را پيش داشته، و از آئين دين حضرت محمّدى صلى اللّه عليه و آله دست برنداشته، دامن جهد را به كمر همت بربسته، و در بحر تهاجم فتن و محن غوطهور شده تا گوهر شاهوار سعادت ابديه و فيض غير متناهيه الهيه را دريابد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
ترجمه
آگاه باشيد همانا آنان خم ميكنند سينههاشان را تا پوشيده دارند از او آگاه باشيد هنگاميكه بر سر ميكشند جامههاشانرا ميداند آنچه را آشكار ميكنند و آنچه را پنهان ميدارند همانا او دانا است بضمائر سينهها.
تفسير
اصل ثنى بمعنى عطف است كه در پيچاندن و خم كردن و تا نمودن استعمال ميشود و اينجا مراد آنستكه اهل شرك وقتى بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عبور مينمودند سر و كمرشان را خم مينمودند و جامه خود را بسر ميكشيدند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را نبيند چنانچه در كافى و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام روايت نموده و بنابراين ضمير منه راجع به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و بعضى ضمير را راجع به خدا دانستهاند بمناسبت ذيل آيه و بنظر حقير ذيل آيه منافى با رجوع ضمير به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيست چون علم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
جلد 3 صفحه 59
بواسطه علم خدا است كه بآنحضرت اعلام ميفرمود پس مرجع يكى است و قمّى ره فرموده كه مراد كتمان بغض على عليه السّلام است كه در سينههاشان جاى داشت و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود علامت منافق است چون بعضى در حضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اظهار مودّت با امير المؤمنين عليه السّلام مينمودند با آنكه باطنا دشمن آنحضرت بودند و عداوت خودشان را مستور ميداشتند و بنابراين از پيچاندن سينه معناى كنائى اراده شده و مراد اهل نفاقند و در هر حال آنچه را از خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پنهان مينمودند در آنحال كه مشغول به ستر بودند و در غير آنحال و آنچه را آشكار مينمودند در علم خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يكسان بود و تفاوتى روى نميداد و اينكه حال سر كشيدن ثياب مخصوص بذكر شده بنظر حقير براى رغم انف آنها است كه بدانند نميتوانند چيزى را از خدا مخفى نمايند و بعضى گفتهاند اين عمل را براى نشنيدن كلام خدا مينمودند و بعلاوه انگشتهاشانرا در گوشهاشان قرار ميدادند چنانچه در آيه ديگر بيان آن شده است و خداوند تمام حقائق و ذوات اشياء را ميداند كه از آن جمله است سينهها كه در آن دلها جاى دارد و در آن محبّت و عداوت و غرض صحيح و فاسد قرار گرفته و نميشود كوچكترين امرى را از خدا و رسول مستور داشت ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَلا إِنَّهُم يَثنُونَ صُدُورَهُم لِيَستَخفُوا مِنهُ أَلا حِينَ يَستَغشُونَ ثِيابَهُم يَعلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
آگاه باشيد محققا اينکه كفار و مشركين آنچه در قلوب آنها است از شرك و كفر و عناد و عداوت اظهار نميكنند بتوهم اينكه مخفي بدارند او را آگاه باشيد زماني که لباس خود را بر سرميكشند و خود را در لباس مستور ميكنند که آنها را نشناسيد خداوند تبارك و تعالي ميداند آنچه را که پنهان ميكنند و آنچه را که اظهار ميدارند محققا خداوند عالم است بقلوب و آنچه در قلوب است.
أَلا إِنَّهُم يَثنُونَ صُدُورَهُم ثني بمعني طوي پيچيدن است مثل لوله كاغذ که آنچه در آن نوشته شده مستور باشد در قرآن مجيد ميفرمايد يَومَ نَطوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلكُتُبِ انبياء آيه 104 كانه قلوب خود را لوله ميكنند که آنچه در او است مستور باشد.
لِيَستَخفُوا مِنهُ لام غرض است يعني مقصود و منظور آنها از پيچيدن قلوب استخفاء از آن است که بر پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و مؤمنين مخفي باشد غافل از اينكه عالم السرّ و الخفيات از بواطن آنها با خبر است
يعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور
مؤمن آيه 20.
أَلا حِينَ يَستَغشُونَ ثِيابَهُم غشاء پوست است که مغزه را احاطه كرده و پوشانيده و استغشاء پوشيده كردن است خود را در ثياب مثل عباء و لحافي که زير
جلد 11 - صفحه 9
آن مخفي شوند بتوهم اينكه كسي آنها را نبيند و نشناسد يا براي اينكه كلمات طرف را نشنود چنانچه حضرت نوح در پيشگاه احديت عرض كرد وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوتُهُم لِتَغفِرَ لَهُم جَعَلُوا أَصابِعَهُم فِي آذانِهِم وَ استَغشَوا ثِيابَهُم نوح آيه 6.
يَعلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعلِنُونَ سرّ و علن، بطن و ظهر، جهر و خفية نسبت بعلم الهي مساوي است غيب و حضور بر او تفاوتي ندارد ازلا ميداند آنچه در ابد است و ابدا ميداند آنچه در ازل بوده إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- این آیه بطور کلی اشاره به یکی از کارهای احمقانه دشمنان اسلام و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میکند که با استفاده از روش نفاق آمیز و دورکشی از حق میخواستند ماهیت خود را از نظرها پنهان سازند تا گفتار حق را نشنوند.
لذا میگوید: «آگاه باشید! آنها (سرها را به هم نزدیک ساخته و) سینههایشان را در کنار هم قرار میدهند تا خود (و سخنان خویش) را از او (پیامبر) پنهان دارند» (أَلا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ).
تعبیر «یَثْنُونَ» ممکن است اشاره به هرگونه «مخفی کاری» ظاهری و باطنی دشمنان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله باشد.
لذا قرآن بلافاصله اضافه میکند: «آگاه باشید آنها هنگامی که خود را در جامههایشان پنهان میدارند پروردگار پنهان و آشکار آنان را میداند» (أَلا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ).
«چرا که او از اسرار درون سینهها آگاه است» (إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
ج2، ص325
آغاز جزء دوازدهم قرآن مجید
ادامه سوره هود
نکات آیه
۱- مشرکان عصر بعثت ، به منظور مخفى ماندن سخنانشان از خداوند ، سر به گریبان فرو مى بردند و با نجوا ، توطئه هاى طرح شده علیه پیامبر را مبادله مى کردند. (ألا إنّهم یثنون صدورهم لیستخفوا منه)
از معانى «ثَنْى» (مصدر یثنون) تاکردن و خم نمودن است. «إستخفاء» به معناى مخفى ساختن خویش است و ضمیر در «منه» به «الله» باز مى گردد. چون غرض مشرکان از خم کردن سینه ها (سر در گریبان کردن) پنهان ساختن خویش از خدا بوده است، معلوم مى شود در آن حال علیه پیامبر سخن مى گفتند و توطئه هاى خویش را مبادله مى کردند.
۲- ناآگاهى خداوند به سخنان و کارهاى پنهانى ، از پندارهاى نادرست مشرکان عصر بعثت (ألا إنّهم یثنون صدورهم لیستخفوا منه)
۳- مشرکان مکه در عصر بعثت ، داراى جلسات مخفى براى توطئه چینى علیه اسلام و پیامبر(ص) (ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم مایسرّون ومایعلنون)
«إستغشى ثیابه» یعنى با جامه هایش خود را مخفى ساخت تا دیده نشود(لسان العرب) «حین» متعلق به «یعلم» است و لذا جمله «ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ...» مى رساند که مشرکان در همان هنگامى که خود را مخفى و مستور مى کردند مسایلى را مطرح مى کردند برخى از آنها را پنهان مى داشتند (ما یسرّون) و برخى را آشکار مى نمودند (و ما یعلنون) این معنا گویاى آن است که مراد از «یستغشون ثیابهم ...» این است که مشرکان براى توطئه علیه پیامبر جلسات مخفى تشکیل مى دادند نه مجرد پنهان ساختن خویش.
۴- مشرکان مکه ، داراى مواضع علنى و آشکار علیه پیامبر(ص) و توطئه هاى سرّى و محرمانه علیه آن حضرت (ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرّون و ما یعلنون)
۵- خداوند ، آگاه به توطئه هاى محرمانه و سرّى مشرکان و مطلع از مواضع علنى و آشکار آنان (ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرّون و ما یعلنون)
۶- خداوند ، به همه افکار و اندیشه ها آگاه است. (إنه علیم بذات الصدور)
روایات و احادیث
۷- «عن أبى جعفر(ع) قال: أخبرنى جابر بن عبدالله أن المشرکین کانوا إذا مرّوا برسول الله(ص) حول البیت طأطأ أحدهم ظهره و رأسه هکذا و غطّى رأسه بثوبه لایراه رسول الله(ص) فأنزل الله عزوجل: «ألا إنّهم یثنون صدورهم لیستخفوا منه ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرّون و ما یعلنون»;[۵] از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: جابربن عبدالله به من خبر داد که مشرکان هرگاه در اطراف کعبه از کنار رسول خدا(ص) مى گذشتند، بعضى از آنان سر و پشت خود را خم مى کرد بدین گونه - و جابر خود خم شد - و سر خود را با جامه اش مى پوشانید که آن حضرت او را نبیند. پس خدا این آیه را نازل کرد: «ألا إنّهم یثنون صدورهم لیستخفوا منه ألا حین یستغشون ثیابهم ...».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴
- اسماء و صفات: صفات جلال ۲; علیم ۶
- انسان: افکار انسان ۶
- خدا: خدا و جهل ۲; علم غیب خدا ۵، ۶
- مشرکان: بینش غلط مشرکان صدراسلام ۲; توطئه مشرکان ۵; توطئه مشرکان صدراسلام ۱; روش برخورد مشرکان ۷; مشرکان صدراسلام و محمد(ص) ۱; مشرکان و محمد(ص) ۷; موضعگیرى مشرکان ۵; نجواى مشرکان صدراسلام ۱
- مشرکان مکه: توطئه مشرکان مکه ۳، ۴; جلسات مخفى مشرکان مکه ۳; مشرکان مکه و محمد(ص) ۳، ۴; موضعگیرى مشرکان مکه ۴
منابع
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
- ↑ تفسیر عیاشى.
- ↑ تفاسیر مجمع البیان و کشف الاسرار.
- ↑ تفسیر جامع البیان.
- ↑ کافى، ج ۸، ص ۱۴۴، ح ۱۱۵; نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۳۵، ح ۶.