الإسراء ٩٢
ترجمه
الإسراء ٩١ | آیه ٩٢ | الإسراء ٩٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زَعَمْتَ»: گمان بردهای. ادّعاء کردهای (نگا: سبأ / ). «کِسَفاً»: قطعه قطعه. تکّهتکّه. جمع کِسْفَة به معنی و وزن قِطْعَة. حال است. «قَبِیلاً»: مقابل و رویارو. فعیل به معنی مُفاعل، مانند عَشیر به معنی مُعاشِر است. میتوان معنی کفیل و ضامن و متضمّن و شاهد و گواه نیز از آن استنباط کرد. گروه و جماعتی از مردم (نگا: انعام / . «تَأْتِیَ بِاللهِ وَ الْمَلآئِکَةِ قَبِیلاً»: خدا و فرشتگان را با ما رودررو گردانی. خدا و فرشتگان را بر پندار خود شاهد کنی. خدا را حاضر و فرشتگان را گروه گروه به پیش ما بیاوری. واژه (قَبِیلاً) حال از خدا و فرشتگان، یا تنها از فرشتگان است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذْ قَالُوا اللَّهُمَ إِنْ کَانَ... (۲) فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا کِسَفاً مِنَ... (۳)
وَ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ... (۲) وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ... (۲) وَ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى
- وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .
- توضيح اينكه قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد
- حاصل معناى آيه واشاره به وجوهى كه مفسرين درباره آن گفته اند.
- بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى
- بحثى فلسفى (در بيان اينكه شرور بالعرضداخل در قضاى الهى هستند)
- تقسيمات ((عدم (( وبيان اينكه كدام قسم آن شر است .
- تقسيم كلى امور به پنج قسم
- سخن صاحب روح المعانى درباره شرور وكلام فخر رازى
- معناى ((كليعمل على شاكلته ((
- صفات درونى انسان علت تامه اعمال بدنى اونيست بلكه مقتضى آنست
- بيان اينكه سعادت وشقاوت ضرورى وتغييرناپذير نيست واكتسابى واز آثار اعتقاداتواعمال انسان مى باشد
- انسان داراى ((شاكله ((هايى است مختلف داراى آثا مختلف
- بيان وجه ارتباط واتصال اين آيه با ((وننزل من القرآن ...((
- سخن فخر رازى پيرامون آيه ((قلكل يعمل على شاكلته (( ونقد آن
- بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى ورابطه ذاتى بينفعل وعلت فاعلى )
- وجود رابطه وسنخيت بين فعل وفاعل از نظر قرآن
- معناى ((روح (( ومراد از ((امر خدا(( وتوضيح اينكه روح از امر خدا است
- موارد اطلاق واستعمال كلمه ((روح (( در آيات قرآن مجيد
- اقوال مختلف ومتعدد مفسرين درباره مراد از روح در آيه : ((يسئلونك عن الروح ...((
- تحدّى عمومى (همه انس وجن ) وبه تمامى خصوصيات قرآن (نه فقط بلاغت وفصاحت )
- مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب وناممكن !
- تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركين ، در شاءن پيامبر (ص ) نيست
- گفتار بعضى مفسرين در ارتباط به دوكلمه بشرا ورسولا در آيه واشكالات آن
- تقرير وتوضيح برهان بر نبوت عامه واثبات آن
- توضيح برهانى عقلى بر اينكه تحمل وحى خاص انبياء الهى است
- توجهى به سياق آيه ودلات آن
- چون دليل وبرهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار
- معناى جمله : ((قادر على ان يخلق مثلهم ((
- بيان اينكه انسان مبعوث در قيامت عين انسان دنيايى است نه مانند او
- بحث روايتى
- رواياتى درباره نيت وعمل در ذيل جمله : ((كليعمل على شاكلته ((
- چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح
نکات آیه
۱- فرود آوردن قطعاتى از آسمان، از معجزات اقتراحى و مورد درخواست مشرکان مکه از پیامبر(ص) (أو تسقط السّماء ... علینا کسفًا) «کِسَف» جمع «کَسْف» به معناى قطعه است (لسان العرب).
۲- فرود آوردن قطعاتى از آسمان بر مشرکان مکه، پیش شرط آنان در ایمان به پیامبر(ص) (و قالوا لن نؤمن لک ... أو تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا)
۳- تهدید پیامبر(ص) به مشرکان مکه، در امکان نزول عذاب با سقوط قطعاتى از آسمان بر سر آنان (أو تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا)
۴- ناباورى مشرکان مکه در نزول عذاب، با فرو ریختن اجرام و قطعه هایى از آسمان بر آنان (أو تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا) «الزعم» به معناى حکایت سخنى است که در مظنه دروغ باشد (مفردات راغب).
۵- سرسختى و لجاجت مشرکان مکه در برابر پیامبر(ص) و تعالیم بر حق او (لن نؤمن لک حتى ... تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا)
۶- مشرکان مکه، خواهان حضور یافتن خدا و ملائکه نزد آنان، براى گواهى دادن به حقانیت پیامبر(ص) (أو تأتى بالله و الملئکة قبیلاً) «قبیلاً» به معناى «مقابله» (رو در رو شدن) آمده است و در این آیه، مى تواند به منظور افاده مطلب فوق باشد.
۷- مشرکان مکه، ایمان خود را به پیامبر(ص) منوط به آوردن خدا و فرشتگان، به صورتى قابل مشاهده کردند. (قالوا لن نؤمن لک حتى ... أو تأتى بالله و الملئکة قبیلاً) برداشت فوق، مبتنى بر این است که «قبیلاً» به معناى مشاهده رو در رو باشد.
۸- آوردن خداوند و ملائکه به صورت دسته دسته در نزد مشرکان مکه، معجزه درخواستى (اقتراحى) آنان از پیامبر(ص) (لن نؤمن لک حتى ... أو تأتى بالله و الملئکة قبیلاً) برداشت فوق، مبتنى بر این است که «قبیلاً» جمع «قبیله» باشد.
۹- مشرکان مکه، داراى تصورى مادى و جسمانى از خدا و ملائکه (تأتى بالله و الملئکة قبیلاً) «قبیلاً» به معناى رو در رو شدن و مشاهده آمده است و از آن نکته فوق استفاده مى شود.
۱۰- اتکاى مشرکان مکه در عقاید و جهان بینى خود، تنها بر محسوسات و دریافتهاى حسى بود. (تأتى بالله و الملئکة قبیلاً)
موضوعات مرتبط
- آسمان: درخواست سقوط آسمان ۱، ۲
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸
- انذار: انذار از عذاب ۳
- خدا: درخواست حضور خدا ۶، ۷، ۸; درخواست رؤیت خدا ۷; درخواست گواهى خدا ۶
- عذاب: بى ایمانى به عذاب ۴; عذاب با سقوط آسمان ۳
- محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۳; دشمنان محمد(ص) ۵; گواهى بر حقانیت محمد(ص) ۶
- مشرکان مکّه: انذار مشرکان مکّه ۳; بینش مشرکان مکّه ۹; بى ایمانى مشرکان مکّه ۴; حس گرایى مشرکان مکّه ۱۰; خواسته هاى مشرکان مکّه ۱، ۶، ۸; شرایط ایمان مشرکان مکّه ۲، ۷; عقیده مشرکان مکّه ۱۰; لجاجت مشرکان مکّه ۵; مادّه گرایى مشرکان مکّه ۹; مشرکان مکّه و محمد(ص) ۵
- معجزه: معجزه اقتراحى ۱، ۶، ۸
- ملائکه: درخواست حضور ملائکه ۶، ۷، ۸; درخواست رؤیت ملائکه ۷; درخواست گواهى ملائکه ۶