الأنفال ٣٦
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الَّذِينَ کَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَ تَکُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ |
ترجمه
الأنفال ٣٥ | آیه ٣٦ | الأنفال ٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُحْشَرُونَ»: رانده میشوند. گردآورده میشوند.
نزول
سعید بن جبیر و مجاهد گویند: این آیه درباره ابوسفیان بن حرب نازل شده که در جنگ احد دو هزار نفر را از براى جنگ با مسلمین استخدام و اجیر نموده بود، کلبى و ضحاک و مقاتل گویند: درباره اطعامکنندگان و انفاقکنندگان روز جنگ بدر بوده که اینان دوازده نفر از قریش بودند که به اعراب کفار اطعام مینمودند و آنها را به جنگ با مسلمین مهیا مى ساختند.
این دوازده نفر عبارت بودند از: ابوجهل بن هشام عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعة، نبیه بن الحجاج، منبه بن الحجاج، ابوالبخترى بن هشام، نضر بن حرث، حکیم بن حزام، ابى بن خلف، زمعة بن الاسود، حرث بن عامر بن نوفل، عباس بن عبدالمطلب و تمامى اینان از قریش بودند و هر روز یک نفر از اینان عهدهدار اطعامکردن و انفاق نمودن به لشکریان کفار مى بودند و نوبت اطعام در روز فرار و هزیمت با عباس بن عبدالمطلب بوده است.[۱]
سعید بن جبیر گوید: این آیه درباره ابوسفیان آمد که در جنگ احد براى مشرکین خرج زیاد مینمود و نفقه میداد[۲] و نیز این شأن و نزول درباره آیه ۳۵ که قبلاً ذکر گردیده، آمده است.[۳]
تفسیر
- آيات ۴۰ - ۳۰، سوره انفال
- معناى (( مكر )) و تقسيم آن به مكر ممدوح و مكر مذموم
- بيان اينكه جمله : (( ان كان هذا هو الحق ... )) حكايت كلام مشركين نيست
- مقتضاى اينكه پيغمبر (ص ) رحمة للعالمين است اين نيست كه مصلحت دين ناديده گرفته شود و مطلقا عذاب دنيوى براى ظالمين در كار نباشد
- وجوهى كه در مجمع البيان در مورد اينكه در يك آيه عذاب از مشركين نفى ، و در آيه دوماثبات شده است ، نقل شده و اشكال وارد بر آن وجوه
- اشاره به اينكه متروك ماندن خانه كعبه ، مؤ اخذه و عذاب الهى در پى دارد
- توضيح معناى آيه شريفه : (( ليميز الله الخبيث من الطيب ... ))
- معناى آيه شريفه : (( و قاتلوهم حتى لاتكون فتنة و يكون الدين كله لله ... ))
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( و اذ يمكر بك الذين كفروا... )) در مورد توطئه قتل پيامبر (ص ) در مكه ، و هجرت آن حضرت به مدينه
- رواياتى در شاءن نزول و معناى آيه : (( اللهم ان كان هذا هو الحق ... )) و (( ما كان الله معذبهم ))
- رواياتى در معناى : (( و ما كان صلاتهم عندالبيت الا مكاء و تصديه )) و شاءن نزول آن
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( ان الذين ينفقون اموالهم ليصدوا عن سبيل الله ... ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ «36»
همانا آنان كه كافر شدند، اموال خود را صرف مىكنند تا از (رفتن مردم به) راه خدا جلوگيرى كنند. در آينده نيز اين گونه خرجها را خواهند داشت، سپس (اموال هزينه شده) مايهى حسرت آنان مىگردد و آنگاه شكست مىخورند. و آنان كه كافر شدند، به سوى دوزخ محشور خواهند شد.
نکته ها
بعضى نزول اين آيه را دربارهى بودجهى سنگينى كه كفّار مكّه براى جنگ بدر خرج كردند، مىدانند، ولى عموميّت آيه، شامل همهى بودجههايى مىشود كه صرف مبارزه و مقابله با اسلام مىشود.
تكرار جملهى «الَّذِينَ كَفَرُوا» شايد براى آن باشد كه برخى از كفار سرمايه گذار، بعداً مسلمان شدند و حسرت پولهاى خرج شده را مىخوردند، برخى هم كه بر كفر باقى ماندند و اهل دوزخ شدند. آرى، جهنّم براى كفّارى است كه بر كفر خود باقى مىمانند، امّا مؤمنان اگر به نتيجه هم نرسند حسرت نمىخورند، چون خداوند اجر آنها را مىدهد.
پیام ها
1- كفّار همواره براى جلوگيرى از گسترش اسلام، اموال خود را خرج مىكنند، ولى در نهايت نتيجهاى جز حسرت و شكست قطعى ندارد. (تمام آيه)
2- پيامبر صلى الله عليه و آله، خبر غيبى مىدهد كه در آينده نيز بر ضد اسلام سرمايهگذارى خواهند كرد، ولى پيروزى با اسلام است. فَسَيُنْفِقُونَها ... ثُمَّ يُغْلَبُونَ
3- تلاش كافران تنها شكست دنيوى ندارد، بلكه عذاب اخروى نيز دارد.
جلد 3 - صفحه 315
يُغْلَبُونَ ... إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ
4- بى ايمانى وكفر، سبب سقوط انسان و ورود به دوزخ است. «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ (36)
«1» تفسير مجمع البيان، جلد 2، صفحه 540.
جلد 4 صفحه 338
بعد از آن بيان انفاق آنها را مىفرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا: بدرستى كه آن كسانى كه كافرند، يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ:
انفاق و خرج مىكنند اموال خود را در شكست اسلام و اسلاميان، لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: براى اينكه منع كنند مردم را از راه خدا، كه متابعت پيغمبر و كتاب او باشد.
در منهج- بعد از خروج كفار قريش از مكه و عزيمت بدر، دوازده نفر اشراف مانند أبو جهل و عتبه و شيبه و ابى بن خلف و غيره مقرر نمودند كه هر كدام روزى لشكر را طعام دهد. پس هر يك دو يا سه شتر مىكشتند و آنها را به حرب تحريص مىكردند. حق تعالى آيه شريفه را در باره آنها نازل فرمود.
قول ديگر آنكه: عبد اللّه بن أبيّ و عكرمة بن أبي جهل و صفوان بن اميه با جمعى ديگر كه پدرانشان در بدر مقتول شدند با هم گفتند: ديديد پيغمبر با ما چه كرد، پدران و برادران و اقوام ما را كشت، اكنون صلاح آنست كه يارى ما نموده، هر يك سهمى از مال بدهيد تا مردم را جمع، و لشكرى ترتيب و به حرب او رويم. حق تعالى اين آيه نازل فرمود.
بنا به قولى رؤساى قريش پنجاه هزار مثقال طلا خرج لشكر و مهياى احد شدند، خداى تعالى خبر داد كه اموال خود را براى صدّ و منع از راه خدا و دين اسلام و قرآن انفاق مىنمايند، لكن: فَسَيُنْفِقُونَها: پس زود باشد كه تمام آنها مال خود را خرج كنند، ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً: پس باشد آن نفقه بر ايشان پشيمانى و غصه، چه مال رفته و مقصود حاصل نشده (اسناد ذات حسرت به انفاق با آنكه عاقبت انفاق باشد به جهت مبالغه است). ثُمَّ يُغْلَبُونَ: پس مغلوب شدند در روز فتح مكه. ممكن است مراد به انفاق اول، روز بدر، و ثانى روز احد، يا هر دو يكى باشد به اين وجه كه مساق اول براى بيان غرض انفاق، و ثانى براى بيان عاقبت اگرچه هنوز به فعل نيامده باشد.
جلد 4 صفحه 339
تبيان: آيه شريفه برهانى است بر صحت نبوت حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اعجاز قرآن تا انقراض عالم؛ زيرا اخبار به غيب، و مخبر مطابق خبر آمده كه از صدر اسلام تا زماننا هذا معاندين خدا و پيغمبر براى صدّ مردم از آيات الهيه و اعراض از فرمايشات نبويه و جلب به مذاهب باطله و عادات رذيله، اموال كثيرى خرج، خصوص در اين عصر حاضر كه هر مذهب مندرسه و مجعوله حاميان بيشمار پيدا كرده و اموال بسيار در ترويج آن خرج شود، از تأسيس مجالس و مدارس و نشر كتب و اعانت بضاعت و غيره، و فقط شريعت حقه محمديه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و كتاب مقدس قرآنيه است كه در انظار بى وقر، و بهائى ندارد؛ با اين حال: الإسلام يعلو و لا يعلى عليه؛ الا انّ للباطل جوله و للحقّ دولة، اعظم براهين و اعجاز است، دماغ معاندين به خاك ماليده، و آتش حسرت در كانون آنها مشتعل، صيت حقانيت خود را اطراف عالم منتشر، و از تمام عالميان گوى سبقت را بربايد؛ انّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب او القى السّمع و هو شهيد.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آن كسانى كه كافر شدند به خدا و رسول و قرآن، و ثابت ماندند بر آن، إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ: به سوى جهنم رانده و به عذاب دائم معذب شوند بعد از تحسر و مغلوبيت آنها در دنيا. اعاده قوله: وَ الَّذِينَ كَفَرُوا، براى آنست كه بعضى از آن منفقين خائف شده اسلام آوردند و بقيه به كفر ثابت ماندند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ (36) لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (37)
ترجمه
همانا آنانكه كافر شدند انفاق مىكنند مالهاى خودشان را تا باز دارند از راه خدا پس زود است انفاق مىكنند آنها را پس ميباشد بر آنان حسرت پس مغلوب ميشوند و آنانكه كافر شدند بسوى دوزخ سوق داده ميشوند
تا ممتاز كند خدا ناپاك را از پاك و قرار دهد ناپاك را بعض آنرا بر بعض پس متراكم كند آنرا تمامى پس قرار دهد آنرا در دوزخ آنگروه ايشانند زيانكاران.
تفسير
قمى ره فرموده نازل شده است در باره قريش وقتى كه ضمضم بن عمرو خزاعى از طرف أبو سفيان مأمور شد كه آنها را از بيرون آمدن پيغمبر (ص) و اصحاب از مدينه بعنوان تعرّض كاروانشان آگاه نمايد و او با وضع مهيّجى وارد مكه شد و ابلاغ نمود و صفوان بن اميّه و سهيل بن عمرو و ساير قريش هر كدام بقدر استطاعت خودشان كمك مالى در تهيّه وسائل جنگ با پيغمبر (ص) نمودند تا جلوگيرى از رواج دين اسلام نمايند و اين اموال در جنگ بدر صرف شد و حسرتش بدل آنها ماند و مغلوب و مقتول شدند و بدرك رفتند و اين آيه يكى از اخبار غيبيّه قرآن است كه اثبات حقّيّت آن و آورندهاش را مىنمايد و گفتهاند وجه اعاده الّذين كفروا در آيه دوم آنستكه بعضى از آن انفاق كنندگان بعدا قبول اسلام نمودند لذا وعيد آخرت مخصوص بكفار شده است و در علل از امام باقر (ع) در ضمن حديثى نقل نموده كه خداوند ممزوج فرمود طينت مؤمن را وقتى كه اراده فرمود خلق او را بطينت كافر پس آنچه را مؤمن بجا آورد از كار بد براى اين مزاج است و همچنين ممزوج فرمود طينت كافر را وقتى كه اراده فرمود خلق او را بطينت مؤمن پس آنچه را كافر بجا آورد از كار خوب براى اين مزاج است پس چون روز قيامت شود خداوند نزع مىفرمايد از دشمن و ناصب اهل بيت سنخ مؤمن و مزاج و طينت و جوهر و عنصر و جميع اعمال صالحه او را و مسترد ميدارد بمؤمن و نزع مىكند خداوند تعالى از مؤمن سنخ ناصب و مزاج و طينت و جوهر و عنصر و تمام اعمال و افعال بد پست او را و مسترد ميدارد بناصب بعدل خود و بناصب مىفرمايد ظلمى بر تو نشده است اين اعمال خبيثه از طينت و مزاج تو است و تو اولى بآنها هستى و اين اعمال صالحه از طينت مؤمن
جلد 2 صفحه 533
و مزاج او است و او اولى است بآنها امروز ظلمى نيست همانا خدا سريع الحساب است و در قرآن فرموده الخبيثات للخبيثين و الخبيثون للخبيثات و الطّيبات للطّيبين و الطّيبون للطّيبات و نيز فرموده و الّذين كفروا الى جهنم يحشرون ليميز اللّه الخبيث من الطّيب تا آخر آيه و بنظر حقير اشاره است باصل عقلى كه در اواخر سوره فاتحه بيان نمودم در جواب اشكاليكه بر اعطاء ثواب اعمال آنها را بشيعيان شده بود و بنابر اين ليميز اللّه متعلق است بيحشرون در آيه سابقه چنانچه ظاهر است و بعضى گفتهاند متعلق است بينفقون در آيه اول و مراد آنستكه نفقات كفار را خداوند جمع و ممتاز ميفرمايد از نفقات اهل ايمان و در روز قيامت آنها را مجتمع و متراكم نموده در جهنم گداخته و كفار را بآنها عذاب مىفرمايد و بنابر اين لام در ليميز اللّه براى بيان عاقبت انفاق آنها است و محتمل است متعلق بيغلبون باشد و بنابر اين مراد آنستكه مغلوبيّت كفار بعد از صرف مال و جمعآورى لشگر براى آنستكه ممتاز كند خدا آنها را از مسلمانان بمغلوبيّت و غالبيّت و كفار را يك جا جمع نموده رويهم نهاده وارد جهنم نمايد و در هر حال خسران كامل نصيب آنها شد كه از مالشان استفاده ننمودند و از خير دنيا و آخرت محروم شدند و بعذاب ابدى گرفتار گرديدند و افراد ضمير در يركمه و يجعله باعتبار جنس است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَموالَهُم لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللّهِ فَسَيُنفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيهِم حَسرَةً ثُمَّ يُغلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلي جَهَنَّمَ يُحشَرُونَ (36)
محققا كساني که كافر هستند انفاق ميكنند اموال خود را براي اينكه مانع شوند و ببندند از راه الهي پس زود باشد که انفاق ميكنند اموال خود را پس از انفاق ميباشد براي آنها حسرت و ندامت پس از آن مغلوب ميشوند.
بعضي گفتند که اينکه آيه در مورد ابي سفيان و جماعتي از رؤساء قريش نازل شده که براي تدارك جنگ بدر اموال زياد صرف كردند و جمعيت بسياري را جمع آوري كردند بطمع اينكه پيغمبر و اينکه عده قليل اصحاب را بكشند و راه حق را مسدود كنند که ديگر احدي بفكر و خيال اسلام نيفتد و اساس اسلام برچيده شود لكن خداوند در جنگ بدر آنها را مغلوب فرمود، بعضي مقتول بعضي اسير بعضي فرار كردند و بذلّت افتادند و اينکه را يكي از معجزات حضرت دانستند که قبلا خبر ميدهد که اينها مغلوب ميشوند در بدر و لكن ما مكرر اشاره كردهايم که بر فرض در اينکه مورد هم نازل شده باشد مورد مخصص نيست و آيه عام است شامل جميع كفار ميشود چنانچه از صدر اسلام الي زماننا هذا چه قدر پولها مصرف كردند و نقشهها كشيدند و حيلهها بكار زدند که اساس دين اسلام را خراب كنند و از بين ببرند خداوند پس از صد سال نقشهكشي آنها بيك آن بكلي نقشههاي آنها را باطل نمود و دين خود را حفظ فرمود إِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ حجر آيه 9.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا از مشركين، يهود، نصاري و ساير طبقات كفار يُنفِقُونَ أَموالَهُم در تنظيم قشون و ازدياد قواي حربيه و ارسال مبلغين سوء در جميع نقاط اسلاميه و ايجاد اختلاف بين مسلمين و كارهاي ديگر لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللّهِ اينکه يكي از مقاصد آنها است و منافات ندارد که مقاصد ديگري هم در نظر داشته باشند
جلد 8 - صفحه 118
فَسَيُنفِقُونَها هر چه انفاق كنند باين مقصد نائل نميشوند و لو بمقاصد ديگر في الجمله نائل شوند
(چراغي را که ايزد برفروزدبرگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 36)
شأن نزول:
این آیه و آیه بعد در مورد جنگ بدر و کمکهای مالی مردم مکّه نازل شده است، زیرا هنگامی که مشرکان مکّه به وسیله قاصد ابو سفیان از جریان آگاه شدند اموال فراوانی جمع و جور کردند تا به جنگجویان خود کمک کنند، اما سر انجام شکست خوردند و کشته شدند و به سوی آتش دوزخ شتافتند و آنچه را در این راه مصرف کرده بودند مایه حسرت و اندوهشان شد.
تفسیر:
مفهوم آیه یک مفهوم جامع است که تمام کمکهای مالی دشمنان حق و عدالت را برای پیشرفت مقاصد شومشان در همه زمانها در بر میگیرد.
نخست میگوید: «کافران و دشمنان حق اموالشان را انفاق میکنند تا مردم را از راه خدا باز دارند» (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ).
اما این صرف اموال هیچ گاه پیروزی برای آنها نمیآفریند «به زودی این اموال را انفاق میکنند اما سر انجام مایه حسرت و اندوهشان خواهد بود» (فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ
ج2، ص152
تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً)
. «سپس مغلوب (طرفداران حق) میشوند» (ثُمَّ یُغْلَبُونَ).
نه تنها در زندگی این جهان گرفتار حسرت و شکست میشوند بلکه در سرای دیگر نیز این «کافران دسته جمعی به سوی دوزخ میروند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ).
نکات آیه
۱- جوامع کفرپیشه همواره مهیاى صرف داراییهاى خویش براى جلوگیرى از گسترش اسلام (إن الذین کفروا ینفقون امولهم لیصدوا) انفاق مال به معناى مصرف کردن دارایى و هزینه کردن آن است و مراد از «ینفقون»، به قرینه «سینفقونها»، که اخبار از تحقق سرمایه گذارى است، بیان حالت کافران مى باشد. یعنى کافران براى جلوگیرى از انتشار اسلام آماده سرمایه گذارى هستند و از انفاق مال دریغى ندارند.
۲- خداوند مسلمانان را از سرمایه گذاریهاى کلان کافران قریش براى هجوم به مسلمانان و جلوگیرى از گسترش اسلام آگاه ساخت. (فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون) جمع مضاف «امولهم» دلالت بر عموم دارد ; یعنى تمامى داراییهایشان و این اشاره به پرداخت هزینه هاى فراوان است. گفتنى است توجه به سیاق آیه مورد بحث و آیات قبل این سخن مفسران را تأیید مى کند که آیه شریفه درباره کفار قریش نازل شده است.
۳- تلاش کافران و صرف هزینه هاى کلان براى جلوگیرى از گسترش اسلام، بى اثر است. (ثم تکون علیهم حسرة)
۴- از دست دادن داراییها و بر جاى ماندن حسرت و ندامت، ثمره تلاش براى مبارزه با اسلام (ثم تکون علیهم حسرة)
۵- حسرت و ندامت کافران قریش بر نابودى داراییهایشان، تنها نتیجه پرداخت هزینه مبارزاتى آنان علیه اسلام (ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون) چون هدف کافران از سرمایه گذارى اموال جلوگیرى از گسترش اسلام بوده، معلوم مى شود حسرت و ندامت آنان بدان جهت بوده است که اموالشان از دست رفته و به نتیجه مطلوب نرسیده اند. قابل ذکر است که جمله «ثم یغلبون» دلالت مى کند که زمان ندامت آنان در دنیاست.
۶- خداوند بى ثمر ماندن تلاشهاى حق ستیزانه کافران قریش را به مسلمانان صدر اسلام بشارت داد. (ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون)
۷- خداوند با خبرى غیبى، شکست کفار قریش را به مسلمانان صدر اسلام بشارت داد. (ثم یغلبون)
۸- شکست نهایى، سرنوشت محتوم کفرپیشگان ستیزه گر علیه اسلام و راه خدا (ثم یغلبون)
۹- جهنم، سزاى کافران حق ستیز (و الذین کفروا إلى جهنم یحشرون)
۱۰- آن گروه از کافران قریش که پس از شکست همچنان به کفرورزى خویش ادامه دادند، از دوزخیان هستند. (و الذین کفروا إلى جهنم یحشرون) تکرار «الذین کفروا» پس از «ثم یغلبون» اشاره به این دارد که گروهى از کفار قریش پس از شکست و غلبه مسلمانان به کفر باقى خواهند ماند، آنان سزایشان جهنم است و گروهى اسلام را خواهند پذیرفت و اهل نجات خواهند بود.
۱۱- مبارزات گذشته کافران علیه اسلام، مانع پذیرش آنان در زمره مسلمانان نخواهد شد. (ثم یغلبون و الذین کفروا إلى جهنم یحشرون)
۱۲- کفرپیشگان مکه در قیامت گردآورى و به سوى جهنم رانده خواهند شد. (و الذین کفروا إلى جهنم یحشرون)
موضوعات مرتبط
- اخبار غیبى:۶، ۷
- اسلام: آثار مبارزه با اسلام ۴، ۵ ; اهمیت قبول اسلام ۱۱ ; تاریخ صدر اسلام ۷ ; فرجام مبارزه با اسلام ۸ ; مبارزه با اسلام ۱۱ ; ممانعت از گسترش اسلام ۱، ۲، ۳
- انفاق: آثار انفاق ناپسند ۴ ; انفاق ناپسند ۱
- پشیمانى: عوامل پشیمانى ۴
- جامعه: کافر ۱
- جهنمیان:۱۰
- حسرت: عوامل حسرت ۴، ۵
- حق: کیفر مبارزه با حق ۹
- حق ستیزى: شکست حق ستیزى ۶
- خدا: بشارت خدا ۶، ۷ ; هشدارهاى خدا ۲
- قریش: پشیمانى کافران قریش ۵ ; حسرت کافران قریش ۵ ; شکست کافران قریش ۶، ۷، ۱۰ ; کافران قریش و اسلام ۲، ۵ ; کیفر کافران قریش ۱۰
- کافران: اسلام کافران ۱۱ ; انفاق کافران ۱، ۲، ۳ ; شکست توطئه کافران ۳، ۴، ۶ ; شکست کافران ۸ ; فرجام کافران ۸ ; کافران در جهنم ۹، ۱۲ ; کافران و اسلام ۱، ۳، ۸، ۱۱ ; کیفر کافران ۹ ; نابودى مال کافران ۴، ۵
- کافران مکه: در قیامت ۱۲
- کفر: کیفر اصرار بر کفر ۱۰
- مسلمانان: بشارت به مسلمانان ۶، ۷ ; تهاجم به مسلمانان ۲ ; هشدار به مسلمانان ۲
منابع