المؤمنون ٤٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link27 | آيات ۲۳ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link27 | آيات ۲۳ - ۵۴ سوره مؤمنون]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link28 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link28 | معنای این که نوح «ع» به قوم خود: «أعبُدُوا الله...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link29 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link29 | احتجاجات قوم نوح «ع»، در مقام انكار رسالت آن حضرت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link31 | اشراف و بزرگان قوم نوح «ع»، مردم را عليه پيامبرشان مى شورانند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳#link31 | اشراف و بزرگان قوم نوح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴#link32 | آغاز نزول عذاب الهى، با صيحه اى آسمانى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴#link32 | نزول عذاب | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴#link34 | اشاره اى به رسالت موسى و هارون «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴#link36 | بحث روايتى: (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته)]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴#link34 | اشاره اى به رسالت موسى و هارون | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴#link36 | بحث روايتى (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته )]] | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۴
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ |
ترجمه
المؤمنون ٤٨ | آیه ٤٩ | المؤمنون ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْکِتَاب»: مراد تورات است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۳ - ۵۴ سوره مؤمنون
- معنای این که نوح «ع» به قوم خود: «أعبُدُوا الله...»
- احتجاجات قوم نوح «ع»، در مقام انكار رسالت آن حضرت
- اشراف و بزرگان قوم نوح «ع»، مردم را عليه پيامبرشان مى شورانند
- آغاز نزول عذاب الهى، با صيحه اى آسمانى
- اشاره اى به رسالت موسى و هارون «ع»
- بحث روايتى: (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ «48» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ «49»
پس آن دو پيامبر را تكذيب كردند، و از هلاك شدگان گشتند. و همانا ما به موسى كتاب (تورات) داديم، شايد (مردم به واسطه آن) هدايت شوند.
پیام ها
1- موسى و هارون، از نژاد بنىاسرائيل بودند. «وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ» (با توجّه به اينكه بنىاسرائيل بردهى فرعونيان قرار گرفته بودند)
2- متكبّران به جاى مراعات منطق و معجزه، به جايگاه اجتماعى افراد نظر دارند.
سُلْطانٍ مُبِينٍ ... قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ
3- نژادپرستى عامل استكبار است. «وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ» (فرعونيان نژاد خود را برتر از بنىاسرائيل مىپنداشتند)
4- منطق انبيا، معجزه و استدلال و منطق طاغوت، استضعاف و دربند كشيدن ملّت است. «قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ»
5- نتيجهى تكذيب حقّ، هلاكت است. «فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (49)
جلد 9 - صفحه 143
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ: و هرآينه بتحقيق عطا فرموديم موسى را كتاب تورات بعد از هلاك فرعون و قوم او. لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ: براى اينكه بنى اسرائيل راه يابند به احكام شريعت و عمل كنند به آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى وَ أَخاهُ هارُونَ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (45) إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ (46) فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ (47) فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ (48) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (49)
وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ آوَيْناهُما إِلى رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ (50) يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (51) وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ (52)
ترجمه
- پس فرستاديم موسى و برادرش هارون را با نشانههاى خود و حجّتى روشن
بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران
پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما را پرستندگانند
پس تكذيب كردند آندو را پس گشتند از هلاك شدگان
و هر آينه بتحقيق داديم موسى را تورية باشد كه ايشان راه يابند
و گردانيديم پسر مريم و مادر او را آيتى و جاى داديم آندو را بمكانى رفيع صاحب آرامگاه و آب جارى
اى پيغمبران بخوريد از پاكيزهها و بكنيد كار شايسته همانا من بآنچه ميكنيد دانايم
و همانا اين ملّت شما است كه يك ملّت است و منم پروردگار شما پس بپرهيزيد از من.
تفسير
- خداوند متعال بعد از انبياء نامبرده و نام نبرده در آيات سابقه حضرت موسى و برادرش حضرت هارون را با آيات بيّنات و معجزات ظاهرات كه برهان واضح و دليل روشن بود بر رسالت آندو مانند عصا و يد بيضاء و ساير خوارق عادات كه در سوره اعراف و غيرها ذكر شد مبعوث فرمود بر فرعون و اعيان قومش پس تكبّر و سركشى كردند از قبول ايمان و اطاعت آندو چون مردمان متكبّر و گردن كشى بودند كه ميخواستند بزور بر مردم تفوّق پيدا كنند و گفتند بر سبيل انكار و استكبار كه آيا ايمان بياوريم بدو نفر آدمى كه مانند ما هستند در صفات بشريّت با آنكه آن دو و قومشان يعنى طائفه بنى اسرائيل تمامى مانند بندگان مطيع و فرمانبردار ما باشند يا غير آن دو از بنى اسرائيل بندگى ما را ميكنند يعنى ما را پرستش مينمودند و مينمايند چون گفتهاند فرعون بتپرست بود و مردم فرعون پرست پس تكذيب نمودند آن دو را و غرق شدند بتفصيلى كه گذشت در سور سابقه و خداوند بحضرت موسى كتاب تورية را مرحمت فرمود كه بنى اسرائيل باحكام و معارف حقّه آشنا و مهتدى شوند و قرار داد حضرت عيسى و مادرش حضرت مريم را براى ولادت يكى از ديگرى بدون شوهر نشانهئى از قدرت خود و معيّن كرد مأوى و منزل آن دو را در مكان مرتفعى كه داراى وسعت و صلاحيّت بود براى تمكّن و استقرار در آن و زراعت و فلاحت و بهرهبردارى از آن چون داراى آب جارى روى زمين كه سهل التّناول است بود و ظاهرا مراد اراضى شام و بيت المقدّس باشد ولى در بعضى از روايات معتبره ربوة بنجف اشرف و كوفه و
جلد 3 صفحه 642
قرار بمسجد آن و معين بفرات تفسير شده و اين انعام و توسعه از خداوند اختصاص بآن دو نداشت بلكه بتمام پيغمبران هر يك در زمان خود خطاب فرمود كه بخوريد از اشياء حلال پاكيزه خوب و بجا آوريد كار شايسته خوب را و بدانيد كه من بتمام اعمال شما عالمم و بر طبق آن بشما پاداش ميدهم و اين اباحه و توسعه اختصاص بانبياء سابق الذكر يا تمام پيغمبران ندارد بلكه براى تمام مردم است و از احكام ثابته در تمام اديان حقّه است چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه خدا طيّب است و قبول نميكند جز طيّبات را و او مؤمنين را امر فرموده بچيزى كه امر نموده بآن مرسلين را پس فرموده يا ايّها الرّسل كلوا من الطّيّبات و فرموده يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ و مؤيّد اين معنى است كه فرموده اين طريقه و ملّت و دين همه شما است كه يك طريقه و ملّت و دين است و بايد مردم متّفق بر آن باشند كه اصول آن توحيد و نبوّت و معاد و فروع آن ارتكاب محلّلات و اجتناب از محرّمات و تناول طيّبات و احتراز از خبائث است و شما همگى بندگان منيد و من پروردگار شمايم پس بايد از من بترسيد و ميان خودتان اختلاف كلمه ايجاد نكنيد و انّ بفتح و تخفيف و بدون آن نيز قرائت شده است و بعضى خطاب را متوجّه به پيغمبر ما و مخاطبه واحد را بلفظ جمع از دأب عرب دانستهاند و اين احتمال بجهاتى بعيد است و بعضى امّت را بمعناى جماعت گرفتهاند يعنى اين خلق جماعت شما است كه با پيشينيان متّحد در دين است و يك امّت و جماعت حساب ميشود و اين احتمال اگر چه لفظا قريب است ولى معنا ابعد از سابق است با آنكه استعمال امّت در دين ثابت در كلام الهى است كه فرموده إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ* و مراد دين است و قمّى ره نقل فرموده كه مراد بودن بر مذهب واحد است و شمهئى از بيان اين آيه و آيه بعد در اواخر سوره انبياء گذشت ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد آتَينا مُوسَي الكِتابَ لَعَلَّهُم يَهتَدُونَ (49)
و هر آينه بتحقيق داديم ما موسي را كتاب باشد که آنها هدايت يابند، اولا كتابي که خداوند عنايت فرمود همين الواح توراة بود که در او ثبت شده بود از هر چيزي، چنانچه ميفرمايد:
(ثُمَّ آتَينا مُوسَي الكِتابَ تَماماً عَلَي الَّذِي أَحسَنَ وَ تَفصِيلًا لِكُلِّ شَيءٍ وَ هُديً وَ رَحمَةً لَعَلَّهُم بِلِقاءِ رَبِّهِم يُؤمِنُونَ) انعام آيه 155 و نيز ميفرمايد: (وَ كَتَبنا لَهُ فِي الأَلواحِ مِن كُلِّ شَيءٍ مَوعِظَةً وَ تَفصِيلًا لِكُلِّ شَيءٍ) اعراف آيه 142. و اما بر انبياء قبل از موسي آنچه نازل ميشد صحف بود مثل صحف آدم و شيث و نوح و ابراهيم و بر انبياء بعد از موسي كتب نازل ميشد.
مثل زبور داود و انجيل عيسي و فرقان محمّد صلّي اللّه عليه و سلّم و مكررا اشاره كردهايم که فرقان امتيازات بسياري دارد با تمام صحف و كتب آسماني. من جمله، قرآن مجيد به نحو اعجاز نازل شده که بزرگترين معجزات حضرت رسالت همين قرآن است که معجزه باقيه است تا قيامت که امروز مثل اينکه است که الآن پيغمبر صلّي اللّه عليه و سلّم مبعوث شده باشد و اقامه معجزه كند و هر که مخالف است اگر مي تواند مثل آن يا ده سوره، بلكه يك سوره مثل آن بياورد که اگر جن و انس جمع شوند و دست بدست يكديگر دهند قدرت ندارند.
و اما صحف و كتب سابقه بنحو اعجاز نبوده و مثل آنها مثل اخبار و احاديث مرويه از حضرت رسالت و ائمه اطهار است که در باب احكام و مواعظ و قضاياي سلف رسيده، و از جمله امتيازات قرآن اخبار از امور پس از خود داده که طابق النعل بالنعل واقع شده لذا ميفرمايد:
(وَ لَقَد آتَينا مُوسَي الكِتابَ لَعَلَّهُم يَهتَدُونَ) و گفتيم لعل از جانب خدا براي ترديد نيست که نداند هدايت ميشوند يا نميشوند، بلكه بمعني بايد است يعني
جلد 13 - صفحه 409
بايد هدايت شوند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 49)- و سر انجام به این ترتیب دشمنان اصلی بنی اسرائیل که سد راه دعوت موسی و هارون بودند از میان رفتند، و دوران آموزش و تربیت الهی بنی اسرائیل فرا رسید.
در همین مرحله بود که: «ما به موسی کتاب آسمانی دادیم شاید آنان [بنی اسرائیل] هدایت شوند» (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ).
نکات آیه
۱ - موسى(ع)، داراى کتاب آسمانى بود. (و لقد ءاتینا موسى الکتب)
۲ - کتاب آسمانى موسى(ع) (تورات)، کتاب هدایت (لعلّهم یهتدون)
۳ - اعطاى تورات به موسى(ع)، پس از هلاکت فرعون و یاران او (فکانوا من المهلکین . و لقد ءاتینا موسى الکتب) با توجه به ذکر اعطاى کتاب به حضرت موسى(ع) پس از بیان فرجام کار فرعون و فرعونیان و هلاکت و نابودى آنان، این برداشت به دست مى آید.
۴ - دریافت تورات توسط موسى(ع) و عدم مشارکت هارون با او در این امر مهم (ثمّ أرسلنا موسى و أخاه هرون ... و لقد ءاتینا موسى الکتب)
۵ - بنى اسرائیل در عصر فرعون، گرفتار انحراف در عقیده و عمل و نیازمند هدایت از سوى خدا (و لقد ءاتینا موسى الکتب لعلّهم یهتدون) «هم» در «لعلّهم» کنایه از بنى اسرائیل است و ارجاع آن به فرعون و طایفه او، درست نیست; زیرا نزول تورات، بعد از هلاکت آنها بود.
موضوعات مرتبط
- انبیا: انبیاى اولواالعزم ۱
- بنى اسرائیل: تاریخ بنى اسرائیل ۵; گمراهى بنى اسرائیل ۵; نیازهاى معنوى بنى اسرائیل ۵
- تورات: تاریخ تورات ۳; تورات از کتب آسمانى ۲; هدایتگرى تورات ۲
- فرعون: هلاکت فرعون ۳
- فرعونیان: هلاکت فرعونیان ۳
- موسى(ع): اعطاى تورات به موسى(ع) ۳، ۴; کتاب آسمانى موسى(ع) ۱، ۲
- هارون(ع): هارون(ع) و تورات ۴
- نیازها: نیاز به هدایت ۵
منابع