الأنعام ٨٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۲۷#link173 | آيات ۹۰ - ۸۴، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۲۷#link173 | آيات ۹۰ - ۸۴، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۲۷#link174 | اشاره به استمرار و عدم انقطاع عقيده به توحيد در قرون گذشته ، با عنايت و هدايت الهى .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۲۷#link174 | اشاره به استمرار و عدم انقطاع عقيده به توحيد در قرون گذشته ، با عنايت و هدايت الهى .]] | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link192 | رواياتى در ذيل (( .... فقد و كلنا بها قوما ليسوا بها كافرين )) .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۰#link192 | رواياتى در ذيل (( .... فقد و كلنا بها قوما ليسوا بها كافرين )) .]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۳#link218 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۳#link218 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «84» | |||
و ما به او (ابراهيم)، اسحاق و يعقوب را بخشيديم و يكايك آنان را هدايت كرديم و نوح را پيش از آنان هدايت كرده بوديم. و از نسل او (ابراهيم)، داود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هارون را (نيز هدايت كرديم) و ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم. | |||
جلد 2 - صفحه 503 | |||
===نکته ها=== | |||
در اين آيه و دو آيهى بعد، در مجموع نام 17 نفر از پيامبران آمده است | |||
در ضمير «ذُرِّيَّتِهِ» دو احتمال است: يكى آنكه ضمير به حضرت ابراهيم برگردد، چون آيات پيش دربارهى اوست و اكثر اين افراد از نسل اويند، روايت نيز همين را مىفرمايد. | |||
ديگر آنكه به نوح عليه السلام برگردد، چون ضمير به نام او نزديكتر است و از نسل او پيامبرانى همچون لوط بودهاند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- فرزند صالح، هديه و موهبت الهى است. «وَهَبْنا- نَجْزِي» | |||
2- سنّتِ هدايت و بعثت، همواره جريان داشته است. «وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ» | |||
3- الطاف الهى بىحساب و كتاب به كسى داده نمىشود. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (84) | |||
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ: و عطا فرموديم حضرت ابراهيم عليه السّلام را اسحاق پسر او كه پدر انبياى بنى اسرائيل است، و يعقوب كه نبيره او است. وجه تسميه يعقوب آنكه در عقب عيص متولّد شده بود كُلًّا هَدَيْنا: هر يك از اين دو را هدايت نموديم به معرفت خود خاصة و احكام شريعت و محض الطاف و توفيق، يعنى نبوت را عطا فرموديم وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ: و هدايت نموديم و نبوت داديم نوح عليه السّلام را قبل از ابراهيم. تعداد هدايت نوح در اين مقام به جهت اظهار نعمت است بر ابراهيم عليه السّلام چه نوح عليه السّلام پدر او و شرف والد به ولد متعدى مىشود وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ: و هدايت نموديم | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 321 | |||
از ذريه نوح عليه السّلام داود و سليمان را. حاصل بوسيله توفيق و الطاف خاصه هدايت كامله، يعنى نبوت را عطا فرموديم به داود و سليمان پسر داود وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ: و ايوب را كه از اولاد اسحق بن ابراهيم و يوسف پسر يعقوب عليه السّلام را. از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مروى است: الكريم بن الكريم بن الكريم بن الكريم يوسف بن يعقوب بن اسحق بن ابراهيم. «1» وَ مُوسى وَ هارُونَ: و موسى بن عمران و هارون كه برادر موسى و يك سال از او بزرگتر بود وَ كَذلِكَ: و همچنانكه ابراهيم عليه السّلام را پاداش و جزا داديم به رفعت درجات، و ثبات بر دين، و مجاهده در راه معرفت، و كثرت اولاد، و وضع نبوت در او و ذريه او، نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ: جزا مىدهيم نيكوكاران را به فراخور و استحقاق ايشان به نيل ثواب و كرامات. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (84) | |||
ترجمه | |||
و بخشيديم باو اسحق و يعقوب را هر يكى را هدايت كرديم و نوح را هدايت كرديم از پيش و از نسل او داود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هرون را و اين چنين پاداش ميدهيم نيكوكاران را. | |||
تفسير | |||
خداوند عطا كرد بحضرت ابراهيم حضرت اسحق را و باو كرامت فرمود حضرت يعقوب را كه انبياء بنى اسرائيل از نسل او بوجود آمدند و هر دو يا همه آنها را هدايت فرمود بحق و مسلك مستقيم توحيد و مخلّع فرمود بخلعت رسالت و پيش از آنها | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 346 | |||
حضرت نوح را هدايت فرموده بود بتوحيد و برگزيده بود او را برسالت و از نسل آنحضرت يعنى نوح هدايت فرمود و برگزيد حضرت داود و پسرش حضرت سليمان را و حضرت ايّوب و حضرت يوسف و حضرت موسى و برادرش هرون را كه تمام از نسل حضرت ابراهيم (ع) بودند لذا محتمل است مرجع ضمير در و من ذريته حضرت ابراهيم باشد چون كلام در بيان فضائل اصلى و فرعى آنحضرت است پس اقرب است بحسب معنى اگر چه نوح اقرب است بحسب لفظ و مؤيد اين معنى است روايت عياشى ره از حضرت صادق (ع) كه فرمود و اللّه خداوند نسب حضرت عيسى را در قرآن بحضرت ابراهيم بيان فرموده است از طرف زنان و اين آيه و آيه بعد را تلاوت فرمود اگر چه مقصود از اين فرمايش دفع اشكال معاندين بوده كه مىگفتند ذريّه بر اولاد دخترى صادق نيست پس چرا شما خود را ذريّه رسول (ص) معرفى مينمائيد و اين اشكال رفع ميشود اگر چه مرجع ضمير نوح باشد پس مورد اهتمام در كلام نيست ولى با اين وصف مؤيّد است و در عيون از حضرت كاظم (ع) نقل نموده كه به هرون فرمود چنانچه ملحق شده است حضرت عيسى بذرارى انبياء از طريق مريم ملحق شديم ما بذرارى پيغمبر (ص) از طرف مادرمان حضرت فاطمه (ع) در جواب سؤال او از اين مسئله و در كافى و اكمال از امام باقر (ع) حديثى نقل نموده كه متصل فرموده است در آن حديث سلسله وصايت را از آدم (ع) تا خاتم صلى اللّه عليه و آله و اوصياء اطهارش و در آنجا فرموده است كه هدايت مذكوره در اين آيه براى حضرت ابراهيم و اصول و فروع آنحضرت بملاحظه حفظ وصايت در اهل بيت انبيا (ع) بوده است و خداوند اينگونه پاداش ميدهد نيكوكاران را كه ايشانرا برتبه نبوت و رسالت و امامت و وصايت و ولايت ميرساند .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ وَهَبنا لَهُ إِسحاقَ وَ يَعقُوبَ كُلاًّ هَدَينا وَ نُوحاً هَدَينا مِن قَبلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسي وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجزِي المُحسِنِينَ (84) وَ زَكَرِيّا وَ يَحيي وَ عِيسي وَ إِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ (85) وَ إِسماعِيلَ وَ اليَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلنا عَلَي العالَمِينَ (86) وَ مِن آبائِهِم وَ ذُرِّيّاتِهِم وَ إِخوانِهِم وَ اجتَبَيناهُم وَ هَدَيناهُم إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ (87) | |||
احتياج بترجمه ندارد در ضمن تفسير شرح داده ميشود انشاء اللّه تعالي، وَ وَهَبنا لَهُ علاوه بر آنچه در آيه ذكر شده سابقا که حجتهاي خود را بابراهيم | |||
جلد 7 - صفحه 128 | |||
عليه السّلام داديم و درجات عاليه باو عنايت نموديم باو بخشيديم اسحق در سنّ پيري و عجوزه بودن و نازا بودن ساره زوجه او باو اسحق را عنايت كرديم و يعقوب که فرزند اسحق باشد و درك زمان ابراهيم را نمود چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد فَبَشَّرناها بِإِسحاقَ وَ مِن وَراءِ إِسحاقَ يَعقُوبَ هود آيه 74. | |||
كُلًّا هَدَينا هر سه نفر ابراهيم اسحق يعقوب را هدايت نموديم داراي مقام نبوت و رسالت بودند و از اوصياء ابراهيم در بني اسرائيل که اسرائيل همان اسحق است. | |||
وَ نُوحاً هَدَينا مِن قَبلُ يعني پيش از ابراهيم نوح را هدايت كرديم که اولين پيغمبر اولو العزم بوده و دين او تا زمان ابراهيم باقي بود و او را شيخ الانبياء گفتند چون طول عمر او از همه بيشتر بوده و آدم ثاني گفتند چون تمام افراد بشر بعد از آدم از نسل او بوجود آمدند وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ در مرجع ضمير اختلاف شد بعضي گفتند راجع بنوح است يكي از جهت اقربيت و يكي از جهت اينكه بعض مذكورين از ذريه ابراهيم نيستند مثل لوط و الياس، و بعضي گفتند راجع بابراهيم است چون اينکه آيات در مقام تفضلات باو است و از باب تغليب همه را ذريه او شمرده داود إبن ايشاء که شرح حال او در سوره بقره در قصه طالوت و جالوت آيه شريفه وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ گذشت و سليمان إبن داود و شرح آن هم در قضيه هاروت و ماروت گذشت و ايوب إبن موص إبن رازح بن روم بن عيصي إبن اسحق از انبياء بني اسرائيل و شرح حال او در سوره ص آيه 4 وَ اذكُر عَبدَنا أَيُّوبَ إِذ نادي رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيطانُ بِنُصبٍ وَ عَذابٍ بيايد انشاء اللّه و يوسف إبن يعقوب إبن اسحق در سوره يوسف خداوند مفصلا بيان فرموده و موسي و هارون دو برادر ابنا عمران إبن يصهر بن قاهث بن لاوي إبن يعقوب و در بسياري از سور شرح حال آنها بتفصيل و اجمال بيان شده. | |||
جلد 7 - صفحه 129 | |||
وَ كَذلِكَ نَجزِي المُحسِنِينَ ممكن است اشاره باين باشد که اينها چون محسن بودند بآنها عنايت فرموديم و ممكن است اشاره باشد به اينكه بمحسنين هم اينکه نوع عنايتها را ميكنيم. | |||
(و زكريّا) إبن اذن بن بركيا که او را ارّه بر سر گذاردند و دو قسمت كردند و يحيي إبن زكريّا که براي خاطر يك زن زانيه او را سر بريدند و سر او در مقابل پادشاه تكلم فرمود چنانچه سر حضرت ابي عبد اللّه عليه السّلام مقابل يزيد لعين تكلم فرمود و سر سعيد بن جبير مقابل حجاج تكلم نمود و عيسي إبن مريم بنت عمران إبن ياشهم إبن امون إبن حزقيا، و اينکه يكي از ادله است بر اينكه حسنين عليهما السّلام و ساير ائمه هدي و سادات فاطميين ابناء رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هستند و از ذراري آن بزرگوار و الياس در ميان مفسرين اختلاف شد که آيا ادريس است يا خضر است يا اولاد بشر إبن فنحاس است و خداوند در سوره و الصافات در ده آيه از آيه 123 الي 132، شرح او را بيان فرموده كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ صالح مطلق مرادف با معصوم است. | |||
(و اسمعيل) ذبيح اللّه إبن ابراهيم و بشارة او را خداوند بابراهيم داده فَبَشَّرناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ الي آخر الآيات سوره و الصافات آيه 99 الي 109 يازده آيه و اليسع إبن اخطوب إبن عجوز يونس إبن متي ملقب بذي النون و شرح حال او در سوره و الصافات آيه 139 تا 149 در يازده آيه ذكر شده و لوطا بعضي گفتند پسر برادر ابراهيم که هاران باشد و بعضي گفتند پسر خواهر ابراهيم است و اول كسي که ايمان بابراهيم آورد او بوده چنانچه ميفرمايد فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ عنكبوت آيه 25، چنانچه امير المؤمنين عليه السّلام اول من آمن برسول اللّه (ص) بود، و مبعوث شد بر قومش و قضاياي او و قومش در بسياري از سور قرآن مذكور شده وَ كلًّا فَضَّلنا عَلَي العالَمِينَ بعضي گفتند مراد عالمين زمان خود بوده و نظر به اينكه | |||
جلد 7 - صفحه 130 | |||
محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و آل او عليهم السّلام مسلّما افضل از آنها بودند لكن اينکه خلاف ظاهر آيه شريفه است بلكه آيه در مقام اينست که انبياء افضل بر عالمين هستند امّا البته ميانه خود انبياء افضل و غير افضل بوده چنانچه ميفرمايد تِلكَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلي بَعضٍ بقره آيه 254، و حضرت رسالت (ص) افضل از کل آنها بوده و ملقب (بخاتم النبيين) شده در آيه شريفه ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِن رِجالِكُم وَ لكِن رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ احزاب آيه 40. | |||
وَ مِن آبائِهِم وَ ذُرِّيّاتِهِم وَ إِخوانِهِم ظاهر اينست که اينکه جمله اشاره بسائر انبياء است که نام آنها ذكر نشده و آنها بعضي پدران اينکه مذكورين بودند و بعضي ذراري آنها و بعضي اخوان آنها و قرينه بر اينکه ظهور يكي اينكه اينکه آيات شريفه در مقام ذكر انبياء بوده و ديگر جمله اخيره که ميفرمايد وَ اجتَبَيناهُم که خداوند اينها را برگزيد وَ هَدَيناهُم بهدايت مطلقه عامه إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ که هيچگونه اعوجاجي در او نباشد از حيث عقائد و اخلاق و اعمال و آنها هدايت شدند و اينکه موهبت خاص انبياء و اوصياء آنها و معصومين مثل مريم و صديقه طاهره است زيرا غير معصوم خالي از اعوجاج نيست و اقويتر دليل که موجب نصّ در اينکه مدّعي ميشود آيات بعد است که ميفرمايد: | |||
131 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۷
ترجمه
الأنعام ٨٣ | آیه ٨٤ | الأنعام ٨٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَلاًّ» و «نُوحاً»: منصوب به فعلهای (هَدَیْنا) هستند. «مِنْ ذُرِّیَّتِهِ»: از تبار و نژاد او. برخی مرجع ضمیر (ه) را ابراهیم و برخی نوح میدانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ امْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ... (۰) فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ مَا... (۲) وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ... (۲) وَ بَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيّاً... (۰) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً وَ... (۳) أُولٰئِکَ الَّذِينَ أَنْعَمَ... (۳)
أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ... (۰) قَالَتْ يَا وَيْلَتَا أَ أَلِدُ وَ أَنَا... (۰) قَالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ... (۰) أُولٰئِکَ الَّذِينَ أَنْعَمَ... (۳) قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ... (۰) فَسَجَدَ الْمَلاَئِکَةُ کُلُّهُمْ... (۱) إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَکُونَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۹۰ - ۸۴، سوره انعام
- اشاره به استمرار و عدم انقطاع عقيده به توحيد در قرون گذشته ، با عنايت و هدايت الهى .
- قرآن كريم دخترزادگان را هم اولاد و ذريه حقيقى مى داند.
- ملاك تفصيل و برترى انبياء(ع ) بر ديگر مردم ، داشتن هدايت فطرى و بهره مندى ازهدايت خاص و بى واسطه الهى است .
- كوششى كه صاحب المنار براى توجيه ترتيب اسماء انبياء (ع ) در سه آيه شريفه ،نموده است .
- اشكالاتى كه بر كلام صاحب المنار وارد است .
- معناى (اجتباء) و مراد از استعمال آن در ارتباط با انبياء الهى .
- دعوت همه انبياء(ع ) و تمام شرايع ، در حقيقت يكى است اگر چه در سعه و ضيق واجمال و تفصيل مختلف باشند.
- معناى (و هديناهم الى صراط مستقيم ).
- در هدايت الهى ضلالت راه ندارد و بقاء آن مشروط به شكر، كه عبارتست ازعمل به لوازم توحيد و عبوديت مى باشد.
- معانى (( حكم )) و بيان مراد از دادن كتاب و حكم و نبوت به پيامبران عليهم السلام .
- اقسام سه گانه اطلاق (( كتاب )) در قرآن مجيد.
- بررسى اقوال مختلفى كه درباره اينكه قومى كه موكل بر حفظ دين خدا هستند چه كسانى مى باشند گفته شده است .
- به نظر ما مراد از اين قوم انبياء و معصومين و اتقياء و صلحايند كه همواره پاسدار دين حق مى باشند.
- شريعت اسلام ناسخ شرايع قبل است و امر خداوند در (( فبهديهم اقتده )) به معناى امربه تبعيت از شرايع گذشته نيست .
- چند روايت درباره (( يسع )) يكى از انبياى بنىاسرائيل .
- رواياتى در مورد اينكه دخترزادگان هم از ذريه انسان بشمار مى روند.
- مساءله قرابت و ترتب آثار نسب در مورد زنان ، و دخترزادگان مساءله اى حقوقى واجتماعى است كه در اسلام شناخته شده است .
- استناد ائمه اهل بيت عليهم السلام به آياتى از قرآن مجيد براى اثبات اينكه دخترزادهاولاد بشمار مى رود.
- رواياتى در ذيل (( .... فقد و كلنا بها قوما ليسوا بها كافرين )) .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «84»
و ما به او (ابراهيم)، اسحاق و يعقوب را بخشيديم و يكايك آنان را هدايت كرديم و نوح را پيش از آنان هدايت كرده بوديم. و از نسل او (ابراهيم)، داود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هارون را (نيز هدايت كرديم) و ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم.
جلد 2 - صفحه 503
نکته ها
در اين آيه و دو آيهى بعد، در مجموع نام 17 نفر از پيامبران آمده است
در ضمير «ذُرِّيَّتِهِ» دو احتمال است: يكى آنكه ضمير به حضرت ابراهيم برگردد، چون آيات پيش دربارهى اوست و اكثر اين افراد از نسل اويند، روايت نيز همين را مىفرمايد.
ديگر آنكه به نوح عليه السلام برگردد، چون ضمير به نام او نزديكتر است و از نسل او پيامبرانى همچون لوط بودهاند.
پیام ها
1- فرزند صالح، هديه و موهبت الهى است. «وَهَبْنا- نَجْزِي»
2- سنّتِ هدايت و بعثت، همواره جريان داشته است. «وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ»
3- الطاف الهى بىحساب و كتاب به كسى داده نمىشود. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (84)
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ: و عطا فرموديم حضرت ابراهيم عليه السّلام را اسحاق پسر او كه پدر انبياى بنى اسرائيل است، و يعقوب كه نبيره او است. وجه تسميه يعقوب آنكه در عقب عيص متولّد شده بود كُلًّا هَدَيْنا: هر يك از اين دو را هدايت نموديم به معرفت خود خاصة و احكام شريعت و محض الطاف و توفيق، يعنى نبوت را عطا فرموديم وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ: و هدايت نموديم و نبوت داديم نوح عليه السّلام را قبل از ابراهيم. تعداد هدايت نوح در اين مقام به جهت اظهار نعمت است بر ابراهيم عليه السّلام چه نوح عليه السّلام پدر او و شرف والد به ولد متعدى مىشود وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ: و هدايت نموديم
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 321
از ذريه نوح عليه السّلام داود و سليمان را. حاصل بوسيله توفيق و الطاف خاصه هدايت كامله، يعنى نبوت را عطا فرموديم به داود و سليمان پسر داود وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ: و ايوب را كه از اولاد اسحق بن ابراهيم و يوسف پسر يعقوب عليه السّلام را. از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مروى است: الكريم بن الكريم بن الكريم بن الكريم يوسف بن يعقوب بن اسحق بن ابراهيم. «1» وَ مُوسى وَ هارُونَ: و موسى بن عمران و هارون كه برادر موسى و يك سال از او بزرگتر بود وَ كَذلِكَ: و همچنانكه ابراهيم عليه السّلام را پاداش و جزا داديم به رفعت درجات، و ثبات بر دين، و مجاهده در راه معرفت، و كثرت اولاد، و وضع نبوت در او و ذريه او، نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ: جزا مىدهيم نيكوكاران را به فراخور و استحقاق ايشان به نيل ثواب و كرامات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (84)
ترجمه
و بخشيديم باو اسحق و يعقوب را هر يكى را هدايت كرديم و نوح را هدايت كرديم از پيش و از نسل او داود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هرون را و اين چنين پاداش ميدهيم نيكوكاران را.
تفسير
خداوند عطا كرد بحضرت ابراهيم حضرت اسحق را و باو كرامت فرمود حضرت يعقوب را كه انبياء بنى اسرائيل از نسل او بوجود آمدند و هر دو يا همه آنها را هدايت فرمود بحق و مسلك مستقيم توحيد و مخلّع فرمود بخلعت رسالت و پيش از آنها
جلد 2 صفحه 346
حضرت نوح را هدايت فرموده بود بتوحيد و برگزيده بود او را برسالت و از نسل آنحضرت يعنى نوح هدايت فرمود و برگزيد حضرت داود و پسرش حضرت سليمان را و حضرت ايّوب و حضرت يوسف و حضرت موسى و برادرش هرون را كه تمام از نسل حضرت ابراهيم (ع) بودند لذا محتمل است مرجع ضمير در و من ذريته حضرت ابراهيم باشد چون كلام در بيان فضائل اصلى و فرعى آنحضرت است پس اقرب است بحسب معنى اگر چه نوح اقرب است بحسب لفظ و مؤيد اين معنى است روايت عياشى ره از حضرت صادق (ع) كه فرمود و اللّه خداوند نسب حضرت عيسى را در قرآن بحضرت ابراهيم بيان فرموده است از طرف زنان و اين آيه و آيه بعد را تلاوت فرمود اگر چه مقصود از اين فرمايش دفع اشكال معاندين بوده كه مىگفتند ذريّه بر اولاد دخترى صادق نيست پس چرا شما خود را ذريّه رسول (ص) معرفى مينمائيد و اين اشكال رفع ميشود اگر چه مرجع ضمير نوح باشد پس مورد اهتمام در كلام نيست ولى با اين وصف مؤيّد است و در عيون از حضرت كاظم (ع) نقل نموده كه به هرون فرمود چنانچه ملحق شده است حضرت عيسى بذرارى انبياء از طريق مريم ملحق شديم ما بذرارى پيغمبر (ص) از طرف مادرمان حضرت فاطمه (ع) در جواب سؤال او از اين مسئله و در كافى و اكمال از امام باقر (ع) حديثى نقل نموده كه متصل فرموده است در آن حديث سلسله وصايت را از آدم (ع) تا خاتم صلى اللّه عليه و آله و اوصياء اطهارش و در آنجا فرموده است كه هدايت مذكوره در اين آيه براى حضرت ابراهيم و اصول و فروع آنحضرت بملاحظه حفظ وصايت در اهل بيت انبيا (ع) بوده است و خداوند اينگونه پاداش ميدهد نيكوكاران را كه ايشانرا برتبه نبوت و رسالت و امامت و وصايت و ولايت ميرساند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ وَهَبنا لَهُ إِسحاقَ وَ يَعقُوبَ كُلاًّ هَدَينا وَ نُوحاً هَدَينا مِن قَبلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسي وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجزِي المُحسِنِينَ (84) وَ زَكَرِيّا وَ يَحيي وَ عِيسي وَ إِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ (85) وَ إِسماعِيلَ وَ اليَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلنا عَلَي العالَمِينَ (86) وَ مِن آبائِهِم وَ ذُرِّيّاتِهِم وَ إِخوانِهِم وَ اجتَبَيناهُم وَ هَدَيناهُم إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ (87)
احتياج بترجمه ندارد در ضمن تفسير شرح داده ميشود انشاء اللّه تعالي، وَ وَهَبنا لَهُ علاوه بر آنچه در آيه ذكر شده سابقا که حجتهاي خود را بابراهيم
جلد 7 - صفحه 128
عليه السّلام داديم و درجات عاليه باو عنايت نموديم باو بخشيديم اسحق در سنّ پيري و عجوزه بودن و نازا بودن ساره زوجه او باو اسحق را عنايت كرديم و يعقوب که فرزند اسحق باشد و درك زمان ابراهيم را نمود چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد فَبَشَّرناها بِإِسحاقَ وَ مِن وَراءِ إِسحاقَ يَعقُوبَ هود آيه 74.
كُلًّا هَدَينا هر سه نفر ابراهيم اسحق يعقوب را هدايت نموديم داراي مقام نبوت و رسالت بودند و از اوصياء ابراهيم در بني اسرائيل که اسرائيل همان اسحق است.
وَ نُوحاً هَدَينا مِن قَبلُ يعني پيش از ابراهيم نوح را هدايت كرديم که اولين پيغمبر اولو العزم بوده و دين او تا زمان ابراهيم باقي بود و او را شيخ الانبياء گفتند چون طول عمر او از همه بيشتر بوده و آدم ثاني گفتند چون تمام افراد بشر بعد از آدم از نسل او بوجود آمدند وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ در مرجع ضمير اختلاف شد بعضي گفتند راجع بنوح است يكي از جهت اقربيت و يكي از جهت اينكه بعض مذكورين از ذريه ابراهيم نيستند مثل لوط و الياس، و بعضي گفتند راجع بابراهيم است چون اينکه آيات در مقام تفضلات باو است و از باب تغليب همه را ذريه او شمرده داود إبن ايشاء که شرح حال او در سوره بقره در قصه طالوت و جالوت آيه شريفه وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ گذشت و سليمان إبن داود و شرح آن هم در قضيه هاروت و ماروت گذشت و ايوب إبن موص إبن رازح بن روم بن عيصي إبن اسحق از انبياء بني اسرائيل و شرح حال او در سوره ص آيه 4 وَ اذكُر عَبدَنا أَيُّوبَ إِذ نادي رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيطانُ بِنُصبٍ وَ عَذابٍ بيايد انشاء اللّه و يوسف إبن يعقوب إبن اسحق در سوره يوسف خداوند مفصلا بيان فرموده و موسي و هارون دو برادر ابنا عمران إبن يصهر بن قاهث بن لاوي إبن يعقوب و در بسياري از سور شرح حال آنها بتفصيل و اجمال بيان شده.
جلد 7 - صفحه 129
وَ كَذلِكَ نَجزِي المُحسِنِينَ ممكن است اشاره باين باشد که اينها چون محسن بودند بآنها عنايت فرموديم و ممكن است اشاره باشد به اينكه بمحسنين هم اينکه نوع عنايتها را ميكنيم.
(و زكريّا) إبن اذن بن بركيا که او را ارّه بر سر گذاردند و دو قسمت كردند و يحيي إبن زكريّا که براي خاطر يك زن زانيه او را سر بريدند و سر او در مقابل پادشاه تكلم فرمود چنانچه سر حضرت ابي عبد اللّه عليه السّلام مقابل يزيد لعين تكلم فرمود و سر سعيد بن جبير مقابل حجاج تكلم نمود و عيسي إبن مريم بنت عمران إبن ياشهم إبن امون إبن حزقيا، و اينکه يكي از ادله است بر اينكه حسنين عليهما السّلام و ساير ائمه هدي و سادات فاطميين ابناء رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هستند و از ذراري آن بزرگوار و الياس در ميان مفسرين اختلاف شد که آيا ادريس است يا خضر است يا اولاد بشر إبن فنحاس است و خداوند در سوره و الصافات در ده آيه از آيه 123 الي 132، شرح او را بيان فرموده كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ صالح مطلق مرادف با معصوم است.
(و اسمعيل) ذبيح اللّه إبن ابراهيم و بشارة او را خداوند بابراهيم داده فَبَشَّرناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ الي آخر الآيات سوره و الصافات آيه 99 الي 109 يازده آيه و اليسع إبن اخطوب إبن عجوز يونس إبن متي ملقب بذي النون و شرح حال او در سوره و الصافات آيه 139 تا 149 در يازده آيه ذكر شده و لوطا بعضي گفتند پسر برادر ابراهيم که هاران باشد و بعضي گفتند پسر خواهر ابراهيم است و اول كسي که ايمان بابراهيم آورد او بوده چنانچه ميفرمايد فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ عنكبوت آيه 25، چنانچه امير المؤمنين عليه السّلام اول من آمن برسول اللّه (ص) بود، و مبعوث شد بر قومش و قضاياي او و قومش در بسياري از سور قرآن مذكور شده وَ كلًّا فَضَّلنا عَلَي العالَمِينَ بعضي گفتند مراد عالمين زمان خود بوده و نظر به اينكه
جلد 7 - صفحه 130
محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و آل او عليهم السّلام مسلّما افضل از آنها بودند لكن اينکه خلاف ظاهر آيه شريفه است بلكه آيه در مقام اينست که انبياء افضل بر عالمين هستند امّا البته ميانه خود انبياء افضل و غير افضل بوده چنانچه ميفرمايد تِلكَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلي بَعضٍ بقره آيه 254، و حضرت رسالت (ص) افضل از کل آنها بوده و ملقب (بخاتم النبيين) شده در آيه شريفه ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِن رِجالِكُم وَ لكِن رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ احزاب آيه 40.
وَ مِن آبائِهِم وَ ذُرِّيّاتِهِم وَ إِخوانِهِم ظاهر اينست که اينکه جمله اشاره بسائر انبياء است که نام آنها ذكر نشده و آنها بعضي پدران اينکه مذكورين بودند و بعضي ذراري آنها و بعضي اخوان آنها و قرينه بر اينکه ظهور يكي اينكه اينکه آيات شريفه در مقام ذكر انبياء بوده و ديگر جمله اخيره که ميفرمايد وَ اجتَبَيناهُم که خداوند اينها را برگزيد وَ هَدَيناهُم بهدايت مطلقه عامه إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ که هيچگونه اعوجاجي در او نباشد از حيث عقائد و اخلاق و اعمال و آنها هدايت شدند و اينکه موهبت خاص انبياء و اوصياء آنها و معصومين مثل مريم و صديقه طاهره است زيرا غير معصوم خالي از اعوجاج نيست و اقويتر دليل که موجب نصّ در اينکه مدّعي ميشود آيات بعد است که ميفرمايد:
131
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- اسحاق و یعقوب (ع)، موهبت خداوند به ابراهیم (ع) بودند. (و وهبنا له إسحق و یعقوب)
۲- ابراهیم، اسحاق (ع) و یعقوب (ع) داراى مقامى رفیع و بهره مند از هدایتى ویژه به توحید و برهانهاى آن، از جانب خداوند. (و وهبنا له إسحق و یعقوب کلاً هدینا) بهره مندى از هدایت ویژه الهى حاکى از مرتبه والاى آن پیامبران است.
۳- نوح (ع) هدایت یافته به توحید و برهانهاى آن و داراى مرتبه اى بلند بود. (و نوحا هدینا من قبل)
۴- حضرت نوح پیش از ابراهیم (ع) مى زیست. (و نوحا هدینا من قبل)
۵- فرزند صالح، موهبتى الهى و امتیازى براى انسان است. (و وهبنا له إسحق و یعقوب) لحن آیه در مقام امتنان به ابراهیم (ع) است و مقتضاى این گونه بیان آن است که این نوع نعمت امتیازى ویژه باشد.
۶- داوود، سلیمان، ایوب، یوسف(ع)، موسى و هارون (ع)، فرزندانى از نسل ابراهیم و هدایت یافته از جانب خداوند هستند. (و من ذریته داود و سلیمن و أیوب و یوسف و موسى و هرون) سیاق آیات پیشین، که درباره حضرت ابراهیم (ع) بود، این احتمال را پدید مى آورد که ضمیر در «ذریته» به «ابراهیم» برگردد. در این صورت برخى اسامى که در آیات بعد آمده است (همچون الیاس و لوط) از باب تغلیب در شمار ذریه آن حضرت ذکر شده اند.
۷- داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسى و هارون، فرزندانى از نسل نوح(ع) و هدایت یافته از جانب خداوند بودند. (نوحا ... و من ذریته داود و سلیمن و أیوب و یوسف و موسى و هرون) با توجه به دو نکته مى توان گفت «نوحا» مرجع ضمیر در «ذریته» است: «نوحا» نزدیکترین کلمه اى است که مى تواند مرجع ضمیر باشد. در میان کسانى که به عنوان ذریه از آنان یاد شده، افرادى هستند که از ذریه ابراهیم (ع) نیستند، مانند حضرت لوط (ع) و الیاس (ع)
۸- نوح، ابراهیم، اسحاق، یعقوب، داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسى و هارون (ع) از نیکوکاران هستند. (و من ذریته ... و کذلک نجزى المحسنین) مشارالیه «کذلک» هم مى تواند هدایت باشد، که از «هدینا» استفاده مى شود، و هم مى تواند کثرت ذریه صالح باشد، که از «وهبنا» و «من ذریته» به دست مى آید. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.
۹- خداوند به نیکوکاران با کثرت ذریه صالح و هدایت یافته پاداش مى دهد. (و وهبنا له إسحق و یعقوب ... و من ذریته داود و سلیمن ... و کذلک نجزى المحسنین)
۱۰- کثرت پیامبران و هدایت یافتگان در ذریه ابراهیم (ع)، پاداش نیکوکار بودن آن حضرت است. (و من ذریته ... و کذلک نجزى المحسنین)
۱۱- کثرت انبیا (ع) از نسل نوح، پاداش نیل او به مقام نیکوکاران است. (و نوحا هدینا من قبل و من ذریته ... و کذلک نجزى المحسنین)
۱۲- هدایت ویژه، پاداش خداوند به نیکوکاران است. (کلا هدینا ... و من ذریته ... و کذلک نجزى المحسنین)
۱۳- تمسک به توحید و مبارزه با شرک، شرط ورود به جرگه نیکوکاران است. (و کذلک نجزى المحسنین) روشن است که مصداق برتر نیکوکاران در این آیه ابراهیم خلیل (ع) است و طبیعى است که موصوف شدن آن حضرت به این وصف باید در تناسب و ارتباط با آیات پیشین باشد، و چون آیات گذشته عموماً درباره توحید ابراهیم (ع) و تلاش آن حضرت براى مبارزه با شرک بود، شاید بتوان گفت که این ویژگى از مقومات نیکوکار بودن است.
موضوعات مرتبط
- ابراهیم (ع): از محسنان ۸، ۱۰ ; پاداش ابراهیم (ع) ۱۰ ; تکثیر نسل ابراهیم (ع) ۱۰ ; توحید ابراهیم (ع) ۲ ; حجتهاى ابراهیم (ع) ۲ ; عطایاى خدا به ابراهیم (ع) ۱ ; فرزندان ابراهیم (ع) ۱ ; فضایل ابراهیم (ع) ۱۰ ; مقامات ابراهیم (ع) ۲ ; نسل ابراهیم (ع) ۶ ; نسل هدایتخیافته ابراهیم (ع) ۱۰ ; هدایت ابراهیم (ع) ۲
- اسحاق (ع): از محسنان ۸ ; توحید اسحاق (ع) ۲ ; حجتهاى اسحاق (ع) ۲ ; فضایل اسحاق (ع) ۱ ; مقامات اسحاق (ع) ۲ ; هدایت اسحاق (ع) ۲
- انبیا: ى قبل از ابراهیم (ع) ۴
- انسان: فضایل انسان ۵
- ایوب (ع): از محسنان ۸ ; نیاکان ایوب (ع) ۶، ۷ ; هدایت ایوب (ع) ۶، ۷
- توحید: آثار توحید ۱۳ ; حاملان براهین توحید ۲، ۳ ; هدایت به توحید ۲، ۳
- خدا: پاداشهاى خدا ۹ ; عطایاى خدا ۵ ; هدایت خاص خدا ۲، ۱۲ ; هدایت خدا ۶، ۷
- داود (ع): از محسنان ۸ ; نیاکان داود (ع) ۶، ۷ ; هدایت داود (ع) ۶، ۷
- سلیمان (ع): از محسنان ۸ ; نیاکان سلیمان (ع) ۶، ۷ ; هدایت سلیمان (ع) ۶، ۷
- شرک: مبارزه با شرک ۱۳
- فرزند: ارزش فرزند صالح ۵
- محسنان:۸ پاداش محسنان ۸ ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; فضایل محسنان ۸ ۱۳ ; مقامات محسنان ۸ ۱۱، ۱۳ ; هدایت محسنان ۸ ۱۲
- موسى (ع): از محسنان ۸ ; نیاکان موسى (ع) ۶، ۷ ; هدایت موسى (ع) ۶، ۷
- مهتدین:۳، ۶، ۷
- نسل: اهمیت کثرت نسل صالح ۹ ; نعمت نسل صالح ۹ ; هدایت نسل صالح ۹
- نوح (ع): ازدیاد نسل نوح (ع) ۱۱ ; پاداش نوح (ع) ۱۱ ; قصه نوح (ع) ۴ ; مقامات نوح (ع) ۳، ۱۱ ; نسل نوح (ع) ۷ ; نوح (ع) از محسنان ۸، ۱۱ ; هدایت نوح (ع) ۳
- هارون (ع): نیاکان هارون (ع) ۶، ۷ ; هارون (ع) از محسنان ۸ ; هدایت هارون (ع) ۶، ۷
- یعقوب (ع): توحید یعقوب (ع) ۲ ; حجتهاى یعقوب (ع) ۲ ; فضایل یعقوب (ع) ۱ ; مقامات یعقوب (ع) ۲ ; هدایت یعقوب (ع) ۲ ; یعقوب (ع) از محسنان ۸
- یوسف (ع): نیاکان یوسف (ع) ۶، ۷ ; هدایت یوسف (ع) ۶، ۷ ; یوسف (ع) از محسنان ۸