ریشه قسم: تفاوت میان نسخه‌ها
از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
(بروزن فرس) سوگند. [واقعة:76]. اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. «اَقْسَمَ بِاللهِ» يعنى سوگند ياد كرد بخدا، اصل آن چنانكه راغب گفته از قسامه است و قسامه بنابر قول اقرب الموارد جماعتى است كه بر چيزى سوگند مىخورند و آن را مىگيرند ويا به چيزى گواهى مىدهند. راغب گفته: قسامه سوگندهايى است كه بر اولياء مقتول تقسيم مىشود يعنى چون ادعا كردند زيد عمرو را كشته بايد هر يك در صورت عدم شاهد بر ادعاى خويش قسم بخورند. على هذا معناى قسمت در قسم به معنى سوگند نيز ملحوظ است. اَفعال قسم در قرآن بيشتر از باب اِفعال آمده مثل [انعام:109]. [حاقة:39-38]. از مفاعله و تفاعل نيز آمده است مثل [اعراف:21]. يعنى سوگند اكيد ياد كرد كه من به شما از خير خواهانم. مفاعله در اينجا بين الاثنين نيست مثل «سافَرْتُ شَهْراً» احتمال قوى آن است كه براى مبالغه باشد و مثل [نمل:49]. گفتند سوگند ياد كنيد به خدا كه صالح و اهلش را شب هنگام مقتول مىكنيم. | (بروزن فرس) سوگند. [واقعة:76]. اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. «اَقْسَمَ بِاللهِ» يعنى سوگند ياد كرد بخدا، اصل آن چنانكه راغب گفته از قسامه است و قسامه بنابر قول اقرب الموارد جماعتى است كه بر چيزى سوگند مىخورند و آن را مىگيرند ويا به چيزى گواهى مىدهند. راغب گفته: قسامه سوگندهايى است كه بر اولياء مقتول تقسيم مىشود يعنى چون ادعا كردند زيد عمرو را كشته بايد هر يك در صورت عدم شاهد بر ادعاى خويش قسم بخورند. على هذا معناى قسمت در قسم به معنى سوگند نيز ملحوظ است. اَفعال قسم در قرآن بيشتر از باب اِفعال آمده مثل [انعام:109]. [حاقة:39-38]. از مفاعله و تفاعل نيز آمده است مثل [اعراف:21]. يعنى سوگند اكيد ياد كرد كه من به شما از خير خواهانم. مفاعله در اينجا بين الاثنين نيست مثل «سافَرْتُ شَهْراً» احتمال قوى آن است كه براى مبالغه باشد و مثل [نمل:49]. گفتند سوگند ياد كنيد به خدا كه صالح و اهلش را شب هنگام مقتول مىكنيم. | ||
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ب:100, هم:77, لا:76, ف:67, ما:59, ل:55, الله:51, انن:50, اله:48, من:48, ه:43, وله:39, کون:33, ا:30, ان:29, ک:29, الذين:28, اذا:26, ربب:25, قسم:25, ها:24, يوم:23, بين:23, فى:23, علم:22, على:22, جهد:22, قوم:22, عظم:22, اول:21, حضر:20, بصر:19, ليل:19, قول:19, نفس:18, نن:18, رحم:18, الا:17, هما:17, هؤلاء:17, نحن:17, وقى:17, وقع:17, نجم:17, جنن:17, جرى:17, يمن:17, نصب:17, سمو:16, سوع:16, لم:16, قرء:16, ذلک:16, اولاء:15, قرآن:15, امر:15, او:15, هذا:15, لو:15, نبء:15, نا:15, بعد:15, کلل:15, نصر:14, غفر:14, قدر:14, کم:14, فوز:14, وسم:14, لوم:14, عمل:14, بلد:14, خلد:14, ى:14, موه:14, حلم:14, سکن:14, اذ:14, طوع:14, جعل:14, عيش:14, صلح:14, يسر:14, ضيز:14, جرم:14, ذى:14, صرم:14, بوب:14, جزء:14, قرب:14, خطء:13, شفق:13, انث:13, تلک:13, هى:13, خنس:13, عرف:13, بلو:13, نزل:13, قبل:13, زلم:13, نيل:13, صلو:13, فرض:13, حقق:13, ذلکم:13, حجر:13, لبث:13, دخل:13, کنس:13, صحب:13, سرى:13, شرق:13, وعد:13, وقر:13, يتم:13, ارض:13, قرى:13, هل:13, انت:13, صدق:12, فسق:12, غرب:12, کثر:12, حسب:12, ذبح:12, حلل:12, شرب:12, کما:12, صبر:12, ملک:12, عضو:12, قمر:12, رسل:12, عين:12, غير:12, وسق:12, فسد:12, زلف:12, بيت:12, رزق:12, خرج:12, ضلل:12, انس:12, و:12, نذر:12, رئى:12, اکل:12, صبح:12, هو:12, کبر:12, حمل:12, شهد:12, وتر:12, عسعس:12, لئک:12, رجل:12, تبع:12, ذکر:12, کيف:11, انا:11, ندو:11, شىء:11, حيى:11, الک:11, خلق:11, حبس:11, ذکو:11, رهط:11, امن:11, ثنى:11, يئس:11, ريب:11, فعل:11, هدى:11, زول:11, لن:11, دعو:11, موت:11, سبع:11, تسع:11, خبر:11, رقب:11, دنو:11, ندى:11, نصح:10, شرى:10, رفع:10, کفر:10, صوب:10, جوب:10, بعض:10, افک:10, بعث:10, اهل:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱
تکرار در قرآن: ۳۳(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
(بروزن فرس) سوگند. [واقعة:76]. اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. «اَقْسَمَ بِاللهِ» يعنى سوگند ياد كرد بخدا، اصل آن چنانكه راغب گفته از قسامه است و قسامه بنابر قول اقرب الموارد جماعتى است كه بر چيزى سوگند مىخورند و آن را مىگيرند ويا به چيزى گواهى مىدهند. راغب گفته: قسامه سوگندهايى است كه بر اولياء مقتول تقسيم مىشود يعنى چون ادعا كردند زيد عمرو را كشته بايد هر يك در صورت عدم شاهد بر ادعاى خويش قسم بخورند. على هذا معناى قسمت در قسم به معنى سوگند نيز ملحوظ است. اَفعال قسم در قرآن بيشتر از باب اِفعال آمده مثل [انعام:109]. [حاقة:39-38]. از مفاعله و تفاعل نيز آمده است مثل [اعراف:21]. يعنى سوگند اكيد ياد كرد كه من به شما از خير خواهانم. مفاعله در اينجا بين الاثنين نيست مثل «سافَرْتُ شَهْراً» احتمال قوى آن است كه براى مبالغه باشد و مثل [نمل:49]. گفتند سوگند ياد كنيد به خدا كه صالح و اهلش را شب هنگام مقتول مىكنيم.
ریشه‌های نزدیک مکانی
ب هم لا ف ما ل الله انن اله من ه وله کون ا ان ک الذين اذا ربب قسم ها يوم بين فى علم على جهد قوم عظم اول حضر بصر ليل قول نفس نن رحم الا هما هؤلاء نحن وقى وقع نجم جنن جرى يمن نصب سمو سوع لم قرء ذلک اولاء قرآن امر او هذا لو نبء نا بعد کلل نصر غفر قدر کم فوز وسم لوم عمل بلد خلد ى موه حلم سکن اذ طوع جعل عيش صلح يسر ضيز جرم ذى صرم بوب جزء قرب حجر دخل کنس صحب سرى شرق وعد وقر يتم انت
کلمات مشتق شده در قرآن
| کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
|---|---|
| الْقِسْمَةَ | ۱ |
| تَسْتَقْسِمُوا | ۱ |
| أَقْسَمُوا | ۶ |
| فَيُقْسِمَانِ | ۲ |
| قَاسَمَهُمَا | ۱ |
| أَقْسَمْتُمْ | ۲ |
| مَقْسُومٌ | ۱ |
| الْمُقْتَسِمِينَ | ۱ |
| تُقْسِمُوا | ۱ |
| تَقَاسَمُوا | ۱ |
| يُقْسِمُ | ۱ |
| يَقْسِمُونَ | ۱ |
| قَسَمْنَا | ۱ |
| فَالْمُقَسِّمَاتِ | ۱ |
| قِسْمَةٌ | ۲ |
| أُقْسِمُ | ۸ |
| لَقَسَمٌ | ۱ |
| قَسَمٌ | ۱ |
